مطالب مرتبط با کلیدواژه

نهج الفصاحه


۱.

اخلاقیات اجتماعی صلح در حکمت دینی: بازخوانی شبکه متون معارف اسلامی – شیعی

کلیدواژه‌ها: اخلاقیات اجتماعی صلح شبکه متون دینی معارف اسلامی و شیعی نهج الفصاحه نهج البلاغه صحیفه سجادیه رساله الحقوق مثنوی شریف معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۴۲
از حیث جامعه شناختی صلح، نقیض "ناصلح" است، یعنی نبود جنگ، تضاد، تناقض، تخاصم، نزاع، مناقشه، خشونت، تبعیض و تعصب. "صلح" زمینه ساز آرامش فرهنگی، آسایش مدنی، امنیت سیاسی، ثبات حقوقی و نظم اجتماعی است. در متون حکمتی دینی، می توان شاهد آموزه هایی درباره "صلح خواهی- گرایی- سازی" بود. منظور از "حکمت" نیز همان قواعد عملی یک زندگی اخلاقی معنوی اند. حکمت (ها) توصیه ها و خط مشی ها و رهنمودهای ارزشی هنجاری معنوی جهان شمولی هست (ند) برگرفته از الاهیات و فلسفه و تجربه زیسته بشری که هم انسان مدارانه اند و هم زیستنی سعادت مند را به صورتی عام گرایانه و فراسوی محدودیت های فرهنگی و آن سوی مرزبندی های عقیدتی ادیان رسمی و فراتر از قید و بندهای محلی گرایانه و خاص گرا توصیه و ترویج و تبلیغ کرده و تذکر و آموزش نیز می دهند. از این لحاظ و تا جایی که با "حکمت اسلامی" مرتبط است، در چند متن دینی که از جنس معارف اسلامی و شیعی اند ؛ می توان به این حکمت دست یافت و اخلاقیات صلح را در متن این متون به صورت هرمنوتیکی و معناکاوانه آن فهم کرد.این متون مورد مطالعه عبارتند از: «نهج الفصاحه، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، رساله الحقوق، مثنوی شریف معنوی».
۲.

بررسی کارکرد لایه واژگانی در نهج الفصاحه برپایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی لایه واژگانی زیبایی شناسی حدیث و خطبه نهج الفصاحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۳
سبک شناسی لایه ای تحلیل و تفسیر باریک بینانه ای از متون را در اختیار می نهد. در میان لایه های چندگانه یک متن، لایه واژگانی کاربردی ترین لایه ای است که سبک و به تبع آن معنای مورد نظر گوینده یا نویسنده را باز تاب می دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و آماری سبک شناسی لایه ایی احادیث و خطبه های پیامبر(ص) درنهج الفصاحه را واکاوی و زیبایی جنبه های زبانی آن را بیان نموده است. نتایج نشان می دهد که کارکرد واژه ها در کلام و سیاق حاکم بر احادیث و خطبه ها معانی مورد نظر پیامبر(ص) را به خوبی افاده نموده اند، طوری که واژه یا سیاق دیگر نمی تواند آن معانی را با همان کیفیت بیان کند. بسامد واژه ها در مجموع انتزاعی ولی درصد آن در دو مقوله مذکور متفاوت است، در احادیث 37/65 و در خطبه ها 51/67. این نسبت بیانگر ذهنی بودن سبک حاکم بر احادیث و خطبه هاست. در احادیث ارجاع ضمنی و در خطبه ها ارجاع صریح بیشتر است و همین جنبه ادبی احادیث را نسبت به خطبه ها بیشتر کرده است. نیز بسامد بالای واژگان بی نشان سبک این دو را رسمی نموده و جنبه های اعتقادی، تربیتی و اخلاقی محتوا را بر جسته و تأثیر گذاری کلام را به کمال رسانده است.