تحلیل فضایی شاخص های برند گردشگری مقصد در سکونت گاه های روستایی(مطالعه موردی: شهرستان زبرخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : صنعت گردشگری از بزرگ ترین صنایع در جهان و مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی است. در همین راستا جوامع با اقدام به برند سازی در عرصه گردشگری باعث ایجاد تمایز و توسعه گردشگری روستایی می شوند. هدف مطالعه حاضر تحلیل فضایی شاخص های برند گردشگری مقصد در سکونت گاه های روستایی است. روش شناسی : روش تحقیق جمع آوری اطلاعات این پژوهش توصیفی- تحلیلی و به صورت اسنادی و میدانی (پرسش نامه) است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای روستایی است که با توجه به فرمول کوکران 165 خانوار از کل 4726 خانوار روستایی ساکن در 10 روستای شهرستان زبرخان بررسی شده اند. یافته ها : بر پایه نتایج در مورد شاخص های ایجاد برند گردشگری روستایی، بررسی وضعیت شاخص ها در سطح روستاهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد روستای دیزبادعلیا در شاخص های تصویر برند، کیفیت ادراک شده و آگاهی از برند به ترتیب با میانگین 3/53، 3/83 و 4/29 رتبه اول و روستای اردوغش با میانگین 4/66 در شاخص حس تعلق به مکان، رتبه اول را به خود اختصاص دادند و همچنین براساس نتایج آزمون T شاخص حس تعلق به مکان و کیفیت ادراک شده به ترتیب با میانگین های 4/36 و 3/47 به عنوان مهم ترین شاخص های برند گردشگری در روستاهای مورد مطالعه بوده اند. نتیجه گیری و پیشنهادات : با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ماباک مشخص شد شاخص های مؤثر بر ایجاد برند گردشگری در روستاهای دیزبادعلیا، اردوغش، باغشن و حاجی آباد به ترتیب با وزن های نهایی 33/23-، 33/46-، 33/46 و 33/56- بالاتر از حد ایده آل مثبت و در روستاهای حصار زبرخان، عصمت آباد و گرینه به ترتیب با وزن های 34/14-، 33/86- و 33/74- پایین تر از حد ایده آل است. نوآوری و اصالت : تحقیق حاضر در زمره معدود تحقیقاتی است که در حوزه برند گردشگری در منطقه مورد مطالعه انجام پذیرفته است.