سیده هما عقیلی

سیده هما عقیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

کارکرد هنرهای تجسمی در بستر عکاسی جهت تقویت تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه با تأکید بر رویکرد آموزشیSTEAM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنرهای تجسمی عکاسی تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه رویکرد آموزشی STEAM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۹
پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی کارکرد هنرهای تجسمی، در بستر عکاسی، در تقویت مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان مقطع متوسطه با تأکید بر علوم و فناوری در چارچوب STEAM می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل آثار عکاسی دانش آموزان به عنوان بازتاب دهنده فرآیندهای تفکر انتقادی و بررسی چگونگی استفاده از ابزارهای فناورانه و اصول علمی در ایجاد این آثار بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه استان مازندران بوده و نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند از میان دانش آموزانی که در فعالیت های هنری و عکاسی مشارکت داشته اند، انتخاب شده است. عناصر و کیفیات بصری مانند رنگ، نور، ترکیب بندی و زاویه دید، همراه با تأثیر فناوری (نرم افزارهای ویرایش عکس) و علوم (اصول نور و رنگ) در آثار هنری دانش آموزان تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مضامینی مانند تضادهای ارزشی، آشفتگی محیطی، امید و مقاومت در برابر موانع، بیشترین تأثیر را در بازتاب تفکر انتقادی دارند. نتایج پژوهش نشان داد که بهره گیری از رویکرد آموزشی STEAM، در هنرهای تجسمی، بستر مناسبی برای طراحی فعالیت های آموزشی هدفمند و تقویت تفکر انتقادی ایجاد می کند. برای نمونه، ابزارهای هوش مصنوعی به دانش آموزان کمک می کنند تا تصاویر خود را به طرز عمیقی به سمت ایجاد معنا و مفهوم بهبود بخشند و مفاهیم انتقادی را با دقت بیشتری بازتاب دهند. از این رو، پیشنهاد می شود فعالیت های آموزشی با تأکید بر علوم و فناوری طراحی شوند، ابزارهای هوش مصنوعی به صورت هدفمند به کار گرفته شوند، و نمایشگاه های تعاملی برای تبادل نظر و تحلیل آثار برگزار گردد.
۲.

آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت بر اساس مدلCIPP ؛ ارائه راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در چارچوب برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ضمن خدمت معلمان الگوی ارزشیابی CIPP آموزش عالی برنامه ریزی آموزشی پژوهش کیفی سیاست گذاری هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: این پژوهش به بررسی و آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت معلمان از منظر برنامه ریزی آموزشی و بر مبنای مدل ارزشیابی CIPP (زمینه، درونداد، فرایند، و محصول) می پردازد. علاوه بر این، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی، راه کارهای ابتکاری برای بهبود اثربخشی این دوره ها فراهم می آورد.روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری معلمانی را شامل می شود که در دوره های ضمن خدمت سال های 1399 تا 1401 شرکت کرده اند. نمونه با روش تصادفی طبقه بندی انتخاب و با استفاده از تحلیل های آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل محدودکننده اثربخشی این دوره ها شامل عدم تناسب محتوا با نیازهای واقعی معلمان، ضعف در نیازسنجی و نبود نظارت مستمر است. به کارگیری هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزشی می تواند با تسهیل نیازسنجی دقیق، بهینه سازی محتوای آموزشی و ارائه بازخوردهای آنی، اثربخشی دوره ها را بهبود بخشد.نتیجه گیری و پیشنهادها:  پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی با استفاده از هوش مصنوعی و بر اساس نیازهای واقعی معلمان طراحی شوند. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای منتورینگ و کوچینگ و یک مرکز تخصصی با مدل یادگیری ترکیبی می تواند به معلمان در یادگیری مداوم و دسترسی به محتوای به روز کمک کند. این یافته ها مدیران آموزشی را به استفاده از فناوری های نوین در برنامه ریزی آموزشی برای افزایش اثربخشی دوره های ضمن خدمت ترغیب می کند.نوآوری و اصالت:  این پژوهش با استفاده از مدل CIPP و فناوری هوش مصنوعی، به شیوه ای نوآورانه به ارزیابی و بهبود اثربخشی دوره های ضمن خدمت معلمان پرداخته و چارچوبی نظام مند برای شناسایی نیازهای آموزشی و بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی ارائه داده است
۳.

ضرورت های برنامه درسی چندفرهنگی در دوره ابتدایی: تبیین ویژگی ها بر اساس رویآورد تلفیق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی برنامه درسی چندفرهنگی آموزش چند فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۴۵۵
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، تبیین ضرورت های برنامه درسی چند فرهنگی بر اساس اهداف تعلیم و تربیت آموزش ابتدایی بوده و به این سوال پاسخ می دهد که با توجه به چند فرهنگی بودن جامعه ایران، برنامه درسی دوره ابتدایی باید دارای چه ویژگی هایی باشد و برنامه درسی موجود تا چه اندازه مبتنی بر این ویژگی ها است. روش : روش پژوهش از نوع کیفی، تحلیل محتوا (استقرایی – قیاسی) و جامعه آماری اسناد معتبر شامل برنامه درسی ملی و متون تخصصی مرتبط با برنامه درسی چندفرهنگی و بسته آموزشی برنامه درسی دوره ابتدایی بود. نمونه مورد بررسی برنامه درسی ملی، پژوهش های مرتبط در کشورهای چندفرهنگی و بسته آموزشی درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بود. نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و اولویت در انتخاب مقاله ها، به روز بودن و ارتباط عمیق تر با موضوع مورد مطالعه تا حد اشباع بود . به منظور جمع آوری داده ها از منابع داخلی و خارجی در حوزه تعلیم و تربیت چندفرهنگی طی سال های ۲۰۰۹ الی ۲۰۲۰ استفاده شد. در انتها منابع غیرمرتبط حذف شده و ۸۶ منبع مورد تحلیل قرارگرفت. بسته آموزشی درس مطالعات اجتماعی از این جهت مورد توجه قرارگرفت که توقع طرح مؤلفه های چندفرهنگی درآنها به میزان بیشتری وجود دارد. برای گردآوری داده ها از شیوه بررسی اسنادی و برای تحلیل داده ها از روش کیفی (توصیفی - تفسیری) استفاده شد. یافته ها : در پرسش اول پنج مؤلفه شامل رعایت عدالت آموزشی و تربیتی، پذیرش تکثر فرهنگی، توجه به همزیستی مسالمت آمیز، احترام به ادیان الهی، و روی آورد تلفیقی در محتوای برنامه درسی به عنوان ویژگی های برنامه درسی چندفرهنگی استخراج شد. بر اساس تحلیل محتوا ی پنج مضمون استخراج شده، یافته های مربوط به پرسش دوم، میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی آموزش و پرورش چندفرهنگی را در تمامی پایه ها ضعیف نشان داد؛ هر چند میزان پردازش به مضامین، یکسان نبوده و فراز و فرود داشته است. نتیجه گیری: همپوشانی ضعیف محتوای کتاب با راهنمای درسی و توزیع نامتوازن، غیرهدفمند، و ناکافی مؤلفه های برنامه درسی چندفرهنگی در برنامه درسی از نتایج این پژوهش بود. بر اساس نتایج به دست آمده، غلبه داشتن روی آورد آموزش مهارت کاوشگری، حل مسئله و تفکر انتقادی جهت ارائه محتوای برنامه درسی پیشنهاد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان