مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تمثیل فشرده
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
101 - 122
حوزههای تخصصی:
تمثیل از جمله مباحثی است که هم در بلاغت قدیم و هم در بلاغت جدید به آن توجه شده است. در کتاب های قدیم از تمثیل در مباحث تشبیه مرکب و استعاره ی تمثیلیه سخن گفته شده است؛ درحالی که در نقد جدید، تمثیل زیر مجموعه ی مبحث تصویر و خیال است. از نظر ساختار، تمثیل های فارسی به دو بخش تمثیل توصیفی (تمثیل کوتاه یا فشرده) و تمثیل روایی (تمثیل گسترده) تقسیم می شود. تمثیل روایی شامل حکایات انسانی و حیوانی، رمزی، فابل، پارابل و ... می باشد که نمونه های اعلای آن ها را در ادبیات تعلیمی و عرفانی زبان فارسی می توان یافت.تمثیل توصیفی (کوتاه) معمولاً از یک یا چند جمله فراتر نمی رود و مهم ترین انواع آن عبارتند از: تشبیه تمثیلی، استعاره ی تمثیلی، مثل و اسلوب معادله. در این مقاله برآنیم ضمن بررسی انواع تمثیل فشرده و توصیفی، ردپای آن را در اشعار نخستینِ زبان فارسی بکاویم و جایگاه شاعران قرون سوم و چهارم را در ایجاد تمثیل بررسی کنیم. برای رسیدن به این مقصود بیش از دو هزار بیت - اشعار قرون سوم و چهارم - مورد بررسی و جستجو قرار گرفته است. این بررسی ها نشان می دهد که انواع تمثیل فشرده، عمری به بلندای ادبیات فارسی دارند.
جست و جوی تمثیل در نسخه خطی دیوان اشعار میرزا احمد متولی باشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع ادبی تمثیل است. در تاریخ ادب فارسی بسیاری از شعرا و نویسندگان تمثیل را به عنوان قالبی جهت بیان افکار و عقاید خود برگزیده اند. تمثیل زاییده ی تصویرگرایی و تصویرگرایی زاییده ی تخیل قوی یک شاعر یا نویسنده و حتی یک قوم و ملت است. تمثیل در زبان فارسی از نظر ساختار به دو بخش توصیفی (کوتاه یا فشرده) و روایی (گسترده) تقسیم می شود. تمثیل روایی بیش ترشکل داستانی دارد که شامل حکایات انسانی، حیوانی، فابل و.... است و تمثیل توصیفی در برگیرنده ی یک یا چند جمله است که برخی از آن ها عبارت اند از: تشبیه تمثیلی، اسلوب معادله، کنایه و استعاره ی تمثیلی. در این مقاله ی توصیفی با واکاوی نسخه خطی دیوان اشعارمیرزا احمد متولی باشی از شعرای عصر قاجاری و دوره ی بازگشت ادبی، به جست و جوی انواع تمثیل روایی و توصیفی در اشعار وی پرداخته و چگونگی کاربرد و انواع هریک از تمثیل های به کار رفته در دیوان اشعار وی را بیان می کنیم.
بررسی تمثیل فشرده در غزلیات حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
150 - 165
حوزههای تخصصی:
تمثیل از جمله مباحث مهم در بلاغت قدیم و جدید است که از نظر ساختار به دو بخش تمثیل کوتاه یا فشرده و تمثیل گسترده تقسیم می شود. در تمثیل فشرده و توصیفی که مهم ترین انواع آن تشبیه تمثیلی، استعاره ی تمثیلی، مثل و اسلوب معادله است از یک یا چند جمله فراتر نمی رود و در اشعار شاعران قدیم تاکنون از جایگاه ویژه ای برخوردار است. ولی تاکنون تحقیقی کامل و مجزا در خصوص تمثیل فشرده و انواع آن در غزلیات حافظ به رشته تحریر درنیامده است. پس در این مقاله که با روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی به بررسی تمثیل های فشرده در غزلیات حافظ، به شیوه ی کیفی پرداخته شده است ضمن تعریف تمثیل فشرده و انواع آن و بیان مثال هایی جهت روشن سازی مطلب، در پی پاسخ گویی به سؤالاتی همچون: کاربرد تمثیل فشرده در غزلیات حافظ چگونه است و چه نوع از انواع تمثیل فشرده کاربرد بیشتری دارد؟ می باشد. تمثیل های فشرده ی حافظ بیشتر از نوع استعاره ی تمثیلی، اسلوب معادله و مثل می باشد و تشبیه تمثیلی بسیار به ندرت کاربرد دارد.
بازتاب آموزه های تعلیمی در آیینه اشعار حکیم شیخ حسین شهرت شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
147-186
حوزههای تخصصی:
شعر تعلیمی، یکی از گسترده ترین انواع ادبی فارسی است که دلنشین ترین آموزه های ناب اخلاقی ، عرفانی و مذهبی را در ادوار شعر فارسی، به مخاطب عرضه داشته تا در راه رستگاری خویش گام بردارد. هر چه از آغاز شکل گیری ادب فارسی فاصله می گیریم، بر اساس تأثیر پذیری شعرا و نویسندگان از قرآن و احادیث ، بسامد آموزه های تعلیمی نیز در آثارشان زیاد است. حکیم شیخ حسین شیرازی متخلص به شهرت از شعرای گمنام بنام سبک هندی و عصر صفوی است. آموزه های تعلیمی اشعار شهرت، با تأسی از پیشینیان، به سه طریق مطرح شده است: نخست اینکه: نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: خطاب خود شاعر است، امّا منظور مخاطب است. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار نداده و غیر مستقیم آموزه های تعلیمی را به مخاطب گوشزد می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اکثر آموزه های تعلیمی در کلّ اشعار شهرت استخراح و مورد بررسی واقع شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در اشعار شهرت، با تأسی از شعرای سبک هندی، بسامد آموزه های تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از آموزه های تعلیمی- عرفانی و بسامد آموزه های تعلیمی- عرفانی هم بیشتر از آموزه های تعلیمی- مذهبی است. در اشعار وی، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی، آموزه های تعلیمی به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و استفاده از تمثیل( اسلوب معادله) بازتاب بسیار گسترده ای دارد.
بازتاب اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در آیینه اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
ملّا محمّد رفیع قزوینی، متخلّص به واعظ، از خطبا، نویسندگان و شعرای مشهور سده یازدهم هجری است، که با تأسی از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای عصر صفوی، مخاطب را به فراگرفتن اندیشه های تعلیمی- اخلاقی تشویق می کند. اندیشه های تعلیمی -اخلاقی در آیینه اشعار واعظ، به سه طریق انعکاس داده شده است. نخست اینکه: به طور مستقیم، نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: طرف خطاب خود شاعر است، امّا غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب گوشزد می کند. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار داده، غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب یاد آوری می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر اندیشه های تعلیمی- اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. خواستگاه اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در دیوان اشعار واعظ قزوینی، متون تعلیمی- اندرزی ایران قبل از اسلام، آیات قرآنی، احادیث نبوی و اقوال بزرگان دینی است. مطالعه زندگانی وی و اینکه به نیابت از نیای خود، ملّا فتح الله واعظ قزوینی، روزگار خود را در مراسم پند و وعظ و خطابت گذرانیده، ثابت می کند که در اشعار وی، بسامد مضامین تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از جنبه های دیگر شعری باشد. در اشعار واعظ، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی،اندیشه های تعلیمی- اخلاقی، به دلیل ارتباط افقی غزل و بهره گیری از عنصر خیال تمثیل(اسلوب معادله) از بسامد بسیار گسترده ای در مقایسه با شعرای پیشین برخوردار است.
بازتاب اندیشه های عرفانی در آیینه اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
153 - 180
حوزههای تخصصی:
ملا محمد رفیع قزوینی، متخلص به واعظ، از شعرای بنام و صاحب سبک عصر صفوی است، که در برگ برگ دیوان اشعارش، با تأسی از پیشینیان عرفانی و هم نوا با شعرای هم عصر خویش، به دو شیوه کلّی ایجابی (تشویقی و ترغیبی) و سلبی (بازدارندگی)، مخاطب را به فراگرفتن اندیشه های عرفانی دعوت می کند. اندیشه های عرفانی در آیینه اشعار واعظ قزوینی، به تبعیت از پیشینیان عرفانی و هم اندیشه با شعرای عصر صفوی، به سه صورتِ «خطاب مستقیم به انسان»، «خطاب غیرمستقیم شاعر» و «خطاب بدون تعیین مخاطب خاص» انعکاس یافته است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اندیشه های عرفانی در کلّ غزلیات، ابیات پراکنده و رباعیات واعظ قزوینی استخراج شده و با ذکر شواهد مثالی از متون نظم و نثر پیشین عرفانی و شعرای هم سبک شاعر، بررسی و تحلیل شده است. ازجمله اندیشه های مهم عرفانیِ ایجابی به کاررفته در دیوان اشعار واعظ، می توان به این موارد اشاره کرد: دعوت به عزلت و گوشه گیری و تنهایی، فقر معنوی، داشتن دل غمگین، اخلاص و مرگ اختیاری و اندیشه های مهم عرفانیِ سلبی: برحذر داشتن از تعلقات مادی، برحذر داشتن از تن پروری، نگنجیدن هیچ کس در خلوت دل جز خدای یکتا و منافات داشتن سالک بودن با دل بسته جهان شدن. منشأ اندیشه های عرفانی اشعار واعظ قزوینی، آیات قرآنی، احادیث نبوی، اقوال بزرگان دینی و اشعار شعرای پیشین عرفانی فارسی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در اشعار وی، به خصوص غزلیات، با تأسی از شعرای سبک هندی، اندیشه های عرفانی به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و استفاده از عنصر خیال تمثیل (تمثیل فشرده و اسلوب معادله) از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.