تبیین معنا شناسی ناشناخت گرایانه ومسئله فرگه-گیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                « مسئله فرگه-گیچ» یکی از چالش بر انگیزترین مسائلی است که معناشناسی ناشناخت گرایان را دچار بحران کرده است. این بحران از آن جا ناشی شد که آیر متاثر از اصل تحقیق پذیری نشان داد گزاره های اخلاقی نه گزاره های تحلیلی هستند و نه گزاره های تجربی. او نتیجه گرفت آنها، فاقد محتوای گزاره ای(معنا) بوده یعنی متصف به ارزش صدق یا کذب نمی شوند. ازاین ایده معنا شناختی اینک ذیل عنوان« نابازنمود گرایی معناشناختی» یاد می شود. سرل و گیچ مبتنی بر رویکردی زبان شناختی-منطقی مسئله ای را صورت بندی کردند که معناشناسی ناشناخت گرایان را به شکلی بنیادین به نقد می کشید. اما این پایان کار نبود. فرآیند پاسخ گویی به چالش نشان داد که ریشه ی اصلی مشکل ارائه یک معناشناسی منقح از جملات مرکب و پیچیده ای است که احکام اخلاقی (متعهد به اصل نابازنمودگرائی ) را درون خود جای داده اند؛ از این رو مسئله صورتی بغرنج تر به خود گرفت ، مسئله درونه ای.            
            