فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبانى نقلى فهم روایات تفسیرى اهل بیت(علیهم السلام) در المیزان
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۰
حوزههای تخصصی:
پژوهشى در روش تفسیر علمى قرآن (2)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
جایگاه و کاربرد حدیث در تفسیر سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات تاریخ حدیث رواه و محدثان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
حیدر بن علی بن حیدر معروف به سید حیدر آملی، فیلسوف و عارف قرن هشتم هجری و صاحب تفسیر المحیط الاعظم است. ایشان این تفسیر را در اواخر عمر خویش نگاشته و در آن، فراوان از بهره بردند. حدیث در المحیط الاعظم با صورت ها و سیرت های مختلفی آمده روایات معصومان است. اکثراً با تقطیع و نقل معنا ذکر شده و گاه در قالب اشعار می آید. غالباً در تأیید اقوال مؤلف به کار برده شده و گاه در تفسیر آیات بیان می شود. همچنین بیشتر بدون ذکر سند نقل می شود. عارف آملی به شرح روایات نیز پرداختند. نگرش ایشان در شرح احادیث، صبغه عرفانی دارد. سید آملی در شرح روایات، شیوه های متعددی دارد؛ ازجمله شرح مفردات حدیث، توجه به قواعد صرف و نحو و استفاده از آیات و روایات. ایشان در نقل روایت از مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت استفاده کرده اند. در این مقاله، پس از تبیین زندگی نامه و معرفی تفسیر المحیط الاعظم، به تفصیل به بررسی و تحلیل احادیث به کاررفته در المحیط الاعظم پرداختیم.
تغییر معنایی واژگان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
زبان یک پدیده زنده و متحوّل بوده و بسیار پیش آمده که بر اثر عواملی، از جمله تحولات زمانی و مکانی و فرهنگی، ساختار زبان به طور کلی یا بخشی از آن عناصر آن از جمله واژگانش، تغییراتی را بپذیرد. زبان عربی که زبان قرآن کریم نیز می باشد، از این قاعده مستثنا نیست.
در مقاله پیش رو به یکی از مباحث علوم قرآن و زبان شناسی، یعنی «تغییر معنایی الفاظ» بر اساس قرآن کریم و زبان عربی قبل از نزول قرآن و بالاخص شعر جاهلی پرداخته شده تا معلوم گردد که آیا واژگان قرآنی همچنان به معنای گذشته خود در زبان عربی جاهلی به کار رفته است یا آن معنا تغییر کرده و تبدیل به یک «اصطلاح قرآنی» گشته است و در وضعیت دوم، این تغییرات به چه شکلی می باشد. این بحث، هر چند از دیرباز نزد مسلمانان شناخته شده بود، امّا در دوران حاضر، با توجّه به گستردگی مباحث زبان شناسی، عمق و گسترش خاصی یافته و منجر به کشف زوایای پنهان واژه های زبان عربی و قرآن گشته است.
مبانی و پیش فرض های رویکرد تفسیر ترتیب نزولی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سبک های تفسیری نوپدید، تفسیر قرآن به ترتیب نزول است. درخصوص اعتبار و روایی این روش و پیامدهای آن، داوری هایی شده است. بخش عمده ای از این داوری ها مربوط به پذیرش وجود یا عدم وجود مبانی و پیش فرض های محکم در باره این روش است. تدریجی بودن نزول قرآن و تناسب آن با روش تفسیر نزولی، توقیفی بودن ترتیب نزول به استناد مصحف امام علی×، اجتهادی بودن ترتیب کنونی، سازگاری تفسیر موضوعی با ترتیب نزول و امکان تعیین ترتیب نزول به استناد روایات ترتیب نزول، به عنوان پیش فرض های اصلی این روش مطرح است. درباره فواید ادعایی این روش و مبانی و پیش فرض های آن نقدهایی انجام یافته است. اگرچه برخی از ایرادهای مربوط به فواید این روش، به جا و صحیح است؛ اما بخش عمده ای از ایرادهای مربوط به مبانی و پیش فرض های روش مزبور، وارد نبوده و قابل نقد است؛ چنانکه بدون پذیرش این پیش فرض ها، اقدام به تفسیر ترتیب نزولی، موجه نیست.
مبانی اختصاصی تفسیر علمی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی یکی از روش های تفسیری درازدامنی است که در دوره معاصر به یک جریان تفسیری جدی با نگاشته های متعدد تبدیل شده است. این جریان تفسیری، همواره موافقان و مخالفان سرسختی داشته است که از جهات گوناگون بر استواری یا نااستواری آن پای فشرده اند، اما در این نزاع هر یک از طرفین کمتر به مبانی توجه داشته اند. در این مقاله شش مبنای اختصاصی مفسران علمی شناسایی شده است. مفسران علمی به اشتراک قلمرو علم و قرآن حداقل در بخشی از آیات، هم سویی قرآن و علم در بیان اطلاعات هستی شناختی، پرداختن استطرادی قرآن به علم، واقع نما بودن زبان قرآن در گزاره های هستی شناختی در مقابل انگیزشی و عرفی بودن زبان آن، واقع نما بودن علم و لذا معتبر بودن آن برای تفسیر آیات الهی و دقیق تر بودن فهمی علمی از آیات قرآن که ضرورت این روش تفسیری را به دنبال دارد، باور دارند. این البته نگاهی حداقلی به تفسیر علمی است که شماری از مفسران علمی تلقی ای بس فراتر به آن دارند. در این مقاله با تبیین این مبانی، باورمندی مفسران علمی به آن نشان داده شده است؛ هم چنان که برخی اختلاف نظرها درخصوص آن نیز طرح شده است.
شهید مطهری و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار شهید مطهری با مباحث قرانی عجین است این مباحث از گوناگونی و تنوع ویژه ای برخوردار می باشد قران نخستین منبع مطهری در شناساندن فرهنگ اسلامی است و از این جهت مباحث تفسیری و استنباطهای قرانی در آثار شهید مطهری امری شاخص ونمایان است شهید مطهری از جهت وسعت مباحث قرانی آنهم با توجه به نیازهای فرکی دوران معاصر از پیشگامان تفسیر عصری و منادیان بازگشت به قران به شمار می رود
عصمت خاتم پیامبران در نگاه برخى از مفسّران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
براساس آیات و روایات، عصمت پیامبران و محبّت هاى الهى از ضرورت هاى هدایت است. برخى از مفسّران، ذیل آیه (سَنُقْرِئُکَ فَلاَ تَنْسَى) مطالبى را ذکر کرده اند که با عصمت پیامبر 9 منافات دارد ازجمله نگرانى پیامبر از فراموش کردن وحى و نگرانى و اضطراب ایشان در زمان آغاز بعثت.
با توجّه به مفهوم و حقیقت وحى براساس آیات قرآن و اعطاى معرفت و هدایت به واسطه روح قدسى از طرف خداوند، پیامبران در دریافت و ابلاغ وحى، از هرگونه خطا و لغزش و تردید مصون مى باشند.
برخى از مفسّران، پیامبر 9 را در دریافت وحى و در ابلاغ وحى از القاى شیطان در امان نمى دانند و افسانه غرانیق که طبرى مطرح کرده است، براساس همین اعتقاد به لغزش در ابلاغ وحى است.
آیت الله ملکى میانجى در تفسیر مناهج البیان، پس از نقل و نقد برخى از اقوال مفسّران ذیل آیه، تفسیر صحیح آیه را بیان مى کند.
مروری بر رساله الانوار در تفسیر آیه نور
حوزههای تخصصی:
سنخ شناسی نفاق در قرآن مجید (بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطق قرآن، نفاق آسیب ایمان به شمار می آید، از این رو این مقاله به سنخ شناسی منافقان در قرآن مجید می پردازد. این هدف از طریق بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق در آیات الهی با روش تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم ممکن می گردد. تحلیل محتوای کیفیِ بخش زیادی از آیات الهی (حدود 200 آیه) که به این موضوع می پردازند، نشان می دهد که منافقان افرادی دو چهره اند و دائماً در حال آمد و شد بین ایمان و کفرند. منافعشان تعیین کننده کنش ها، تصمیم ها، گفتارها و گرایش های آن هاست. دینْ ابزاری برای تحقق هدفشان است وگرنه دائماً با آن در مبارزه اند. به دلیل دوگانگی و تضاد شخصیتی، به راحتی در جامعه، قابل تشخیص نیستند، به همین خاطر راه شناخت آن ها بروز نقاط عطف و حساس در زندگی است. در نتیجه نفاق آسیب جدی ایمان است که با چهار راهکار بازگشت، اصلاح خود و گذشته و پایبندی به دین و اخلاص، قابل اصلاح می باشد.
تفسیر تجزیه ای و تفسیر موضوعی
حوزههای تخصصی:
قرآن و زبان انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه زبان قرآن نظریاتی ارائه شده که اهم آنها نظریة «زبان فطرت»، «زبان عرف عام» و «زبان ویژگی محور و هدایت» است. از آنجا که هر یک از این آراء فقط بیانگر یکی از صفات زبان قرآن هستند، برخی اندیشمندان نظریة «زبان تألیفی» را ارائه دادند. با پذیرش این مبنا می توان یکی از عناصر زبانی قرآن را عنصر انگیزش نامید. در این نوشتار برآنیم از دو طریق: (1) الهام گیری از اوصاف عام قرآن همچون اعجاز، ذکر و موعظه بودن و (2) از طریق تحلیل گزاره های قرآنی در دو قالب گزارهای خبری و انشایی، مؤلفة انگیزش را به عنوان مؤلفه ای جدایی ناپذیر از زبان آن معرفی کنیم. دراین میان گزاره های انشایی از آن جهت که در محاورات عرفی نیز نوعاً برای ایجاد انگیزه به کار گرفته می شوند و اساساً کارکردی اینچنین دارند، از تفصیل بی نیازند؛ اما بعد انگیزشی در گزاره های خبری قرآنی دست کم از چهار طریق بررسی می شود که عبارت اند از متکلم بودن خدا (منشأ الهی گزاره ها)، انگیزشی بودن نفس خبر و مفاد آن، سیاق انگیزشی بیان اخبار و همراهی این گزاره ها با ادات انگیزشی. در ادامه معرفت بخشی زبان انگیزشی قرآن در تقابل با نظریة ابرازگرا و احساس انگاری زبان دین نیز تبیین می گردد.
تجلی خدای گفتگو در کاربرد قرآنی «قُل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه ای از خطاب قرآن، خطاب با قل است که 332 بار آمده است. چنین خطابی ساختار شش بخشی دارد و از حیث پیام قل، فراپیام و مخاطب آن گوناگون است. کاربرد قل در آیات مکی بیش از آیات مدنی است. تناسب بین پیام و مخاطب آن و رصد کردن فراپیام و نیز جستجو از سرّ کاربرد قرآنی قل مسایل تحقیق حاضر است. خطاب قل، بر حسب مخاطب آن پیام، مضمون های گوناگونی از مسایل فقهی و اخلاقی مؤمنان تا پاسخ به اشکال ها و خرده گیری های یهود، کافران، مشرکان و منافقان دارد. خطاب با قل فضای گفتگوی نزدیک خدا و انسان را ترسیم می کند. ترویج فضای گفتگوی نزدیک بر اصول اخلاقی و مبانی کلامی استوار است. مهمترین مبنای کلامی آن، نظریه اسلامی اوصاف باری تعالی بویِژه سه صفت سمیع، بصیر و مکلّم بودن را است. این سه صفت را می توان در تعبیر جامع خدای گفتگو جمع کرد. این دیدگاه، فرضیه های دیگر، چون خطاب تشریف و تاکید رد انگاره بشری بودن قرآن نیز فرا می گیرد.
تبیین حقیقت روح و استعمالات قرآنی و روایی آن با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
داشتن شناخت صحیح و روشن از حقیقت «روح» و استعمالات آن در قرآن و روایات، کلید فهم بسیاری از اصول و مبانی دین اسلام است. برای رسیدن به فهمی صحیح و روشن از حقیقت «روح» باید استعمالات قرآنی و روایی آن کانون توجه جدی قرار گیرد؛ به ویژه باید نسبت این استعمالات با یکدیگر تبیین شود. بدیهی است که اگر نسبت این استعمالات، اشتراک معنوی باشد، تفسیر ما از حقیقت «روح» کاملا متفاوت با تفسیری خواهد بود که بر اساس «اشتراک لفظی» صورت می گیرد. نوشتار حاضر با توجه به این مسئله، دیدگاه علامه طباطبائی را به عنوان شخصیتی که کانون توجه اندیشمندان اسلامی است، بررسی کرده است. به نظر می رسد با توجه به آثار علامه، نمی توان مبنای مشخصی را دربارة نسبت استعمالات قرآنی و روایی «روح» به ایشان نسبت داد. برخی از آثار ایشان صراحت در «اشتراک معنوی» استعمالات «روح» دارند؛ درحالی که ایشان در برخی دیگر از آثار، به اشتراک «لفظی» استعمالات «روح» روی آورد و به «اشتراک لفظی» آنها تصریح می کند. پیامدهای تفسیری این عدم تعیین مبنا، اختلاف دیدگاه علامه در تفسیر آیات مرتبط با استعمالات «روح» است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای اطلاعات را گردآوری می کند و به صورت توصیفی تحلیلی به ارزیابی آنها می پردازد و در پایان، با بررسی استعمالات قرآنی و روایی «روح»، مبنایی ثابت در این زمینه ارائه می دهد.