فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶۹۵ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر به بررسی مهم ترین اندیشه های قرآنی و حدیثی جریان فکری نوظهوری موسوم به قرآنیّون می پردازد که از میان اهل سنّت برخاستند. خاستگاه آغازین این جریان شبه قارّة هند بود، سپس از رهگذر مصر به جهان عرب راه یافت. پیروان این جریان بر آن هستند که قرآن یگانه مرجع معتبر تشریع دین اسلام است. بنابراین، سنّت نبوی را به عنوان یکی از مصادر تشریع، فاقد اعتبار می دانند. در توجیه این اعتقاد، ایشان دو دلیل عمده را مطرح می نمایند: اوّل آنکه احادیث منقول از پیامبر، وحی نیستند، به دلیل اینکه پیامبر از تدوین حدیث خویش نهی کرده است ودوم اینکه این احادیث به سبب تأخیر در کتابت مورد جعل و تحریف قرار گرفته است، لذا حجّیّت ندارند. قرآنیّون از نظر مبانی فکری، تجدّدگرا و خواهان تطبیق قرآن با مقتضیّات زمان و نیز تعدیل مسائل دینی هستند. از نظر روش، آیات قرآن را با روش عقلی مبتنی بر تدبّر و اجتهاد آزاد تفسیر می نمایند و نیز تأثیرپذیری ایشان از علوم عقلی و تجربی باعث شده، حتّی حقایق غیبی و ماورایی آن را با استناد به پدیده های طبیعی و حسّی تفسیر نمایند. همچنین این فرقه برآنند که نیازی به تفسیر قرآن نیست، چراکه تفسیر تنها در مورد مسائل مبهم و یا پیچیده صورت می گیرد، لکن قرآن کریم کتابی روشن و مبرّا از هر گونه غموض و ابهام است و تنها باید در آیات آن تدبّر نمود. لذا برای روایات و سخن مفسّران وقعی نمی نهند و بیشتر استدلال هایشان مبتنی بر شبهه و مغالطه است. بنابراین، مقالة حاضر در ابتدا به معرّفی مشهورترین فرقه های قرآنیّون و بنیانگذاران آن و نیز بررسی گرایش های فکری و عقیدتی آنان می پردازد، سپس مهم ترین اندیشه های آنان را مورد بررسی و نقد قرار می دهد.            
            روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.            
            ویژگی های روشی امام خمینی در تأویل و تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                واژه های «تفسیر و تأویل» از نظر مفسران متقدم و متاخر دارای معانی متفاوتی است. متقدمان این دو واژه را به جای یکدیگر به کار برده اند اما متأخران، تفسیر را در معنای کشف معانی الفاظ و یا مراد الهی و تأویل را در معنای حمل کلام بر خلاف ظاهر و یا فهم معانی باطنی استعمال نموده اند. امام خمینی بر خلاف این دو گروه تفسیر را کشف مقصود نهایی خداوند از کلام دانسته است و همین معنا را مآل تأویل نیز بر می شمارد. ازاین رو برخورداری قرآن از معانی باطنی، امکان دستیابی به آن، جامع نگری بین جهات مادی و معنوی و همسوییِ معانی ظاهری و تأویلی، از جمله پیش فرض های امام خمینی در کشف مقاصد کلام خداوند است. همچنین اتکای ایشان به روایات اهل بیت(ع)، تلاش جهت تحصیل طهارت باطنی و تهذیب نفس و نیز استفاده از تأویلات تطبیقی به معنای عرضه حال خویش بر پیام های عرفانی آیات، ازجمله ویژگی های روشی امام خمینی در تفسیر آیات است.            
            بررسى تبیین علّامه طباطبائى از شعور همگانى موجودات در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            - حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
 - حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
 - حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
 - حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
 
                علّامه طباطبائى، از فیلسوفان و مفسران برجسته شیعه، شعور همگانى موجودات را بر اساس ادله نقلى و عقلى پذیرفته و درصدد تبیین آن برآمده است. نویسنده با مراجعه به آثار علّامه طباطبائى و با محوریت تفسیر المیزان، همراه با توصیف و تحلیل دیدگاه ایشان درباره سریان ادراک در همه موجودات، بر اساس ادله نقلى و عقلى، به بررسى این دیدگاه پرداخته است. به نظر مى رسد هرچند بر اساس آیات و روایاتى که مرحوم علّامه بدانها استناد کرده، مى توان شعور همگانى موجودات را اثبات کرد، درستى تبیین و دلیل عقلى ایشان بر مسئله، کانون تردید است؛ علاوه بر اینکه به نظر مى رسد مدعاى ادله نقلى در مسئله شعور مادیات بیش از آن چیزى است که علّامه طباطبائى بر اساس مبانىِ فلسفىِ خویش پذیرفته است. بنابراین ادله اصلى در این بحث، ادله نقلى اند که با توجه به تواتر معنوى نیاز به بررسى سندى مستقل ندارند.            
            مفسّران قرآن و فهم روشمندانه از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                خداوند در زبان دینی، وجود برتر است و نه تنها ذات مقدّس، بلکه صفات و کلام او را در قیاس با سایر موجودات نمی توان شناخت. آیات وحیانی هرچند کلام خدا، امّا خطاب به آدمی و برای رساندن او به کمال و سعادت حقیقی محسوب می شوند و فقط با درک و فهمی دارای ضابطه جذب فطرت الهی وی خواهند شد. لذا فهم متن وحیانی و درک مراد جدّی خداوند، انسان را در مسیر آگاهی صحیح و هدایت واقعی قرار می دهد. از روشهای رایج فهم در عصر حاضر، فهم هرمنوتیکی از متن است که برخلاف ادّعای برخی مبنی بر ابتکار آن از سوی غربیان، از دیرباز مبانی و روشهایی از آن توسّط مفسّران و اندیشمندان مسلمان به کار گرفته شده است. این نوشتار به بررسی اجمالی فهم روش مندانه، و نه صرفاً و اصطلاحاً هرمنوتیکی، مفسّران از کلام الهی پرداخته، نتیجه می گیرد که تفسیر قرآن گاه به راستی امری سهل و ممتنع می نماید؛ زیرا عوامل گوناگونی در فهم مفسّر دخیل و مؤثّرند و دلیل اختلاف نظر مفسّران در تفسیر آیات و فهم معارف قرآن اغلب به حضور یا عدم حضور و شدّت و ضعف این عوامل در مقدّمات تفسیر هر یک ارتباط دارد، عواملی مانند ادبیّات آیات و بلاغت آن، جغرافیای متن (فضا و اسباب نزول آیات)، شخصیّت مفسّر، دیدگاه ها و زمانة او.            
            تحلیل معناشناختی و گونه شناختی مصلحت در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بر اساس دیدگاه علّامه طباطبائی مصحلت عبارت است از «بودن شیء بر مقتضاى طبیعت اصلی خودش، به گونه ای که خیر و فایدة شایسته و درخور، بر آن مترتب شود؛ بدون اینکه فاسد و از آثار خوب، محروم شود.». این معنای مصلحت، قابل تحلیل به پنج مؤلفه است: 1. «مصلحت»، امر وجودی مستمر است؛ 2. «مصلحت»، مقتضای طبیعت اصلی اشیاست؛ 3. شرط اقتضای طبیعت، فقدان مانع و قاسر است؛ 4. اثر اقتضای طبیعت اصلی اشیا، در صورت فقدان مانع و قاسر، ترتّب خیر و نفع درخور شأن اشیاست؛ 5. طبیعت اصلی اشیاء، به مصلحت میل دارد. تحلیل ارائه شده از «مصلحت»، عنوانی کلی است که قیودی می پذیرد و با اعتبار آن قیود، مصلحت به گونه های مختلف تقسیم می شود که عبارت اند از مصلحت های «نفسی و نسبی»، «نسبی و مطلق»، «منسوب به ذات و عمل»، «تکوینی و تشریعی»، «ثابت و متغیر»، «فردی و اجتماعی» و«مادی و معنوی».            
            جایگاه و نقش عقل در منظومه معرفت دینی با تأکید بر آراء علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هرچند منابع دینی ما اعم از قرآن و سنت معصومان علیهم السلام مخاطبان خود را به تعقل و تفکر دعوت نموده، و اندیشه ورزان مسلمان نیز عقل را به عنوان ابزاری مطمئن برای دستیابی انسان به معرفت لحاظ نموده اند، اما درباره حدود و گستره توانایی های عقل و نیز نقش و جایگاهی که عقل در منظومه معرفت دینی می تواند ایفا نماید، اختلاف نظر جدی میان متفکران اسلامی مشاهده می شود. علّامه طباطبائی با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در منظومه معرفت دینی نقش و جایگاهی رفیع قایل شده، و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده اند، در عین حال، نسبت به محدودیت های ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بی توجه نبوده، و در آثار و نوشته های خود به ویژه تفسیر المیزان آن محدودیت ها را مورد تذکر قرار داده اند.            
            تعارض ادله و نقش آن در تفسیر با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                «تعارض ادلّه» از مباحث مهم دانش اصول فقه است که چگونگی مواجهه با ادلّه گوناگون، به ویژه روش جمع میان ادلّه متنافی بدوی را ذکر می کند. این مبحث در تفسیر قرآن تأثیر زیادی دارد و علّامه طباطبائی نیز از این مبحث در تفسیر قرآن بسیار استفاده کرده اند.
 مقاله حاضر، موارد تأثیرگذاری مبحث «تعارض ادلّه» در تفسیر قرآن را تبیین کرده، برخی از مصادیق عینی و کاربردی آن در آیات قرآن، به ویژه در غیر آیات الاحکام همانند آیات اوصاف الهی، شفاعت، علم غیب، سنجش اعمال، توبه، بخشش گناهان، حبط اعمال و... را با تأکید بر دیدگاه علّامه طباطبائی ذکر می کند. با این بحث، سازگاری آیات قرآن کریم با یکدیگر و نیز سازگاری برخی از روایات با آیات روشن شده، تعدادی از شبهات ناسازگاری پاسخ داده می شود.
 در این نوشتار روشن می شود تعارض شروطی دارد که برخی از آنها در تفسیر نیز تأثیرگذار است. همچنین تعارض به دو قسم «غیرمستقر» و «مستقر» تقسیم می شود و در میان آیات، تنها تعارض غیرمستقر ممکن است. تعارض غیرمستقر مصادیق متعددی در تفسیر دارد.            
            بن مایه های تفسیری کلامی امامت در قصص قرآن در کلام شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                جستار حاضر می کوشد تا بن مایه های تفسیری کلامی امامت را در قصص قرآن از منظر شیخ مفید بررسی و تبیین نماید. بررسی ها در میراث علمی شیخ مفید نشان می دهد که اعلم بودن، صدور معجزه، عصمت و محدَّث بودن از مهم ترین بن مایه های کلامی در حوزه شرایط و لوازم امامت در قصص قرآن است و از سوی دیگر پنهانی بودن ولادت امام عصر ، تصدی مقام امامت در کودکی، غیر عادی نبودن غیبت، طول عمر امام عصر ، عدم تعارض حدیث «من مات و هو لا یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة» با غیبت امام، استمرار نیاز به امام در حال غیبت نیز از مهم ترین بن مایه های کلامی در حوزه مسائل تخصصی مهدویت در قصص قرآن از نگاه شیخ مفید است. بررسی شبهه انحصار معجزه به انبیا نیز از دیگر مباحث این نوشتار است.            
            جایگاه و کارکرد روایات در تفسیر بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                روایات و آثار منقول معاصرانِ نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به این روایات داشته اند. این در حالی است که علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان»، منهج تفسیر قرآن به قرآن و بی نیازی آن از روایات تفسیری را مطرح کرده است.
 این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی درصدد بررسی مبنای مرحوم علّامه در مورد جایگاه روایات تفسیری و میزان و کیفیت کاربرد روایات تفسیری در تفسیر «المیزان» است. بنا بر تصریح علّامه، تفسیر برخی از الفاظ مبهم آیات یا دستیابی به تفسیر برخی از آیات مشکل، نیازمند مراجعه به تفسیر پیامبر است. از دیگر سو، مرحوم علّامه در بیان روش صحیح تفسیر، استفاده از روایات در موارد ممکن را لازم می شمارد. افزون بر این مبانی، علّامه در تفسیر خود، ذیل بسیاری از آیات، به گونه های مختلف، از روایات تفسیری بهره جسته است.            
            بررسی رویکرد مفسران در تفسیر آیه 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                آیه 34 سوره نساء با توجه به مباحث قوامیت مرد و مراحل سه گانه مقابله با «نشوز» زن، همواره مورد توجه فقها و مفسران از یک سو و مناقشه معاندان از سوی دیگر بوده است. در این نوشتارها قوامیت مرد که وظیفه ای بر دوش اوست، گاه به معنای حق حاکمیت انگاشته شده و گاه شأن او را درحد یک کارگزار فروکاسته است. واژه «نشوز» در قالب نافرمانی و تمکین تفسیر شده و راهکار تربیتی این آیه برای برون رفت خانواده از بحرانی که حیاتش را تهدید می کند، به عنوان عقوبت برای زن تلقی شده است. در این مقاله، نظرهای مفسران درباره آیه یادشده نقد و بررسی شده است. همچنین، بیان شده است که قوامیت مرد، وظیفه سرپرستی خانواده و نه حق مرد است و مراد از خوف «نشوز» زن- به شهادت کارکرد قرآنی آن و روایات- به مقدمه فحشاء رسیدن و درنتیجه، خوف از خیانت وی است و ادله مفسران (گفتار لغویان، سیاق و سبب نزول وارده ذیل آیه) هریک مورد خدشه است و در پایان، راه حل جلوگیری از «نشوز» به منظور تحکیم بنیان خانواده تبیین شده است. زز.            
            روش فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فقه الحدیث از مهم ترین شاخه های علم حدیث است که به فهم و تبیین روایات می پردازد. نگاهی به تاریخ فقه الحدیث نشان می دهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر خود آن بزرگواران مورد توجه بوده است. محدثان برای فهم احادیث معصومان از روش های مختلفی بهره برده اند. شیوه فقه الحدیثی هر شخصی، بیانگر آراء، نگرش و میزان تسلط او بر حدیث و علوم حدیث است. 
شناخت آرای حدیثی علامه طباطبایی به عنوان یکی از مفسران بزرگ قرآن که در تفسیر خود از روایات فراوانی بهره جسته، جهت فهم بهتر المیزان و در نهایت، کلام وحی، ضرورت دارد. هدف این نوشتار، پاسخ به برخی شبهات درباره بی فایده بودن بحث های روایی المیزان و فقط جنبه موید داشتن آنها است. 
درباره مباحث حدیثی المیزان مطالبی بیان شده است؛ اما تا کنون پژوهشی مستقل در شناخت روش فقه-الحدیثی علامه در المیزان انجام نشده است. این مقاله ضمن بیان گوشه ای از تلاش های فقه الحدیثی علامه طباطبایی در المیزان در پی روشن ساختن روش ایشان و اثبات شخصیت حدیثی والای اوست.            
            قرآن در اندیشة قرآنی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                امام خمینی، احیاگر بزرگ قرآن در عصر حاضر، در مکتوبات و سخنرانی ها، اندیشه های قرآنی خود را در مورد منزلت و عظمت قرآن تبیین نموده است. ایشان در بیانات خویش که طی سال های متمادی در مناسبت های مختلف آمده است، جامعیت و فراگیر بودن، عظمت، انسان ساز بودن اعجاز در معارف و محتوی، گستردگی مخاطبین، رابطة قرآن و احادیث و ادعیه، مهجوریت قرآن و برخی دیگر از ویژگی های آن را که برگرفته از کلام وحی و احادیث معصومین(ع) می باشد مورد اشاره قرار داده اند. امام اعتقاد دارد که قرآن دارای مراتب معنایی است به گونه ای که بخشی از معارف ژرف آن تنها برای اهل بیت(ع) قابل دستیابی است.            
            جایگاه آراء ابن عربی در تفسیر تسنیم از جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندت رین مشایخ طریقه مولویه محسوب تفسیر تسنیم از عبدالله جوادی آملی مشخصاً در شمار تفاسیر اشاری و عرفانی محض نیست، اما نقلهای متعدد او از عرفا در خلال این تفسیر، بهویژه از ابنعربی برجسته است. مفسر محترم با غوری که در کتب ابنعربی دارد، بر آن است که مبانی مکتب ابنعربی با مبانی امامیه مطابقت دارد. بااینحال، وی ناقل صرف آرای ابنعربی نیست، بلکه آرای او را گاه به صراحت و حتی گاه به شدت مورد نقد و رد قرار میدهد، البته مفسر این نکته را نیز در نظر دارد که در آثار عارفان و از جمله ابنعربی، نباید دو عنصر مهم تقیه و جعل و تحریف را نادیده گرفت. در مقاله حاضر، موارد و مواضع تأثیر آرای تفسیری ابن عربی در تفسیر تسنیم نشان داده شده، و به مبانی مشترک عرفانی دو مفسر اشاره شده، و در نهایت انتقادهای ضمنی یا آشکار صاحب تفسیر تسنیم معرفی و دستهبندی شده است.            
            بررسی اختلاف آراء مفسران شیعه در خصوص مفهوم «لقاء الله» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                «لقاء الله» منتهای حرکت آدمی، و روح همه تعالیم و معارف الهی است. اما به رغم اشباع این بحث از نظر کلامی، در باب مراد از «لقاء الله» در آیات قرآن، میان مفسران شیعه که همگی پیرو یک مکتب کلامی هستند، اختلاف نظر دیده می شود و آراء ایشان به 3 دسته قابل تقسیم است: مَجاز بودن «لقاء الله»، شهود باطنی یا علم حضوری در آخرت (با سکوت نسبت به شهود باطنی در دنیا)، و شهود باطنی یا علم حضوری در دنیا. اختلاف آراء بین مفسران بزرگ شیعه، بهترین دلیل بر لزوم بررسی آیات و روایات برای دست یافتن به وحدت نظر می باشد؛ زیرا این اختلاف، منتهای حرکت آدمی را در هاله ای از ابهام فرو برده است.
در این مقاله، با مسلم گرفتن عدم امکان رؤیت جسمانی باریتعالی، فارغ از بحث های کلامی، به اختلاف دیدگاه های شیعه امامیه که بازتاب آن در تفسیر آیات لقاء الله بوده، پرداخته شده تا مفهوم حقیقی «لقاء الله» در قرآن کریم روشن گردد.            
            بررسی تطبیقی روش تفسیری تفاسیر نورالثقلین و درالمنثور
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این مقاله به بررسی روایات تفسیری در دو تفسیر «درالمنثورسیوطی» و «نورالثقلین حویزی» با تأکید بر سوره واقعه پرداخته است.
این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و بررسی درون متنی و تطبیق و مقایسه انجام شده است. نگارنده پس از معرفی اجمالی دو تفسیر، به بررسی اموری چون جایگاه علوم قرآنی، تصحیف و تحریف، روایات موضوعه، روایات خرافی، گزینش و تقطیع روایات پرداخته است.
این بررسی نشان می دهد که شکل انتخاب روایات و جایگاه قرار گرفتن آنها، انتخاب منابع روایات، تقطیع وجابه جایی روایات و... در تفاسیر مذکور، حاکی از اجتهاد مؤلفان آنها در روش بهره گیری از روایات تفسیری است. علاوه بر آن مبانی معرفتی همچون وابستگی به فِرَق مذهبی نیز در گزینش احادیث تأثیر به سزایی داشته است.            
            مبانی و روش تفسیری حرالّی اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                حرالّی اندلسی از مفسران صوفی مالکی در قرن ششم هجری و تفسیر او مفتاح الباب المقفل لفهم القرآن المنزّل از با ارزش ترین تفاسیر غرب جهان اسلام است که ضمن تأثیرپذیری از برخی از تفاسیر اهل بیت بر تفاسیر بعد خود تأثیر آشکاری داشته است. محتوای مهم آن، ضرورت تحقیق و معرفی این اثر ارزشمند را به طور تخصصی و روشمندانه، ضروری می سازد. در تحقیق پیش رو، پس از معرفی اجمالی مؤلف، گزارشی از تراث تفسیری او به منظور شناخت روش، گرایش و مبانی حرالّی ارائه شده . در این مقاله کوشش می شود تا به روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین جایگاه و اهمیت تفسیر باقی مانده از حرالّی، روش، گرایش و برخی مبانی وی، در کتاب مفتاح الباب المقفل بیان شود و به نظر می رسد که حرالّی نخست روش قرآن به قرآن را با استناد به روایات نبوی و کلام صحابه و تابعین، مورد توجه قرار داده و از نظر گرایش در نوع تفاسیر تربیتی و واعظانه است. در مبانی تفسیر، حرالّی معتقد است که دانش تفسیر در اختیار حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام است و فهم واقعی آیات، نیازمند مراتب نفسانی و موهبت الهی است.            
            نقد دیدگاه علّامه شوشتری در جعلی بودن برخی روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                عمل تفسیر با استناد به «منابع تفسیر» انجام می پذیرد. مراد از منابع تفسیر، اموری است که شناخت های لازم درباره معنا و مراد آیات را در اختیار مفسّر قرار می دهد. یکی از مهم ترین منابع تفسیری، روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، و یکی از منابع در این باب، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام می باشد. این مقاله به بررسی و نقد آرای علّامه شوشتری درباره نمونه هایی از روایات منقول در تفسیر مذکور می پردازد و نشان می دهد ادلّه مورد استناد ایشان برای اثبات مجعول بودن این روایات از قبیل انفراد نقل روایت در منبع شیعی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام و عدم نقل آن در منابع عامه، ظهور بدوی روایت، مفاد صدر روایت بدون توجه به آنچه در ذیل آن آمده و استبعاد محتوای روایت گرچه ظن به صدور این روایات را کاهش می دهد، اما نمی تواند مجعول بودن آنها را به اثبات رساند و دستمایه این مدعا قرار گیرد که تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام سر تا سر مجعول است.            
            بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیرِ آیه هفتم آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در آیه هفتم آل عمران مراد از اتّباع در «یتبعون ما تشابه» پی جویی و جُستن متشابهات است، نه پیروی از متشابهات.تأویل در این آیه به معنای بیان مراد و معنای آیه متشابه به کار رفته است.محلِ وقف در «ولا یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم ..» «الله» نیست و «الراسخون فی العلم» عطفِ بر «الله» است.دلایلِ علامه طباطبایی(ره) بر عِدل بودنِ «والراسخون فی العلم یقولون ...» برای «و اما الذین فی قلوبم زیغ فیتون ما تشابه منه» پذیرفتنی نیست.برداشت علامه از کلام امام علی(ع) درباره راسخانِ در علم با ظاهرِ کلام حضرت، دلایل عقلی و مبنای نظری علامه در تأویل ناسازگار است.تعریفِ آغازینِ علامه برای محکم و متشابه مقبول، اما تعریف نهایی وی مورد اشکال است