مقالات
حوزههای تخصصی:
اختلالات یادگیری خاص از شایع ترین اختلالات در مدرسه است که می تواند بر سطح توانمندی هوشی کودکان اثرگذار باشد، بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه هوش کودکان 9-8 ساله با و بدون اختلال یادگیری خاص در شاخص های کلی بر اساس Wechsler-5 بود. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را تمامی دانش آموزان پایه دوم و سوم مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری و دانش آموزان مدارس عادی ناحیه یک شهر ارومیه در زمستان 1398 شامل می شد. تعداد 70 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم دبستان شهر ارومیه (35 نفر دانش آموز بدون اختلال و 35 نفر مبتلا به اختلال یادگیری خاص) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و آزمون وکسلر ویرایش پنجم (2014) بر روی آنها اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و با نرم افزار SPSS19 تجزیه وتحلیل شد. سطح معناداری نیز ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در شاخص های سرعت پردازش (001/0=P) و شاخص حافظه فعال (001/0=P) بین دو گروه با اختلال یادگیری خاص و بدون اختلال تفاوت معنی دار وجود داشت؛ با توجه به میانگین نمرات، در این سه شاخص نمرات تراز در گروه دانش آموزان بدون اختلال بالاتر بود. همچنین، در شاخص های درک کلامی (025/0=P)، استدلال سیالی (439/0=P) و شاخص بصری-فضایی (072/0=P) بین دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده دانش آموزان بدون اختلال وضعیت بهتری نسبت به دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در شاخص های کلی هوش داشتند؛ لذا با تکیه بر نتایج به دست آمده می توان از طریق انجام آموزش های ویژه مبتنی بر ارتقای هوش و توانمندی های شناختی، وضعیت دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را در این شاخص ها ارتقا داد.
نقش یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه در پیش بینی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان سبزوار انجام شد. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 351 دانش آموز با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر برای اندازه گیری متغیرها شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995)، پرسشنامه رابطه معلم- دانش آموز (فرم تجدیدنظر شده) مورای و زوواک (۲۰۱۱) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه آینلی و بورک (1992) بود. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه ارتباط مثبت و معناداری با اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دارند (001/0P<) و پیش بینی کننده اشتیاق تحصیلی می باشند. در گام اول یادگیری خودتنظیمی به تنهایی %46 اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کرد، در گام دوم یادگیری خودتنظیم و کیفیت زندگی در مدرسه روی هم 50% را پیش بینی می کردند و در گام سوم یادگیری خودتنظیمی، کیفیت زندگی در مدرسه و رابطه معلم-دانش آموز روی هم 52% اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کردند. نتایج نشان دهنده این است که با افزایش یادگیری خودتنظیمی، رابطه معلم-دانش آموز و کیفیت زندگی در مدرسه، اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بهبود می یابد.
مدل سازی معادلات ساختاری رابطه عِلّی مؤلفه های اضطراب آمار و میزان یادگیری درس آمار دانشجویان با نقش میانجی لذت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی مؤلفه های اضطراب آمار و میزان یادگیری درس آمار با نقش میانجی لذت یادگیری بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن، دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 1402-1403 درس آمار استنباطی را انتخاب نموده اند. از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 150 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های مربوط به متغیر اضطراب آمار و لذت یادگیری با استفاده از پرسشنامه های بومی سازی شده اضطراب آمار رکابدار و سلیمانی و لذت یادگیری ستاری و همکاران و داده های متغیر میزان یادگیری درس آمار استنباطی از طریق آزمون پایان ترم گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart PLS3 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه عِلّی متغیرهای اضطراب ابزار آمار، اضطراب امتحان آمار، اضطراب استاد آمار و اضطراب کاربرد آمار با میزان یادگیری درس آمار از طریق متغیر میانجی لذت یادگیری حداکثر در سطح 05/0 معنادار است (05/0< P). اما رابطه عِلّی متغیر اضطراب تحلیل و تفسیر آمار با میزان یادگیری درس آمار از طریق متغیر میانجی لذت یادگیری از نظر آماری معنادار نیست (05/0> P). بر اساس این نتایج، ایجاد رابطه و ارتباطات قوی اساتید با دانشجویان به طور چشمگیری اضطراب آمار دانشجویان را پایین آورده و تأثیر مثبتی در نمره آزمون آن ها ایفا می کند
تحلیلی بر وضعیت موجود رعایت اخلاق آموزش در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت توجه به مقوله اخلاق آموزش در دوره دوم متوسطه انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی بوده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز به تعداد 39671 دانش آموز (21263 دختر و 18408 پسر) می باشد. حجم نمونه بر اساس مراجعه به جدول کرجسی و مورگان 380 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری پژوهش حاضر در دو مرحله بود: مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و مرحله دوم با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، 204 نفر از دختران و 176 نفر از پسران به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق- ساخته استفاده شد. روایی محتوایی و صوری ابزار به تأیید متخصصان مربوطه رسید و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ۹۶/۰ برآورد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون t تک نمونه ای، t مستقل در بستر نرم افزاری SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد که معلمان در بعد تدریس و ارزشیابی به مقوله اخلاق در آموزش توجه کافی دارند و دانش آموزان آن را در سطح مطلوبی گزارش کرده اند؛ اما در بعد تعامل معلمان با دانش آموزان به مبحث اخلاق در آموزش توجه کافی نشده است. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میزان توجه به اخلاق آموزش به لحاظ جنسیت وجود داشت و معلمان زن نسبت به معلمان مرد توجه بیشتری به مؤلفه های اخلاق در آموزش داشتند؛ اما به لحاظ نوع مدرسه (دولتی، غیردولتی) تفاوت معناداری در این خصوص مشاهده نشد.
نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی در رابطه بین جو اخلاقی مدرسه و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه دوم علاقه مند به ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی در رابطه بین جو اخلاقی مدرسه و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی به روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر ماکو در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 2000 نفر بود. نمونه آماری شامل 370 نفر از دانش آموزان دختر و پسر بود که با استفاده از فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های جو اخلاقی مدرسه (SECI)، احساس تعلق به مدرسه (SSCS) و خودپنداره تحصیلی (ASCQ) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری در برنامه SPSS و AMOS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین جو اخلاقی مدرسه با خودپنداره تحصیلی و همچنین بین جو اخلاقی مدرسه و خودپنداره تحصیلی با احساس تعلق به مدرسه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد که خودپنداره تحصیلی نقش واسطه ای معنی داری در رابطه بین جو اخلاقی مدرسه و احساس تعلق به مدرسه دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این بود که تأثیرگذاری جو مدرسه بر احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان به میزان خودپنداره تحصیلی آنان بستگی دارد و همچنین بیانگر اهمیت توجه به نقش جو اخلاقی مدرسه و خودپنداره تحصیلی در افزایش احساس تعلق دانش آموزان به مدرسه بود.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس منش اخلاقی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل نقش محوری اخلاق در تعلیم و تربیت نوجوانان، طی دهه های گذشته منش اخلاقی به طرز چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس منش اخلاقی نوجوانان انجام شد. فرم کوتاه مقیاس منش اخلاقی نوجوانان دارای شش مؤلفه (آداب گرایانه/گستاخانه، پارسایانه/انکارورزانه، وظیفه گرا/تساهل گرا، بخشش گرا/تقابل گرا، تبعیت گرا/طغیان گرا و وارستگی/دلبستگی) و همچنین 18 گویه است. این مقیاس با اقتباس از مقیاس منش اخلاقی بزرگسالان (خرمائی و قائمی، 1397) تهیه شده است. فرم بلند مقیاس منش اخلاقی با مطالعه مهم ترین منابع اخلاق اسلامی و همچنین مصاحبه با صاحب نظران و دانشجویان استخراج شده است. به منظور بررسی شاخص های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس منش اخلاقی نوجوانان، تعداد 540 دانش آموز (256 پسر و 284 دختر) مقطع متوسطه اول و دوم شهر شیراز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس منش اخلاقی پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی این ابزار از روش های تحلیل عامل تأییدی و روایی ملاکی استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی ساختار 6 عاملی مقیاس منش اخلاقی نوجوانان را مورد تأیید قرار داد. نتایج روایی ملاکی نیز همبستگی نمره کل مقیاس منش اخلاقی ونمره زیر مقیاس های آن را با نمره کل مقیاس رفتارهای آسیب زای تحصیلی و زیر مقیاس های آن و همچنین نمره مقیاس رفتارهای مدنی تحصیلی تأیید کرد. همچنین، برای بررسی پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای تمام زیر مقیاس ها و نمره کل مناسب بود. بنابراین، مقیاس منش اخلاقی نوجوانان در فرهنگ ایرانی قابلیت کاربردی دارد و می تواند در پژوهش های مرتبط با روان شناسی و اخلاق نوجوانی مورد استفاده قرار گیرد.
ابعاد و مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ابعاد و مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس بود. این پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده کرده است.61 مقاله بازیابی شد که پس از ارزیابی، 40 مقاله نهایی انتخاب شدند. بدین ترتیب، مرور پیشینه در پایگاه داده های داخلی در بازه زمانی 1403-1390 و با کلیدواژه های «آموزش نیروی انسانی، مربی گری سازمانی، کوچینگ، آموزش مدیران» انجام شده و تعداد 21 سند، بازیابی شد. همچنین با جستجو در پایگاه داده های بین المللی در بازه زمانی 2024-2010 و با کلیدواژه های «مربی گری، آموزش، مدرسه، مدیران» تعداد 40 سند بازیابی شد. در نهایت از اسناد داخلی، تعداد 11 مقاله و از اسناد بین المللی تعداد 29مقاله، با ملاک اعتبار و ارتباط مستقیم با موضوع، برای مطالعه و تحلیل انتخاب شدند. برای تحلیل اسناد، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی آلتاید (1996)، استفاده شد. در این پژوهش، برای تحلیل محتوای کیفی و شناسایی مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. پس از واردکردن داده های مربوط به مقالات منتخب در نرم افزار، فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. ابتدا کدهای اولیه بر اساس تحلیل محتوای متون استخراج شد و سپس در قالب مقوله های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید. به منظور بررسی میزان همپوشانی کدها و تحلیل هم زمان آن ها، از قابلیت مرورگر ماتریس کد در مکس کیودا بهره گرفته شد. همچنین، برای نمایش ارتباط بین مؤلفه های شناسایی شده، از نقشه مفهومی (نقشه مفهومی) استفاده گردید که امکان درک بهتر پیوندهای بین کدهای اصلی و فرعی را فراهم کرد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد که "مهارت های مبتنی بر کار گروهی" بیشترین میزان فراوانی را در بین مؤلفه های شناسایی شده دارا بود. همچنین، تحلیل محتوای انجام شده در مکس کیودا نشان داد که فن های روان شناختی و عوامل مدیریتی، نقش مهمی در بهبود اثربخشی مربی گری مدیران مدارس دارند.. بر اساس نتایج، مهم ترین بعد، مهارت های مبتنی بر کار گروهی با 107/30 % و کم اهمیت ترین بعد اخلاق کاری با 39/4 % بود.