مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان شناسی


۳۶۱.

بررسی انسان شناسی نیچه بر پایه اندیشه های شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی نیچه ابرانسان انسان امروزی خودشناسی شهید مطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۰
دیدگاه های نیچه تأثیر زیادی بر حوزه های گوناگون دانش امروزی برجای گذاشته و اندیشه غربی معاصر را تحت تأثیر قرار داده است. بنیادی ترین مسئله ای که نیچه جهان غرب را در روزگار خود با آن مواجه می دید، بحران عمیق فرهنگی سیاسی بود که وی راه حل آن را در دو مسئله «انسان شناختی» و «خداشناختی» می دانست. از رهگذر جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی انسان شناسی نیچه بر پایه اندیشه های شهید مطهری پرداخته است، آشکار می شود که نیچه به سه نوع دگردیسی در حوزه انسان شناسی باور دارد: الف) شترانگاری انسان؛ ب) شیرانگاری انسان؛ ج) بچه انگاری انسان. به باور وی، انسان بیمارترین، دودل ترین، دمدمی ترین و سست بنیادترینِ حیوانات اس ت و ارزش حقیقی انسان در نیرومندی او و روحش زاییده جسم اوست. مهم ترین عنصر در انسان شناسی نیچه «اَبَرانسان» است که برای رسیدن به قدرت، تمام ارزش های انسانی را لگدمال می کند. انسان شناسی نیچه بر نظام فلسفی اش در حوزه معرفت شناسی، هستی شناسی و خداشناسی استوار است. ازاین رو نقد دیدگاه های انسان شناختی وی تنها در سایه نقد مبانی او میسور است که در پایان نوشتار حاضر به اختصار، مهم ترین اندیشه های وی با تکیه بر دیدگاه های شهید مطهری ارزیابی می شود.
۳۶۲.

تبیین مبانی فلسفی مستفاد از صحیفه سجادیه و تأیید قواعد فلسفی از طریق آن (با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صحیفه سجادیه امام سجاد قواعد فلسفی انسان شناسی حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۱
دعای اول صحیفه سجادیه، شامل فقرات دقیقی در مباحث انسان شناسی (نفس و معاد) است و محتوای معارف به کار رفته در این دعا منطبق بر قواعد عقلی و فلسفی مهمی در این باب می باشد. در پژوهش حاضر که با شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد فلسفی است، تلاش شده تا مبانی و قواعد فلسفی مرتبط با مباحث «نفس و معاد» از این دعا استخراج و تبیین شود. یافته های تحقیق حکایت از این است که در دعای نخست صحیفه سجادیه، شش مبنا و قاعده فلسفی مرتبط با انسان شناسی به کار رفته است که عبارتند از: «بقای نفس، افاضه علم به انسان توسط خداوند، وجود عالم برزخ و تأثیرگذاری کردار انسان در حالات برزخی، برتری انسان بر سایر موجودات، ذو مراتب بودن حیات انسان، رابطه نفس و بدن». در پایان این نتیجه به دست آمد که با تحلیل دقیق خطابات نقلی و ادعیه مأثوره معتبر، می توان بسیاری از مبانی فلسفی را مستندسازی و اعتبارسنجی کرد و از این رهگذر، اعتبار مبانی و قواعد فلسفی مبرهن را بیش از پیش نمایان ساخت و بر یگانگی آموزه های وحیانی و قواعد حکمی حکم نمود.
۳۶۳.

تبیین دیدگاه و جایگاه انسان شناسی در آئین زرتشت و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی زرتشت شیخ اشراق نورالانوار نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
انسان و ماهیت او در مکاتب مختلف فکری و دینی از مهمترین مفاهیمی می باشد که بحث های مختلفی حول چیستی و هستی آن شکل گرفته است. بر همین اساس از ایران و یونان باستان تا دوران معاصر و در ادیان مختلف از زرتشت تا اسلام مباحث و دیدگاههای مختلفی حول انسان و ماهیت آن پدید آمده است. به گونه ای که اندیشمندان مختلف اعم از غربی یا اسلامی در طول تاریخ برای بررسی و تبیین این مفاهیم با تمسک به مبانی و طرق مختلفی که در پیش گرفته اند، به نتایج مختلفی نیز دست یافته اند. آنچه در این مقاله پرسش اصلی را شکل می دهد عبارت است از: اینکه مهمترین وجوه اشتراک و افتراق دین زردشت و حکمت اشراق سهروردی در بحث از ماهیت انسان چیست؟ فرضیه پژوهش ما بر این مبنی است که انسان و ماهیت آن نزد زرتشت بیشتر مبتنی بر آموزه های اخلاقی و دینی(دین ایران باستان) و نزد شیخ اشراق بیشتر فلسفی و مبتنی بر آموزه های اسلامی می باشد. در حکمت اشراق انسان تلفیقی از نفس و بدن و از سنخ نورالانوار (جوهری بسیط و مجرد) است که اصالت با او می باشد. این مقاله با روش تحلیلی استنتاجی، به بررسی نگرش زرتشت و شیخ الاشراق به انسان و ماهیت وجودی می پردازد. در آموزه های زرتشت، انسان موجودی نیست که بی اختیار باشد و سرنوشتش را از پیش برایش تعیین کرده باشند و خودش در آن نقشی نداشته باشد. در حکمت اشراقی انسان نیز که واحد مراتب نورانیت است به دلیل آفرینش خاصی که دارد در مراتب مختلف وجودی خود واجد مقامات مختلف آگاهی و تعالی می شود و به همان اندازه نیز می تواند در مراتب پایین و عالم غواسق باقی بماند.
۳۶۴.

پیامدهای انسان شناختی و معادشناختی دیدگاه صدرالمتألهین درباره نفس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا نفس کثرت نوعی نفوس ملکات نفسانی انسان شناسی معادشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۸
دیدگاه های انسان شناسانه در هر نظام فلسفی، اساسی ترین و تأثیرگذارترین آرای فیلسوف به حساب می آید؛ زیرا غایت فلسفه، چیزی جز به کمال رسانیدن انسان در سیر علمی و عملی خود نیست. مدل انسان شناسی صدرا، با تفاوت های بنیادینی که با مدل های پیش از خود دارد، با ابتنا به اصولی همچون: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت اشتدادیِ وجودی و اتحاد عالم و معلوم، نفس انسان را امری جسمانی، پویا، متحرک و از همه مهم تر، خویش ساخته ارادی می داند. در چنین رویکردی، انسان ها صرفاً بر اساس فطرت اوّلیه خود، نوع واحد بوده و حیوان ناطق، جنسِ مشترکِ انواع انسانی محسوب می شود. فصلِ محصّل این معنای جنسی و محقّقِ نوع خاص، «نفس» است. اصلی ترین مواد سازنده و نسّاج نفس در مراتب مختلفِ وجودی، ادراکات، هیئآت و ملکات نفسانی است. با توجه به اختلاف ادراکات و ملکات در افراد مختلف، تفاوت نفوس انسانی از نظر ملاصدرا، تفاوتی جوهری و ذاتی بوده و انسان ها بر اساس فطرت ثانیه، دارای انواع و اجناس مختلفی خواهند بود. در این مقاله، ضمن بررسی نظرگاه صدرا در باب نفس و کثرت نوعیِ نفوس انسانی، به تبیین و تحلیل برخی از پیامدهای مهم انسان شناختی و معادشناختی آن پرداخته ایم؛ از جمله: توجیه عقلانیِ خودسازی و خودمراقبتی، تعدّد و تفاوت نسخه های اخلاقی برای تربیت افراد متناسب با مسیر حرکتیِ نفس آنها، مبنا بودن ملکات برای حقیقت و شخصیت انسانی و نیز صورت اخروی او، صعوبت توبه و تغییر ملکات، تنوع مسیرها با توجه به وحدت راه و رونده، کثرت میزان ها متناسب با شخصیت وجودی افراد، تعدد بهشت و جهنم متناسب با ملکات راسخ در افراد و... . توجه به اصول نفس شناسی صدرایی و ملاحظه انسجام و سازواری آنها، بیانگرِ توان تبیینی، توجیهی و پاسخگویی این نظام فکری به بسیاری از مسائل غامض در باب نفس خواهد بود.
۳۶۵.

نتنوگرافی تجربه انسان ها در مواجهه با فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی بلاک چین فناوری های نوظهور نتنوگرافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
با رشد و گسترش حیرت انگیز فناوری در روزگار کنونی، رابطیه انسان و فناوری هر روز پیچیده تر می شود و این مسئله حیات اجتماعی انسان ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. مسئلیه اصلی پژوهش پیش رو بررسی مردم نگارانیه روایت انسان ها از برداشتشان از زندگی تحت تأثیر این فناوری های نوظهور در قالب تجربیه شخصی خودشان است. منظور از فناوری های نوظهور در این پژوهش به طور مشخص فناوری های مرتبط با اقتصاد بلاک چینی است. ارتباط انسان ها با این فناوری تا حدی نامأنوس بررسی می شود تا از این طریق به تحلیلی از جهان جدید دست بیابیم و الزامات هستی شناختی و معرفت شناختی آن را کنکاش کنیم. در همین راستا به تحلیل نظرات کاربران فعال در حوزیه بلاک چین در اینستاگرام پرداختیم و با شناسایی 9 کاربر فعال و تأثیرگذار در این فضا، با روش نتنوگرافی صفحات مجازی آن ها را مورد تحلیل قرار دادیم. نظرات کاربران در سه دستیه مفهومی قرار گرفتند: 1. دیدگاه های انقلابی؛ 2. دیدگاه های خنثی؛ و 3. دیدگاه های هیبریدی؛ هرچند بلاک چین از ابتدا ادعای ارائیه نظم اقتصادی غیرمتمرکز جدید و جایگزینی این نظام اقتصادی با سیستم فعلی اقتصاد جهانی را داشته است. پس از تحلیل انسان شناختی این دسته های مفهومی، درنهایت به نظر می رسد پتانسیل انقلابی بلاک چین در حدی نیست که ساختارهای پهن دامنیه نظام سرمایه داری را به کلی تغییر دهد و نظام مالی جدیدی را مستقر کند، بلکه با جاگیری در همین ساختار کنونی می تواند سبب بهبود امور اجتماعی و حیات انسانی شود.
۳۶۶.

آثار و نتایج تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی فلسفی

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی حکمت متعالیه انسان مشکک تشکیک در وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۵
«تشکیک در وجود» از مهمترین مباحث هستی شناسی در فلسفه اسلامی است و از آنجا که حل اکثر مباحث و مشکلات حکمت متعالیه متوقف بر آن است، گفته شده در حکمت متعالیه پس از اصالت وجود هیچ مسئله اى اهمیت «تشکیک وجود» را ندارد. اگرچه در آثار ملاصدرا، جسته و گریخته به برخی آثار و تبعات تسری مفهوم تشکیک در انسان شناسی اشاراتی شده اما به طور ویژه و مشخص به آن پرداخته نشده است. پیش از صدرا نیز فخر رازی، با تصریح بر تباین ماهوی انسان ها از نوعی نگاه ویژه به انسان سخن گفته که بر اساس آن، «انسانیت» به منزله یک هویت واحد، قابل تعمیم به همه انسان ها نیست. این تلقی از مفهوم انسانیت به این معنا خواهد بود که هر فرد، ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش استنتاجی، تلاش می کند پیامدهای تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی و به تبع، تاثیر آن بر علوم انسانی مانند تعلیم و تربیت را مورد بررسی قرار دهد. با تسری مفهوم تشکیک از حوزه هستی شناسی به حوزه انسان شناسی، سه مفهوم اصلی حوزه انسان شناسی، یعنی آگاهی، اراده و رابطه نفس و بدن و همچنین علوم انسانی مانند حقوق، تعلیم و تربیت، روانشناسی و اخلاق که مستظهر به اصول انسان شناسانه هستند نیز دستخوش تغییرات مهمی می شوند.
۳۶۷.

تبیین شاخص های هویت بخش انسان فرهنگی در نظام فلسفی فیلسوف معاصر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی انسان فرهنگی مولفه های انسان فرهنگی فرهنگ پذیری و علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
علامه ی طباطبائی به عنوان یکی از فیلسوفان اسلامی معاصر که بعضی وی را به خاطر گرایش و سبک فلسفی و نیز بسط و تعمیق بعضی از مقولات فلسفی حکمت متعالیه، فیلسوفی نوصدرائی می نامند، از جمله متفکرینی است که در خصوص مباحث انسان شناسی و زیر مجموعه های آن، دیدگاه های تخصصی مختلفی براساس اندیشه و فرهنگ اسلامی ارائه داده است. علامه طبا طبا یی از نادر فیلسوفان اسلامی است که مستقیما و به نحو علمی وکاربردی به مسئله ی فرهنگ، و به تبع نیز انسان شناسی فرهنگی پرداخته است؛ دقت در نظریات وی در باره ی انسان و تعریفی که از آن با تاکید بر ساحت های وجودی انسان برمبنای نگرش اسلامی از جمله: عقلانیت، اخلاق، معنویت، اراده، عمل و ساحت اعتقادات ارائه می دهد. انسان فرهنگی در تبیین وی با شاخصه های مدنی الطبع بودن، فرهنگ پذیری، جامعه پذیری، فطرت الهی و مسائل و ضروریات حیات عملی انسان در راستای سعادت اخروی و سلامت زندگی دنیوی، معرفی می گردد.
۳۶۸.

مقایسه «مثبت نگری به انسان» از دیدگاه روان شناسی مثبت و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی مثبت نگری روان شناسی مثبت قرآن منش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۵
از مهم ترین مبانی انسان شناختیِ روان شناسی مثبت نگر، پذیرش نگاه مثبت به انسان است. در پی تبیین چیستی چنین نگاهی به انسان می توان آن را مشتمل بر دو مؤلفه دانست: یکی پذیرش منش و ویژگی های مثبت صفت گونه در انسان و دیگری اصالت توأمان توانمندی ها و ضعف ها در انسان. از نگاه قرآن کریم، طبق برداشت بسیاری از مفسران، شاکله به معنای منش است و پذیرش تحولات قلب، تأکید بر ظهور ویژگی های اخلاقی در ظرف آخرت و تکرار زیاد عباراتی مانند «بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» نشان از پذیرش ویژگی های صفت گونه است. ازسوی دیگر، قرآن کریم نیز نه تنها ویژگی های مثبت صفت گونه را می پذیرد؛ بلکه مفسران بر این باورند که قرآن کریم گرایش های دوگانه ای را درون انسان می پذیرد که با هم تقابل ندارند و مفسران برای جمع میان آن ها از تعابیر مختلفی بهره برده اند. در مجموع به نظر می رسد که نگاه مثبت به انسان در روان شناسی مثبت با قرآن کریم همسویی فراوانی دارد.
۳۶۹.

بازنمایی مضامین معنوی در نگرش های صوفیانه؛ مطالعه موردی: تجربه انسان شناختی طریقت قادری کسنزانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف عرفان قادریه طریقت علیه قادریه انسان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۸
تصوف یکی از مهم ترین جلوه های اسلام در طول تاریخ است که مباحث اعتقادی و مناسکی اش همواره بحث برانگیز بوده است. طریقت قادریه هم اکنون یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین طریقت ها است که در سرتاسر جهان پیروانی دارد. طریقت قادری شاخه های مختلفی دارد: کسنزانی، طالبانی، سوله ای. در این مقاله به روش انسان شناختی(مبتنی بر تجربه زیسته، مشاهده مشارکتی، مصاحبه) شاخه کسنزانی طریقت قادری را بررسی می کنیم و به این پرسش پاسخ می دهیم که «درویش کسنزانی بودن چگونه است؟». بنابراین، با شرکت در مناسک نشان می دهیم که فرد با بیعت کردن درویش می شود، اعمال تشرف(غسل، نماز و ادای اذکار) را پس از درویش شدن باید انجام دهد، ذکرهای فردی روزانه را انجام می دهد و در اذکار جمعی طریقت کسنزانی(سماع) شرکت می کند. به علاوه، سلسله مراتب سه گانه مشتمل بر شیخ، خلیفه و درویش را بررسی می کنیم. سپس، پوشش و ظاهر درویشان با غیردرویشان را مقایسه می کنیم. همچنین، نشان می دهیم که چه کسانی تمایل بیشتری به درویش شدن دارند. در نهایت نیز، منابع معرفتی هفت گانه درویشان قادری کسنزانی را بررسی می کنیم. حاصل اینکه، ترکیبی از این باورها و کنش های دینی درویش قادری کسنزانی را معنا می کنند.
۳۷۰.

تبیین حقوق اجتماعی انسان بر اساس مبانی حکمی و فلسفی علامه جوادی آملی با تأکید بر رویکرد تفسیر انسان به انسان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی جامعه فطرت منِ فردی حقوق اجتماعی جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۹
بی تردید «حقوق اجتماعی انسان» بسیار مورد پژوهش قرار گرفته است. اما هر پژوهش برمبنای خود به نتایجی رسیده است. در این مقاله درصددیم تا به ارزیابی رویکرد تفسیر انسان به انسان جوادی آملی در مسئله «چگونگی تحلیل حقوق اجتماعی انسان» بپردازیم. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی توصیفی انجام شده است. پرسش پیشرو این است که ضرورت شناخت هویت انسان و جایگاه او در هستی برای دستیابی به حقوق اجتماعی انسان چیست؟ از آنجا که تاثیر این تحقیقات بر نحوه تحلیل حقوق اجتماعی انسان، تاثیر مستقیم دارد، پژوهش در این رابطه ضروری می نماید. به نظر می رسد، پیش نیازی تحلیل چگونگی ارتباط انسان با جامعه، شناخت دقیق از مبانی هستی شناسی انسان و جامعه است. نظر به این رویکرد، شناخت انسان منحصراً به سه مبدأ تصوری: «شناخت هویت، جایگاه و ارتباط انسان با نظام هستی» صورت می پذیرد. سپس، برپایه این مبادی تصوری می توان به تحلیلی از جامعه دست یافت. نقطه ثقل نگاه این اندیشمند، تجربه و روح اصیل انسانی است که این دیدگاه، با تأکید بر موقعیت انسان در هستی، کرامت ذاتی او و لزوم ابتنای تبیین حقوق اجتماعی بر فطرت، زمینه را برای تحقق جامعه ای عادلانه، با نظر به الگوگیری از انسان کامل به عنوان خلیفه الهی، فراهم می سازد. تأمل در مقالات نگاشته شده، حکایت از آن دارد که در راستای تحلیل حقوق اجتماعی انسان بر پایه آرای جوادی آملی پژوهش های متعددی انجام شده است اما کمتر به رویکرد تفسیر انسان به انسان این اندیشمند توجه گردیده است. در این مقاله ثابت شده که این مبنا، یکی از بنیادهای قابل توجه در تبیین حقوق اجتماعی انسان می باشد که در این اندیشه بسیار بر آن تاکید شده است.
۳۷۱.

تأملی در مبانی تأویلی انسان شناسی قرآنی آیت الله جوادی آملی

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی تأویل آیت الله جوادی آملی خلافت الهی فطرت اسماء الهی حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
این مقاله با تمرکز بر جایگاه انسان در نظام تأویلی آیت الله جوادی آملی، به تبیین مفهومی و تحلیل نظری تأویلات قرآنی در باب هویت، فطرت و غایت انسانی می پردازد. هدف اصلی، بررسی نحوه صورت بندی انسان شناسی قرآنی در پرتو مبانی حکمت متعالیه، عرفان اسلامی و اصول تفسیر تأویلی است. مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی و مفهومی، به بازسازی دستگاه فکری جوادی آملی در حوزه تأویل می پردازد و ضمن تحلیل مفاهیمی چون خلافت الهی، عقل قدسی، فطرت توحیدی و حرکت جوهری، انسان را نه تنها به مثابه مفسر قرآن، بلکه به عنوان محور تأویل معرفی می کند. ویژگی تأویل در اندیشه ایشان، بر تعامل عقل، شهود، و سلوک باطنی استوار است که در پیوندی وثیق با مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی، ساختار انسان شناختی تأویلات قرآنی را سامان می دهد. دستاورد مقاله در برجسته سازی نقش انسان کامل به مثابه آیینه اسماء و واسطه تجلی حق، بازخوانی تأویلی از انسان به مثابه خلیفه الله و ارائه الگویی وحدت گرا از فهم باطنی قرآن است. یافته های این مطالعه زمینه ای برای توسعه نظام انسان شناسی تأویلی در الهیات اسلامی معاصر فراهم می آورد