مطالب مرتبط با کلیدواژه

قانون موضوعه


۱.

چالش های قانون گذاری مردم در حکمرانی اسلامی با بررسی شرایط صحت شرعی تقنین از دیدگاه شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم قانون موضوعه شرایط صحت شرعی قانون گذاری شهید صدر حکومت اسلامی حکمرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۹۱
جهان اسلام پس از مواجهه با جهان مدرن، با مسائل جدید و بسیار متنوعی مواجه شده است. از جمله مسائل و بحران های نوپدید که با حکمرانی مبتنی بر جمهوریت ایجاد شد، مسئله «گستره حضور مردم در عرصه قانون گذاری» است. مقاله پیش رو با کاربست روش کیفی استقرائی و عرفی با مطالعه آثار شهید صدر به بررسی چالش قانون گذاری مردم در حکمرانی اسلامی پرداخته و با پرسش از شرایط صحت شرعی قانون گذاری مردم از دیدگاه شهید صدر، به یکی از مهم ترین چالش های حکمرانی در جهان اسلام معاصر پاسخ داده است. یافته های تحقیق حاضر این است که در اندیشه شهید صدر، شرایط صحت شرعی قانون گذاری مردم، ذیل عناوینِ رعایت منطقه الفراغ شرعی، رعایت مصلحت عموم امت، تطبیق با مقتضیات زمان و مکان، مراعات شرایط مربوط به شخص قانون گذار، تحدید به رابطه انسان با طبیعت و در نهایت مطابقت با قانون اساسی، دسته بندی گردیده است. شهید صدر با این صورتبندی از نسبت شریعت و قانون موضوعه، در عرصه رابطه شریعت با الگوى مردم سالارى دینى، تحولی رقم زد که مى توان آن را گذار از نظم سیاسی سنتی به نظم سیاسی مردمى تعبیر کرد. با توجه نظام اندیشگی شهید صدر، شریعت اسلامی از ظرفیت لازم براى حمایت تئوریک از نظریه مردم سالارى دینى برخوردار است.
۲.

تأسیسِ حقوق به عنوان یک علمِ مستقل در اندیشه جان آستین با تأکید بر کتابِ قلمرو تعیین شده حقوق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۳
جان آستین (1790-1859)، حقوقدان و فیلسوفِ حقوق انگلیسی، نقشی بی بدیل در استقلال علم حقوق ایفا کرد. او با تأکید بر قانون موضوعه به عنوان ابژه علم حقوق و روش تحلیلی-مفهومی به عنوان روش مطالعه آن، در کتاب «قلمرو تعیین شده حقوق شناسی»، راه را برای تبدیل حقوق به یک علم مستقل هموار کرد. این مقاله با روش تحلیلی-مفهومی به بررسی اندیشه آستین در باب تأسیس علم حقوق می پردازد. بدین منظور، ضمن مروری بر زندگی و زمانه آستین، ضرورت تعیین قلمروی علم حقوق و تمایز آن از سایر حوزه های هنجارگذار تبیین می گردد. در ادامه، با تشریح تمایز «حقوق» و «علم حقوق»، تفاوت ابژه طبیعی و ابژه حقوقی، و قانون موضوعه به مثابه ابژه علم حقوق، به مفهوم حاکم و حاکمیت نزد آستین، و مسئله اعتبار قانون و «عادت به تبعیت» در نظریه فرمانی قانون پرداخته می شود. سپس، تفکیک حقوق از اخلاق از دیدگاه آستین بررسی شده و طرح او برای تبدیل حقوق به یک علم مستقل تشریح می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آستین با وجود تمام انتقادات وارده، با طرح این ایده، راه را برای استقلال علم حقوق و تبدیل آن به یک علم مجزا هموار کرد و میراث او همچنان در مباحث حقوقی زنده و پویا است.