پیوند دین و سیاست در عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                امپراطوری ساسانی از جهت این که هم از یک سو مدعی میراثِ دینی زرتشتی بود و هم از سویی دیگر بر سر هژمونی در جهان باستان با رقیب قدرتمندی همچون امپراطوری رُم در جدالی و ستیزی دائمی بود، لذا الگوی خاصی از نسبت دین و سیاست را دنبال می کرد تا پاسخگوی شرایط و نیازمندیهایش باشد. این مقاله برای بررسی ابعادی از این موضوع پرسش اصلی خود را درباره پیوند دین و سیاست در عصر ساسانی طرح کرده است. فرضیه مقاله آن بوده که هر الگویی از قدرت با شکلی از نظام باورها ارتباط دارد که مبانی تبیینی و توجیهی آن را فراهم می کند. یافته های تحقیق نشان داده است که وحدتِ دین و سیاست در عصر ساسانی یکی از مبانی اصلی نظام گفتمانی این امپراطوری بوده است که بسیاری از وقایع تاریخی این دوره را به واسطه این مبنای گفتمانی می توان توضیح داد. روش مقاله تحلیل گفتمانِ فوکویی بوده و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی بوده است.            
            