مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
غروی اصفهانی
حوزههای تخصصی:
غروی اصفهانی، در بین حکیمان مسلمان، نخستین کسی است که، بدون اطلاع از آرای غربیان، برای اثبات وجود خدا، برهان وجودی آورده و تقریری از آن عرضه کرده است. از سوی دیگر، دکتر مهدی حائری یزدی، با آنکه خود از مدافعان این برهان است، تقریر غروی را نمیپذیرد و از آن انتقاد میکند. این مقاله به توضیح و بررسیِ تقریر حکیم غروی و انتقادات حائری اختصاص دارد.
فارابی، نراقی و غروی، مبتکران «برهان وجودی» در حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان وجودی برهانی در اثبات وجود خداست که نه بر اساس هیچ موجود خارجی و یا بعضی ویژگی های آنان، بلکه تنها برپایه «مفهوم» یا «تعریفِ» ذهنیِ خدا، وجود او را در عالم خارج اثبات می کند. سنت آنسلم (1033 - 1109) نخستین کسی است که در فلسفه غرب، چنین برهانی را در اثبات وجود خدا ابداع کرده است. اما در فلسفه اسلامی نیز حکیمانی بوده اند که بدون اطلاع از فلسفه غرب، برهانی را به همان سبک «برهان وجودی» اقامه کرده اند. اگر تقریر فارابی را از برهانی که در بعضی آثارش آورده است، بتوانیم با قطعیت، از مصادیق «برهان وجودی» بدانیم، وی را باید مقدم بر آنسلم، نخستین مبتکر این برهان در جهان فلسفه دانست. اما ملّا محمد مهدی نراقی و غروی اصفهانی براهینی اقامه کرده اند که دقیقاً از مصادیق «برهان وجودی» است. بنا بر تعریف های مختلفی که از خدا ارائه می شود، این برهان نیز تقریرهایی گوناگون می یابد. یکی از این تقریرها بر اساس تعریف خدا به عنوان «واجب الوجود» اقامه می شود که تقریر این سه حکیم، به ویژه نراقی و غروی مبتنی بر آن است. این مقاله به معرفی و بررسیِ برهان این سه حکیم مسلمان می پردازد.
بررسی تطبیقی مضامین رضوی در شعر «خوشدل تهرانی» و «محمدحسین الغروی الاصفهانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
163 - 191
حوزههای تخصصی:
شعر آیینی یکی از گونه ها ی شعر تعلیمی است که پیشینه ای کهن در ادبیّات دارد. جایگاه والای امام رضا (علیه السلام) در میان شیعیان و به ویژه حضور ایشان در ایران، سبب شده است که شاعرانِ هر گوشه از این دیار با سرایش مدیحه ها و مرثیه های زیبا، آثاری ارزشمند بیافرینند و گام های بزرگی در غنای ادبیّات دینی بردارند. در این میان، «محمدحسین غروی اصفهانی» و «خوشدل تهرانی» نمونه هایی بارز از شاعران خوش ذوقی هستند که غالب اشعار آنان را مدح و ستایش اهل بیت (علیه السلام) تشکیل می دهد. در این پژوهش، نخست بنا بر جایگاه و رسالت ادبیّات تطبیقی، بر بنیان دیدگاه های مکتب آمریکایی، که تأکید بر مطالعات زیباشناختی، میان رشته ای و بینافرهنگی از ویژگی های برجسته این نظریه است، پیش رفته و سپس به روش توصیفی تحلیلی، با استناد به شواهدی از اشعار این دو شاعر، با هدف بررسی تطبیقی مضامین رضوی به مدایح و مراثی ایشان پرداخته شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که دو شاعر در مباحثی چون بیان فضایل اخلاقی امام (علیه السلام)، حکمت و علم، منزلت و فضیلت های امام (علیه السلام)، ولایت، وجه تسمیه امام، کرامت بارگاه مطهر امام، حوادث تاریخی زندگی امام (علیه السلام)، نماز باران و حدیث سلسله الذهب، ضامن آهو، شوق زیارت، شفاعت و... دارای شباهت و وجوه تفاوتی هستند. نتایج حاکی از آن است که اشعار رضوی خوشدل تهرانی به سبب تصاویر ادبی زیبا و مضامین متنوّع آن، نمود برجسته تری نسبت به شعر غروی اصفهانی دارد و تأثیر بیشتری بر مخاطب گذاشته است هرچند در شعر غروی نیز مضامین بدیع زیبایی به چشم می خورد.
تحلیل انتقادی دیدگاه حکیم غروی اصفهانی درباره مراتب تجلیّات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ساحتهای معرفتی حکیم غروی اصفهانی، دیدگاه عرفانی و شهودی او در دو عرصه عملی و نظری است. محقق اصفهانی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، دیدگاهی بدیع در باب مراتب تعیّنات و تجلیات حق تعالی مطرح نموده است؛ او بجای «وحدت شخصی وجود» بر «وحدت تشکیکی وجود»، بجای «تجلی و ظهورات» بر «وجود رابط و اضافه اشراقیه» و بجای «اطلاق مقسمی» بر «بسیط الحقیقه و صرف الوجود» تأکید دارد. حکیم اصفهانی برای حقیقت وجود سه اعتبار و تعیّن ترسیم میکند: الف) مرتبه «بشرط لا» از قیود عدمی یا صرف الوجود، ب) مرتبه «لا بشرط» از حدود امکانی یا فیض مقدس، ج) مرتبه «بشرط شیء» یعنی اثر فعل حق تعالی. این تقسیمبندی با آنچه در عرفان نظری مطرح است، متفاوت میباشد. در این پژوهش، ابتدا مراتب تجلیات از دیدگاه محقق اصفهانی تحلیل میشود و سپس مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد.
بررسی تطبیقی دو قصیده رضوی «الحرم المنیع» غروی اصفهانی و «شمع ولایت» ذبیح الله صاحبکار بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۱
225 - 252
حوزههای تخصصی:
اشعار آیینی از دیرباز تاکنون در ادبیات ملت های مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است؛ اما نباید از بررسی این گونه سروده ها با رویکردهای جدید نقدی غفلت کرد، زیرا این امر به بررسی بیشتر لایه ها و محتوای نهفته در اثر و شناخت جامع تر از شاعر و اثر ادبی اش می انجامد. این پژوهش درصدد است تا در چهارچوب مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی طبق نظریه نورمن فرکلاف، چکامه الحرم المنیع اثر مرحوم غروی اصفهانی و شمع ولایت اثر مرحوم صاحبکار را که با موضوع امام رضا (ع) و در نیمه دوم قرن چهاردهم سروده شده است واکاوی کند. برخی نتایج به دست آمده حاکی است که در شعر شمع ولایت در سطح توصیف، کنشگر اصلی، خود شاعر و کنش پذیر اصلی مأمون است و در آن از طرح طبقه بندی دارای سلسله مراتب استفاده شده است. این در حالی است که چکامه الحرم المنیع نسبت به شعر شمع ولایت بافت موقعیتی گسترده تر و ساخت تاریخی محکم تری دارد.