قاسم سلیمی

قاسم سلیمی

مدرک تحصیلی: استادیار، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۸۳ مورد از کل ۸۳ مورد.
۸۱.

شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارشادگری پژوهشی ارشادکنننده پژوهشی شایستگی ها استاد راهنما دانشجوی دکتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری برای موفقیت علمی و حرفه ای این پژوهشگران تازه کار ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. داده ها با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 عضو هیأت علمی و 20 دانشجوی دکتری که به صورت هدفمند انتخاب شدند، گردآوری و اشباع نظری حاصل شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از تحلیل داده های کیفی پژوهش در نهایت 44 کد اولیه بدست آمد و کدهای بدست آمده در 7 مقوله طبقه بندی گردید که عبارتند از: شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، ارشادگری پژوهشیِ دانشجوی دکتری توسط استاد راهنما مستلزم برخورداری وی از 7 دسته شایستگی شامل شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در ارزیابی شایستگی های استاد راهنما برای ایفای نقش به عنوان ارشادکننده پژوهشی و طراحی برنامه ها و دوره های آموزشی با هدف تقویت شایستگی های موردنیاز اساتید راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری مورد استفاده قرار گیرد.
۸۲.

ابعاد ارزیابی کیفیّت فرایند پژوهش در دانشگاه: چارچوب تلفیقی مطالعات موجود با دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز

کلیدواژه‌ها: ارزیابی کیفیت فرایند پژوهش کیفیت فرایند پژوهشی پژوهش در نظام دانشگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد ارزیابی کیفیت فرایند پژوهش در دانشگاه از دو منظر پیشینه های پژوهشی و دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز انجام گردید. روش پژوهش: به منظور تحقق هدف پژوهش با رویکرد پژوهش های کیفی، در مرحله اول به بررسی پیشینه نظری و پژوهشی مبحث ارزیابی کیفیت فرایند پژوهش در نظام دانشگاهی و در مرحله دوم مصاحبه های عمیق با اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش در مرحله دوم اساتید دانشگاه شیراز مشتمل بر 610 نفر (در سال 1400) بوده که براساس روش نمونه گیری ملاکی و اشباع نظری، تعداد 24 نفر از اساتید گروه های آموزشی فنی- مهندسی، کشاورزی، انسانی و علوم پایه که حداقل درجه دانشیاری در حوزه تخصصی خویش را داشته و در 5 سال اخیر به عنوان پژوهشگر برگزیده استانی و یا کشوری تعیین شده اند، بر حسب مورد مطالعه، انتخاب و با آنان مصاحبه عمیق به عمل آمد. یافته ها: مجموع یافته های حاصل از این پژوهش، کیفیت فرایند پژوهش در دانشگاه را در دو مولّفه «کیفیت ارکان پژوهش» و «کیفیت نگارش پژوهش» و به ترتیب در 5 شاخص «هدف گذاری پژوهش»، «روش پژوهش»، «منابع پژوهش»، «رعایت ساختار نگارشی» و «رعایت الزامات فرایندی» مجموعاً در 18 نشانگر شناسایی نمود. نتیجه گیری: رعایت مولفه ها و شاخص های کیفیت فرایند پژوهش در نگارش مقالات علمی، نه تنها به ارائه تصویری حرفه ای و منسجم از پژوهشگر و پژوهش او می انجامد؛ بلکه به داوران در ارزیابی دقیق تر، منصفانه تر و عینی تر مقاله کمک می کند و در نهایت منجر به ارتقای کیفیت فرایند ارزیابی پژوهش در نظام دانشگاهی خواهد شد واژه های کلیدی: ارزیابی کیفیت، فرایند پژوهش، کیفیت فرایند پژوهشی، پژوهش در نظام دانشگاهی.
۸۳.

واکاوی نقش فناوری هوش مصنوعی در ارتقای فرایندهای آموزش، بازآموزی و بهسازی حرفه ای کارکنان: مرور گسترۀ دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی آموزش و بهسازی بازآموزی توسعه منابع انسانی مرور گستره دانشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه و هدف: امروزه، سازمان ها برای بقا در دنیای رقابتی، به استفاده از فناوری های نوین در فرایندهای تولیدی و توسعه منابع انسانی وابسته اند. در این راستا، فناوری هوش مصنوعی، به مثابه یک پدیده نوظهور، فرصت های متعددی را برای سازمان ها به ارمغان آورده و به عنوان ابزاری تحول آفرین در آموزش و توسعه حرفه ای کارکنان قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش، ارائه رویکردی جامع و نظام مند برای تحلیل ادبیات موجود و استخراج بینش های نوین در زمینه نقش فناوری هوش مصنوعی در بهبود فرایندهای آموزش، بازآموزی و بهسازی کارکنان در سازمان ها بود. روش: این مطالعه کیفی، از روش مرور گستره دانشی بر مبنای چارچوب پنج مرحله ای آرکسی و اومالی (۲۰۰۵) استفاده کرد. ادبیات با استفاده از شیوه گزارش دهی ترجیحی برای مرور نظام مند و فراتحلیل ها (پریزما) غربالگری شد و ۲۱ مطالعه در بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵، برای مرور انتخاب شد. یافته ها: فرصت ها، چالش ها، ابزارها و ابتکارهای مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی در فرایندهای آموزش، بازآموزی و بهسازی حرفه ای کارکنان در سازمان ها، شناسایی و استخراج و دسته بندی شدند. نتیجه گیری: پژوهش صورت گرفته، نمایانگر نقش فناوری هوش مصنوعی به عنوان عامل کلیدی تحول، در فرایندهای آموزش و بهسازی حرفه ای کارکنان بود. همچنین، مشخص شد که پدیده هوش مصنوعی فراتر از جنبه فنی و کاربردی، به بازآموزی و ارتقای مهارت های پیشین و توسعه نیروی کار در جهت سازگاری با شرایط نوظهور در سازمان ها کمک می کند. سهم نظری این مطالعه، ارائه چارچوبی چندبُعدی و تلفیقی، برای تعمیق و گسترش دانش موجود و نظریه های مرتبط با مدیریت توسعه منابع انسانی و یادگیری سازمانی در عصر دیجیتال، با تأکید بر بازآموزی و به روزرسانی مهارت های پیشین در راستای سازگاری با محیط کار آینده است که از این جهت می توان گفت، مطالعه کنونی اصالت دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان