مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
مالی رفتاری
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری از عوامل عمده نواقص بازار است که بر رخداد نظام مند خطای تصمیم گیری سرمایه گذاران و مدیران متمرکز است و به مطالعه اینکه چگونه سرمایه گذاران و مدیران در قضاوت های خود دچار خطای نظام مند و ذهنی می شوند، می پردازد و بیان کننده عدم رفتار منطقی سرمایه گذاران در بازار سرمایه است که به ایجاد واگرایای قیمت سهام از ارزش ذاتی آن می گردد. هدف پژوهش حاضر تحلیل آناتومیک معاملات نویزی و خطای قیمت گذاری ناشی از ورود معامله گران ناآگاه است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 113 شرکت است. روش نمونه گیری، حذف سیستماتیک بوده است. روش مورد استفاده جهت برآورد الگو، روش رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که معاملات نویزی بر سطح خطای قیمت گذاری سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین خطای قیمت گذاری در سطوح مختلف معاملات نویزی متفاوت است؛ یعنی هر چه نویز بیشتر شود، خطای قیمت گذاری بیشتر می شود. این در حالی است که علاوه بر نوسانات معاملات نویزی، نسبت B/M نیز بر آن تأثیرگذار است. به عبارت دیگر خطای قیمت گذاری در سطوح مختلف نسبت B/M، متفاوت است. درنتیجه با توجه به نتایج پژوهش ورود معامله گران ناآگاه در بورس ایجاد نویز می کند و سبب انحراف قیمت ذاتی سهام می شود.
ارائه الگوی علّی جهت بررسی رفتار احساسی سرمایه گذاران با روش دیمتل فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه احساسات سرمایه گذاران به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در جریان سرمایه و نیز حرکت کلی بازار سهام شناخته شده است؛ در واقع سرمایه گذارانی که اطلاعات اندکی دارند به احتمال زیاد بر اساس احساسات، اقدام به سرمایه گذاری جدید یا خروج از سرمایه گذاری قبلی می نمایند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی علّی جهت بررسی رفتار احساسی سرمایه گذاران با روش دیمتل فازی به اجرا درآمد. این پژوهش از نظر ماهیت و محتوا از نوع توصیفی می باشد. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 15 نفر از اساتید و خبرگان بازار سرمایه است که نمونه آماری را تشکیل می دهند . نتایج این پژوهش نشان داد که چهار عامل اصلی مالی رفتاری، شخصیت رفتاری، رفتار توده ای و فرهنگ بر رفتار احساسی سرمایه گذاران تاثیر دارد همچنین روش دیمتل نشان داد عامل رفتار توده ای با میانگین تاثیرگذاری 740/18، عامل فرهنگ با میانگین تاثیرگذاری 497/9 و عامل مالی رفتاری با میانگین تاثیرگذاری 742/8 در شمار عوامل تاثیرگذار قرار دارند. از طرفی عامل شخصیت رفتاری با میانگین تأثیرپذیر 975/14 به عنوان عامل تأثیرپذیر می باشند.
تصمیم گیری های مدیریتی و تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران بورس مطالعه ای با شبیه سازی عامل بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به پیچیدگی های حاکم بر اقتصاد و باتوجه به نقش تأثیرگذار بازارهای مالی بر اقتصاد، و اهمیت اقتصاد برای کشور و جامعه، روش ها و ابزارهایی که بتوانند ارزیابی، پیش بینی، کنترل و هدایت بازار و اقتصاد را به نحوی اثربخش و کارا در دسترس سیاست گذارانی چون وزارت اقتصاد و امور دارایی، سازمان بورس اوراق بهادار، بانک مرکزی، شورای عالی بورس یا وزارت صمت قرار دهند، از جایگاهی ویژه برخوردار خواهند شد. این اثربخشی و کارایی زمانی حاصل می شود که توجه به لایه های پنهان روابط سیستم ها مانند رفتارهای جمعی انسانی که بر پیچیدگی بازار و اقتصاد می افزاید، نادیده گرفته نشود. در پژوهش حاضر با به خدمت گیری ظرفیت های شبیه سازی عامل بنیان در پژوهشی ترکیبی، رفتار انسانی را با روش های کمی و کیفی ترکیب نموده و از فناوری شبیه سازی به عنوان سومین روش تحقیق علمی، علاوه بر رویکردهای قیاسی و استقرایی بهره برده ایم. پژوهش از نظر هدف توصیفی، و کاربردی بوده و شبیه سازی عامل های نظیر به نظیر بازیگران بازار واقعی در نرم افزار نت لوگو و با مدل نمودن بازار، اعتبارسنجی با روش روست و راند و تحلیل حساسیت با رویکرد بورگانوف انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر وجود ارتباط مستقیم نسبت ریسک پذیری سرمایه گذاران با بازده بورس و رشد شاخص کل بورس است. باتوجه به پیش بینی انجام شده در مدل طراحی شده علاوه بر تیپ ریسکی، امکان سنجش و پایش سایر ویژگی های رفتاری سرمایه گذاران و همچنین با عنایت به تعریف دیگر عامل ها به ازای سایر بازیگران فعال بورس امکان مطالعه تأثیر رفتار ایشان بر شاخص کل و دیگر شاخص های بااهمیت نیز در دسترس قرار گرفته است، لذا در پژوهش حاضر برای نخستین بار تأثیر رفتارهای متغیرهای کلان اقتصادی بر رفتار کلیه بازیگران حاضر در بورس مدل و با ظرفیت های شبیه سازی عامل بنیان مدل سازی صورت گرفته است.
عوامل مؤثر بر تصمیم گیری مشتریان در انتخاب بانکداری منطبق با شریعت: مطالعه ای بر رفتار مالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی مطالعات مالی رفتاری که با اصول شریعت سازگار است، بر تحلیل رفتار سرمایه گذاران و مشتریان در مواجهه با تصمیم های مالی، بازار بورس و سایر محصولات و فناوری های مطابق با شریعت متمرکز است. هدف این پژوهش بررسی انطباق نظام بانکداری ایران با شریعت اسلام و همین طور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کنندگان و بررسی عوامل جمعیت شناختی در تعیین رفتار افراد به منظور ورود در نظام مالی منطبق با شریعت است. باتوجه به اهداف و پرسش های موردنظر در این تحقیق، از روش تحقیق معادلات ساختاری بر مبنای واریانس استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 389 نفر از مشتریان بانک ها در تهران است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهای عدم انطباق با شریعت، آگاهی، تصویر سازمان و جمع گرایی بر بهبود نگرش تأثیرگذار هستند و به این ترتیب به طور غیرمستقیم بر تصمیم گیری برای ورود به بانکداری اسلامی تأثیر مثبت می گذارند. همچنین، عواملی مانند نرخ سود بانکی، جنسیت، نوع خدمات و قیمت آن، و سطح تحصیلات تأثیر قابل توجهی بر سرمایه گذاری مشتریان در بانکداری دارند. از طرف دیگر، متغیرهای سن و شغل تأثیر چندانی در این زمینه ندارند و به عنوان متغیرهای غیرمؤثر و بی معنا شناخته می شوند. برای رسیدن به موفقیت بانک های منطبق با شریعت در اجرای نقش آنها، نیازمند فراهم شدن بستری است که تلاش عمومی در سطح خرد و کلان در آن انجام شود. در این بستر، بر اهمیت فرهنگ سازی در زمینه آموزش بانکداری اسلامی، تقویت نظارت شرعی، اصلاح مقررات، شفاف سازی فعالیت های بانکی و رتبه بندی بانک ها بر اساس رعایت اصول اسلامی تأکید می شود تا اطمینان حاصل گردد که نظام بانکی به طور واقعی منطبق با شریعت است.
تأثیر ابعاد و مؤلفه های نگرش مالی، مالی رفتاری و هنجار ذهنی بر قصد و نیت سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بازار سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۳۰-۵۱۰
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد و مؤلفه های نگرش مالی، مالی رفتاری و هنجار ذهنی بر قصد و نیت سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، همه افراد فعال بازار در اوراق بهادار تهران و روش نمونه گیری این پژوهش از روش غیرتصادفی در دسترس بوده است. حداقل حجم نمونه موردنیاز با توجه به رابطه آماری کوکران برابر 384 نفر تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه های ساختاریافته بوده که روایی آن ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تائید قرارگرفته است. داده های گردآوری شده در این پژوهش برای بررسی فرضیه های پژوهش از طریق نرم افزار آماری اِس.پی. اِس. اِس.(SPSS) و اسمارت پی. اِل.اِس. (PLS) و الگوسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین مالی رفتاری، نگرش مالی و هنجار ذهنی بر ارتباط معنی داری وجود دارد و بر قصد و نیت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران نیز تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
نقش زمان ورود به بازار در تقویت یا تضعیف اثر تمایلاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
33 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی وجود و شدت اثر تمایلاتی (Disposition Effect) در میان سرمایه گذاران حقیقی است. اثر تمایلاتی به تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام با بازدهی مثبت و نگهداری سهام با بازدهی منفی اطلاق می شود. این پدیده می تواند منجر به قیمت گذاری نادرست دارایی ها و کاهش کارایی بازار گردد، چرا که تصمیمات سرمایه گذاران تحت تأثیر خطاهای شناختی و احساسی قرار می گیرد. در این پژوهش، تمرکز بر بررسی این است که آیا زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر شدت اثر تمایلاتی آن ها تأثیرگذار است یا خیر. از آنجا که ورود به بازار تحت تأثیر شرایط اقتصادی و روانی قرار دارد، درک این تأثیرات می تواند به بهبود تصمیم گیری های مالی و استراتژی های سرمایه گذاری کمک کند.روش: جامعه آماری کلیه سهامداران حقیقی بازار سرمایه ایران می باشند که در بازه زمانی ابتدای تیرماه تا ابتدای دی ماه سال ۱۴۰۱ استخراج می شود. برای دستیابی به هدف تحقیق، داده های معاملاتی مربوط به سرمایه گذاران حقیقی شامل تاریخ، جهت، قیمت و حجم هر معامله به همراه اطلاعات شخصی مانند سن، جنسیت، سابقه معاملاتی و موجودی حساب جمع آوری شد که به منظور بررسی اثر تمایلاتی مورد استفاده قرار گرفتند. برای نمونه گیری نیز داده های زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر اساس بازده ماهانه بازار، نوسانات و شاخص عدم ثبات اقتصادی به نمونه های فرعی تقسیم بندی می شوند. به منظور تحلیل داده ها، روش های آماری مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل بقا و مدل کاپلان مایر به کار گرفته شد. روش تجزیه و تحلیل بقا برای ارزیابی مدت زمانی که سرمایه گذاران تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، به ویژه در شرایط مختلف بازار، به کار رفت. مدل کاپلان مایر به تحلیل توزیع طول عمر اثر تمایلاتی در میان سرمایه گذاران کمک کرد و بررسی شد که چگونه زمان ورود به بازار و شرایط بازار بر شدت این اثر تأثیر می گذارد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران، به ویژه در آغاز ورود به بازار و در مواجهه با شرایط نامطلوب، تمایل بیشتری به نگهداری سهام با بازدهی منفی و فروش سهام با بازدهی مثبت از خود نشان می دهند. شرایط نامطلوب بازار شامل دوره هایی با بازده بازار کمتر، نوسانات بالاتر و عدم قطعیت اقتصادی بیشتر است. این تمایل بیشتر در سرمایه گذاران تازه وارد مشاهده شد که نشان دهنده تأثیرات روانی و شناختی خاصی است که در اوایل فعالیت های سرمایه گذاری می تواند به تشدید اثر تمایلاتی منجر شود. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل ها نشان داد که سرمایه گذاران با سابقه معاملاتی بیشتر نسبت به سرمایه گذاران تازه وارد، کمتر تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، که بیانگر تأثیر تجربه بر کاهش این خطای رفتاری است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر اهمیت درک اثر تمایلاتی و تأثیر زمان ورود به بازار تأکید می کند. سرمایه گذاران در ابتدای ورود به بازار و در شرایط نامطلوب، بیشتر در معرض بروز اثر تمایلاتی هستند. این یافته ها به مدیران مالی و مشاوران سرمایه گذاری کمک می کند تا با طراحی استراتژی های مناسب، مانند آموزش سرمایه گذاران و تنظیم راهکارهای بهینه برای مدیریت سهام، به بهبود تصمیم گیری های سرمایه گذاری و افزایش کارایی بازار کمک کنند. همچنین، این مطالعه می تواند به سیاست گذاران بازار کمک کند تا با شناسایی و مدیریت بهتر خطاهای رفتاری، محیط سرمایه گذاری را بهبود بخشند و به کاهش تأثیرات منفی آن ها بر بازار کمک کنند.
اثر تجربه سرمایه گذاری اولیه ی سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق ادراک ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
108 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی چگونگی تأثیر تجربیات اولیه سرمایه گذاری سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق درک ریسک می پردازد. هدف این تحقیق پر کردن شکاف های موجود در تحلیل های مالی سنتی با در نظر گرفتن عوامل روان شناختی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی کنترل شده که شرایط بازار سهام را شبیه سازی می کند، این پژوهش قصد دارد بررسی کند که چگونه مواجهه اولیه با سطوح مختلف ریسک، فرآیندهای تصمیم گیری و استراتژی های سرمایه گذاری بلندمدت را شکل می دهد. هدف اصلی این است که مشخص شود آیا این ادراکات اولیه از ریسک تأثیر پایداری بر اقدامات سرمایه گذاری بعدی دارند یا اینکه بازخورد مداوم از شرایط بازار، سرمایه گذاران را قادر می سازد تا به مرور زمان به تعصبات شناختی خود آگاه تر شده و تصمیمات سرمایه گذاری خود را اصلاح نمایند. این تحقیق با تأکید بر نقش حیاتی تجربیات اولیه در شکل دهی ذهنیت و قابلیت ارزیابی ریسک سرمایه گذار، به درک ما از امور مالی رفتاری کمک می کند و در نهایت بر مسیر کلی سرمایه گذاری آن ها تأثیر می گذارد.روش: برای بررسی ارتباط بین تجربیات اولیه سرمایه گذاری و ادراک ریسک، یک آزمایش روان شناختی طراحی شد که پویایی های بازار سهام را شبیه سازی می کند. این مطالعه از آزمایش SIT که اقتباسی از آزمایش BART است و به دقت سناریوهای سرمایه گذاری واقعی را بازسازی می کند، استفاده کرده است. نمونه ای از ۱۵۳ سرمایه گذار مبتدی در شبیه سازی آزمایشگاهی شرکت کردند. شرکت کنندگان به سه گروه بر اساس میزان مواجهه اولیه با ریسک تقسیم شدند: افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه کم (LIE)، افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه زیاد (HIE)، و گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE). در طول ۳۰ دور آزمایش سرمایه گذاری SIT، داده هایی در مورد درک ریسک و رفتار شرکت کنندگان جمع آوری شد. این اطلاعات با استفاده از مدل زنجیره ای واسط تحلیل شدند که امکان بررسی جامع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تجربیات اولیه سرمایه گذاری بر تصمیمات و رفتارهای بعدی را فراهم کرد. یافته های این مطالعه به درک عمیق تر چگونگی تأثیر تجربیات اولیه در زمینه های سرمایه گذاری بر درک ریسک و استراتژی های تصمیم گیری سرمایه گذاران مبتدی کمک می کند.یافته ها: تحلیل سرمایه گذاران مبتدی نشان داد که تجربیات اولیه سرمایه گذاری تأثیر قابل توجهی بر رفتار بعدی آن ها دارد. شرکت کنندگانی که در گروه تجربه اولیه بالا (HIE) قرار داشتند، پس از متحمل شدن زیان های قابل توجه اولیه، افزایش گرایش به اجتناب از ریسک را نشان دادند. در مقابل، افرادی که در گروه تجربه اولیه کم (LIE) بودند، سطح بالاتری از اعتماد به نفس و گرایش به پذیرش ریسک از خود نشان دادند. در همین حال، گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE) سطوح متوسط ریسک را حفظ کردند که نشان دهنده این است که تجربیات اولیه متعادل ممکن است رفتار سرمایه گذاری پایدار بلندمدت را تقویت کند. شایان ذکر است که این مطالعه شواهدی در حمایت از فرضیه تأثیر مستقیم درک اولیه از ریسک بر ارزیابی های آینده پیدا نکرد. این یافته نشان می دهد که سرمایه گذاران با دریا بازخورد مداوم از بازار، به مرور زمان درک بهتری از شرایط پیدا می کنند و دیدگاه خود را اصلاح می کنند. با ادامه فعالیت سرمایه گذاری، سوگیری های اولیه آن ها به تدریج کاهش یافت و توانایی آن ها برای یادگیری از تجربیات و تطبیق با شرایط متغیر بازار را به نمایش گذاشت.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر نقش حیاتی تجربیات اولیه سرمایه گذاری در تأثیرگذاری بر رفتارهای آینده سرمایه گذاران مبتدی تأکید دارد. اگرچه به نظر می رسد که ادراک اولیه از ریسک تأثیر پایدار ندارد، وجود سازوکارهای بازخورد مداوم برای اصلاح استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. این تحقیق نشان می دهد که آموزش مالی، همراه با مواجهه با شرایط متنوع بازار، می تواند به طور قابل توجهی پیامدهای منفی ناشی از زیان های اولیه یا احساس اعتماد به نفس بیش از حد را کاهش دهد. برای ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری، مؤسسات مالی باید شبیه سازی هایی از بازار را پیاده سازی کنند که به سرمایه گذاران مبتدی امکان تمرین و ارتقای مهارت های تصمیم گیری را می دهد. این گونه ابتکارات نه تنها درک آن ها از پویایی های بازار را بهبود می بخشد، بلکه شیوه های مدیریت ریسک سالم تری را نیز ترویج می کند. در نهایت، این مطالعه به حوزه گسترده تر مالی رفتاری کمک می کند و ماهیت پویا درک ریسک و تأثیر عمیق آن بر رفتار سرمایه گذاری را نشان می دهد. با در نظر گرفتن این عوامل، سرمایه گذاران و مؤسسات مالی می توانند برای شکل دهی به رویکردهای سرمایه گذاری آگاهانه تر و مقاوم تر با یکدیگر همکاری کنند.
زمان سنجی ورود به بازار سهام و اثر تمایلی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
940 - 962
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی وجود و شدت اثر تمایلاتی در میان سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام می پردازد. اثر تمایلاتی به تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام در سود (سهام برنده) و نگهداری سهام در زیان (سهام بازنده) اشاره دارد. این سوگیری رفتاری می تواند به تصمیم گیری های نادرست در بازار منجر شود و سودآوری سرمایه گذاران را کاهش دهد. هدف اصلی این مطالعه، تحلیل عوامل تأثیرگذار بر این رفتار و بررسی ارتباط میان شرایط بازار و زمان بندی ورود سرمایه گذاران به بازار با شدت این اثر است. به طور خاص، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا شرایطی مانند بازده بازار، نوسان ها و عدم قطعیت اقتصادی می تواند تمایل به اثر تمایلاتی را در میان سرمایه گذاران افزایش دهد یا خیر. این مطالعه بر این فرضیه استوار است که سرمایه گذارانی که در شرایط عدم اطمینان و نوسان های بالای بازار وارد می شوند، به نشان دادن اثر تمایلاتی تمایل بیشتری خواهند داشت.روش: در این پژوهش از داده های معاملاتی دقیق مرتبط با سرمایه گذاران حقیقی استفاده شده است. این داده ها شامل سوابق معاملاتی نظیر تاریخ، جهت، قیمت و حجم هر معامله و همچنین اطلاعات شخصی سرمایه گذاران شامل سن، جنسیت، تجربه معاملاتی و موجودی حساب است. برای تحلیل اثر تمایلاتی و بررسی شدت آن در میان سرمایه گذاران حقیقی، از روش تجزیه وتحلیل بقا و مدل رگرسیون استفاده شده است. روش تجزیه وتحلیل بقا، به محققان اجازه می دهد تا زمان های ورود سرمایه گذاران به بازار و تأثیر آن بر رفتارهایشان را در طول زمان بررسی کنند. همچنین، مدل رگرسیون برای بررسی ارتباط میان متغیرهای مرتبط با بازار و متغیرهای شخصی سرمایه گذاران با شدت اثر تمایلاتی به کار گرفته شده است. این مدل ها به پژوهشگران کمک می کنند تا رابطه بین نوسان های بازار، بازده بازار و سایر عوامل اقتصادی با تصمیم گیری های احساسی سرمایه گذاران را بررسی کنند.یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان می دهد که سرمایه گذاران حقیقی که در ابتدای ورود به بازار با شرایطی مانند بازده پایین بازار، نوسان های بالا و عدم قطعیت اقتصادی مواجه می شوند، به نشان دادن اثر تمایلاتی تمایل بیشتری دارند. به عبارت دیگر، این سرمایه گذاران در دوره هایی که بازار تحت تأثیر نوسان های شدید وعدم قطعیت های اقتصادی قرار دارد، بیشتر به نگهداری سهام بازنده و فروش سهام برنده تمایل دارند. این موضوع نشان می دهد که شرایط بازار به شدت بر تصمیم گیری های احساسی و غیرمنطقی سرمایه گذاران تأثیرگذار است. سرمایه گذاران در دوره های عدم قطعیت اقتصادی، بیشتر به تصمیم گیری های رفتاری مبتنی بر ترس و اضطراب روی می آورند که به کاهش بازده کلی آن ها منجر می شود. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد که تجربه معاملاتی و سایر ویژگی های شخصی سرمایه گذاران، نظیر سن و جنسیت نیز می تواند بر شدت اثر تمایلاتی تأثیرگذار باشد.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که اثر تمایلاتی، نه تنها در میان سرمایه گذاران حقیقی وجود دارد، بلکه شدت این تأثیرها ممکن است با توجه به شرایط بازار و ویژگی های فردی سرمایه گذاران متفاوت باشد. به طور خاص، سرمایه گذاران در دوره هایی که با بازده پایین بازار، نوسان های بالا یا عدم قطعیت اقتصادی مواجهند، تمایل بیشتری به نشان دادن این اثر دارند. این نتایج می تواند به سرمایه گذاران و سیاست گذاران بازارهای مالی کمک کند تا درک بهتری از تأثیر عوامل رفتاری بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری داشته باشند و در نتیجه، استراتژی های بهتری برای مدیریت رفتارهای احساسی سرمایه گذاران اتخاذ کنند. علاوه براین، پژوهش حاضر بر اهمیت آموزش و آگاهی بخشی به سرمایه گذاران در زمینه تأثیرهای ناشی از سوگیری های رفتاری در تصمیم گیری های مالی تأکید می کند تا از تصمیمات غیرمنطقی و زیان بار در بازار جلوگیری شود.
بررسی تطبیقی جریان پژوهش های مالی رفتاری و اقتصاد رفتاری در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تطبیقی جریان پژوهش های مالی رفتاری و اقتصاد رفتاری در ایران و جهان است. جامعه آماری این پژوهش مقالات چاپ شده در مجله های حسابداری، مالی و اقتصاد در زمینه مالی رفتاری طی فروردین 1382 تا خرداد 1397 است. دلیل انتخاب سال 1382 چاپ اولین مقاله منتشرشده با واژگان کلیدی مالی رفتاری در این سال است. اجرای پژوهش مبتنی بر روش تحلیل محتواست. شیوه جمع آوری اطلاعات با تکیه بر روش فراتحلیل رجوع به سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و استخراج لیست مجلات مورد تائید وزارت علوم در زمینه ی حسابداری، مالی و اقتصاد با واژگان کلیدی مالی رفتاری، اقتصاد رفتاری، تورش رفتاری و سوگیری رفتاری است. در نهایت پژوهش های منتشرشده داخلی در حوزه مالی رفتاری و اقتصاد-رفتاری با انواع تورش های رفتاری با پژوهش های منتشرشده درزمینه مالی رفتاری و اقتصاد مالی در کشورهای آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه (نیوزلند)، استرالیا (کانادا)، چین، اسپانیا و اسرائیل طی سال های 2015-1967 مقایسه شد. بر اساس یافته ها بین پژوهش های منتشرشده در حوزه اقتصاد رفتاری و حوزه ی مالی رفتاری 53% و بر مبنای قلمرو زمانی 63% همبستگی وجود دارد و سهم پژوهش های مالی رفتاری در ایران42/2% است که نشریه دانش سرمایه گذاری جزء نشریه های پیش رو می باشد. اولین پژوهش با واژگان کلیدی مالی رفتاری در ایران در سال 1383 در نشریه تحقیقات مالی به چاپ رسیده است. سهم پژوهش اقتصاد رفتاری 32/1% است که نشریه مدیریت دارایی و تأمین مالی پیش رو است و اولین پژوهش با واژگان کلیدی اقتصاد رفتاری نیز در سال 1382 در نشریه تحقیقات اقتصادی به چاپ رسیده است. نتایج بیانگر این نکته است که این حوزه از پژوهش با توجه به اهمیت آن در درک بهتر رفتار بازار مالی و تصمیم گیری صحیح بخش اندکی را به خود اختصاص داده است.
بررسی اثر رفتار سرمایه گذاران بر بازده رمزارزها: رویکرد نظریه برجستگی
منبع:
مطالعات راهبردی مالی و بانکی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
69 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثر نظریه برجستگی در پیش بینی بازده های مقطعی رمزارزها و ارزیابی آن به عنوان یک عامل ریسک در قیمت گذاری دارایی هاست. این مطالعه به دنبال تحلیل نقش سوگیری رفتاری سرمایه گذاران در شکل گیری نوسانات بازدهی در بازار رمزارزهاست. روش شناسی پژوهش: با استفاده از داده های بیش از ۴۰۰۰ رمزارز با ارزش بازار بالای یک میلیون دلار در بازه ژانویه ۲۰۱۴ تا ژوئن ۲۰۲۵، شاخص برجستگی براساس تفاوت میان بازده های برجسته و میانگین بازده وزنی طراحی شد. تحلیل تجربی از طریق مرتب سازی پرتفوی، رگرسیون های فاما-مکبث و مدل سه عاملی LTW انجام گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد رمزارزهایی با بازده های مثبت برجسته، در دوره های بعدی عملکرد ضعیف تری دارند و بالعکس. اثر شاخص ST از نظر آماری و اقتصادی معنادار بوده و حتی پس از کنترل سایر عوامل رفتاری و بنیادی نیز باقی مانده است. این شاخص توانسته ناهنجاری هایی مانند چولگی، نظریه چشم انداز و بتای نزولی را نیز تبیین کند. اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش برای نخستین بار شاخص ST را به عنوان یک عامل رفتاری نوین و مؤثر در بازار رمزارزها معرفی می کند. یافته ها حاکی از قدرت بالای این شاخص در پیش بینی بازده ها و تبیین الگوهای قیمت گذاری نسبت به مدل های سنتی و سایر عوامل رفتاری هستند.
طراحی الگوی عوامل مؤثر شخصیتی و رفتاری سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران: روش فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، شاخص ها و مؤلفه های شخصیتی و رفتاری سرمایه گذاران با استفاده از روش فراترکیب به صورت سیستماتیک شناسایی، کدگذاری و دسته بندی شده و سپس الگویی برای عوامل مؤثر شخصیتی و رفتاری سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران ارائه گردیده است. با توجه به کیفی بودن مطالعه، اعتبار چارچوب مفهومی به روش دلفی، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و استفاده از نظر خبرگان، که شامل 15 نفر اعضای هیأت علمی و کارشناسان خبره بازار سرمایه هستند، تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه منابع و مقالات موجود در بین سال های 2014 تا 2024 میلادی و 1393 تا 1403 شمسی می باشد. در این تحقیق از 379 مقاله ارزیابی شده، تعداد 328 مقاله طی چند مرحله حذف شدند و در نهایت تعداد 51 مقاله باقی ماند. مؤلفه های استخراج شده از مقالات مورد مطالعه کد گذاری و در نهایت در 9 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی دسته بندی گردیدند. نتایج نشان داد که باورهای فردی، نگرش های رفتاری و ادراکات درونی منجر به حالات رفتاری، واکنش های رفتاری، رفتارهای عملکردی فرد، تعاملات فردی، رفتارهای هیجانی و تورش های رفتاری می گردد. این عوامل مؤثر بر فضاهای اطلاعاتی، انتشار اطلاعات، ادراک اطلاعات مالی، هستند که از سمتی عوامل شخصیتی فردی، عوامل وراثتی، خلاقیت، آگاهی و دانش، توانمندی ها و عوامل اکتسابی زمینه ساز می باشند و از سوی دیگر عوامل محیطی، استراتژی های بازار، عوامل اجتماعی و اقتصادی عوامل مداخله گر می باشد که پیامد این عوامل شامل فرهنگ سرمایه گذاری، نگرش های مالی، ریسک های مالی و سطح اطمینان می باشد. TRANSLATE with x English ArabicHebrewPolish BulgarianHindiPortuguese CatalanHmong DawRomanian Chinese SimplifiedHungarianRussian Chinese TraditionalIndonesianSlovak CzechItalianSlovenian DanishJapaneseSpanish DutchKlingonSwedish EnglishKoreanThai EstonianLatvianTurkish FinnishLithuanianUkrainian FrenchMalayUrdu GermanMalteseVietnamese GreekNorwegianWelsh Haitian CreolePersian TRANSLATE with COPY THE URL BELOW Back EMBED THE SNIPPET BELOW IN YOUR SITE Enable collaborative features and customize widget: Bing Webmaster Portal Back
بررسی نقش شخصیت سرمایه گذاران، سواد مالی و ویژگی های جمعیت شناختی بر ریسک پذیری در بازار سرمایه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر شخصیت بر رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گیری از مدل پنج عاملی شخصیت موردبررسی قرارگرفته است. همچنین، سواد مالی و عوامل جمعیت شناختی نظیر سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و تجربه در بورس به عنوان متغیرهای تأثیرگذار لحاظ شده اند. این تحقیق به عنوان یک مطالعه توصیفی و پیمایشی و از نوع کاربردی تلقی می شود و جامعه آماری آن شامل 280 نفر از سرمایه گذاران فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران است که به صورت آنلاین پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل کرده اند.ابزار تحلیلی مورداستفاده شامل معادلات ساختاری SEM و نرم افزار Smart PLS4 می باشد که پس از تأیید روایی و پایایی ، فرضیات تحقیق آزمون گردیده اند.نتایج این تحقیق حاکی از آن است که سواد مالی تأثیر مثبت و معناداری بر ریسک پذیری سرمایه گذاران دارد و نشان می دهد که دانش مالی می تواند به اتخاذ تصمیمات بهتر در حوزه سرمایه گذاری منجر شود. از سوی دیگر، در قالب مدل پنج عاملی شخصیت، دو بعد گشودگی به تجربیات و برون گرایی تأثیر معناداری بر ریسک پذیری داشته اند، درحالی که سایر ابعاد این مدل شامل انطباق پذیری، مسئولیت پذیری و روان رنجوری از خود تأثیر معناداری نشان نداده اند. علاوه بر این، عوامل جمعیت شناختی نظیر جنسیت، تحصیلات و تجربه در بورس نیز تأثیرات معناداری بر ریسک پذیری سرمایه گذاران داشته اند، درحالی که سایر عوامل مانند سن، درآمد و شغل تأثیر قابل توجهی ندارند. به طورکلی، یافته ها نشان می دهند که ویژگی های شخصیتی، سواد مالی و عوامل جمعیت شناختی به طور معناداری حدود 8/69 درصد از رفتار ریسک پذیری را پیش بینی می کنند که توجه به این عوامل می تواند به بهبود و افزایش بازده سرمایه گذاری ها کمک نماید.
اثرات تعدیل کننده توانایی های شناختی مالی و ملاحظات بر پیوند نگرش و نیت مشارکت در بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۰
199 - 220
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثرات تعدیل کننده توانایی های شناختی مالی و ملاحظات بر پیوند نگرش و نیت مشارکت در بازار سهام به انجام رسید. نمونه اماری شامل 384 نفر از معامله گران بازار سرمایه در استان گیلان دارای کد بورسی بودند، که همین تعداد پرسشنامه توزیع و جمع آوری گردید. اطلاعات گردآوری شده توسط پرسشنامه ها به وسیله نرم افزار SPSS24 و PLS3 با استفاده از مدل یابی مع ادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگرش سرمایه گذاران، سواد مالی، برنامه ریزی مالی، رضایت مالی، ریسک مالی درک شده و سود مالی درک شده، تاثیر معناداری بر نیات رفتاری نسبت به مشارکت در بازار سهام دارد. همچنین بررسی شد که سواد مالی، برنامه ریزی مالی، رضایت مالی، ریسک مالی درک شده، و سود مالی درک شده تاثیر نگرش سرمایه گذاران بر نیات رفتاری نسبت به مشارکت در بازار سهام را تعدیل می کند. در ادامه به بررسی بیشتر این پژوهش میپردازیم.
تاثیر اعتماد بیش از حد مدیر و تامین مالی داخلی بر مقیاس کارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
119 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: در حوزه مالی رفتاری، تورش های رفتاری و ویژگی های شخصیتی مدیران که از جمله عوامل موثر بر فرایند تصمیم گیری آن ها است مورد مطالعه قرار می گیرد. اعتماد بیش از حد مدیر یکی از این سوگیری های رفتاری و عوامل مهم مدیریتی است که باعث می شود مدیران توانایی های خود را بیش از حد ارزیابی کنند و ریسک های موجود را دست کم بگیرند. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر اعتماد بیش از حد مدیر و تأمین مالی داخلی بر مقیاس کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش بررسی می شود که آیا اعتماد بیش از حد مدیر بر کارایی سرمایه گذاری و تأمین مالی از طریق منابع داخلی تأثیر می گذارد و اینکه تأمین مالی داخلی به عنوان یک میانجی رفتار می کند یا خیر؟ روش: این پژوهش از دید هدف در دسته کاربردی قرار می گیرد و از دید روش از نوع پس رویدادی می باشد، که بر پایه تجزیه و تحلیل رگرسیونی و پانل دیتا است. اطلاعات جمع آوری شده در این قسمت براساس اطلاعات موجود در بازار سرمایه، صورت های مالی شرکت ها، یادداشت های همراه آن و .... می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و بازه ی زمانی این پژوهش دوره هشت ساله از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۱ را در بر می گیرد. نمونه آماری برای این پژوهش بر اساس روش نمونه گیری و حذف سیستماتیک است و شامل ۱۳۰ شرکت می باشد. برای آزمون فرضیه های این پژوهش نیز از مدل رگرسیون خطی چند متغیر استفاده شده است. همچنین برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از نرم افزار رهاورد نوین و سایت کدال و برای تجزیه و تحلیل و بررسی داده ها از نرم افزار ایویوز 12 و اکسل استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد که تأمین مالی داخلی بر رابطه میان اعتماد بیش از حد و مقیاس کارایی سرمایه گذاری تأثیر میانجی دارد و میان اعتماد بیش از حد مدیر و تأمین مالی داخلی رابطه منفی و معنا داری وجود دارد و تامین مالی داخلی رابطه معکوس و معناداری با مقیاس کارایی سرمایه گذاری دارد که می توان نتیجه گرفت که تأمین مالی داخلی تاثیر معناداری بر کارایی سرمایه گذاری ندارد زیرا میان تأمین مالی داخلی با سرمایه گذاری بیش از حد و همچنین سرمایه گذاری ناکافی رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش افزایش اعتماد به نفس مدیران منجر به کاهش تأمین مالی داخلی می شود که این برخلاف نتایج پژوهش های قبلی است و ممکن است مدیران را به سمت تامین مالی خارجی سوق دهد. همچنین وجود فرصت هایی برای تأمین مالی خارجی باعث می شود که تمایل بیش از حد مدیران به تأمین مالی داخلی کاهش یابد و سرمایه گذاری های نامناسب نیز کم شود. طبق نتایج تجربی این پژوهش تأمین مالی داخلی تأثیری بر کارایی سرمایه گذاری ندارد و تأمین مالی داخلی به عنوان یک متغیر میانجی بر رابطه بین کارایی سرمایه گذاری و اعتماد بیش از حد مدیر تأثیرگذار است. لازم به ذکر است که مدیران بیش اعتماد، فرصت های سرمایه گذاری را بیش از اندازه در نظر می گیرند و سود حاصل از این پروژه ها را بیش از حد برآورد می کنند و خطرات آتی را دست کم می گیرند بنابراین ممکن است مدیران با اعتماد بیش از حد، دچار انحراف هایی در پروژه های سرمایه گذاری شوند.
بررسی رفتار گله ای در گروه های صنایع در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رفتار گله ای در بورس اوراق بهادار تهران به تفکیک ۹ گروه از صنایع است. در این راستا با استفاده از روش چانگ و همکاران (2000) رفتار گله ای در شرکت های موجود در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1402 در دوره های صعود و نزول بازار و در بازه های زمانی روزانه و هفتگی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که تقریباً در تمامی گروه ها، رفتار گله ای معناداری وجود دارد که بیانگر وجود رفتار گله ای درکلیت بازار است. مطابق نتایج در بیشتر صنایع در دوره های صعودی بازه های زمانی روزانه و هفتگی رفتار گله ای شناسایی شده است که می تواند یکی از عوامل اصلی صعودهای شدید بازار همچون صعود سال های 1398 تا اواسط 1399 باشد که موجب ایجاد حباب هایی بزرگ در قیمت سهام شرکت ها شد. در گروه شرکت های تولید خودرو و ساخت قطعات بیشترین رفتار گله ای و در گروه شرکت های پالایش نفت و مشتقات کمترین رفتار گله ای مشاهده شده است. نتایج نشان می دهد که در بازه زمانی روزانه در مقایسه با بازه هفتگی رفتار گله ای بیشتری وجود دارد که با ذات هیجانی این رفتار مطابقت دارد. در این مطالعه با تفکیک کل دوره به دوره های نزولی و صعودی بازار، وجود تقارن در بروز رفتار گله ای نیز بررسی شده است که نتایج حاکی از عدم تقارن در بسیاری از گروه ها است که می تواند به دلیل یک طرفه بودن بازار یا عوامل شناختی همچون گریز از ضرر، مطابق نظریه چشم انداز کانمن و تورسکی باشد.
تحلیل مقایسه ای سوگیری های رفتاری مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاران: شواهدی از فراتحلیل پژوهش های تجربی مالی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری از زمانی که پدید آمد توانست پاسخ گوی بسیاری از تناقضات اقتصاد کلاسیک در بررسی واقعیت های اقتصادی در جامعه باشد. مهم ترین نتایج به دست آمده از مالی رفتاری نشان از وجود سوگیری های رفتاری در برخورد با اتفاقات اقتصادی مختلف است. شناخت و بررسی تأثیر گذاری این تورش ها و مقایسه آنها با یکدیگر برای سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان برای جلوگیری از پیامدهای ناشی از این سوگیری ها بسیار مهم و اثرگذار است که مبنای این پژوهش، همین مقایسه بین این سوگیری هاست. در این پژوهش که بر مبنای فراتحلیل پژوهش های تجربی انجام گرفته در حوزه تورش های رفتاری است، 12 تورش اصلی شناسایی شده در کارهای دیگران باتوجه به منابع و کثرت پژوهش های صورت گرفته برای این تورش ها، انتخاب شد. این سوگیری ها براساس 61 مقاله مطالعه شده انتخاب شد، که 24 مقاله داخلی و 37 مقاله از منابع بین المللی بوده اند. داده های استخراج شده از مقاله ها، به نرم افزار فراتحلیل 2[1] وارد شد که طبق نتیجه خروجی از نرم افزار، ناهمگنی در بین نتایج همه پژوهش ها مشاهده شد و به همین دلیل از روش اثرات تصادفی برای تحلیل نتایج فراتحلیل استفاده شد. درنهایت تأثیر این تورش ها بر تصمیم گیری براساس آماره Z و سطح معناداری محاسبه شده توسط نرم افزار تأیید شد و بیشترین اندازه اثر برای سوگیری حسابداری ذهنی به دست آمد.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۰ (جلد ۱)
110 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ده ساله بین سال های 1393 الی 1402 برای 100 شرکت استخراج و با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بعد هدف، از نوع توصیفی و تحلیلی؛ از بعد فرآیند نوع پژوهش، کمی؛ از بعد منطق، یک پژوهش استقرایی و از بعد نتیجه پژوهش، یک پژوهش کاربردی است. خصوصیات شخصیتی افراد (مانند مغز و هورمون ها) حاکی از آن است که رفتار افراد به منشأها و خصوصیات شخصیتی آنان بستگی دارد. ویژگی های شخصیتی افراد، زمینه ساز رفتارهای آنان است. رهبری سازمانی یکی از موضوع هایی است که به نحوی گسترده در روانشناسی سازمانی مورد بحث قرار گرفته است. لذا پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتار نامتقارن هزینه ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش کوچینگ در ارتقا مهارت های تصمیم گیری و کنترل هیجان معامله گران بازارهای مالی
حوزههای تخصصی:
معامله گری در بازارهای مالی پرنوسان با نرخ شکست بالایی همراه است که تحقیقات، ریشه های آن را بیش از دانش فنی، در عوامل روانشناختی جستجو می کنند. این مقاله مروری با تحلیل نظام مند ادبیات حوزه های مالی رفتاری و مالی-عصبی، نشان می دهد که فشار روانی ناشی از نوسانات بازار، با فعال سازی واکنش های فیزیولوژیک استرس، منجر به اختلال در فرآیندهای شناختی و بروز سوگیری های سیستماتیک می شود. این پدیده، شکافی موسوم به «شکاف دانش-عمل» ایجاد می کند که در آن، معامله گران علی رغم تسلط بر استراتژی ها در اجرای آن ها به دلیل اینکه تحت فشار هیجانی قراردارند، ناتوان هستند. در این راستا، کوچینگ به عنوان یک فرآیند ساختاریافته و مشارکتی، به عنوان یک راهکار بالقوه برای پر کردن این شکاف مطرح می شود. کوچینگ از طریق مکانیسم هایی چون افزایش خودآگاهی هیجانی، توسعه مهارت های عملی خودتنظیمی، و ایجاد پاسخگویی، به معامله گران کمک می کند تا واکنش های خود را مدیریت کرده و به اصول تحلیلی خود پایبند بمانند. این پژوهش بیان می کند که کوچینگ می تواند ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری عملکرد معامله گران باشد، هرچند ارزیابی تجربی اثربخشی آن نیازمند تحقیقات میدانی بیشتری است.