نوشتار حاضر نقدی بر مقالة «تشابه ادیان توحیدی؛ تحریف کتاب مقدس و تحریف قرآن» است که در شماره نوزدهم «معرفت ادیان» به چاپ رسیده است.
نویسنده مقاله مزبور، پاسخ های داده شده به شبهه «تحریف لفظی قرآن با استناد به احادیث بیانگر تشابه امم» را ناتمام ارزیابی کرده است و به همین منظور پاسخی تازه به شبهه ارائه می کند، ولی ناقد معتقد است که نویسنده برای تبیین سخن خود و نقد دیگر پاسخ ها، مطالبی طرح کرده که به نظر ناتمام می آید.
به همین منظور ناقد بعد از مقدمه ای، مطالب ناتمام نویسنده را به ترتیب بیان و در پایان، نتیجة ملاحظاتش را ذکر می نماید.
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نه تنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت می روند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
قرآن کریم محوری ترین دعوت خود را دعوت به تسلیم در مقابل خدا قرار داده است. همچنین در آیین هندو به طور عام، و در برخی مکاتب آن به طور خاص، این اصل، جایگاهی به برجستگی جایگاه تسلیم در اسلام دارد. از طرفی، تسلیم در مقابل حقیقت را می توان جامع ترین اصل اخلاقی دانست. از این رو، بررسی تطبیقی این مفهوم می تواند مبنایی جهانی برای اخلاق فراهم کند که قرآن نیز آن را می پذیرد و بر آن تأکید دارد. این پژوهش تلاش دارد با تأمل در این آموزه اساسی، آن را به مثابه مبنایی برای اخلاق الاهی جهانی، فراپیش نهد. به این منظور، این اصل اساسی از باب موردپژوهی، در دو دین بزرگ از دو گونه اصلی ادیان جهان، بررسی شده است.