مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
هند
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
49 - 77
حوزههای تخصصی:
ادبیات صوفیانه از قرن سوم به بعد در بسیاری از نقاط جهان اسلام حضور دارد و این ادبیات، همواره مخالفان و موافقانی داشته است. به علاوه، درجه نفوذ تصوف در دوره های مختلف متفاوت بوده، چنان که دشمنی و مخالفت با آن هم شدت و ضعف داشته است. این جدال، میان فلاسفه و صوفیه، فقیهان و صوفیان، و ... وجود داشت و تولید ادبیات نقد و رد نویسی در این زمینه بسیار بالا بوده است. نوشته های یاد شده که رساله ما هم یکی از آنها و به احتمال مربوط به قرن یازدهم یا دوازدهم شبه قاره است، اغلب حاوی اطلاعات تاریخی یا کتابشناسانه با ارزش است. این رساله که ظاهرا به چاپ نرسیده، می تواند ما را با برگی از این مجادله عمیق و ریشه دار آشنا کرده و در باره پاره ای از کتابها و آداب و رسوم صوفیانه و جدال بر سر آنها آشنا کند.
اقتباس از آثار نجومی تمدن های گذشته، زمینه ساز پیشرفت علم نجوم تا برآمدن آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۱
79 - 102
حوزههای تخصصی:
از جمله علومی که مسلمانان در آن علم از سایر تمدن ها بهره بردند و در مرحله بعد به پیشرفت ها و دستاوردهای قابل توجهی دست یافتند، علم نجوم است. آگاهی از بهره گیری مسلمانان از داشته های تمدنی پیشینیان به ویژه در علم نجوم، از آن جهت که نوع تعامل مسلمانان را با سایر تمدن ها آشکار می سازد و می تواند از این تجربه در مسیر دست یابی به تمدن نوین اسلامی استفاده کند، از اهمیت برخوردار است. سوالی که این نوشتار به آن پاسخ داده این است که مسلمانان چگونه از داشته های نجومی سایر تمدن ها استفاده کردند و این امر چه تاثیری بر روند اعتلای این علم تا دوره آل بویه گذاشته است؟ بهره گیری از منابع متقدم و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد در اثر تشویق های حاکمان مسلمان و برخی از خاندان های با نفوذ همانند برمکیان و بنوموسی، بسیاری از آثار نجومی سایر تمدن ها از جمله آثار تمدنی یونان، ایران و هند به عربی ترجمه شدند و این آثار به نوبه خود، ضمن اینکه سبب ظهور منجمانی شد که از داشته های نجومی تمدن های سابق بهره می بردند، سبب شد همین دسته از منجمان، آثار دقیق تری را در این علم تولید کنند. علاوه بر این، منجمان این دوره ضمن شناسایی و اصلاح مشکلات مدل های بطلمیوسی، به دستاوردهای جدیدی دست یافتند. برخی از این دست آوردها عبارتند از: تعیین دقیق تر میزان سال خورشیدی، اندازه گیری طول یک درجه نصف النهار، نظریات جدیدی درباره حرکت افلاک و رویت هلال، تعیین جهت قبله و ساخت اسطرلاب.
کانون های ادبی هند در قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
49 - 64
حوزههای تخصصی:
مورخان تاریخ ادبیات سنّتی وقتی درباره زبان و ادبیات فارسی در هند سخن می گویند، با دقت و جزئیات به کانون های ادبی و تفاوت و شباهت آن ها در شبه قاره توجه نکرده اند و اغلب به صورت کلی به موضوع کانون های ادبی پرداخته اند. بر همین اساس، این مقاله با تمرکز بر متغیر «کانون ادبی» بنا دارد به تعیین و تعریف کانون های ادبی شبه قاره در قرن دهم هجری که شاعران و نویسندگان ایرانی در تأسیس و گسترش آن ها نقش اساسی و تأثیرگذار داشته اند، بپردازد. با بررسی تذکره های فارسی و نیز منابع دست اول تاریخی، به این نتیجه رسیدیم که در بازه زمانی مذکور، دست کم چهار کانون ادبی، قابل تشخیص است: کانون ادبی احمدنِگَر، کانون ادبی بیجاپور، کانون ادبی گُلکَنده و کانون ادبی آگره. ما همچنین مشخص کردیم که ادیبان مهاجر از کدام شهرهای ایران به این کانون ها مهاجرت کرده اند و در هر کانون ادبی به چه جایگاه و منزلتی دست یافته اند و نیز تصویری عمومی از اوضاع هر کانون ارائه داده ایم. در بررسی مقایسه ای پایان مقاله، کانون های یادشده با یکدیگر مقایسه شده اند.
بررسی نقش و جایگاه ایزدبانوان هندوایرانی در طبقات سه گانه دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
181 - 196
حوزههای تخصصی:
نظریه سه گانه دومزیل، یک ساختار جامعی از خدایان، ایزدان و الهه های باستانی اقوام کهن هندواروپایی را براساس جایگاه آن ها مورد دسته بندی قرار داده است که باتوجه به زیرشاخه هندوایرانی آن، اشتراکات و همسانی های زیادی میان خدایان هندی و ایرانی قابل مشاهده است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، مشخص شد که در گزارش های اساطیری و بدویِ هردو قوم، نخست شاهد تکریم مقام زن و حضور زن خدایانی متعدد و نیرومند در رأس خدایان هستیم که بعدها با گسترش و تکوین جامعه مردسالارانه و سیطره عصر حماسی و پهلوانی، این زن خدایان از مقام خود تنزل یافته و حتی در برهه هایی از زمان، از تمامی طبقات ایزدان کنار گذاشته شدند؛ اما به دلیل نفوذ و تأثیری که داشتند، درنهایت به عنوان خدایان فروتر و زمینی، در پایین این طبقات، به خویشکاری مهم خود، یعنی باروری و نگهبانی از آب و احیای کشاورزی پرداختند. این مقام در ایران از آنِ آناهیتا و در هند از آنِ الهه ساراسواتی است که در یک نگاه تطبیقی، الهه های ایرانی در انتساب به این طبقه، از جایگاه مطلوب تری برخوردارند.
مقایسه نگرش نخبگان شهر هرات نسبت به سیاست های ایران، پاکستان و هند در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
197 - 212
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه نگرش نخبگان شهر هرات نسبت به سیاست های ایران، پاکستان و هند در قبال افغانستان، در ابعاد امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی می پردازد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و تحلیلی بوده و ازلحاظ روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری آن را نخبگان شهر هرات تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، ۳۶۰ نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نخبگان شهر هرات به طور کلی، سیاست های هند در قبال افغانستان را مطلوب تر از سیاست های ایران و پاکستان ارزیابی می کنند. همچنین، یافته های تحقیق به صورت جزئی نشان می دهد که در زمینه سیاست های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی و نیز خط مشی های سیاسی، نخبگان هرات به ترتیب هند، ایران و پاکستان را ترجیح داده و در سیاست های مذهبی و فرهنگی، به ترتیب هند، پاکستان و ایران را ترجیح می دهند.
بررسی بازتاب فرهنگ هند و ایران در تزئینات لباس بانوان هند و بلوچ (مطالعه موردی: رودوزی های هند و بنارسی دوزی های بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
213 - 230
حوزههای تخصصی:
ایران و هند دارای تاریخ و فرهنگی غنی در زمینه دوخت های سنتی هستند. این دو سرزمین در ادوار مختلف تاریخی با هم ارتباطاتی داشته و این موضوع باعث تأثیرپذیری آن ها از هم در هنرهای مختلف ازجمله گلدوزی شده است. شناسایی زری دوزی های هند و بنارسی دوزی های بلوچستان، دسته بندی نقوش، نحوه ترکیب بندی طرح ها، معرفی انواع تکنیک های دوخت و تأثیرپذیری فرهنگی این دو سرزمین در زمینه تزئینات پوشاک، از اهداف این پژوهش هستند. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تاریخی و تطبیقی درپی پاسخ به این پرسش هاست که برای تزئین لباس های تزئین شده هند و بنارسی دوزی های بلوچستان از چه تکنیک هایی استفاده شده است؟ ترکیب بندی نقوش در این رودوزی ها به چه صورت است؟ بین نقوش تزئینی کارشده روی این لباس ها چه اشتراکات و افتراقاتی موجود است؟ همچنین اطلاعات پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 8 نمونه از لباس های بانوان بلوچ و هند با رودوزی های لاکنو، دهلی، بنارس، گجرات هند، چابهار و کراچی بلوچستان است. نتایج نشانگر آن است که در این دو سرزمین، اشتراکات بسیاری در نقوش، تکنیک های دوخت، نحوه نقش پردازی و اجرای نقوش و همچنین مواد اولیه برای تزئین لباس بانوان وجود دارد. نقوش در هند در اکثر موارد دارای فلسفه و مفهوم اجتماعی، تاریخی، اعتقادی و اسطوره ای است؛ درحالی که در پوشاک بلوچستان، تزئینات فقط جنبه زیبایی داشته و مفهوم خاصی را حمل نمی کنند. نقوش هندسی و گیاهی، بالاترین کاربرد را در بلوچستان داشته؛ اما در هند علاوه بر آن، نقوش حیوانی و انسانی هم رایج است.
نوگرایان مسلمان و مسئله آموزش زنان در هند بریتانیا (1857-1947)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
134 - 156
حوزههای تخصصی:
حضور بریتانیایی ها در هند، تحولات بسیاری در زندگی مسلمانان این کشور، به ویژه در نظام آموزشی آنان ایجاد کرد. بیشتر مسلمانان هند، نظام آموزشی جدید بریتانیایی را با باورهای دینی و فرهنگی خود در تضاد می دیدند و توجه چندانی به آن نمی کردند. ضرورت آموزش زنان مسلمان به شیوه نوین نیز از جمله موضوعاتی بود که در این دوره، مورد توجه نوگرایان قرار گرفت و موافقان و مخالفانی داشت. سرسید احمدخان به عنوان پیشگام نوگرایان مسلمانان هند، با آموزش زنان به شیوه نوین مخالف بود. اما هم زمان با او، برخی از نوگرایان مسلمان بر ضرورت آموزش زنان تأکید داشتند. آنان باور داشتند که آموزش زنان می تواند شرایط خانواده و جامعه را بهبود بخشد؛ بنابراین طرفدارن آموزش زنان، اقداماتی را برای تسهیل آموزش آنان انجام دادند. ایجاد نشریات مختلف و نوشتن رمان هایی درباره ضرورت آموزش زنان، از جمله این اقدامات بود. درنتیجه این کوشش ها، حق آموزش زنان مسلمان تا حدودی به رسمیت شناخته شد و به ایجاد کالج زنان مسلمان علیگر، به عنوان نخستین مؤسسه آموزشی مهم برای زنان مسلمان منجر گردید.
تحلیل روابط تجاری روسیه و هند و ظرفیت های ایران در گسترش همکاری های تجاری با روسیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۴)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
روابط تجاری روسیه و هند در سال های اخیر تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و تغییر در اولویت های اقتصادی روسیه، به ویژه در واکنش به تحریم های غرب، به شدت گسترش یافته است. روسیه در مسیر تنوع بخشی به شرکای تجاری خود، هند را به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد صادراتی خود برگزیده است. سهم هند از صادرات روسیه که در سال ۲۰۲۰ تنها ۱.۷ درصد بود، در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است. این رشد عمدتاً ناشی از صادرات گسترده انرژی، به ویژه نفت خام و مشتقات آن، بوده که تنها در سال ۲۰۲۳ ارزشی بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار داشته است. در مقابل، واردات روسیه از هند رشد کمتری داشته و سهم آن از واردات روسیه در همین بازه زمانی فقط از ۱.۱ درصد به ۱.۹ درصد افزایش یافته است، که نشان دهنده عدم توازن در ترکیب تجاری دو کشور است. با وجود افزایش کل حجم تجارت دوجانبه که در سال ۲۰۲۳ به ۶۵.۷ میلیارد دلار رسید، ترکیب کالاهای مبادله شده بیانگر وابستگی شدید هند به منابع انرژی روسیه و وابستگی کمتر روسیه به کالاهای صنعتی هند است. صادرات هند به روسیه در سال ۲۰۲۳ حدود ۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده که شامل کالاهایی چون ماشین آلات، داروها و تجهیزات صنعتی است. در مقایسه، صادرات روسیه به هند بیش از ۶۱ میلیارد دلار بوده و بر بخش انرژی متمرکز است. این روند گویای رویکرد روسیه به استفاده از بازار هند نه تنها برای تأمین ارز، بلکه به عنوان مسیر جایگزین برای دور زدن تحریم ها است.
نقش ادراک رهبران در تحولات اقتصادی- سیاسی هند و تأثیرش بر سیاست خارجی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
225 - 241
حوزههای تخصصی:
هند از قدرت های نوظهور اقتصادی، رشد و توسعه چشم گیری را در چند دهه اخیر تجربه نموده است. این کشور با شروع اصلاحات اقتصادی در سال 1991، دست به سامان دهی اقتصاد سیاسی زد که امروز به عنوان یک قدرت اقتصادی رو به رشد، در عرصه بین المللی شناخته می شود. در این راستا، هدف این پژوهش، بررسی روندهای حاکم بر اقتصاد سیاسی کشورهند با تمرکز بر نقش ادراک رهبران این کشور می باشد. از این روی، این پژوهش سعی دارد به این سوال اساسی بپردازد،که ادراک رهبران هند چه تأثیری بر اقتصاد سیاسی و متعاقبا سیاست خارجی این کشور داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبران هند بر اساس ادراک خود از شرایط نامناسب اقتصادی داخلی این کشور و نظم حاکم بر نظام بین الملل با سامان دهی مجدد ساختار اقتصادی- سیاسی در راستای منافع اقتصادی- تجاری، نقش مهم در سیاست خارجی تعامل گرا و همسو با نظم بین المللی داشته اند. در این تحقیق، سعی شده است از روش نمونه پژوهی و تحلیل روند با رویکرد تبینی در تحلیل داده ها استفاده شود. نتیجه کلی پژوهش نشان می دهد که با روی کار آمدن رهبران بعد از نهرو با رویکرد عملگرایانه که مبتنی بر درک واقع بینانه آنان از وضعیت نامناسب اقتصادی هند بوده است، دست به اصلاحات اقتصادی می زنند و در تعامل با نظم حاکم براقتصاد بین الملل ساختار نوین اقتصادی سیاسی هند را شکل می دهد و در پی آن سیاست خارجی هند نیز از آرمان گرایی و عدم تعهد به سیاست خارجی عمل گرا و همگرایی با ساختار نظام بین الملل تغییر جهت یافته است.واژگان کلیدی: هند، اقتصاد سیاسی، رهبران هند، سیاست خارجی.
مطالعه تطبیقی تنوع گرایی در ساختار حقوقی جمهوری هند و افغانستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های بنیادین در حقوق سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
77 - 91
حوزههای تخصصی:
یکی از مولفه های مدرن جامعه بشری که در پرتو آن می توان در صلح و آرامش زندگی نمود و مسیر سازگاری و پیشرفت را هموار ساخت؛ تنوع گرایی است، این اصل به دنبال استقرار زندگی مسالمت آمیز میان انسان ها در کنار یکدیگر با وجود داشتن تفاوت ها می باشد. تنوع پذیری به عنوان راه حل تقابل و کشمکش ها پس از آن شناسایی گردید که نسل های گذشته بشر برای غالب ساختن مذهب، فرهنگ و زبان خویش بالای دیگران؛ صدها سال با هم جنگیده اند. جمهوری هند از جمله کشورهای است که در آن بیش هفده صد زبان، هفتادو دو ملت، صدها فرهنگ و آئین زندگی وجود دارد؛ با این وجود توانسته است تعادل و همسوئی را میان آنها به وجود آورد. افغانستان نیز از جمله کشورهای است که از نظر تنوعات قومی، زبانی و فرهنگی مشابهت های چشم گیری با کشور هند دارد؛ اما این کشور در پذیرش تنوعات همانند هند موفق نبوده است، برای انجام این تحقیق از روش مقایسه ای استفاده می شود، اما سوال این است که تنوع گرایی در نظام حقوقی کشور هند و افغانستان چگونه پیش بینی شده است؟ قانون گذار هند با توجه به ویژگی متکثر جامعه هندی تنوعات مختلف را به صورت شایسته مورد حمایت و پذیرش قرار داده است؛ اما در افغانستان در این زمینه قانون گذاری مطلوب صورت نگرفته است، هدف این تحقیق استفاده از تجارب قانون گزار اساسی هند در خصوص افغانستان می باشد.
سیاست خارجی هند در افغانستان (2001-2013)؛ با تأکید بر نقش افغانستان در تأمین منافع ملی هند
منبع:
مطالعات فرهنگ دیپلماسی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
124 - 99
حوزههای تخصصی:
بعد از تحولات 11 سپتامبر 201، روابط هند و افغانستان برای خود ایجاد کرد و نیازمند این بود تا در سیاست خارجی در افغانستان بازنگری داشته باشید. با توجه به موقعیت افغانستان، این کشور از ویژه ای برای هند خود بود و در طی این سال ها سعی می کردید تا بررسی ها را نیز از طریق به نتیجه انجام دهید. موقعیت استراتژیک فرصتی برای تحدید نفوذ و توانایی پاکستان را به هند داده است و علاوه بر آن بر آن به عنوان ارتباطی بین هند و آسیای مرکزی می شود به این ترتیب هند می توانست از طریق افغانستان به این منطقه دسترسی داشته باشد و به انواع مختلفی از خود دست پیدا کند. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که سیاست خارجی هند در افغانستان (2001-2013) برای چه استراتژی استوار بود و چه نقشی در این مورد برای ملی هند داشت؟ فرضیه مقاله این است که هند برای دستیابی به ملی خود ابتدا از طریق کمک به ایجاد همگرایی با افغانستان پرداخت و سپس با جلب اعتماد طرف های افغانستانی، این کشور را می توان برای رسیدن به آسیای مرکزی برای انجام کارهای اقتصادی و سیاسی. خود در نظر گرفت. برای ارزیابی فرضیه تحقیق نیز از نظریه رابطه های زاهار استفاده شده است. این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است.