مطالب مرتبط با کلیدواژه
    
        
            ۱.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۲.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۳.
        
                    
                                    
 
            ۴.
        
                    
                                    
 
            ۵.
        
                    
                                    
 
            ۶.
        
                    
                                    
 
            ۷.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۸.
        
                    
                                    
 
        
    
            
            
        بازاریابی آموزشی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هرگاه واژه رقابت در یک صنعت پررنگ تر شود، موضوع بازاریابی نیز در آنجا از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد. صنعت آموزش کشور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با افزایش پتانسیل آموزش در سال های اخیر، رقابت نیز میان بازیگران این صنعت بیشتر شده است. رقابت ایجاد شده بر سر حفظ سهم بازار خود و کسب سهم بیشتر از بازار رقیب، کشور را نیز به ارتقا کیفیت آموزش های ارائه شده امیدوار کرده است. معلمان، آموزشگاه ها، دانشگاه ها و سایر ارائه دهندگان خدمات آموزشی به صورت مستمر در تلاش هستند تا به نحوی با معرفی برند خود به مخاطبان بالقوه، دانش پذیران بیشتری را برای دوره های آموزشی خود جذب کنند و با افزایش نرخ ثبت نام به جایگاهی بالاتر از رقبا در این صنعت دست یابند. ورود تکنولوژی های مختلف آموزشی و سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی، به حوزه آموزش و پرورش نیز بازار آموزشی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. تمام موسسات آموزشی اعم از مدارس دولتی، آموزشگاه های حضوری و غیر حضوری، مدارس غیر انتفاعی و آموزشگاه های آنلاین هریک به نحوی برای جذب دانش آموزان بیشتر با یکدیگر رقابت می کنند؛ بنابراین بازاریابی تنها به معنای فروش و یا تبلیغ نیست بلکه در آموزش که نوعی خدمت می باشد، بازاریابی خدمات، بازاریابی آموزشی است که با راهبرد های خود می تواند باعث افزایش بهره وری و رشد و توسعه صنعت آموزش شود. تحقیق حاضر به مقاله ای مروری است که به شناسایی نقش و جایگاه بازاریابی آموزشی در آموزش و پرورش و در مؤسسات خدمات آموزشی میپردازد.            
            امکان سنجی آموزش های فنی و حرفه ای در بخش صنعت، کشاورزی ، خدمات و فرهنگ و هنر با رویکرد بازاریابی آموزشی (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مشاغل با قابلیت اشتغال و درآمد پایدار و تعیین نیازهای آموزشی مهارتی متناسب با بازار کار در بخش صنعت، کشاورزی، خدمات و فرهنگ و هنر در استان خراسان شمالی صورت گرفته است . پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، به صورت آمیخته (کیفی و کمی) انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش طیف مختلفی از کارشناسان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان، کارشناسان ادارت کل صنعت و معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اعضای هیات علمی، آموزش دیدگان سازمان فنی و حرفه ای و کارآفرینان و صاحبان مشاغل استان خراسان شمالی بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با هدف شناسایی الزامات و مشاغل با قابلیت اشتغال و درآمد پایدار و پرسشنامه دوسویه با هدف امکان سنجی و اولویت بندی الزامات و مشاغل شناسایی شده بود. همچنین روایی و پایایی پرسش نامه ها نیز به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. مهم ترین نتایج پژوهش دستیابی به الگویی مشتمل بر130 شاخص بیانگر الزامات و مشاغل قابل اشتغال یود که این شاخص ها به تفکیک گروه های هدف برنامه های آموزشی، دسته بندی و اولویت بندی شدند.            
            شناسایی و الویت بندی مولفه های بازاریابی آموزشی با قابلیت اشتغال و درآمدزایی برحسب گروه های هدف در آموزش های فنی و حرفه ای (مورد مطالعه استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مهارت آموزی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)                                    
                        90-75                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و الویت بندی مشاغل با قابلیت اشتغال و درآمد پایدار و تعیین نیازهای آموزشی مهارتی متناسب با بازار کار بر حسب گروههای هدف مشتمل بر جوامع روستایی، مشاغل خانگی، جوامع عشایری، اصناف، زندان، جوار دانشگاهی، پادگان، سکونت گاه غیررسمی و شعب شهری در استان خراسان شمالی صورت گرفته است . این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. جهت گردآوری داده ها، علاوه بر استفاده از اسناد و گزارشات، از دو ابزار دیگر یعنی مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه استفاده شده است. محورهای مصاحبه نیمه ساختار یافته معطوف به شناسایی الزامات، مشاغل و مهارت های با قابلیت اشتغال و درآمد پایدارتر در استان خراسان شمالی بوده است. اعتبار مصاحبه ها با استفاده از روش بازبینی توسط مشارکت کننده ها و روایی و پایایی پرسشنامه ها نیز به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش طیف مختلفی از کارشناسان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان، کارشناسان ادارت کل صنعت و معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، اعضای هیات علمی، آموزش دیدگان سازمان فنی و حرفه ای و کارآفرینان و صاحبان مشاغل استان خراسان شمالی بوده اند. مهم ترین نتایج پژوهش دستیابی به الگویی مشتمل بر 58 شغل با ویژگی قابلیت اشتغال و درآمدزایی پایدار بر حسب گروه های هدف برنامه های آموزشی فنی و حرفه ای، می باشد.            
            تبیین شایستگی های نیروی انسانی با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی (یک مطالعه فراتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵                                    
                        132 - 156                    
                            
        
                        
                                            
                آموزش با کیفیت پیش نیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید می توان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگی ها و شایستگی های متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش و بهبود رقابت در این بازار خواهد داشت. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگی های کلیدی نیروی انسانی حوزه آموزش با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی است. این مطالعه، با بکارگیری از روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهش های انجام شده مرتبط با شایستگی های لازم در خدمات آموزشی طی سال های (2005-2020) و (1385-1399) صورت گرفته است. از 91 منبع اولیه، ابتدا 67 منبع براساس چکیده انتخاب، سپس 39 منبع بر اساس محتوا گزینش و در نهایت 12 منبع به عنوان منابع مرتبط، بررسی شدند. ابتدا ناهمگنی اندازه اثر مورد تایید قرار گرفت و سپس اندازه اثر هر شاخص با بکارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. با نتایج آزمون Q مبنی بر ناهمگن بودن مطالعات با اطمینان 99 درصد، استفاده از ترکیب نتایج مدل آثار تصادفی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج آثار تصادفی در تحلیل نرم افزار ، 24 شایستگی کلیدی در حیطه بازاریابی خدمات آموزشی احصا شد. یافته ها نشان داد که شایستگی های "مدیریت زمان" و "خلاقیت و نوآوری" به ترتیب با اندازه اثر0.584 و 0.538 بیشترین و شایستگی های "مهارت شنوندگی" و "قدرت تجزیه و تحلیل" با مقدار برابر 0.285 کمترین مقدار اندازه اثر را در میان شایستگی های کلیدی داشتند.            
            عوامل موثر بر بازاریابی آموزشی در مدارس غیر انتفاعی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲                                    
                        138 - 146                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف پژوهش شناسایی، رتبه بندی مولفه های بازاریابی آموزشی در مدارس غیرانتفاعی شهر تهران است. این مقاله از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا  نیز آمیخته        ( کیفی و کمی ) است. جامعه مورد مطالعه در مرحله کیفی شامل کلیه معلمین کلیدی و خبرگان حوزه بازاریابی آموزشی و در بخش کمی شامل استادان حوزه های مختلف بازاریابی و ذینفعان مدارس غیرانتفاعی ( شهر تهران) می باشد. در بخش کیفی ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه می باشد.یافته ها: مهم ترین عوامل اثرگذار درونی ( عواملی که مربوط به داخل سازمان می شود.) بربازاریابی آموزشی در مدارس غیرانتفاعی شامل: 1- منابع مالی 2- فرایندهای آموزشی 3- سیاست های آموزشی 4- دبیران  5- منابع و امکانات فیزیکی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تکنیک MCDM  این عوامل اولویت بندی شده است.            
            ارزیابی نقش و قابلیت شیوه های اطلاع رسانی در برگزاری دوره های آموزش مهارتی در سواحل مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مهارت آموزی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)                                    
                        ۱۵۰-۱۱۷                    
                            
        
                        
                                            
                از مهمترین نشانههای موفقیت هر مؤسسه آموزشی از جمله مؤسسات آموزش مهارتی، موفقیت در جلب متقاضیان بیشتر برای دریافت خدمات آموزشی است که لازمه آن بازاریابی آموزشی سنجیده است. اطلاعرسانی درست و بهموقع از اقدامات اصلی برای تبدیل نیاز ادراک یا احساسشده افراد به نیاز بیانشده و در نتیجه شرکت آنها در دورههای آموزش مهارتی است. از آنجا که بنابر اصول بازاریابی، روشهای اطلاعرسانی باید متناسب با مخاطب هدف، انتخاب و استفاده شوند، مقاله حاضر که برمبنای طرحی پژوهشی با روش آمیخته و با موضوع «شناسایی و تعیین اولویت نیازهای آموزش فنیوحرفهای کارجویان و شاغلین در سواحل مکران» نگاشته شده است، بهدنبال ارزیابی نقش و قابلیت شیوههای اطلاعرسانی در برگزاری دورههای آموزش مهارتی در پهنه ساحلی مکران است. برای دستیابی به هدف مذکور این مقاله براساس بخش کمی طرح پژوهشی پیشگفته بهدنبال پاسخ این سؤال اصلی است: کدام روشهای اطلاعرسانی بیشترین نقش و قابلیت را در اطلاعرسانی دورههای آموزش مهارتی در پهنه ساحلی مکران دارند؟ نتایج پژوهش که براساس نظر خبرگان، شاغلین و کارجویان جامعه نمونهای از پهنه مذکور حاصل شده است، نشان میدهد مؤثرترین و مطلوبترین روشهای اطلاعرسانی دورههای آموزش مهارتی در پهنه ساحلی مکران، بهترتیب، استفاده از رسانههای مجازی، روش دهانبهدهان و سپس استفاده از رسانههای عمومی است. در میان رسانههای مجازی «استفاده از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی»، در میان روشهای دهانبهدهان، «اطلاعرسانی در مدارس و دانشگاهها» و در میان رسانههای عمومی نیز «نصب آگهیهای کاغذی، بنر و تابلو» دارای قابلیت بیشتری دانسته شده است.            
            بررسی و تبیین عوامل موثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف پژوهش حاضر بررسی و تببین عوامل مؤثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران بود. روش پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از حیث روش اجرا، آمیخته (کیفی- کمی از نوع متوالی) بود. به گونه ای که گام اول به مرور نظامند ادبیات تحقیق (مطالعات کتابخانه ای) برای شناسایی عوامل مؤثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران و گام دوم با استفاده از روش دلفی با اتکا به نظر خبرگان برای بررسی و تعدیل عوامل مکشوفه در گام اول اختصاص یافت. جامعه تحقیق در گام اول عبارت بود از تحقیقات داخلی و خارجی منتشرشده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر در بازه 30 ساله منتهی به 1402 (2023) و روش نمونه گیری در این بخش از نوع هدفمند بود. جامعه آماری در گام دوم مشتمل بر خبرگان دانشگاهی و مدیران با تجربه وزارت آموزش و پرورش کشور بود. برای انتخاب نمونه در این مرحله از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین روش تحلیل در گام اول تحلیل محتوای تحقیقات مرتبط نمایه شده در پایگاه های علمی معتبر و در گام دوم، تحلیل دلفی با استفاده از ابزار پرسشنامه بود و یافته های تحقیق نشان داد در خصوص چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران، 7 عامل و 24 مؤلفه، پویایی و سازگاری (4 مؤلفه)، فناوری (3 مؤلفه)، فرهنگ تغییر (3 مؤلفه)، مدیریت سازمان (5 مؤلفه)، مدیریت اطلاعات و ارتباطات (2 مؤلفه)، محیط پویا (4 مؤلفه) و شایستگی و توانمندسازی منابع (3 مؤلفه) موثرند. در انتها دندوگرام جامع عوامل، مؤلفه ها و سنجه های چابکی بازاریابی خدمات آموزشی ایران ارائه و راهکارهای مقتضی مطرح گردید.            
            واکاوی ابعاد و مولفه های بازاریابی آموزشی در سازمان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)                                    
                        251 - 273                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این پژوهش با هدف واکاوی ابعاد و مؤلفه های بازاریابی آموزشی در سازمان آموزش و پرورش انجام شد. روش پژوهش کیفی با تمرکز بر رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری شامل متخصصان، اساتید و خبرگان مطلع در حوزه مدیریت بازرگانی و مدیریت آموزشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی تعداد 13 نفر برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه متمرکز بوده که با استفاده از نرم افزار (MAXQDA) و با به کار گیری روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه،41 شاخص فراهم آورد که در قالب ارکان مدل پارادایمی بازاریابی آموزشی در نظام آموزش و پرورش قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مفهوم بازاریابی آموزشی در نظام آموزش و پرورش شامل مؤلفه های گسست تقاضای بازار آموزش و پرورش، سرکوب عرضه بازار آموزش و پرورش، افزایش شکاف طبقاتی، افزایش شکاف بین نسلی، گسست امید به آینده، افزایش شکاف درون نسلی، سیاست زدگی، محوریت پرسونای مشتریان، تولید محتوای مشتری محور، نظام آموزش و پرورش قابل پیکربندی مجدد، بازاریابی رابطه مند، بازاریابی مشارکتی، از بین رفتن نظام آموزش و پرورش برنامه محور، پدیدارشدن نظام آموزش و پرورش بازارمحور بود. همچنین بازاریابی آموزشی خود متأثر از شرایط علّی (4 مفهوم در قالب 2 مقوله)، عوامل زمینه ای (4 مفهوم در قالب 2 مقوله)، عوامل مداخله گر (7 مفهوم در قالب 3 مقوله)، عوامل محوری (13 مفهوم در قالب 3 مقوله)، عوامل راهبردی (8 مفهوم در قالب 2 مقوله)، عوامل پیامدی (5 مفهوم در قالب 2 مقوله) بوده است.