مطالب مرتبط با کلیدواژه

تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی


۱.

ملاحظاتی روش شناختی در آزمایش های علوم شناختی: موردکاویِ تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی از کارکرد هیجانی ترس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی نظریه بار بودن کارکرد هیجانی استنتاج ها ترس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۹۲
مقدمه: در مسیر شکل گیری علوم، همواره نقش کلیدی و تضمین کننده معرفتی برای اتکای دانشمندان به تجربه یا مشاهده در نظر گرفته شده است. دانشمندان تجربی همواره ادعا داشته اند که برای نظریه های خود شواهد قابل اعتمادی دارند. از آن رو که روان شناسی شناختی مدعی است می تواند با استفاده از روش های نوینِ تصویربرداریِ مبتنی بر روش های فیزیک و ریاضی به مسئله شناخت بپردازد، این پژوهش سعی دارد تا نشان دهد ثبت تصویرهای عصبی و فعالیت های کمّی و آماری به تنهایی نمی تواند منجر به استنتاج های قابل اعتماد شود. روش کار: در این پژوهش از تحلیل مفهومی و استدلال فلسفی جهت بررسی نظریه بار بودن استنتاج های حاصل از تصویربرداری استفاده شد. یافته ها: در این مقاله نشان داده شده است که پیش فرض های نظری برای تفسیر تصاویر تصویربرداری ِتشدیدِ مغناطیسیِ کارکردی (fMRI) Functional magnetic resonance imaging) می تواند نقشی سرنوشت ساز برای پیشرفت و گسترش عمیق تر روان شناسی شناختی فراهم نماید، زیرا قابلیت اطمینان استنتاج های حاصل از تصویربرداری با چالشی جدی مواجه است. نتیجه گیری: به عنوان یکی از مصادیق، مطالعه موردی روی تفسیر تصاویر fMRI ترس صورت گرفته و نشان داده شده است که استنتاج های دانشمندان از تصویرهای مغز به شدت نظریه بار است و تفسیرهای موجود یگانه راه نگریستن به این تصویرها نیستند. بنابراین، وجود سؤال های بی پاسخ روش شناختی، جایگاه معرفتی و درجه اطمینان به تفسیر داده های حاصل از این تصویربرداری را متزلزل می سازد.
۲.

بازنمایی عصبی واژگان بویایی در پردازش استعاره های مفهومی در مغز زنان بر پایه داده های تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک حس بویایی استعاره مفهومی تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۶
مقدمه: مطالعات عصب شناسی کمک شایانی به گسترش دانش ما از نحوه پردازش واژه ها در مغز نموده اند. در جهت بدنمندسازی کلمات حسی، همواره سعی بر این بوده است که ارتباط این واژه ها با نحوه ادراک حس های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. یک سیستم حسی که پژوهش درباره بازنمایی های نورونی معانی واژه هایش مورد غفلت واقع شده است سیستم بویایی است. از این رو این مطالعه با هدف بازنمایی عصبی واژه های حس بویایی در استعاره های مفهومی انجام شد. روش کار: بانک داده ای از 48 جمله مربوط به استعاره های مفهومی حس بویایی و 48 جمله مربوط به جملات تحت اللفظی تشکیل گردید و نحوه پردازش این جملات در مغز با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، بیست و شش آزمودنی در سنین 20 تا 35 سال، همگی خانم های سالم راست دست شرکت کردند و فعالیت های مغزی آنها در حین مواجهه با تصاویر جملات ثبت گردید. یافته ها: مقایسه آماری بین عملکرد مغزی در حین مواجهه با استعاره ها و جملات تحت اللفظی حاکی از این بود که تنها در هنگام پردازش استعاره ها نواحی حس بویایی ثانویه فعالیت هایی را در بازنمایی های حسی_حرکتی و ادراکی نشان می دهند. فعالیت قشر اوربیتوفرونتال (ناحیه بویایی ثانویه) به منظور همگرایی اطلاعات مدالیته های بویایی، چشایی و بینایی در مطالعات دیگر نیز دیده شده است. نتیجه گیری: با توجه به عدم فعالیت معنا دار در مناطق مربوط به پردازش هیجانات و همچنین مناطق اولیه بویایی، ما بر این باور هستیم که شاید فقدان خوشایندی حس بویایی در جملات استعاره ای دلیل این امر می باشد. امید است که این یافته ها بتواند راه گشای درک بهتر مکانیسم مغزی مربوط به پردازش واژگان فارسی گردد.