ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۴٬۰۵۶ مورد.
۳۹۲۱.

بررسی عوامل تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت عرفانی تجلیات کثرت معرفت اعیان ثابته ظهورات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۳۷
بدون تردید هر حقیقت و پدیده ی واحدی می تواند متعلق ادراکات و مشاهدات متنوع و متکثر قرار گیرد. اینکه چگونه می توان از حقیقت و پدیده ای واحد، ادراکات و مشاهدات متنوعی داشت به نحوی که از یکسو تمام آن ادراکات و مشاهدات را دارای حیثیت «واقع نمایی» بدانیم و از سویی دیگر در دام «نسبیت گرایی» معرفت شناختی گرفتار نگردیم، معمایی است که به نظر می رسد کلید گشایش را باید در میان مبانی حکمت متعالیه جستجو نمود. نگاه وجودی به مقوله «ادراک»، وقوع تشکیک در «ادراکات» و «مشاهدات»، اتحاد وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، سنخیت وجودی میان «علم» و «عالم» و «معلوم»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرِک»، محدودیت و تعین ذاتی و امکانی در جانب «مدرَک»، «عین ربط بودن مظاهر حقیقت وجود» و «وحدت اتصالی وجود» از مبانی ای محسوب می گردند که می توان با کاربست آنها راه حلی موجه و روشمند برای تنوع پذیری ادراکات و مشاهدات بر اساس مبانی حکمت متعالیه پیدا نمود. کاربست مبانی مذکور به ما نشان خواهد داد که چگونه تمامی «سطوح»، «مراتب» و «لایه»های مختلف معرفتی که برای «حقیقت» یا «مدرَک» واحد قابل شناسایی و تصور است، می توانند در «سطح»، «مرتبه» و «لایه» خود دارای ارزش معرفت شناسی به معنای «حکایتگری از واقع» باشند.
۳۹۲۲.

نقش فطرت در هدایت پذیری انسان ها از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضلالت فطرت اولی فطرت ثانی کفر هدایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
ملاصدرا در باب نقش فطرت در هدایت پذیری انسان، تعابیر گوناگونی دارد. در مواضعی فطرت همه انسان ها را قوه و استعداد کسب فضایل و رذایل و در همه انسان ها یکسان دانسته که نتیجه این امر یکسان انگاری انسان ها در امر هدایت پذیری است. در مواضع دیگری فطرت انسان را عامل هدایت دانسته و ضلالت را اکتسابی می داند و در مواردی نیز از انسان هایی سخن گفته است که فطرتشان بر کفر سرشته شده و امکان معرفت حق و شایستگی هدایت را ندارند. به نظر می رسد فهم اختلاف اقوال در آثار ملاصدرا با توجه به نگاه تشکیکی او و اعتقاد وی به تمایز سرشت و خمیرمایه اولیه انسان ها میسر است. از نظر صدرالمتألهین نفوس و ابدان انسانی از بدو آفرینش، در صفا و کدورت، شدت و ضعف و شرافت و خست با یکدیگر تفاوت دارند و همین امر به تمایز آنان در گرایش به خیر و شر انجامیده است. بر این اساس با طیفی از انسان ها مواجهیم که در دو سر این طیف، هدایت یافتگان و گمراهان قطعی هستند و در میانه آن، انسان های متمایل به خیر یا شر و یا در حد وسط آن دو. با وجود تصریح ملاصدرا در به کارگیری تعابیری چون کفر فطری و گم راهی سرشتی، از آنجا که وی بر عنصر اختیار در شکل گیری فعل انسان تأکید فراوانی دارد، شارحان چنین تعابیری را به معنای  اقتضاء و علیت ناقصه سرشت انسانی در گرایش به کفر دانسته اند، نه حتمیت و ضرورت. 
۳۹۲۳.

ادراک حسی و مسئله خطا نزد ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا ادراک حسی خطای حسی تفسیر داده حسی تفسیر شیء مادی رئالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
ادراک حسی یکی از حوزه های جدید فلسفه معاصر است که ناظربه شناسایی متعلَّق اصلی ادراک حسی و امکان تصور متعارف از ادراک حسی است. محور مسئله ادراک حسی، خطای حسی و توهم است؛ به نحوی که پاسخ به اشکال خطای حسی و توهم، تعیین کننده پاسخ ما به متعلَّق حقیقی ادراک حسی خواهدبود. ارسطو و مشّائیان مسلمان، به ویژه ابن سینا، به خطای حسی توجه کرده اند؛ اما در راستای تعیین حقیقت ادراک حسی آن را مبنا قرارنداده اند. ما در این مقاله باتکیه بر استدلالِ بر خطای حسی نشان داده ایم که در آثار ارسطو از خطای حسی دو معنا وجوددارد که به دو برداشت راجع به حقیقت ادراک حسی منجر می شود. معنای متضمّن داده حسی منجر به پذیرش رئالیسم غیرمستقیم و معنای متضمّن خود شیء مادی منجر به پذیرش رئالیسم مستقیم می گردد. مفسران و فیلسوفانِ پس از ابن سینا، به ویژه خواجه نصیر، اغلب با درنظرگرفتن چیزی شبیه به تفسیر داده حسی، نوعی رئالیسم غیرمستقیم را از دیدگاه های ابن سینا ترویج کرده اند که تحت عنوان «وجود ذهنی» پذیرفته شده است. ما نشان داده ایم که با نظر به ملاحظات فخر رازی، تفسیر شیء مادی از خطای حسی در ابن سینا نیز همچون ارسطو ممکن است؛ ازاین رو نوعی رئالیسم مستقیم را می توان به ابن سینا نسبت داد که با مادی دانستن ادراک حسی و خیالی در فلسفه ابن سینا نیز سازگار است. 
۳۹۲۴.

امکان انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیت واحد بما هو واحد و نتایج فلسفی آن (با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتزاع مفاهیم متعدد حیثیت واحد واحد بماهو واحد ذهن صفات وجود ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۶۸
انتزاع مفاهیم متعدد از مصداق واحد یکی از مسائلی است که در موضوعات و استدلال های فلسفی مورد استفاده قرار می گیرد. آیا انتزاع مفاهیم متعدد از مصداق واحد امکان پذیر است؟ برخی قائل به امکان و برخی قائل به امتناع این موضوع هستند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- عقلی به این نتیجه می رسیم که انتزاع مفاهیم متکثر از واحد من حیث هو واحد، امر ممکنی است و انتزاع مفاهیم متعدد از مصداق بسیط از آن حیث که دارای حیثیت واحد است در برخی موارد اتفاق می افتد و این خاصیت از خواص ذهن است که مفاهیم متکثر ایجاد می کند؛ البته از حیثیاتی که در بیرون وجود بالعرض دارند و باعث ایجاد تکثر در موضوع خود نمی شوند. هرچند این فرآیند بستگی به درجه و مرتبه ی وجودی مصداق دارد؛ یعنی هرچند مصداق کامل تر و قوی تر باشد، ذهن مفاهیم بیشتری از آن انتزاع می کند تا جایی که در مورد کامل ترین مصداق مفاهیم متضادی؛ مانند اول و آخر و ... را می توان انتزاع و به آنها متصف کرد. این دیدگاه برگزیده دارای آثار و نتایجی است که در مقاله به آنها اشاره می شود.
۳۹۲۵.

نقد و بررسی برهان اختفای الهی مبتنی بر احکام ایجابی و سلبی وجود در حکمت متعالیه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختفای الهی صرف الوجود موجود ماهیت ناباوری منطقی ناباوری غیرمعاندانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۵۰
در برهان الحادی اختفای الهی اعتقاد بر این است که قصور عمدی خداوند در ارائه شواهد اطمینان بخش سبب شده تا برخی جست وجوگران صادقِ او در وضعیت ناباوری منطقی قرار گیرند. از نظر شلنبرگ این مسئله شاهدِ نقضی بر عشق مطلق خداوند بوده و در ادامه از نبود چنین صفتی، نبود آن ذات را نتیجه می گیرد. از نظر او تجارب دینی اطمینان بخش و ارائه شواهد تجربی بیشتر می تواند مانع از بروز چنین وضعیتی شود، اما ملاصدرا در حکمت متعالیه خود با تحلیل ویژگی های وجود و ماهیت و در نهایت طرح برهان صدیقین معتقد است خداوند وجود است و نه موجود و با توجه به رابطه علّی وجود و موجود، همه موجودات از مظاهر وجود هستند. تحلیل احکام سلبی وجود نظیر غیر نداشتن، ثانی نداشتن، ماهیت نداشتن، ضد و مثل نداشتن و برخی احکام ایجابی نظیر بساطت، بی حدی و مفهوم بودن وجود، می تواند پرده از راز اختفای الهی بر دارد. از این رو، برخلاف دیدگاه اصالت ماهیتی شلنبرگ، انسان ها با کثرت شواهد و مظاهر وجود خداوند مواجه بوده و طرح براهینی نظیر برهان اختفاء ناشی از عدم شناختِ درست ویژگی های خداوند و بالتبع انتظارات نادرست معرفتی نسبت به اوست. از مزایای دیدگاه صدرا می توان به تبیین ظهور الهی در عین بطون او، استفاده از مبانی بدیهی و عقلی، تطابق با الهیات سنتی ادیان، ارائه تصویری مناسب از رابطه خدا و جهان، اصلاح و تعدیل انتظارات معرفتی انسان ها از خداوند و سهولت فهم اشاره کرد. در این نوشتار سعی شده تا دو تقریر قیاسی بدیع مبتنی بر دیدگاه های صدرا ارائه شود تا مبتنی بر نتایج آنها، اشتباهات معرفتی دیدگاه شلنبرگ آشکار گردد.
۳۹۲۶.

بررسی مقایسه ایِ نظریه سعادت در فلسفه ارسطو و ابن سینا: تلاقی ها، جدایی ها و نقدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا سعادت لذت سعادت عقلانی حیات تأملی حدوسط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۴۶
سعادت از مهم ترین مباحث حکمت عملی محسوب می شود که درطول تاریخ، ذهن فلاسفه یونان باستان تا فیلسوفان امروز را به خود مشغول کرده است و در دوره های مختلف، فیلسوفان براساس مبانی و رویکرد های متفاوت، این مسئله را بررسی کرده اند. یکی از شاخص ترین نظریات عرضه شده درباره سعادت را ارسطو در کتاب ارزشمند خود، اخلاق نیکوماخوس مطرح کرده و شرح وبسط داده است. این نظریه وی بر فیلسوفان پس از او و ازجمله فیلسوفان مسلمان، بسیار مؤثر واقع شده و ابن سینا به عنوان مهم ترین فیلسوف مسلمان، به میزان زیادی در نظریه سعادت خود، متأثر از ارسطو بوده است. ازدیدگاه ارسطو، سعادت انسان در حیاتِ عقلانیِ توأم با فضایل اخلاقی است؛ همچنان که ابن سینا نیز برترین لذت و خیر را لذت عقلانی قلمداد کرده و سعادت انسانی را در رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و مشابهت با عقل فعال و نیز حصول استیلای عقل بر امیال بدنی دانسته است. در این مقاله، نظریه سعادت در فلسفه ارسطو و ابن سینا را واکاوی و تحلیل می کنیم، با استفاده از روش مقایسه ای، وجوه اشتراک و افتراق نظریه های این دو فیلسوف را نشان می دهیم و با به کارگیری روش انتقادی، نقایص و نقاط ضعف هریک از این نظریات را بیان می کنیم.
۳۹۲۷.

نگاه روایی ملاصدرا در موضوع حدوث و قدم نفس در کتاب النفس اسفار اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث و قدم نفس کتاب النفس حدیث شناسی ملاصدرا شواهد نقلی اعتبارسنجی روایات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
موضوع حدوث و قدم نفس از مباحث پربسامد اندیشه فلسفی است که بیشینه فیلسوفان مسلمان بدان پرداخته اند. اندیشه وران اسلامی به رسم دیرین و با باور به درستی گزاره های دینی منقول در سنت روایی پیشوایان، در مواردی پرشمار، «استشهاد نقلی» را به عنوان دلیل یا شاهد مدعای فلسفی خویش برگرفته اند. ملاصدرا در نگاه به مباحث فلسفی از زاویه دید حکمت متعالیه می کوشد با توجه ویژه به روایات منقول، موازنه ای میان استدلال عقلی و شواهد نقلی برقرار نماید. این نوشتار با تمرکز بر نگاه روایی ملاصدرا در موضوع «حدوث و قدم نفس» در کتاب النفس اسفار اربعه بر آن است تا با بررسی اعتبار سندی روایات این موضوع و تحلیل مضمونی آنها در آن کتاب، تصویری روشن از نگاه روایی این حکیم متأله ارائه دهد و با تحلیل موارد قوت و ضعف استدلال های روایی وی در حدوث و قدم نفس به داوری علمی در این باره بنشیند.
۳۹۲۸.

آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد اقسام تجرد آثار تجرد تجرد مثالی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۵۷
یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغه های اصلی فلاسفه اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفه اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عقول و تجرد عقلی، منکر عالم مثال و تجرد مثالی بودند و قوه خیال را نیز مادی میدانستند، اما سهروردی و ملاصدرا، با توجه به مبانی فلسفی خود، به اثبات عالم مثال پرداختند؛ سهروردی قائل به عالم مثال منفصل بود، اما ملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل، به عالم مثال متصل و تجرد قوه خیال نیز معتقد بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی و نقش آن در حل معضلات فلسفی است. در این مقاله، یازده اثری که قول به تجرد مثالی در زمینه های گوناگونی فلسفی، در پی دارد، مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: حشر نفوس ناقص و متوسط، عدم نیاز به بحث افلاک و پذیرش تناسخ در بحث معاد، اثبات معاد جسمانی، تفسیر صحیح و معقول از عجب الذنب، تجرد نفوس حیوانات و حشر آنها، بقای ادراکات جزئی پس از مرگ، حلقه اتصال عالم عقول و عالم ماده، تفسیر دقیق از خواب و رؤیا و مکاشفات و معراج پیامبر(ص)، تفسیر صحیح از احوال قبر و برزخ و قیامت، تفسیر حقیقت جن در حکمت اشراق، قیام صدوری صورتها برای نفس.
۳۹۲۹.

معاد جسمانی با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی ابن عربی جامعیت اسماء نفس تجدد امثال تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
ابن عرب ی ازجمل ه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن عربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابن عربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابن عربی همچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریه اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفت النفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثال معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقاله پیش رو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمین دلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشم انداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است.
۳۹۳۰.

بررسی فلسفی امواج الکترومغناطیسی در اندیشه فلاسفه نو صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امواج الکترومغناطیسی انرژی میدان فلاسفه نوصدرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۱
امواج یکی از مفاهیم کلیدی در فیزیک و زمینه ای مناسب برای پژوهشی تطبیقی بین فیزیک و فلسفه می باشد. پژوهش حاضر با رویکردی فلسفی امواج الکترومغناطیسی را از نظر مفهومی و هستی شناختی در اندیشه فلاسفه نوصدرایی مورد بررسی قرار داده و به این سؤال مهم پاسخ می دهد که موج از لحاظ فیزیکی و فلسفی دارای چه نوع حقیقتی است؟ نتایج و دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که امواج الکترومغناطیسی با مفاهیم دیگر همچون میدان، ماده و انرژی ارتباط تنگاتنگی دارند. میدان از سنخ انرژی است و انرژی از نظر فلسفی جوهری مادی است که پژوهش های موجود قادر به تبیین حقیقت آن نیستند. امواج الکترومغناطیسی حالت انتقال و حرکت انرژی هستند و فرکانس آن ها نشانگر میزان انرژی منتقل شده است. با رویکرد ابزارانگارانه امواج اجزاء طبیعت نیستند؛ بلکه ابزاری برای فهم طبیعت اند. با رویکرد واقع گرایانه سه احتمال فلسفی در مورد امواج می توان بیان کرد: 1) تجرد  2) عرض مادی و 3) اینکه از نظر هستی شناختی در خارج به صورت رابط موجود هستند و از نظر مفهومی از نوع مفاهیم فلسفی (معقول ثانی فلسفی) می باشند.
۳۹۳۱.

معرفت شناسیِ روان شناختی هستی شناختی سینوی؛ تبیینی پدیدارشناختی از پیوند بین شوق، آگاهی و معرفت در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اخلاق روان شناسی اخلاق معرفت شناسیِ روان شناختی هستی شناختی هستی شناسی ادراک علمُ النفس الفلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
اثرگذاری عوامل نا معرفتی بر فرایند شکل گیری معرفت یکی از جدی ترین پرسش هایی است که ذهن معرفت شناسان را به خود درگیر ساخته است. مقصود از عوامل نا معرفتی عوامل روان شناختی، جامعه شناختی و... است که می توانند بر فرایند معرفت اثر داشته باشند. آیا در نفس شناسی سینوی می توان از اثرگذاری عوامل نا معرفتی بر معرفت سخن به میان آورد؟ بله، در اندیشه ی بوعلی معرفت بیش از هرچیز تحت تأثیر عوامل روان شناختی است؛ او با طرح عامل شوق، و تلاش برای تبیین ارتباط آن با آگاهی، نوعی معرفت شناسی روان شناختی هستی شناختی را پیش می نهد؛ زیرا هم واره عوامل روان شناختی اثرگذار بر معرفت را هستی شناسانه تحلیل می کند. بوعلی از «شوق مؤثر بر آگاهی» به عنوان یکی دیگر از عوامل نا معرفتی مؤثر یاد می کند و از پیوند بین «شوق» و «ادراک» تبیینی هستی شناختی به دست می دهد که وابسته به سرشت «شوق» و «ادراک» است. در این نوشتار با نگرشی پدیدارشناختی روی کرد بوعلی نسبت به عوامل نا معرفتی مؤثر برمعرفت واکاوی شده و دریافته آمده که: (یک) عوامل نا معرفتی در جهت بخشیدن به آگاهی و روند شکل گیری معرفت اثرگذاراند. دو) تا زمانی که شوقی پدید نیاید، و یا با احساس امری شوق برانگیز مواجه نشویم؛ حرکتی عینیت نمی یابد، یعنی حرکت پیرو شوق است. شوق سرشت هستی شناختی مستقلی دارد و، نمی توان آن را ذیلِ نیروهای مدرک یا محرّک تعریف کرد. شوق به آگاهی قِوام می بخشد و آن را متعیّن می سازد، و نیروی مدرِک را در صدور احکام مرتبط با حُسن و قُبح یاری می رساند. معرفت شناسی بوعلی خالی از سویه های طبیعی نیست؛ اما، در این پژوهش با اپوخه ی ابعاد طبیعی، عوامل روان شناختی صرفاً از جهتِ هستی شناختی ملاحظه شده و از عبارات ابن سینا تفسیری پدیداری به دست داده شده است. تفسیر برگزیده، کیفیت ظهور معرفت و نحوه ی پیوند آن را با عوامل روان شناختی مدنظر قرار می دهد و با اثبات تقدّم نیروی مشوّق بر نیروی مدرِک، الگویی از معرفت شناسی هستی شناختی روان شناختیِ سینوی استنباط شده است.
۳۹۳۲.

مبانی فلسفی صدرالمتألهین در مواجهه با تناقض باوری در وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تناقض باوری عرفان قاعده تناقض وحدت وجود شطح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۶۷
تلاش صدرالمتألهین برای ایجاد آشتی میان فلسفه و عرفان، وی را با دشواری هایی مواجه کرده است که برخی از آنها توسط خود وی مورد توجه قرار گرفته و برخی را می توان با توجه به مذاق و مبانی وی کنکاش کرد. یکی از این دشواری ها عبارت است از انطباق تجربه عارفانه وحدت وجود با قاعده تناقض. این ادراک حضوری که یگانگی مخلوقات با خالق و در عین حال دوئیت آنها را مدعی است، قاعده منطقی- فلسفی امتناع تناقض را به چالش می کشد. هدف این نوشتار پاسخ به این پرسش است که صدرالمتألهین چه راه کاری برای این اشکال داشته است؟ هرچند وی در آثار متأخر خود به وحدت شخصی وجود قائل شده، اما به نظر می رسد نظریه وحدت تشکیکی وجود - علی رغم عدم تصریح خود ملاصدرا - راه حلی از جانب وی برای خروج از این اشکال بوده است. با این حال، روش توصیفی و تحلیل انتقادی نگارندگان حاکی از عدم کفایت این نظریه برای حل این تناقض نما است. منطق باور نیز نمی تواند برای خروج از این اشکال راهگشا باشد. نگارندگان نشان داده اند که براساس مبنای صدرالمتألهین در مسئله وجود ذهنی، قاعده امتناع اجتماع متناقضین در عوالم غیرمادی مضیق شده و امکان جمع برخی امور متقابل در آن فراهم می باشد و از این رهگذر می توان در حل تناقض نمای وحدت وجود نیز بهره جست. در مجموع، روشن است که ملاصدرا نه می خواسته و نه - با توجه به مبانی فکری خود- می توانسته تناقض باوری و نقض قاعده تناقض را پذیرا باشد.
۳۹۳۳.

منطق قضایای خارجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قضیه حقیقیه قضیه خارجیه فرمول بارکن فرمول بوریدان منطق آزاد منطق محمول ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۴۰
برای تفسیر و تحلیل قضایای حقیقیه و خارجیه، دو روش کلی وجود دارد: نخست تحلیل آن ها درون یک منطق واحد، دوم اختصاص منطق های جداگانه به آن ها. تاکنون بیشتر تفسیرها و تحلیل های قضایای خارجیه و حقیقیه به روش نخست، و درون منطق قدیم یا شاخه ای از منطق جدید صورت گرفته و به ندرت از روش دوم برای این منظور بهره برداری شده است. در این مقاله، می خواهم روش دوم را به کار ببرم و نشان دهم که هرچند منطق مناسب برای قضایای حقیقیه، منطق کلاسیک محمول ها است، منطق مناسب برای قضایای خارجیه، منطق آزاد محمول ها است. نشان می دهم که منطق آزاد محمول ها، که منطقی ناکلاسیک و غیراستاندارد است، قواعد معرفی و حذف سورها را به وجود خارجی اشیا مقید می سازد؛ ازاین رو، مناسب ترین منطق برای قضایای خارجیه است، برخلاف منطق کلاسیک محمول ها که تقیدی به وجود خارجی اشیا ندارد و ازاین رو، برای قضایای حقیقیه مناسب تر است. هم چنین، نشان می دهم که با افزودن منطق موجهات و منطق زمان به منطق های کلاسیک و آزاد محمول ها، تمایز اصول و قواعد قضایای حقیقیه و خارجیه بیشتر می شود و درنتیجه، منطق هایشان متمایزتر می شوند. به طورویژه، نشان می دهم که فرمول های بارکن، بوریدان و عکس بارکن برای قضایای حقیقیه صادق اند و در منطق موجهات و منطق زمان کلاسیک اثبات می شوند؛ درحالی که برای قضایای خارجیه کاذب اند و در منطق موجهات آزاد و منطق زمان آزاد اثبات ناپذیرند.
۳۹۳۴.

مبانی جهان شناختی و انسان شناختی معنای زندگی در فلسفه صدرایی و روان درمانگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی مبانی انسان شناختی مبانی جهان شناختی ملاصدرا اروین یالوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۰۶
معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های بشر امروز و از مسائلِ سرنوشت ساز در میان فیلسوفان، روان درمانگران و اخلاق پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، معنای زندگی از نگاه ملاصدرا، در مقام یک فیلسوف مسلمان، و اروی ن یالوم، در مقام یک روان درمانگر اگزیستانسیالیست معاصر غربی، بررسی شده است. پرسش مهم مقال ه این ست ک ه مبان ی جه ان شناخت ی و انسان شناختی معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا و اروین یالوم چیست؟ این پژوهش روشن میسازد که در مبانی فلسفی ملاصدرا، خدا با جلوه های جمالی و جلالی، بمثابه غایت هستی و معنابخش به هستی و انسان با ویژگی اشتداد وجودی، تجردی و کثرت نوعی حضور دارد. در مقابل، در مبانی فکری یالوم محوریت خدا انکار میشود و جهان فاقد معناست و این آدمی است که باید زندگیش را معنادار کند. بنابرین میتوان گفت در فلسفه ملاصدرا، با کشف معنا و در تفکر یالوم، با جعل معنا سروکار داریم. در مسئله معنای زندگی، رویکرد ملاصدرا غایت گرایانه و الهی است و رویکرد یالوم، غیرغایت گرایانه و غیرالهی.
۳۹۳۵.

ارتباط نوع دوستی با جنسیت براساس مبانی حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق زن عقل قوای نفسانی مرد نوع دوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
از جمله ویژگی های اخلاقی انسان، نوع دوستی است. اینکه آیا میان این خصیصه انسانی و جنسیت می توان رابطه برقرار کرد یا خیر، موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در این رابطه پس از بیان ضرورت جنسیت پذیری نفس با توجه به مبانی حکمت متعالیه از جمله وحدت نفس و بدن در تمام مراحل متناظرِ وجودی و نیز بیان وحدت و عینیت نفس و قوا در دیدگاه ملاصدرا، به تفاوت قوا میان دو جنس مؤنث و مذکر اشاره شده و با توسعه در معنای عقل از منظر حکمت صدرایی خصوصاً نگاه متفاوت ملاصدرا در مورد قوه واهمه، تفاوت معنای عقل در زن و مرد حاصل گشته است. براساس این یافته تحلیلی می توان  عقل زنانه را عقلی عاطفه گرا نامید که همدلی و همدردی مؤلفه های اصلی آن است و از آنجا که میان نوع دوستی و عاطفه ارتباط مستقیم برقرار است، ارتباط میان نوع دوستی و جنسیت آشکار می گردد. ضرورت و اهمیت بحث حاضر در این است که با تبیین فضایل اخلاقی متفاوت زنانه و مردانه بر اساس مبادی مورد پذیرش ملاصدرا، مانع ارزش گذاری تبعیض آمیز و ناعادلانه (قوی یا ضعیف نامیدن هر یک از ) دو جنس شده که امروزه یکی از دغدغه های فلسفه های زنانه نگر است. نوشته حاضر تلاشی است بنیادی که با روش کتابخانه ای و با تحلیل مبانی حکمت صدرایی  سعی در تبیین نتیجه مذکور دارد.
۳۹۳۶.

بررسی مقتضای حال مخاطب در خطاب های قرآنی حضرت موسی(ع) به بنی اسرائیل با تکیه بر انسان شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی صدرایی خطاب های قرآنی حضرت موسی با بنی اسرائیل ساختار انسان مقتضای مخاطب مخاطب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
مبحث «مقتضای حال» همواره به عنوان یکی از مباحث بنیادین علم بلاغت مطرح بوده است. این موضوع، چهار مؤلفه اصلی دارد که شامل: «مقتضای متکلم»، «مقتضای مخاطب»، «مقتضای کلام» و «مقتضای موقعیت های کلام» می شود. تمرکز این پژوهش بر بخش «مقتضای مخاطب» خواهد بود. مقتضای مخاطب به معنای رعایت تناسب کلام با دریافت کننده آن است. بی تردید شناخت مخاطب، مقدمه رعایت این تناسب است. بر این اساس هر قدر معیارهای مخاطب شناسی دقیق تر و کامل تر باشند، رعایت مقتضای مخاطب صحیح تر انجام می شود. مخاطب شناسی در کتب بلاغی، محدود به علم و توجه مخاطب است. تقسیم مخاطب به خالی الذهن، مردد و منکر مؤید این مطلب است، اما ویژگی های مخاطب در علم و توجه خلاصه نمی شود، بلکه عناصر دیگری در ساختار ادراکی و رفتاری انسان وجود دارد که هر کدام متکلم را به انتخاب شیوه ای خاص در سخن گفتن سوق می دهد. از آنجایی که این پژوهش، قرآنی است، معرفت نفسی ضروری نمود که با انسان شناسی وحیانی سازگار باشد. به همین منظور انسان شناسی صدرایی که تا حد زیادی برگرفته از قرآن و احادیث است، برای این امر انتخاب شد. بدین ترتیب ابتدا انسان شناسی صدرایی تبیین و مؤلفه های ساختار وجودی انسان در دو ساحت ادراکی و رفتاری ذکر شد، سپس بر اساس منطوق و مفهوم هر مؤلفه، ارتباط آن مؤلفه از ساختار انسان با ساختار زبانی متناسب با آن بیان گردید و در بخش نهایی، آیات مورد نظر بر اساس این ساختار متناظر تحلیل شدند. نقطه تمرکز بحث، نمود مخاطب شناسی زبانی در خطاب های قرآنی حضرت موسی(ع) بر اساس انسان شناسی در نظام فلسفی صدرایی است.
۳۹۳۷.

الگوی پنج ضلعی منابع شناسایی و ترتیب تفضیلی آنها در ساختار شناسایی صدرایی و کارتزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع شناخت ادراک حسی عقل درون نگری گواهی حافظه ملاصدرا دکارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
معرفت شناسی که به امکان، چیستی، منابع و قلمرو شناخت میپردازد، یکی از مهمترین مبانی خود را بر شناخت منابع شناسایی انسان بنیان نهاده است. معرفت شناسان معاصر از پنج منبع معرفت بعنوان منابع شناخت انسان نام میبرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی و حافظه. در میان فیلسوفان جهان غرب و اسلام، دکارت در غرب و ملاصدرا در جهان اسلام، در مورد مسئله شناخت، بویژه منابع آن، نظریه پردازی کرده اند که دیدگاهشان به الگوی پنج ضلعی یی که معرفت شناسان معاصر مطرح میکنند نزدیک و قابل تطبیق است. ملاصدرا و دکارت، آغاز معرفت را با حس و پایان آن را در عقل میبینند؛ با این تفاوت که عقل در حکمت متعالیه اگرچه اتمّ مراتب ادراک است، اما هنوز به پایان راه نرسیده و این درون نگری مبتنی بر شهود است که پایان بخش معرفت حقیقی است. در مکتب شناختی ملاصدرا و دکارت، ادراک حسی، عقل و درون نگری، تولیدکننده معرفت، گواهی انتقال دهنده، منبع اجتماعی و عام معرفت، و حافظه، نگهدارنده و مخزن معرفت قلمداد میشود.
۳۹۳۸.

بررسی و نقد تعریف «عمل» از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمل اراده اختیار آگاهی آزادی اراده ربات خودآگاه صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۹۱
صدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادی یی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل پدید آید. نتایج پژوهش پیش رو که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از طریق تحلیل لوازم مفهومی عمل، بدست آمده، نشان میدهد که تعریف ملاصدرا، مانع اغیار نیست؛ زیرا بر اساس مثال «رُبات خودآگاه»، میتوان عاملی را فرض کرد که از اراده و آگاهی برخوردار است، اما فعل وی متصف به «قصدی بودن» نیست. بنابرین، برای تکمیل تعریف عمل، علاوه بر اراده و آگاهی، یک عنصر سوم نیازمند هستیم که همان «اختیار» است. ملاصدرا «اختیار» را بعنوان عنصر سوم سازنده عمل، برسمیت نمیشناسد و آن را به همان آگاهی و اراده تحویل میبرد؛ درحالیکه پژوهش حاضر اثبات میکند که نظر وی اشتباه است و «اختیار»، بمعنای «آزادی اراده»، باید به تعریف عمل افزوده شود. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی ساختار ماهوی «عمل» در حکمت متعالیه، و هدف آن، تمایز «عمل» از امور متشابه است.
۳۹۳۹.

رهایی از نمودهای بتان نادانی؛ مؤلفه های جزمیت فکری و راهکارهای مقابله با آن در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت بتان نادانی جزمیت فکری تحجر راهکار ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۵۱
نادانی و جزمیت فکری همواره در دوره های تاریخیِ حوزه های معرفتی، حضور داشته و با تقابل با دانایی، چهره خود را نشان داده است. نادانی با گسست از الزامات دانایی حاصل میشود. گستره نادانی در فرهنگ روابط اجتماعی، جایگاه مرجعیت علمی و بستر معرفتی را تهدید میکند. ملاصدرا با طرح شکستن بتان نادانی، از نمودهای عینی این بتان در جامعه مینویسد. او معتقد است ارتقای روابط اجتماعی نیازمند ساختن بسترهای دانایی است و در صورت بیتوجهی، غلبه یی از ناکارآمدیِ معرفتی پدید می آید. ملاصدرا با تحلیل معناشناسی نادانی، از پرنمودترین نشانه های آن، یعنی تحجر، میگوید: هنجارهای اخلاقی و الزامات معرفتی در تحجرِ ناشی از نادانی، کمرنگ میشوند. نقد نادانی و سرزنش گری نادانان در تصویرسازی ملاصدرا، در چهار مؤلفه 1) عدم راستی آزمایی برداشتهای ذهنی با مقام واقع، 2) فقدان برگرفتِ وجوه مقایسه یی بویژه با ابعاد کاربستی آن نظیر ارزیابی غیرمنصفانه ، 3) جمود فکری و 4) رقابت معیوب اجتماعی تبلور یافته است. رقابت معیوب اجتماعی به کیفیت بهره وری نادرست اشاره دارد. ملاصدرا در نقد فرهنگ زمان خویش، از ظهور نادانی در چهره دانایی بعنوان یکی از آفتهای مهم معرفتی نام برده است. او در تمامی نقادیهایش از این فرایند متحجرانه، ضعف علم حقیقی در جامعه، گسترش بیخردی اجتماعی، تباهی عدالت اجتماعی و سست شدن بنیادهای معرفتی جامعه را مهمترین پیامدهای آن معرفی میکند. ملاصدرا درمان نادانی را با توجه به طرح مشی زیست حکیمانه و توجه به الزامات آن، مطرح میکند.
۳۹۴۰.

دفاع صدرالمتألهین از دو چالش تناقض باورانه در حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری اینهمانی ابهام تناقض باوری ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
هرچند اصل مسئله حرکت نیز چالشهای متعددی را در تاریخ فلسفه رقم زده، اما حرکت جوهری بعنوان نقطه عطف حکمت متعالیه، آبستن مناقشات مضاعفی است که قابل پیگیری در مانیفست تناقض باوری است. یکی از این چالشها از دست رفتن اینهمانیِ موضوع در بستر حرکت و بتبع آن، تحقق حالتهای مرزی و بوجود آمدن معمایی است که در ادبیات فلسفی به دشواره ابهام شهرت یافته است. این مناقشات، خود زاینده پارادوکسهایی هستند که تناقض باوران معاصر، آنها را شواهدی بر وجود تناقض در جهان خارج میدانند. نمود این چالشها و ارتباط آنها با حرکت جوهری، مسئله نوشتار حاضر است. از آنجا که تغییر و تبدلِ صور نوعی در بستر حرکت جوهری نه دفعی بلکه از نوع تدریجی و اتصالی است، فقدان مرز در مراحل مختلف حرکت، زمینه ساز صدق دو ماهیت مختلف در آنِ واحد، بر موضوع واحد میگردد که این خود، مستلزم تناقض است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل انتقادی نشان میدهد که صدرالمتألهین به هر دو چالش پاسخ داده است. او چالش اینهمانی را با ایده «ماده مع صوره مّا» پاسخ داده و چالش ابهام را به قصور ادراک ما از تطابق ماهیت با همه انحاء هستی، ارجاع داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان