فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
نقشه تبریز قیاسی
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مفهوم محله در شهرهای کویری ایران نمونه مطالعاتی محله های شهر نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات برنامه ریزی و طراحی شهری معاصر، پرداختن به مقیاس های خرد شهری در سلسله مراتب نظام تقسیمات شهری، به عنوان مهم ترین مقیاس سکونتی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. اهمیت این موضوع به همراه ویژگی های پایدار واحدهای سنتی، در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی باعث شده است که الگوهای ارائه شده در نظریه های غربی به گونه ای بر پایه بسیاری از اصول واحدهای سنتی همان کشورها باشد. معادل واحد همسایگی، شاخص ترین مقیاس سکونتی در ایران، یعنی محله است. بررسی مطالعات موجود در تحلیل مفهوم و ساختار محله های سنتی ایران نشان می دهد که از یک سو، عمده این مطالعات و نتایج آن ها توصیفی بوده و از سوی دیگر، بر پایه های روش شناختی روشنی، استوار نیستند. ازاین رو تاکنون نظریه ای درخور که با فرهنگ و شرایط زندگی معاصر در ایران هماهنگ باشد، ارائه نشده است. این پژوهش بر این نکته تکیه دارد که از طریق موردکاوی محلات در شهرهای تاریخی ایران، مبتنی بر تحلیل های کیفی و کمی، می توان به ابعاد جدید از ماهیت محلات دست پیدا کرد. لذا با توجه به تمرکز عمده مطالعات ایرانی، بر مناطق کویری و همچنین ساختار شناخته شده و موجود شهر تاریخی نایین متشکل از 7 محله در فلات مرکزی ایران، نایین به عنوان نمونه مطالعاتی پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش از روش های تفسیری-تاریخی، توصیفی-تحلیلی، تحلیل محتوا و موردپژوهی استفاده شده است. این مطالعات به کمک اسناد تاریخی، مشاهدات میدانی، مصاحبه مبتنی بر تاریخ شفاهی محلات و بهره گیری از نرم افزار تحلیلی Arc Gis، امکان تدوین مدلی ویژه جهت تحلیل محله های شهر نایین در قالب مؤلفه های کمی و کیفی را فراهم آورده است. مؤلفه های کمی و کیفی در کنار هم واقعیت ها را می سازند، اما در این پژوهش به دلیل بررسی دقیق تر و همچنین اهمیت و کمبود مطالعات در زمینه ابعاد کمی محله ها، این دو بعد به صورت جداگانه در محله های شهر نایین مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی این مؤلفه ها در بخش کیفی مشخص می سازد که شکل گیری و تغییرات شهر و محلات آن به صورت مستمر و تدریجی در راستای همسازی مناسب بافت موجود با تغییرات و نیازهای جدید تا دوره قاجار و پیش از پهلوی ادامه داشته است. در این میان آداب ورسوم و ارزش های اجتماعی ازجمله مذهب نقش تعیین کننده ای در نوع عناصر، ویژگی ها، کیفیت روابط، نحوه شکل گیری و هویت محله ای و شهری داشته است. از سوی دیگر، وضعیت سخت اقلیمی و محدودیت منابع آبی نیز سبب فشردگی بالای کالبدی و همچنین محدودیت جمعیت و وسعت محله ها و شهر نایین شده است. یافته های این پژوهش در بعد مؤلفه های کمی نشان می دهد که مساحت کوچک ترین محله نایین 3/2 هکتار و بزرگ ترین آن ها 2/8 هکتار است. این ارقام بسیار کمتر از حدود شناخته شده برای یک واحد همسایگی معاصر در غرب است. همچنین میانگین فاصله خانه ها در هر محله به ترتیب از میدانچه ها 131 متر، از بازار 171 متر، از مسجد 81 متر بوده است که به وضوح، نشانگر سازگاری فواصل با توان عابر پیاده و اهمیت مسجد در بافت به دلیل تعداد زیاد آن هاست.
جایگاه دوست علی خان معیرالممالک در دوره ی قاجاریه
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
گزارش: مطالعه و مرمت مسجد جامع ایروان
حوزههای تخصصی:
بررسی تحول سیمای جنوبی ایوان تخت مرمر (بر مبنای عکسهای آلبوم خانه ی کاخ گلستان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
مدرسه چهارباغ (2)
منبع:
مهرسال هفت ۱۳۲۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
فرایندهای اجتماعی و فرمهای فضایی شهر مدرن
حوزههای تخصصی:
موسیقی و حمام
طاق کسری
حوزههای تخصصی:
هنرهای تجسمی: آجرکاری در ایران
منبع:
هنر بهار ۱۳۸۰ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
مسکن، معماری، شهر سازی معاصر و تهاجم فرهنگی
حوزههای تخصصی:
بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر محور سه مفهوم کلیدی بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران تدوین شده است. مفهوم بازخوانی در مباحث پیش رو نه به تصادف و نه از سر ذوق بلکه با اتکاء به هدفی مشخص و با ابتناء به روش شناسی و رویکردی معین گزیده شده و مورد بحث قرارگرفته است.
هر اثر یادمانی در بستر جاری و شرایط تاریخی و مقتضیات و ملزومات فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی دوره ای که در آن پدید می آمده برای گروه های اجتماعی و مردمانی که آن را پدید می آورده اند در زمانه خود چونان واقعیتی زنده و فعّال بر صحنه تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم آن جامعه حضور داشته، نقش خود را بر شانه می کشیده و ایفا می کرده است. تأثیر این بناهای یادمانی نیز بر روان و رفتار و اندیشه و خرد و خیال و ذوق و ذایقه گروه های اجتماعی و مردم جامعه ای که با چنین آثاری هم عصر بوده اند بلاواسطه بوده است. لیکن همان اثر یادمانی برای مردمان جامعه و تاریخ عصری که هزاره های بعد آن را به حضور دوباره فرا خوانده اند، موضوعیتی از جنس دیگر می پذیرفته که اصطلاحاً از آن به بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی تعبیر شده است. به سخن دیگر، آنچه برای مردمان یک دوره چونان واقعیتی زنده و زیستنی و خواندنی تجربه و زیسته می شده برای مردمان اعصار و ادوار بعدی که وارد سپهر دیگری از مناسبت ها و رابطه ها و مقتضیات و شرایط دیگر تاریخی می شده اند هم بازخوانی می طلبیده هم بازنمایی از نوعی و از منظری دیگر. لکن نسبت ذوقی و زیباشناختی مشمول این قاعده نمی شود. زیبا همیشه زیباست و فراسوی زمان تاریخی ایستاده است. مصریان عهد باستان، هم طراحان هم معماران و مهندسان و آفرینندگان معماری یادمانی اهرام بودند هم آنکه نسبتی زنده و فعّال با آثارشان داشتند و در بستر جاری فرهنگ و زندگی خود، آنها را فعّال بر صحنه می دیدند و می زیستند. بر همین سیاق ایلامیانی (عیلامیان) که معبد چغازنبیل و ایرانیانی که معماری پرشکوه تخت جمشید و آتنیانی که معماری معبد پارتنون و مجموعه های پیرامون آن را روی آکروپولیس در قلب شهر آتن عهد پریکلس پدید آورده بودند، حضور زنده و فعّال آنها را بر صحنه فرهنگ وزندگی خویش احساس می کردند و می زیستند. آنچه بود خوانش بود و گفتمان زنده و نسبت و رابطه بلاواسطه. آنچه ما می کنیم بازخوانی و بازنمایی است از منظری دیگر. مصداق این نوع و نحوه رابطه زنده و فعّال را در حرم های مطهر مسلمانان شیعه یا در اجرای مراسم حج و طواف مسلمانان برگرد کعبه به خوبی می توان مشاهده کرد. نه معبد چغازنبیل دیگر آشیانه ایزدستان عیلامیان است، نه معبد پارتنون دیگر پرستشگاه الهه آتنا و نه تخت جمشید کانون فعّال امپراطوری هخامنشی. آنها یادمان هایی هستند که در دوره جدید بار دیگر به حضور فراخوانده شده اند تا بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی های آرکئولوژیک شوند. البته از منظر «آرخه» و«لوگوس» دوره جدید،که مبادی و مبانی فکری و نظام معرفتی اش متفاوت از مبانی و مبادی فکری پدیدآورندگان چنین آثاری است.
معماری یادمانی که در نوشتار حاضر کانون توجّه و بحث قرارگرفته به طور اخص و معماری به طور کلّی و اعم، یک پدیده چندوجهی و چندگون و چندکارکردی است که با جنبه های دیگر فرهنگ و زندگی و روان و رفتار و نحوه نگاه و نحوه بودن و نوع بیان و گفتمان و در یک کلام جهان بینی و هستی شناسی جوامع در ادوار مختلف سخت و استوار درهم تنیده است. لذا وقتی از معماری چونان نوعی زبان در گروه و چارچوب زبان فرهنگ مادّی سخن گفته می شود، به دنبال قواعد و دستور زبان خوانش یا بازخوانی و نشانه شناسی و تفسیر آن نیز باید رفت. هر بنای یادمانی طومار و متن مادی و کالبدی شده ای است که بر روی ما گشوده است. زمانی می توان آن را خوانش و تفسیر کرد که با قواعد و دستور زبان خاص آن زبان و نحوه بیان و گفتمان آشنا باشیم.
مساجد ایرانی
حوزههای تخصصی:
استاد حاج علی اصغر بنائی معمار
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی ایران
معرفی اثر-کاربری پژوهشهای آزمایشگاهی در حفاظت و مرمت بناهای تاریخی
حوزههای تخصصی: