تحلیل رابطه درک ابعاد ماهیت علم با گرایش به تفکر انتقادی در بین دانش آموزان شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
                منبع:
                دانش شناسی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۸                                    
                        17 - 29                    
                            
        
                        
                                            
                هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه درک ماهیت علم و ابعاد آن با گرایش به تفکر انتقادی در بین دانش آموزان تبریز است. روش پژوهش : مطالعه حاضر به صورت تحلیلی- همبستگی است. نمونه آماری 262 نفر از دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی شهر تبریز بوده که در آن،  دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (2003) و پرسشنامه ماهیت علم، روبا و آندرسون( 1978) بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین دانش آموزان گروه ریاضی و تجربی از لحاظ تفکر انتقادی و ماهیت علم تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، از بین مؤلفه های ابعاد ماهیت علم و رابطه آن با تفکر انتقادی 3 مؤلفه (تعهد، خلاقیت و یکپارچگی) رابطه معنی داری با تفکر انتقادی دارد؛ ولی 3 مؤلفه دیگر (توصیه، سادگی و سنجش) رابطه معنی داری ندارند. نتیجه گیری: نتیجه تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان داد از بین 6 مؤلفه ابعاد ماهیت علمی تنها مؤلفه خلاقیت حدود 5 درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین می کند. با عنایت به یافته های حاصل از بین این پژوهش، برنامه ریزان و مسئولین در برنامه های آموزشی خود باید توجه بیشتری به مهارت تفکر انتقادی و درک ماهیت علم لحاظ نمایند.              
            