مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به شناسایی مسائل صندوق های بازنشستگی به عنوان یک ابرچالش در برنامه های ششم و هفتم توسعه، هدف این مقاله بررسی ابعاد مختلف مقوله پایداری مالی صندوق های بازنشستگی کشور (با تأکید بر سازمان تأمین اجتماعی) نظیر عوامل مؤثر بر پایداری مالی، وضعیت این عوامل در شرایط فعلی، برنامه ها و سیاست های مختلف مورد نیاز برای حل چالش پایداری مالی صندوق های بازنشستگی و ارائه توصیه های سیاستی برای حل این چالش است. روش: روش انجام پژوهش و تجزیه وتحلیل اطلاعات، تلفیقی از روش های «تحلیل محتوا» و «تحلیل آماری» است. جهت تحقق اهداف این تحقیق در ابتدا با معرفی شاخص های پایداری مالی در صندوق های بازنشستگی و محاسبه آنها در سازمان تأمین اجتماعی، وضعیت فعلی و آتی پایداری مالی سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از شاخص های مذکور مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه با معرفی متغیرهای اثر گذار بر پایداری مالی این سازمان در دو بعد منابع و مصارف و همچنین درون و برون سازمانی، عوامل مؤثر بر این متغیرها در سنوات اخیر، مهم ترین عوامل بروز وضعیت فعلی پایداری مالی سازمان و سیاست ها و برنامه های برون رفت سازمان از آن مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج این تحقیق بیانگر وضعیت نامناسب پایداری مالی این سازمان در شرایط فعلی و روند نزولی آن در سنوات آتی است که باعث وابستگی بیشتر این سازمان به منابع بیرونی جهت ایفای تعهدات لازم الاجرای خود در سنوات آتی می شود. نتیجه گیری با توجه به عوامل ایجاد کننده ناپایداری مالی در سازمان تأمین اجتماعی حل چالش پایداری مالی این سازمان تحت دو دسته سیاست «حکمرانی بهینه سازمان تأمین اجتماعی از سوی حاکمیت» و «مدیریت بهینه داخلی سازمان تأمین اجتماعی» در گرو عزم و اراده دولت و مجلس در تصویب و اصلاح قوانین و مقررات مورد نیاز و همچنین پویایی و چابکی درون سازمانی سازمان تأمین اجتماعی جهت انجام اقدامات اصلاحی مورد نیاز است که در اسناد بالادستی مانند برنامه هفتم توسعه و سیاست های کلی تأمین اجتماعی و لایحه اجرائی آن قابلیت اجرائی دارد.
ارائه مدلی برای پیش بینی فرایندهای سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از یادگیری عمیق بازگشتی
حوزههای تخصصی:
هدف: دستاوردهای اخیر در هوش مصنوعی، فرصت های جدیدی را در بیمه های اجتماعی ایجاد کرده تا خدمات متناسب با تکیه بر دانش جدید به بیمه شدگان ارائه گردد. با این حال، صنعت بیمه های اجتماعی برای استفاده از هوش مصنوعی با چالش های مهمی از جمله داده های ناهمگن، توزیع نامتوازن داده ها در دسته های مورد پیش بینی، نرخ پایین تخصیص هر داده به یک دسته و وجود ویژگی های فراوان در یک فرایند روبرو است. هدف مطالعه حاضر ارائه روشی کارآمد برای پیش بینی فرایندهای بیمه های اجتماعی است تا با توجه به چالش های داده های ناهمگن، نامتوازن و با ویژگی های فراوان، بتواند نتایج دقیق و بهینه تری را در پیش بینی نتایج فرایندهای بیمه ای ارائه دهد. روش: در این پژوهش، روشی نوین مبتنی بر شبکه های یادگیری عمیق بازگشتی با ساختار حافظه بلند -کوتاه مدت (LSTM) و بهره گیری از مراحل پیش پردازش داده و تقسیم بندی داده ها به دسته های واحد A، برای مقابله با چالش های موجود ارائه شده است. هدف اصلی این روش، بهبود دقت پیش بینی فرایندهای بیمه های اجتماعی با هزینه محاسباتی کمتر و با تکیه بر سوابق گذشته فرایندها است. یافته ها: روش پیشنهادی با داده های حقیقی سازمان تأمین اجتماعی ایران شبیه سازی شده و نتایج نشان می دهد که استفاده از روش ارائه شده، میزان استفاده از منابع مصرفی شامل حافظه و مقدار استفاده از واحد پردازشگر مرکزی را به میزان بسیار جزئی افزایش داده ولی میزان خطا، نسبت به دو روش مورد مقایسه، با کاهش چشمگیری مواجه شده است. همچنین کاهش خطا حتی با داده های کمتر در مرحله آموزش یادگیری عمیق، از دستاوردهای روش پیشنهادی نیز است. نتیجه گیری : روش ارائه شده، توانسته است با حفظ صرفه جویی نسبی در منابع پردازشی، دقت پیش بینی را به شکل چشمگیری افزایش دهد و کاهش خطا را تسریع کند؛ بنابراین این مدل برای پیش بینی فرایندهای بیمه های اجتماعی، گزینه ای مناسب و اثربخش به شمار می رود و قابلیت استفاده در سازمان های بیمه ای برای هوشمندسازی و بهبود عملکرد را دارد.
کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت بیمه: تحلیلی از روندها و فرصت های پژوهشی
حوزههای تخصصی:
هدف : این مطالعه با هدف ارائه تحلیلی بیبلیومتریک از روندها و فرصت های پژوهشی در حوزه بیمه و هوش مصنوعی انجام شده است. با شناسایی کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت بیمه، تلاش شده است تا چشم انداز جامعی از توسعه دانش و روندهای کلیدی در این زمینه ارائه شود. روش : با استفاده از پایگاه داده وب آو ساینس، 837 سند علمی از سال 1985 تا 2024 جمع آوری و تحلیل شدند. ابزارهای بیبلیومتریک مانند بسته نرم افزاری Bibliometrix و VOSviewer برای تحلیل داده ها، نقشه برداری علمی، و تحلیل استنادی و هم استنادی استفاده شده اند. تمرکز اصلی بر تحلیل روندهای تحقیقاتی، ساختارهای مفهومی و شبکه های همکاری علمی بوده است. یافته ها : نتایج نشان می دهد که حوزه بیمه و هوش مصنوعی به عنوان یک زمینه میان رشته ای در حال گسترش است. در ابتدا پژوهش ها بر عوامل اجتماعی و اقتصادی متمرکز بوده اند، اما اخیراً موضوعاتی مانند تحلیل ریسک، تشخیص تقلب و استفاده از یادگیری ماشین و شبکه های عصبی برای بهبود فرآیندهای بیمه ای بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. همچنین، ایالات متحده و چین به عنوان کشورهای پیشرو در تولید علم و همکاری های بین المللی در این حوزه شناخته شدند. نتیجه گیری: این مطالعه تأکید می کند که هوش مصنوعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای تحول در صنعت بیمه، بهینه سازی هزینه ها، و افزایش کارایی خدمات محسوب می شود. یافته ها مسیرهای جدیدی برای تحقیقات آینده، شامل بررسی چالش های حقوقی، امنیت داده ها، و توسعه چارچوب های استاندارد برای بهره برداری از فناوری های هوش مصنوعی، پیشنهاد می دهد. این رویکرد می تواند به بهبود مدیریت ریسک و ارتقاء تجربه مشتریان در صنعت بیمه منجر شود.
ارائه الگوی ساختاری اقدامات منابع انسانی با تعهد بالا در جهت پایداری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی ساختاری اقدامات منابع انسانی با تعهد بالا در جهت پایداری منابع انسانی با محوریت سازمان تأمین اجتماعی است. روش : در این پژوهش از روش شناسی آمیخته از نظریه داده بنیاد (کیفی) و تحلیل مسیر (کمی) بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و پرسشنامه مقیاس بندی شده گردآوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراوس و کوربین در قالب کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی (ATLAS.ti) انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کمی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 250 گویه ای محقق ساخته است. یافته ها: یافته های حاصل از نظریه داده بنیاد دربردارنده ی 593 کد مشترک باز مرتبه اول، 134 مقوله باز مرتبه دوم، 35 مقوله محوری و 6 مقوله گزینشی همچون ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور در جهت گیری های سازمانی، توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی، پایدارسازی منابع انسانی از طریق معرفت افزایی تعهدساز، تجلی بخشی سیستم های کاری با تعهد بالا در کلیت سازمان، زیست بوم استراتژی های تعهدمحور، بهبود مدیریت عملکرد سیستم ها (اقدامات) کاری با تعهد بالا می باشد. یافته های کمی بیانگر اثرگذاری ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور بر توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و پایدارسازی منابع انسانی به طورمستقیم به ترتیب به میزان 894/0 و 869/0 بوده است. اما رابطه معناداری را با تجلی بخشی سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا گزارش نداد. همچنین، دو سازه ی توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و تجلی بخشی سیستم ها (اقدامات) کاری با تعهد بالا به ترتیب با 373/0 و 397/0 بر زیست بوم استراتژی های تعهدمحور اثرگذار بوده اند. نتیجه گیری: مسیر بهینه سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا از ایدئولوژیک گرایی تعهدمحور آغاز و از طریق توسعه ارگانیسم تعهدساز تیمی و تجلی بخشی به زیست بوم استراتژی های تعهدمحور منتهی می گردد. الگوی به دست آمده نقشه راه یکپارچه ای را برای ایجاد نظام های تعهدساز با رویکرد سیستم های (اقدامات) کاری با تعهد بالا در سازمان های دولتی و عمومی ارائه می دهد.
تأثیر مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار کشور بر منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مشارکت اقتصادی زنان بر منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی و پیش بینی منابع از دست رفته سازمان به واسطه عدم مشارکت زنان در بازار کار در استان های ایران است. روش: در این پژوهش، به منظور بررسی اثر مشارکت اقتصادی زنان بر منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی، دو معادله رگرسیون با بهره گیری از تکنیک اقتصادسنجی دوربین فضایی (Spatial Durbin) برای استان های کشور در بازه زمانی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ برآورد شده است. در این مدل، ساختار منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی در سطح استانی مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها: پیش بینی می شود به ازای یک واحد درصد افزایش مشارکت اقتصادی زنان در استان های ایران میزان منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی به ترتیب به میزان 2534215 و 1283637 میلیون ریال افزایش یابد؛ بنابراین، طی سال های 1390-1400 که به طور متوسط میزان مشارکت اقتصادی زنان برابر 14.17 درصد است، میزان منابع از دست رفته سازمان به واسطه عدم مشارکت اقتصادی زنان برابر با 217511673 میلیون ریال است. نتیجه گیری: طبق نتایج با افزایش مشارکت اقتصادی زنان، منابع سازمان تأمین اجتماعی در مقایسه با مصارف در استان های ایران به میزان بیشتری افزایش می یابد و از طرفی عدم مشارکت اقتصادی زنان موجب ازدست رفتن بخش قابل توجهی از منابع سازمان می شود. بر این اساس پیشنهاد می شود دولت ها با اجرای سیاست های جامع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرصت های شغلی زنان را افزایش داده و به رشد مشارکت اقتصادی آن ها در بخش رسمی کمک کنند.
سهم کارکنان سازمان تأمین اجتماعی ایران در تولید علم: یک تحلیل کتاب سنجی
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پژوهش های علمی در تقویت سیاست ها و خدمات سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگ ترین سازمان بیمه گر کشور، این مطالعه با هدف انعکاس تولیدات علمی کارکنان سازمان انجام شد. روش: این مطالعه کاربردی و با رویکرد کتاب سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش را مقالات کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تشکیل می دهد که بین سال های 2000 تا 2025 منتشر و در پایگاه استنادی اسکوپوس نمایه شده است. تحلیل داده ها در سطح مقاله و نویسنده انجام و نقشه های هم رخدادی واژه های کلیدی و همکاری های بین المللی آن با استفاده از نرم افزار VOSviewer ترسیم شده است. یافته ها: 523 مقاله به قلم 3101 نویسنده (5.91 نویسنده به ازای هر مقاله) به نگارش درآمده و درمجموع 5527 (10.54 استناد به ازای هر مقاله) استناد کسب کرده اند. روند انتشارات تا سال 2018 سیر صعودی داشته و پس ازآن کاهش یافته است. در 95% مقالات تنها یک نویسنده از سازمان حضور داشته و بیشتر نیز در جایگاه نویسنده همکار بوده است. بیشترین سهم همکاری های داخلی و بین المللی را به ترتیب دانشگاه علوم پزشکی تهران و آمریکا داشته اند. بیشترین حمایت مالی از سوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بوده است. همچنین تحلیل شبکه هم رخدادی واژگان هشت خوشه موضوعی را به تصویر کشید که بزرگ ترین خوشه مرتبط با نگرش، آگاهی، آموزش و نقش کارکنان نظام سلامت بود. نتیجه گیری: مسئله پژوهش در سازمان نیازمند توجه بیشتری است. بهبود این وضعیت مستلزم تقویت فرهنگ پژوهشی، ایجاد انگیزه برای پژوهشگران و گسترش شبکه های همکاری داخلی و بین المللی است.
معرفی کتابها
کتابشناسی: The Birth of Solidarity: The History of the French Welfare State
حوزههای تخصصی:
کتاب «تولد همبستگی: تاریخ دولت رفاه فرانسه» یکی از مهمترین منابع فلسفی و سیاسی دربارۀ برآمدن دولت رفاه است. اوالد (Ewald) با تحلیل تحولات میانۀ قرن نوزدهم در فرانسه استدلال میکند که نارساییهای لیبرالیسم کلاسیک در پاسخ به «مسئلۀ اجتماعی» به برآمدن تفسیرهای جدیدی از قانون، دولت و همبستگی انجامید و نظام بیمۀ اجتماعی با نقش ضمانتی دولت شکل گرفت. او با استفاده از تبارشناسی و حکومتمندی فوکو با جزئیات سیر تاریخی و تحولات حقوقی از بیمۀ تجاری تا «اجتماعیشدن و سیاسیشدن ریسکها» را در فرانسه واکاوی کرده و چگونگی برآمدن «جامعۀ بیمهای» و «دولت رفاه» را بهعنوان توافقی سیاسی و اجتماعی توضیح داده است. به باور منتقدان، اوالد در این کتاب با تحلیل درهمآمیختگی و ائتلاف نیروهای اجتماعی و درگیرشدن آنها با ساختارهای اجتماعی، همبستگی را تا حد نقطهعطفی در اندیشۀ سیاسی برجسته کرده است.