فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از معروف ترین افرادی که در اعصار گذشته در دنیای اسلام به بررسی جوامع گوناگون بشری پرداخته عبدالرحمن بن خلدون (808-732 هجری قمری) می باشد. نامبرده را می توان به نوعی پایه گذار جامعه شناسی شهری دانست، زیرا در معروف ترین اثر به جای مانده از او به نام «المقدمه» وی به صورت کاملا دقیق و موشکافانه جوامع هم عصر خود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و از این رهگذر به نتایج قابل توجهی دست یافته است. لیکن علت اصلی شهرت ابن خلدون را در این امر می توان ذکر کرد که برخورد نامبرده با مسایل اطراف خود به صورت تحلیلی و نه توصیفی بوده است و همواره در پس ظاهر رویدادها و آنچه که مشاهده می نمود در پی یافتن علت اصلی و چگونگی سیر تحول وقایع بود. از طرف دیگر می باید به این نکته اذعان داشت که ابن خلدون به علت شرایط اقتصادی و اجتماعی دوران خویش همواره با حالت بدبینانه ای به حوادث اطراف خود می نگریسته و این امر در نحوه قضاوت وی تاثیر غیر قابل اغماضی بر جای نهاده است
سیر تاریخى نفوذ اسلام در امریکا نشست علمى با حضور استاد حاج داوود هارون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بازجستی در تحلیل مورخان مسلمان از نبود علی (ع) در غزوه تبوک ؛ مقدمه ای روش شناختی
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله حاضر بر آن است که مورخان مسلمان همچون سایر مورخان کلاسیک ، در تحلیل های خود از رویدادهای تاریخی ، مسائل ، علل و ابعاد سیاسی را در نظر می گرفتند و بندرت به ابعاد و انگیزه های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و به ویژه عاطفی توجه می کردند. این امر باعث پدید آمدن مجموعه ای از تاریخ نگاشته ها شده است که کاملاً تحت تسلط گفتمان سیاسی اندیشی قرار دارد و به سبب این غلبه ، مورخان معاصر مسلمان نیز به رغم پیدایش و رواج سنت ها و گفتمان های جدید در تاریخ نگاری ، همچنان از پرداختن به سهم عوامل غیرسیاسی در تحلیل های خود خودداری می کنند. نویسنده در این مقاله با بررسی یک نمونه عینی تحلیل های سیاست اندیشانه بیشتر مورخان قدیم و جدید مسلمان از عدم حضور علی (ع) در غزوه تبوک را با تحلیلی از عبدالحسین زرین کوب که برخلاف همه ، سهم بیشتری به عواطف بشری پیامبر داده مقایسه کرده است .
سیرت جاودانه (3)
طبقات اجتماعی در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقات اجتماعی،نقش عمده ای در حوزه های مختلف زندگی ایفا می کنند.چگونگی تعامل و جایگاه واقعی در هرکدام می تواند به ترقی و تعالی جامعه کمک کند یابرعکس،موجبات شماری از ناهنجاری ها و بی ثباتی در حوزه های فرهنگ،سیاست ،اقتصادو ...را فراهم سازد.حضور طبقات مختلف اجتماعی در جوامع اسلامی صدر اسلام ،واقعیتی انکار ناپذیر است که هرچند به موجب تعالیم دینی،احدی را بردیگری امتیازی نیست مگر به تقوا،اما همین طبقات هم به توسعه و ترقی تمدن شکوهمند اسلامی مددرسانده و هم در برخی دوره ها جامعه را به مرز بی ثباتی و آشوب کشانده اند.این پژوهش به بررسی طبقات اجتماعی صدر اسلام خصوصا روزگار امویان می پردازد و به طور مشخص از چهار طبقه اشراف،آزادگان،موالی و بردگان سخن می گوید؛ضمن آن که پایگاه اجتماعی هر یک از این طبقات را درجامعه اسلامی آن روزگار نمودار می سازد.
ساخت، کارکرد و تحول نهاد دعوت فاطمیان مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان دعوت اسماعیلی با ساختاری سلسله مراتبی، بستر توفیقات روزافزون دعوت فاطمیان را در سرزمین های اسلامی فراهم آورد. پس از تاسیس خلافت فاطمیان در مغرب و سپس انتقال به مصر، سازمان دعوت هرگز تعطیل نشد، بلکه به عنوان نهادی پویا و کارآمد در متن سازمان های اداری تا پایان این خلافت برجای ماند. از آن جا که کارکرد این نهاد، ارتباط مستقیمی با تحولات سیاسی و دینی فاطمیان داشت و توفیق آنان در پایایی دعوت اسماعیلیه بسیار موثر بود؛ پژوهش حاضر تلاش دارد پاسخ این پرسش ها را بیابد: 1- ساختار نهاد دعوت فاطمیان چگونه بود؟ 2- این نهاد از چه کارکردی برخوردار بود؟ 3- با وجود پیروزی اسماعیلیان در تاسیس خلافت فاطمیان، چرا نهاد تبلیغی دعوت تعطیل نشد؟ 4- این نهاد از بدو تاسیس چه تحولاتی را پشت سرنهاد؟ 5- نحوه عملکرد داعیان در خارج از قلمرو فاطمیان چگونه بود؟
نظام قبیلهای و خاستگاه خوارج نخستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در مقام آن است که از تحلیل نظام قبیلهای به منزله ابزاری برای توجیه وقایع رخ داده پس از جنگ صفّین در راستای پایگیری خوارج نخستین استفاده کند. در این مقاله نشان داده شده است که رقابتهای موجود میان قبایل عربی ساکن در عراق، نقشی تعیین کننده در بروز خارجیگری داشته است. با تحلیل وضعیت یکایک قبایل و نحوه مشارکت آنها در جریان صفین و حکمیت، معلوم شده است که دو نوع چالش سیاسی، تأثیر مستقیم بر برآمدن خوارج از یک قبیله داشته است: در بعد روابط بین قبیلهای، در چارچوب ارتباط قبایل حاشیهای متحد (قبایل اقماری) با قبایل محور، چالش سیاسی حاشیه با محور، زمینه بروز گرایش خارجی در میان قبایل حاشیهای را پدید آورده است. در بعد روابط درون قبیلهای، گسل سیاسی در مرکز قبیله نیز منجر به بروز خارجیگری در شعبههای مرکزی قبیلهای شده است. باید توجه داشت گونه اول از تنیدگی منجر به خارجیگری ناپایدار و گونه دوم خارجیگری پایدار شده است.
قبیله کنده قبل از اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چرایی و چگونگی صلح امام حسن (ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: