ارزیابی تفکر انتقادی مدیران دانشگاهی بر اساس مدل واتسون - گلیزر و شناسایی موانع توسعه آن (مورد مطالعه: یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
45 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی تفکر انتقادی مدیران یک دانشگاه نظامی و شناسایی موانع توسعه آن روش پژوهش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، با رویکرد آمیخته و در بخش کیفی از استراتژی تحلیل محتوا و در بخش کمّی از استراتژی پیمایشی استفاده گردید. ارزیابی تفکر انتقادی با آزمون استاندارد واتسون – گلیزر در یک نمونه 61 نفری از مدیران با روش تمام شماری،اجرا شد. برای روایی محتوایی آزمون از قضاوت خبرگان و برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد. در (بخش کیفی)، علاوه بر بررسی متون (کتب و مقالات)، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران ارشد دافوس به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش که به روش نمونه گیری هدفمند ، انجام شد. برای تضمین کیفیت اعتبار پژوهش بخش کیفی، از ناظر بیرونی، مرور همتایان و ضریب هولستی استفاده و در بخش کمّی با استفاده از محاسبه میانگین و انحراف استاندارد، و در بخش کیفی، تحلیل مضمون تحت نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. یافته ها در بخش کمی، تفکر انتقادی با کسب میانگین (59) در حد "متوسط" قرار دارد . در بخش کیفی در بخش کیفی، چهار دسته موانع برای توسعه تفکر انتقادی شامل مغالطه ها، موانع فردی، موانع سازمانی و موانع برون سازمانی یا فرهنگی شناسایی شدند. یافته ها نشان داد مغالطه ها مهم ترین مانع توسعه تفکر انتقادی می باشد. نتیجه گیری: توسعه تفکر انتقادی مدیران نیازمند رفع موانع مختلف، از جمله مغالطه ها، محدودیت های فردی و سازمانی، و تأثیرات فرهنگی می باشد. برنامه ها و راهکارها می تواند بهبود چشمگیری در توانایی تفکر انتقادی و به تبع آن کیفیت تصمیم گیری و عملکرد مدیران دانشگاهی داشته باشد.