تحلیل حضور هارون الرشید در ادب فارسی از منظر نقد جامعه شناختی ادبیات (با تکیه بر نظریه هنری زالامانسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتواها از «هنری زالامانسکی» نگاشته شده و به بازتاب شخصیت هارون الرشید- به عنوان یکی از خلفای برجسته دوره عباسی-در متون نظم و نثر فارسی پرداخته است. مساله اصلی این پژوهش تحلیل جامعه شناختی ِحکایت هایی از متون ادب فارسی است که در آن ها به هارون الرشید پرداخته شده یا او شخصیت اول آن ها به شمار می رود. پرسش مهم آن است که؛ بر اساس نظریه محتواها از هنری زالامانسکی چگونه می توان به تاثیر اوضاع اجتماعی و سیاسی بر داستان هایی از هارون الرشید پرداخت و مهم ترین شاخصه های آن را برشمرد؟ فرضیه آن است که با توجه به این نظریه تمام آثار ادبی از جمله داستان های هارون الرشید از اجتماع و سیاست دوران خود تاثیر پذیرفته اند و از محتوای آن ها می توان به این مهم دست یافت. اهمیت این پژوهش به خاطر دوره هارون الرشید به عنوان روزگار طلایی عباسی و نیز ارزش علمی نظریه زالامانسکی در جامعه شناسی ادبیات است. با بررسی بعضی داستان ها از بیهقی، عطار، نظامی، سعدی و دیگران می توان گفت؛ با توجه به واقعیت تاریخی هارون الرشید و شخصیت دوگانه او که فردی خوش گذران، ظالم، جاه طلب و البته ادب دوست و دانش پرور بوده در ناخودآگاه جمعی ایرانیان او باشکوه، باصلابت و مقتدر نقش بسته و در داستان ها با همین وجوه چندگانه به تصویر کشیده شده. هم چنین گاهی بیم از قدرت حاکمه(حتی پس از هارون) رخصت نمایش واقعیت او را به ادبا نمی داده است.