فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی ارائه ی تأملاتی در یکی از مبانی فکری مکتب تفکیک، یعنی مبنای اتکا بر ظواهر و پرهیز از تأویل، است. مراد از تأویل در این جا برگرداندن لفظ از معنای ظاهر به معنایی است که لفظ در آن ظهور ندارد. تفکیکیان به شدت از این مبنا دم می زنند و غیرتفکیکیان (به ویژه فلاسفه و عرفا) را به عدم رعایت آن و ارتکاب تأویل و دورشدن از فهم ناب و خالص متون مقدس متهم می کنند. در این تأملات، نشان داده ایم که تأویل روشی است که در فهم متون از آن گریزی نیست و همه ی مکتب ها و فرقه ها در مواردی ناچار به کاربرد آن می شوند؛ و از جمله خود تفکیکیان که در آثارشان می توان ردپای فهم مشوب و آمیخته به پیش انگاشته ها و پیش فرض های مختلف را مشاهده کرد.
گونه شناسی مطالعات میان رشته ای در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندوجهی بودن پدیده ها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میان رشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهش هایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهش گران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن می پردازند که همین امر، تعیین محدوده و بیان تعریفی منسجم از میان رشته ای و همچنین بیان گونه های قرآنی آن را لازم می گرداند. در حقیقت ترکیب هم گرایانه را می توان معیار اصلی برای تحقق میان رشته ای در نظر گرفت. بنا به میزان تحقق همگرایی میان رشته ها، سه گونه اصلی را برای مطالعات میان رشته ای می توان برشمرد؛ چند رشته ای؛ میان رشته ای و فرارشته ای. بر این اساس، برای مطالعات میان رشته ای قرآن کریم نیز سه گونه اصلی را می توان برشمرد: چند رشته ای قرآنی؛ میان رشته ای قرآنی و فرا رشته ای قرآنی. هر یک از این گونه ها نیز دارای اشکال مختلفی است که با ایجاد منظومه ای از این گونه ها می توان تا حدی به انسجام بیشتری در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم دست یافت و نقشه راهی را پیش روی علاقه مندان به این گونه از مطالعات گشود.
علوم تفسیری
حوزههای تخصصی:
[مقاله حاضر اثر پروفسور جین دمن مک اولیف، قرآن پژوه معروف وسرویراستار دایره المعارف قرآن لیدن، است. وی در این مقاله به تبیین و معرفی اجمالی علوم قرآنی پرداخته است. محور کار مک اولیف در این کار دو کتاب معروف و مهم علوم قرآنی یعنی «البرهان فی علوم القرآن» اثر زرکشی و «الاتقان فی علوم القرآن» اثر سیوطی است. او از مقایسه این دو کتاب مطالب سودمندی را در عرصه یاد شده ارائه داده است.]
الگوی شلایر ماخر و تعامل سیاق متنی و حالی در دور هرمنوتیکی متناسب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا دارد که تبیینی از تعامل سیاق متنی با سیاق حالی، در حین فهم متن ارائه نماید؛ تعاملی که در دور هرمنوتیک خاصی از فهم متن برقرار می شود. قرآن کلامی الهی است و ویژگی هایی دارد که دور هرمنوتیکی متناسب با خود را اقتضا می کند؛ لذا به بررسی و تبیین ویژگی های مؤثر در نحوه فهم آن پرداخته، با توجه به آن ویژگی ها به ارائه دور هرمنوتیکی متناسب آن مبادرت شده است.
در این دور هرمنوتیکی ارائه شده، تعامل بین سیاق متنی (حاصل از پیوستگی های درون متن) و سیاق حالی (اسباب نزول اعم از عام و خاص)، کاملاً قاعده مند می گردد و ورود به آن بر اساس ترتیب نزول صورت می گیرد. در این تعامل به اصالت و اعتبار متن قرآن نسبت به اسباب نزول نیز توجه می شود.
«صلح» و «سلم» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفته و تعاریف متعددی از آن بیان شده است. در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ رویکردی منفی، به «نبود جنگ» تعریف گردیده است. در رویکردهای نوین با اتخاذ نگاهی مثبت و فعال و به منظور ایجاد صلحی پایدار، این مفهوم صرفاً ناظر به جنگ تعریف نشده، بلکه همه عوامل بر هم زننده صلح مورد توجه قرار می گیرند و با اتخاذ منظری درونی و ذهنی به صلح در صدد ایجاد صلح پایدار می باشند. مقایسه تعریف قرآن کریم از صلح گویای یکسانی ها و تفاوت هایی در این موضوع است.
گویاترین واژه در قرآن کریم که معادل صلح متعارف قرار می گیرد، واژه «سلم» است. سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است. در این تحقیق با به کارگیری دو روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی تلاش شده به درک مفهوم سلم در قرآن کریم پرداخته و این نتیجه حاصل شده که همراهی مفهوم سلم در قرآن کریم با مفاهیمی چون عدالت، حق، عزت و ایمان تعریفی متفاوت از صلح ارائه می دهد. صلح اسلامی دارای رویکردی مثبت و درونی به صلح است که در قالبی عادلانه و به منظور دستیابی به اهداف الهی ترسیم می گردد و ارزش عرضی آن ناظر به مقدمه سازی تحقق اهداف دین و عدالت است و خود ارزشی مطلق و نهایی نیست که رسیدن به آن در هر شکلی متعالی تر از حالت نبود صلح تلقی گردد.
از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی؛نشانه شناسی فرآیندهای گفتمانی «کرامت» در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانه شناسی پساگریماسی محسوب می شود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّت های معناسازی در نظر می گیرد: بعد فشاره ای (درونی، احساسی) و بعد گستره ای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیت های پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها نشانه-معنا شکل می گیرد. ابعاد فشاره ای-گستره ای شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل می کند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانه شناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی کوششی که نخستین گام در این مسیر است از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورت بندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفه ی انتساب تبار همه انسان ها به آدم علیه السلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمت های خداوند، صورت بندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورت بندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست می یابند.
انذار در سوره یاسین
چیستی حقیقت عرش در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسِّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی «عرش» و مسائل مرتبط با آن همواره دغدغه بسیاری از قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیاتی است که به صراحت از عرش و استواء خداوند بر عرش و مسائل ناظر بر آن سخن گفته است. این امر کنجکاوی اندیشمندان دینی به ویژه مفسِّران قرآن را برانگیخته است که حاصل آن به وجود آمدن دیدگاه های گوناگون درباره عرش است. مقاله حاضر در تلاش است «چیستی عرش» و مسائل مرتبط با آن را نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و آنگاه به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این خصوص بپردازد. از میان دیدگاه های پنج گانه قرآن پژوهان درباره عرش، دیدگاه پنجم افزون بر روشمندی و جامعیت، می کوشد تا با حفظ ظاهر آیات از هرگونه تکلّف مضِّر و تحمیل رأی بر آیات اجتناب ورزد و در عمل تفسیری روشن از مجموعه آیات را ارائه نماید. از نظر این دیدگاه، عرش مرکز و جایگاه عینی و حقیقتی از حقایق هستی است که زمام تدبیر امور جهان با همه کثرت و تنوّع، در آنجا مجتمع و سامان یافته و از آنجا به سوی هستی صادر می شود.
معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اندیشمندان معتزله در فهم متون دینی و تفسیر آیات قرآن، عقلی است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن می پردازد. مقصود از «عقل گرایی معتزله در تفسیر» آن است که اولاً، در فهم و تفسیر قرآن، عقل مقدم بر دیگر ادله و حایز رتبة اول است. ثانیاً، صحت بیانات شرعی و فهم مراد آنها محتاج به ادلة عقلی است. براین اساس، معتزله ظاهر گرایی در فهم متون دینی و قرآن را مردود دانسته اند و بر جایگاه محوری عقل و مدرکات عقلی در تفسیر قرآن تأکید دارند. آنان بشری بودن وضع و مواضعه در زبان و شناخت اوصاف توحید و عدل الهی را شرط دریافت قصد متکلم در معارف دینی برشمرده اند. پایه های عقل گرایی اعتزالی در تفسیر عبارت است از: حادث بودن قرآن، تفسیرپذیری قرآن، ارشادی و تأکیدی بودن بیانات قرآنی در توحید و عدل، و سازگاری حکم عقل با خطابات قرآنی.
تأویل گرایی در اندیشة مولوی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل می پردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که غزالی ِبه رغم رساله هایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویل گرایانة آن ها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویل گرای مولوی می پردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانه ها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفته است. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاه های غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویل گرای مولوی را در تأویل های صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان می دهد.
روابط برون سوره ای از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محقّقان از دیرباز به موضوع ارتباط و تناسب سوره های قرآن توجّه داشته و در این باره نظریّات متعدّدی مطرح کرده اند؛ که این دیدگاه ها در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان، آراء علّامه طباطبایی«ره»، با توجّه به جایگاه علمی ایشان بخصوص در زمینهﻯ تفسیر قرآن، از اهمیّت دو چندانی برخوردار است؛ موضوعی که به دلایل مختلف از جمله نوع نگاه علّامه طباطبایی«ره» به چگونگی چینش سوره های مصحف کنونی و اجتهادی دانستن آن، مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس، در مقاله حاضر به ذکر آراء شاخص درباره انواع و اشکال تناسب سوره ها پرداخته و ذیل عناوین مناسب، کیفیّت اعتقاد یا عدم اعتقاد علّامه طباطبایی«ره» نسبت به آنها را نشان داده ایم. بررسی آراء علّامه طباطبایی«ره» نشان می دهد، ایشان نه تنها به موضوع تناسب سوره ها توجّه داشته است، بلکه در ردّ و تأیید انواع تناسب های مطرح شده بین سوره های قرآن، نظریّات متعدّدی را ذکر کرده است.
جامعیّت قرآن از نگاه علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعیّت قرآن از مسایل مهمّ تفسیر قرآن کریم است و دیدگاه علاّمه طباطبائی به عنوان مفسّر صاحب نظر در این زمینه بسیار مهمّ است و می تواند راهگشا در حلّ بعضی از مسایل باشد. به نظر علاّمه جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن آن است. علاّمه طباطبائی جامعیّت قرآن را در همة اقسام و صُوَر آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن می داند؛ در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را می توان جست، امّا معارف، شرایع و احکام در حدّ کلّیّات و اصول در ظاهر قرآن آمده اند و تفاصیل و جزئیّات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است. در آثار قرآنی علاّمه به ویژه المیزان می توان دو قِسم جامعیّت را سراغ گرفت:
1 جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل نسبت به کُتُب آسمانی پیشین.
2 جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل بدون مقایسه با کتاب های آسمانی دیگر.
ریشه های تکوین نظریه ی اعجاز قرآن و تبیین وجوه آن در قرون نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن ترین منابع کلامی، حدیثی و تفسیری عالمان مسلمان طی قرون نخست به ندرت نظریه ای روشن درباب وجه اعجاز قرآن بیان می کنند. این در حالی است که در آغاز قرن پنجم، این بحث در آثار محققانی چون باقلانی، قاضی عبدالجبار و شریف مرتضی به نحوی بالغ و کامل مطرح می شود. غیبت این امر از یک سو و حضور انبوهی از مباحث قرآنی دیگر در آثار اسلامی قرون نخست اسلامی از سوی دیگر، این پرسش را در میان می آورد که عالمان اسلامی از کی و تحت چه شرایطی به موضوع اعجاز قرآن و تبیین وجه آن پرداخته اند. این مقاله می کوشد با مروری بر پیشینه ی مباحث مرتبط، دو خاستگاه تاریخی برای پیدایش و نظریه پردازی درباب وجه اعجاز قرآن در قرون نخست بازشناسی کند: نخست مباحثات و مناظرات کلامی مسیحیان و مسلمانان درباب نشانه های نبوّت حضرت محمد(ص) و دوم تلاش های ادبی و کلامی معتزله ی بصره و بغداد. پس از این دوران، متکلمان معتزلی این امر را در قرن چهارم بیشتر و بیشتر مطرح کردند که در اواخر این قرن، درآمد. از آغاز قرن پنجم، نظریه پردازی درباب اعجاز و تبیین وجه اعجاز قرآن هم در آثار کلامی و هم در آثار تفسیری عالمان تمامی فِرَق متداول و به یکی از مباحث اساسی در دو دانش تفسیر و علوم قرآن تبدیل شده است.
تأثیر سیاق در ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن جریر طبری صاحب تفسیر «جامع البیان عن آی القرآن» در تفسیر آیات به مسئله اختلاف قرائات توجه داشته و با توجه به ضوابط و معیارهای خود یکی از وجوه قرائت را اختیار کرده است. با تأمل در مواردی که ابن جریر یک وجه از قرائت را اختیار کرده، در می یابیم وی در بسیاری از موارد هماهنگی قرائت با سیاق را مؤید یک وجه از قرائت دانسته و بر اساس آن قرائت خود را اختیار کرده است.
با توجه به اهمیت موضوع، این نوشتار، ضمن بیان معنای واژه های اختیار، سیاق و پیشینه کاربست آن در تفسیر و قرائات، به بررسی و تحلیل یکی از معیارهای طبری در اختیار قرائت که هماهنگی قرائت با سیاق است، پرداخته و برخی مسائل در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
ملاصدرا، تفسیر یا تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن (طریق وحی) در کنار استدلالات عقلی و برهان و نیز تهذیب نفس و عرفان، یکی از مؤلفه های اصلی و در حقیقت مهمترین رکن حکمت متعالیه به شمار می آید.. صدرالمتألهین به عنوان فیلسوف، مفسّر و عارف بزرگ جهان اسلام، رسیدن و نایل آمدن به «حقیقت واحد» را از طرق مختلف ممکن دانسته، آن ها را مکمل یکدیگر تلقی می کند. به گونه ای که از سویی می توان تأثیر عمیق فلسفه وجودی ملاصدرایی، آگاهی از اصول و مبانی عرفانی و بهره مندی از شهود و اشراق را در فهم، تفسیر و تأویل آیات قرآنی توسط ملاصدرا به وضوح مشاهده کرد و از سوی دیگر تدبّر و تأمّل او در آیات وحیانی و قرآنی و نیز روایات معصومین (ع) را در کشف و طرح بسیاری از مبانی فلسفی و حکمی نظاره گر بود. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ملاصدرا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. به نظر می رسد صدرالمتألّهین در به کارگیری کلام وحی، جهت استوار ساختن مبانی فلسفی خود و دستیابی به حقیقت، بیش از آن که از روش «تفسیر» و بسنده نمودن به معانی ظاهری و مفاد استعمالی آیات قرآن استفاده کند، از روش «تأویل» و درک باطن و یا بطن قرآن بهره برده است. وی با ضروری دانستن آن، تأویل صحیح را عروج از لفظ به معنا و تطبیق کتاب تدوین و تکوین تلقی می کند؛ گرچه ایشان در مواردی، متعهد به این مبنا نبوده و تأویلی ناسازگار با ظاهر آیات، سیاق آن ها و نیز اصول عقلائی محاوره ارائه نموده است.
جامعیّت تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان تألیف استاد علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبائی، دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار. ویژگی «خلوص» پیشتر توسّط نگارنده تشریح شده است و بیان ابتکارات علاّمه در تفسیر قرآن موضوع چندین مقالة دیگر تواند بود. امّا «جامعیّت» بر حسب نگاه این مقاله دو جنبه دارد: جامعیّت محتوا و جامعیّت منابع که هریک جداگانه همراه با شواهد کافی توضیح داده شده است و نظریّات بدیع و کم سابقه ای در این تفسیر پیرامون موضوعات مهمّ تفسیری و مسائل خاص قرآنی ابتکاری که توسّط مؤلّف آن ارائه شده است. نمونه های این ویژگی به لحاظ تنوّع مسائل و موضوعات فراوانند که برخی از آنها در وسع این مقاله آورده شده است.