مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی ثباتی زناشویی


۱.

بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار با تعارض زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی

کلیدواژه‌ها: طلاق تعارض زناشویی طرحواره های ناسازگار اولیه بی ثباتی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۷۸
در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارضات و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر رشت صورت گرفت. طرح این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زوجین متقاضی طلاق از بین زوجین متقاضی طلاق که به دادگاه خانواده شهر رشت مراجعه نموده بودند و زوجین عادی شهر رشت که در حال ادامه زندگی مشترک خود هستند. از میان زوجین متقاضی طلاق 75 زوج به صورت تصادفی و از میان زوجین عادی نیز 75 زوج به روش خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ، ویرایش سوم (فرم کوتاه 90سوالی)، پرسشنامه تعارض زناشویی کنزاس (1985) و پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادوارد و همکاران (1980) بود. برای آزمودن فرضیه های تحقیق با توجه به نرمال نبودن توزیع متغیر های اصلی پژوهش از کروسکال-والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته هانشاندادکهمیزان بی ثباتی زناشویی درزوجین متقاضی طلاق بیشتر از زوجین عادی بوده و میزان تعارضات زناشویی درزوجین عادی نسبت به زوجین متقاضی طلاق افزایش نشان داده است. همچنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی و بین طرحواره های ناسازگار اولیه و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین بین سن افراد و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه معکوس وبینسن افراد و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه مستقیم وجود دارد.
۲.

نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین

کلیدواژه‌ها: بی رمقی زناشویی بی ثباتی زناشویی نارسایی شناختی طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۵۷۵
ازآنجاکه خانواده مهم ترین نهاد جامعه و منشأ جامعه ی سالم است، وارد شدن هر آفت و زوالی به این نهاد و کارکردهای آن از امور مهم و شایسته ی کنکاش تحقیقات است. هدف این مطالعه بررسی نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین بود. پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل 120 نفر زن و 120 نفر مرد در سال 1398 بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس بی رمقی زناشویی پاینز (1996)، بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و آلن (1987)، پرسشنامه نارسایی های شناختی برادبنت، کوپر، فیتزجرالد و پارکز (1982) و پرسشنامه میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طلاق و بی رمقی زناشویی ( 01/0> P ؛ 86/ 0 r = ) و بین طلاق و بی ثباتی زناشویی (01/0> P ؛ 79/ 0 r = ) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، ولی بین طلاق و نارسایی شناختی (01/0> P ؛ 006/ 0 r = ) رابطه ای برقرار نیست. نتایج ضریب رگرسیون نیز نشان می دهد بی رمقی زناشویی (67/26= t ؛ 01/0> p ) و بی ثباتی زناشویی (89/19= t ؛ 01/0> p ) می توانند طلاق را پیش بینی کنند، ولی نارسایی شناختی (11/0= t ؛ 01/0> p ) قادر به پیش بینی طلاق نیست. ازاین رو با توجه به یافته های پژوهش از کاهش بی رمقی و افزایش ثبات زناشویی می توان برای غنی سازی روابط بین فردی همسران و کاهش میل به طلاق استفاده کرد.
۳.

اثربخشی همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی بر تعارضات زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوج های دو سر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت بخشی زندگی کاری غنی سازی زندگی زناشویی بی ثباتی زناشویی تعارضات زناشویی سرریزشدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۰۱
با تغییر جوامع بشری، زنان نیز وارد عرصه اشتغال شده اند و خانواده های بسیاری وجود دارند که هر دو زوج شاغل می باشند. مسایل و مشکلات خانواده و کار، بخصوص در بین زوجین دوسر شاغل می تواند به یکدیگر انتقال پیدا نمایند و سبب افزایش تعارض ها و بی ثباتی زناشویی گردد. بدین منظور تحقیق حاضر در پی بررسی آموزش همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی بر تعارضات زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوج های شاغل با توجه به نقش سرریزشدگی بود. بدین منظور 80 نفر (40 زوج) از زوجین دوسر شاغل با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش کیفیت بخشی زندگی کاری و آموزش غنی سازی زندگی زناشویی را دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تعارضات زناشویی(Sanaei,Homan, alaghemand, 2008) و شاخص بی ثباتی ازدواج(Edwards, Johnson, & Booth, 1987) بود. نتایج نشان می دهد که آموزش همزمان توانسته است سبب کاهش تعارضات زناشویی(01/0, p< 74/17F= ) و بی ثباتی ازدواج (01/0, p< 82/121F= ) می گردد. بنابراین، آموزش همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی از سرریز شدن مشکلات کاری و خانوادگی به یکدیگر پیش گیری می نماید. همچنین با بهبود روابط در خانواده و کار، به یکدیگر نیز سرایت پیدا می کنند و در نتیجه تعارضات و بی ثباتی زناشویی را کاهش می دهند.
۴.

رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی: نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ارتباطی بی ثباتی زناشویی کمال گرایی عاشقانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۳
مقدمه: بی ثباتی زناشویی یکی از عوامل ازبین رفتن بنیان خانواده ها در سه دهه اخیر بوده است و می تواند، زمینه ساز طلاق زوجین شود؛ ازاین رو بررسی عوامل مرتبط با این متغیر اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگر الگوهای ارتباطی در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان و مردان متأهل شهرستان گتوند استان خوزستان در سال ۱۴۰۱ بود که به روش نمونه گیری دردسترس ۲۰۳ نفر از این جامعه (۱۲۹ نفر زن و ۷۴ نفر مرد) به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه الگوی ارتباطی کریستنسن و سولاوای (۱۹۹۱)، پرسش نامه بی ثباتی زناشویی ادواردز (۱۹۸۷) و پرسش نامه کمال گرایی عاشقانه مت و لافونتین (۲۰۱۲) بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و تحلیل چند گروهی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26  و SMART PLS انجام شد .   یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (0.145=β، 0.001p<)، توقع/کناره گیری (0.658 =β، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه دگر محور رابطه مثبت معناداری دارند و رابطه منفی معناداری بین الگوی ارتباطی سازنده متقابل0.345-=β ، 0.001p<) و کمال گرایی عاشقانه خودمحور با بی ثباتی زناشویی وجود دارد. همچنین الگوهای ارتباطی نقش تعدیلگری را در رابطه بین کمال گرایی عاشقانه و بی ثباتی زناشویی ایفا کردند.   نتیجه گیری: در مجموع باتوجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد، الگوهای ارتباطی و کمال گرایی عاشقانه دو عامل تأثیرگذار در بی ثباتی زناشویی هستند؛ بنابراین به مشاوران و روان شناسان خانواده پیشنهاد می شود، آموزش های لازم در این زمینه را به زوجین ارائه دهند.