مطالب مرتبط با کلیدواژه

قرآن و اخلاق


۱.

محبت یعقوب به یوسف (ع) در آیه هشتم سوره یوسف: بازخوانی و نقد آراء تفسیری

کلیدواژه‌ها: عصمت انبیاء محبت تبعیض آمیز آیات موهم عدم عصمت قرآن و اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
در آیه هشتم سوره یوسف (ع) از این سخن می رود که برادران یوسف (ع) معتقد اند پدرشان یعقوب نبی (ع) توجه و محبت بیش تری در حق یوسف (ع) نشان می دهد و ازهمین رو به وی حسادت می ورزند؛ حسادتی که برپایه دیگر آیات همان سوره بروز دشواری های فراوانی در زندگی یوسف (ع) را سبب می شود. این گزارش در تفاسیر مختلف قرآن کریم بر آن حمل شده که یعقوب (ع) خود نیز به راستی میان فرزندان خویش تبعیض می نهاد. مفسران البته توجیهاتی نیز در مقام دفاع از رفتار وی بیان کرده اند. براین اساس، جای پرسش دارد که اصل انتساب چنین رفتاری به یعقوب (ع) چه اندازه موجه است و چه اندازه می توان برپایه شواهد قرآنی از آن حمایت کرد. مطالعه کنونی با هدف بررسی و نقد همین آراء و کوشش برای بازفهم همین مسئله صورت گرفته است. بنا ست با نقد آراء تفسیری مختلف و بازنمودن نقاط ضعف و قوت هریک از این فرضیه دفاع کنیم که در قرآن کریم یعقوب (ع) از هرگونه اتهام تبعیضی نسبت به فرزندان خویش مبرا شناسانده شده، و احیاناً اگر تفاوتی نیز میان فرزندان احساس می شده، ریشه در شرایط ویژه زندگی یوسف (ع) داشته است.
۲.

استنباطی از نقش فطرت در معرفت شناسی و تحقق فعل اخلاقی با تکیه بر آیه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن و فرااخلاق معرفت شناسی اخلاقی قرآن قرآن و اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۷
معرفتشناسی اخلاق از مباحث فرااخلاق است؛ این علم، برخی مباحثِ فلسفیِ پیش از بحثِ خوب و بدِ گزارهٔ اخلاقی را در بر می گیرد. در ارتباط با فطرت و معرفت شناسی اخلاق باید گفت: «فطرت» از دیرباز با رویکردهای مختلف مورد بحث بوده است؛ در این حوزه، فطرت می تواند از پیچیده ترین و مهم ترین ابزار معرفت شناسی فرااخلاقی قرآن به شمار رود. پژوهش حاضر با تکیه بر آیهٔ 30 سورهٔ روم، در پی تبیین نقش فطرت در معرفت شناسی اخلاقی از دیدگاه قرآن است. برای نیل به فهم کارکرد فطرت در تحقق معرفت فرااخلاقی، وجود دو نوع معرفت اخلاقی، از منظر آیهٔ فطرت مورد تأکید قرار گرفت که می توان آن دو را «معرفت فطری» و «معرفت نفسانی فطری» نام گذاری کرد. در فرآیند تحلیل آیه مذکور و دیگر آیات مرتبط قرآنی، می توان به تبیین فطرت، به عنوان استعداد فهم و تمییزدهندهٔ خوب از بد با تکیه بر بافت موقعیتی و نیز داده های معرفتی در افراد، دست یافت و در ادامه چگونگی عملکرد فطرت، در تحقق معرفت اخلاقی، با عنایت به ثبات فطرت از دیدگاه قرآن؛ و از سویی، وجود تطور و رشد در تمدن های بشری، بازبینی و بررسی شده است. در واقع، چگونگی سازمان دهی داده های اخلاقی در افراد، بدون تغییر فطرت تبیین شد. نتیجهٔ خاتمه آنکه، فرایند عمل فطرت، در افراد ثابت است؛ ولی بازدهی معرفت شناسیِ فرااخلاقی فطرت در گذر زمان بهبود می یابد و این نکته با ثبات فطرت در عین رشد تمدن همخوان است. در راستای فهم این قاعده، ویژگی گزاره های مورد تأیید فطرت و نیز تفاوت آن با دیگر استعدادها و چگونگی تقابل آن با هوای نفس مورد بررسی واقع شد.