ابراهیم محمدی

ابراهیم محمدی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۵ مورد از کل ۵۵ مورد.
۴۱.

«دیگری» در آستانه تحلیل گفتمانی «آستانه های» رمان و فیلم «شوهر آهو خانم» برپایه دیدگاه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۲۴
در جستار پیش رو، ساختار آستانه ها و پیش گویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علی محمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن به کارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایه ها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبه مدرن آشکار می کند. نویسنده و کارگردان می کوشند با برجسته کردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، به صورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویت باخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوت های طبیعی او با مرد، زنجیری برای به انقیادکشیدن زن ساخته است و او را به مثابه دیگری و فرودست انگاشته و به حاشیه رانده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر، ساختار آستانه های دو رسانه با رویکرد تطبیقی بین رشته ای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی می شود. نخست، خرده متن های آستانه ای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دال های موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانه ها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوه های خلق معنا در لایه های مختلف خرده متن ها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانه های رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار می شود: 1. تمام دال های موجود در آستانه های دو اثر برمبنای کلان تقابل زن و مرد شکل گرفته اند. 2. نشانه های موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا می کنند که همواره مرد را دال مرکزی می داند و ازطریق زنجیره های هم ارزی مرد را با دال های مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد هم ارز می داند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی می کند و با بهره گیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد می کند.
۴۲.

بررسی فرودستی مضاعف زن مهاجر در رمان های «شالی به درازای جاده ابریشم» و «فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق» با تکیه بر نظریه اسپیوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسااستعمارگرایی ادبیات مهاجرت زن فرودست اسپیوک مهستی شاهرخی شیائولو گوئو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۲
این تحقیق بر آن است تا رمان های شالی به درازای جاده ابریشم از مهستی شاهرخی و فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق از شیائولو گوئو را با تکیه بر نظریه «فرودست» از «گایاتری چاکراورتی اسپیوک» تحلیل و بررسی کند. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد پسااستعماری صورت گرفته است، هر دو رمان یادشده براساس مؤلفه های زبان، دیگری در حاشیه، اروپامحوری، مردسالاری و نادیده گرفتن عاملیت زنانه، فرودستی و عدم امکان بیان زن، نیاز به مرد، نیاز به تشکیل خانواده و موقعیت اجتماعی اقتصادی، تطبیق و مصداق یابی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد هر دو زن در کشور مقصد و در رابطه عاشقانه شان نادیده گرفته می شوند و اعتمادبه نفسشان کاهش می یابد. آن ها جایگاه مناسبی نمی یابند و در اجتماع پذیرفته نمی شوند و تفاوتشان با سایرین همواره درجهت تثبیت فرودستی به ایشان القا می شود. کتایون و تسوانگ با وجود ترغیب توسط معشوق برای زندگی به سبک اروپایی و گاه گردن نهادن به این توصیه ها، همچنان «دیگری» می مانند؛ دیگری هایی که حتی توان و صدایی برای ابراز خود ندارند. با اینکه هر دو حداقل در رابطه عاشقانه شان سعی می کنند نظراتشان را مطرح کنند؛ اما این مسئله تغییری در شرایط و برخورد دیگران ایجاد نمی کند. درنهایت هیچ کدام کاملاً موفق نمی شوند. آن ها در بهترین حالت توانسته اند این را بیان کنند که چگونه فرودست فرصت و امکانی برای گفتن و شنیده شدن ندارد. حتی اگر در مورد جایگاه و شرایطش آگاهی کسب کرده باشد و برای آن تلاش کند، دغدغه های زن فرودست از نظر حداقل نظام امپریالیست و اجتماع مردسالار چندان ارزشی ندارد.
۴۳.

کاوشی در روابط زناشویی زوجین فعال در فضای مجازی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رابطه زناشویی زوجین فضای مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۵
هدف از این پژوهش درک چگونگی رابطه زناشویی زوجین فعال در فضای مجازی بود. تحقیق، از نوع کیفی انجام شد. جامعه آماری زوجین شهر اصفهان و نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس بود. شرکت کنندگان از زوجینی انتخاب شدند که حضور زیاد در شبکه های مجازی را تجربه کرده بودند. در طول کار 14 نفر (هفت زوج) برای مصاحبه و مشارکت در پژوهش معرفی شدند. جهت فهم عمیق و دستیابی به هدف مورد نظر از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و گفتگوها به طور کامل ضبط و پیاده شد. از مصاحبه هفتم و هشتم به بعد موارد تقریباً تکراری شده بود اما برای حصول اطمینان بیشتر، مصاحبه ها ادامه یافت و نهایتاً با نفر یازدهم (اشباع داده ها) گفتگوها خاتمه یافت؛ جمع آوری و تحلیل داده ها همزمان و در قالب فرآیند هفت مرحله ای کلایزی انجام شد و یافته های نهایی در مفاهیم اصلی دسته بندی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت رابطه زناشویی زوجینی که در این پژوهش شرکت داشتند تغییرات قابل توجهی داشته است ازجمله: اختلال در روابط عمیق و عاطفی، لطمه به روابط زناشویی، پیشنهاد و تمایل به روابط فرا زناشویی و ... اما دانش افزایی، کسب اخبار و اطلاعات، پیام رسانی سریع، اطلاع از فرهنگ و آداب ورسوم گوناگون و افزایش صمیمیت از موارد مثبت در یافته های پژوهش است. آگاهی از تجارب حضور زیاد در شبکه های مجازی می تواند راهگشای خانواده ها برای مدیریت بهینه و کنترل شده برای استفاده از فضای مجازی باشد.
۴۴.

عوامل اجتماعی مرتبط با نوعدوستی، در میان معلمان شهرهای یزد و نورآباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: احساس امنیت دیگرخواهی رفتارهای داوطلبانه سرمایه اجتماعی معلمان نوع دوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه: نوع دوستی یا دیگرخواهی از نیروهای توسعه اخلاقی و بقا و رفاه انسان است که در دهه های اخیر محل توجه روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی نوع دوستی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن، در میان معلمان شهرهای یزد و نورآباد انجام شد. روش: روش این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق شامل معلمان شهرهای یزد و نورآباد است که تعداد ۳۵۰ نفر از آنان به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. یافته ها: میزان نوع دوستی معلمان در هر دو شهر محل مطالعه بهشکل معنی داری بیشتر از حد متوسط است. بررسی فرضیه ها نشان داد متغیرهای سن، سرمایه اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، پایبندی دینی و محل خدمت، رابطه معنی داری با نوع دوستی دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، سن، محل خدمت و دینداری مهم ترین تبیین کننده های نوع دوستی است. بحث: نوع دوستی به عنوان جهت گیری و کنشی در فضای جوامع معاصر با روابط و زمینه اجتماعی در ارتباط است. باورها و تعاملات فرد ازطریق گشودن جهانی انسانی و اخلاقی پیش روی کنشگران اجتماعی، زمینه توسعه چنین جهت گیری هایی را تقویت می کند. عوامل فرهنگی و تعاملی افراد را برای درنظرگرفتن رفاه و نیازهای یکدیگر برمی انگیزد.
۴۵.

زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای اقتباس فمنیسم دگردیسی روایت زنانه کوچه ی مدق کافه ستاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
۴۶.

استعاره مفهومی انسان کامل در دفتر اول مثنوی با تکیه بر دو عنصر دریا و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی انسان کامل خورشید دریا مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
استعاره مفهومی در چارچوب معناشناسی شناختی، بر نقش تجربیّات در ساختاربخشیدن به مقوله-های ذهن و ادراک مفاهیم، تأکید می ورزد. مولانا از پدیده های طبیعی برای تبیین جهان بینی عرفانی استفاده می کند. از آنجا که توجّه مولانا بیش از همه پدیده های طبیعت به خورشید و سپس دریا است؛ در این تحقیق بر آن بوده ایم تا استعاره مفهومی ولی در دفتر اول مثنوی را با تکیه بر دو عنصر دریا و خورشید بررسی کنیم تا از این رهگذر اوصاف و نقش ولی را تبیین نماییم. در روش شناسی پژوهش، جامعه آماری دفتر اول مثنوی مولانا است. روش تحلیل اطلاعات، توصیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. پژوهش نشان می دهد، «خورشید» و «دریا» در دفتر اول مثنوی مولانا، به عنوان دو عنصر پر رنگ، با همه نمودهای خود درخدمت تبیین جهان بینی مولانا نسبت به ولی و روشن کننده مفاهیمی چون «بقا، «اتحاد»، «فنا» و« لزوم ملازمت با پیر»است. مولانا با بهره گیری ازجنبه های استعاره ساز خورشید و دریا و خوشه های تصویری مرتبط و متضادّ شبکه ای از استعاره ها را آفریده که همگی معرف کلان استعاره «ولی خورشید است» و «ولی دریا است» می باشند. این خرده استعارها عبارتند از: ماه، ستاره، چراغ، صدف، ماهی و مروارید که همه آن ها نیز روشنگر و تبیین کننده نقش ولی هستند.
۴۷.

بررسی ارائۀ تجربیات عرفانی به زبان نمادین با تکیه بر آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جربیات بیان پذیر زبان نمادین تجربه های عرفانی حقایق عرفانی عطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
تجربه های عرفانی، کلیدواژه ای متعالی و بیانگر اصالت عرفانِ عارفان در دوره های مختلف است. افرادی که در مسیر عرفان به تجربیاتی دست پیدامی کنند، برای بازتاب تجربیات خود، نیازمند زبانی برای بیان با بهره گیری از واژگان می باشند. به حتم می توان از واژگانی با کاربرد ثانویه که در حوزه بیان و بدیع فعالیت دارند، استفاده کرد و با اشارات رمزگونه برای اهل فن، حقایق عرفانی را که با پیمودن مسیر به دست آورده، در اختیار مریدان راه عرفان، قرارداد تا بدین وسیله ذوقی در دل و شوقی در ذهن آنان پدیدآورد. "عطار" نیز در بسیاری از داستان ها حقایق عرفانی را که منتج به حصول تجربیات می شود، برای پیروان خود به نمایش گذاشته است. بیان حقایق و مفاهیم عرفانی برای کسی که مسیر را پیموده و به درجه عارفی نایل آمده، امری فائق است و وظیفه ای که باید با هر زبانی که می تواند، در اختیار سالکان و پیروان عرفان قراردهد. مسئله پژوهش حاضر واکاوی دلایل ارائه تجربه های عرفانی برای تبیین و تدوین این موضوع است، که زبان در بازنمایی تجربیات عرفانی، با اهلی که توانایی درک این گفتمان را دارند، در برخی از مقامات، چاره ای جز بیان آنچه دیده و شنیده را ندارد. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، جایگاه تجربه های عرفانی از دیدگاه عارفان و بویژه"عطار" نقد و بررسی شده است.
۴۸.

طبقه بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه بر پایه نظریل تصویرشناسی ادبی محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد ادبی شاهنامه شفیعی کدکنی ژیل دلوز تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف پژوهش حاضر خوانش و دسته بندی تصویرهای بخش پهلوانی شاهنامه برپایه دو دیدگاه ادبی و سینمایی است: دیدگاه محمدرضا شفیعی کدکنی و نظریه سینمایی ژیل دلوز. وجه مشترک در هر دو نظرگاه مسئله وجود حرکت و زمان در تصویر است. جستار پیش رو با بهره گیری از یک نظریه ادبی و یک نظریه سینمایی مدرن به طبقه بندی دیگری از تصویرهای شاهنامه دست یافت. براین اساس انواع تصویر عبارتند از تصویرهای 1- بلاغت مبنا. 2- روایت مبنا. 3- زبان مبنا. 4- کنش مبنا. 5- گفت و گو مبنا. دسته بندی این تصویرها در دو گروه حرکت و زمان نتیجه نهایی جستار پیش روست. روش پژوهش بر بنیان مطالعات بینارشته ای و به شیوه تطبیقی تحلیلی است. 
۴۹.

بن مایه تولد نامتعارف قهرمان در افسانه های خور و بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای کهن الگو قصه های عامیانه تولد نامتعارف خور و بیابانک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۲
پژوهش پیش رو کهن الگوی تولد شگفت قهرمان را در برخی از افسانه های عامیانه خور و بیابانک به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی و تحلیل می کند. تولد شگفت، معجزه آسا و نامتعارف قهرمان، بن مایه ای بسیار مهم در آغاز داستان های عامیانه است که شروع داستان با پیشگویی درباره سرنوشت شخصیت یا وصف صفات او، براعت استهلالی از حضور قهرمان در داستان است. این پژوهش نشان می دهد که تولد قهرمان در تعدادی از افسانه های خور و بیابانک جنبه اسطوره ای و افسانه ای دارد. در این داستان ها، معمولاً قهرمان از والدینی برجسته متولد می شود که در مواردی قهرمانْ شاهزاده است. اغلب به دنیاآمدن قهرمان و روند رشد و پرورش او با مشکلات، دشواری ها و موانع بسیار همراه است. درمجموع از اشکال گوناگون تولد شگفت قهرمان در افسانه های خور و بیابانک می توان به تولد با منشأ گیاهی، تولد بدون پدر و مادر، تولد با یک منشأ، تولد به صورت ناقص، تولد از غیر انسان، تولد به شکل حیوان-انسان و تولد با نذر کودک به درخت اشاره کرد.
۵۰.

بررسی و تحلیل اندیشه های تجربه مندِ عرفانی عطار با تکیه بر درس «سی مرغ و سیمرغ» در فارسی دوازدهم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اندیشه های عرفانی مثنوی های عطار وادی های عرفانی مراحل سلوک مقامات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
پیشینه و اهداف پژوهش: یکی از باورهای بشر در همه ادیان آسمانی و آیینی و بویژه دین اسلام تأکید بر اعتقاد عرفانی است. باورهای عرفانی از قرون ابتدایی اسلام در میان گروهی از مسلمانان رواج پیدا کرده است. وادی هایی که تعدادشان از نگاه عطار به هفت عدد می رسد. دانستن، شناختن و پیمودن این مراحل برای هر سالک در مسیر عرفان بایسته است. از این رو، معرفیِ کامل تر وادی های عرفانی عطار که در کتاب درسی سال دوازدهم آمده است، برای آشنایی بیشتر نسل جوان با این مفاهیم، لازم و ضروری است. یافته ها: معرفی کامل مراحل عرفانی از دیدگاه مثنوی های (منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه) عطار با نمونه شواهدی از اشعار و تفسیرهای اجمالی در هر مرحله به ثبت رسیده است. در اثنای پژوهش، نقطه نظراتی از محققان این حوزه برای تکمیل تعریف وادی ها به نگارش درآمده است. با توجه به اهمّیّت عطار به عنوان الگو در سرزمین عرفان، در کتاب فارسی دوازدهم، درس چهاردهم، «سی مرغ و سیمرغ» به تشریح اندیشه های عرفانی و وادی های (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا) به صورت توصیفی- تحلیلی می پردازد. نتیجه گیری: در معرفی وادی ها و تشریح آشکارتر آنها به این باور دست یافته شد که ساختار همه مثنوی های عطار بر پایه همین هفت مرحله است که سالک برای رسیدن به معشوق ناچار است تا از این مراحل بگذرد. شناخت و آگاهی بیشتر مخاطبان به این منازل، مسیر پیمودن سالکان را هموارتر خواهد کرد.
۵۱.

شعله واری بیان دو عارف بزرگ خراسان (سنایی و مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
شعله واری بیان، یکی از مؤلفه هایی است که در مکتب سوررئالیسم و بویژه از سوی آندره برتون مورد توجه بوده است. منظور از شعله واری بیان، استفاده از استعارات و تصاویر درخشان و نورانی برای بیان تعابیر آتشین و شعله وار است. این نورانیت که "نور ایماژ" نامیده می شود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصویر است. در کلام برخی از شاعران فارسی زبان نیز نوعی شعله واری بیان وجود دارد که شبیه به شعله واری بیان سوررئالیست هاست. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا (دو شاعر بزرگ خراسان) مورد بررسی قرار گرفته و پس از استخراج نمونه ها، به مقایسه این مؤلفه در غزلیات سنایی و مولانا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شعله واری بیان در غزلیات سنایی و مولانا وجود دارد و هر دو شاعر برای بیان تعابیر شعله وار، از عناصری همچون خورشید، ماه، آتش، شمع، شعله، چراغ و نور استفاده کرده اند. شباهت های لفظی و محتوایی در اشعار دو شاعر، نشان دهنده تأثر بی چون وچرای مولانا از سنایی در سرایش این گونه اشعار است. با وجود این شباهت ها، تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان این دو شاعر وجود دارد؛ بسامد بالاتر شعله واری بیان و درخشندگی بیشتر تصاویر در غزلیات مولانا، ازجمله این تفاوت هاست که نشان می دهد مولانا در عین تأثر از شاعرانی چون سنایی، کلام آن ها را به اوج رسانده و ابداعات بی بدیلی داشته است. تفاوت هایی نیز در شعله واری بیان مولانا و سنایی با سوررئالیست ها وجود دارد که ازجمله آن ها می توان به باورپذیری خواننده در مواجهه با تعبیرهای شعله وار سنایی و مولانا و شعله واری بیشتر و درخشان تر کلام این دو شاعر نسبت به سوررئالیست ها اشاره کرد.
۵۲.

سنت، متن پنهان «ترجمه آستانه ای» ابوبشر متی از بوطیقای ارسطو؛ نمایش گونگی، نقطه پیوند کمدی و هجو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بوطیقای ارسطو برگردان آستانه ای کمدی و الهجا نمایش سیاقت مهجور سنت و زبان ترجمه ایدئولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۴
پژوهشِ پیشِ رو بر پایه الگوی «تفسیر بافتمند» و با تکیه بر قاعده «سنت به مثابه بافت» به بررسی بازتاب «سنت انشاد شعر» در زبان نخستین ترجمه عربی برجای مانده از فن شعر یعنی ترجمه ابوبشر متی و مشخصاً ترجمه کمدی به هجو می پردازد. پیش فرض پژوهش این است که انشاد شعر در سنت ماهیت نمایشی داشته و ابوبشر متی به آن توجه داشته است، از این رو هنر انشاد یا برخوانی شعر را باید «بافت متنی» چیره بر ذهن و ادراک او و «متن پنهان» زبان ترجمه او از فن شعر ارسطو دانست. بررسی انجام شده نشان می دهد که برگردان کمدی به الهجا در ترجمه ابوبشر متی در دو چیز ریشه دارد: الف) پیوند کمدی و هجو در شبکه متنی مبدأ یعنی زبان و ادبیات یونانی با استناد به این واقعیت تاریخی که در کمدی های یونان باستان گاه نشانه های هجو دیده می شود، ب) نمایش گونگی انشاد هجو در شبکه متنی مقصد یعنی زبان و ادبیات عربی با استناد به گزارش های متعدد درباره الگوی نمایشی شاعران در اجرای هجو. امتیاز کار متی، روش تلفیقی او در ترجمه اصطلاحات تخصصی فن شعر و ازجمله «کمدی» است، روشی که به حفظ ماهیت نمایشی کمدی در ترجمه انجامیده است؛ برگردان کمدی به هجو، برگردانی «دورگه و آستانه ای» و به بافت زبانی ادبی مبدأ و مقصد نزدیک است؛ یعنی در زمینه های فرهنگی، ادبی و اجتماعی هر دو ریشه دارد.
۵۳.

بررسی نظریۀ قلمروزدایی و بازقلمروسازی وستفالی در داستان های اقلیم شمال (مطالعۀ موردی: داستان مرقد آقا و داستان گیله مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیمایوشیج بزرگ علوی نقد وستفالی نقد جغرافیایی قلمروزدایی بازقلمروسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
وابستگی به سنت و رهایی از آن و اتصال به مدرنیته فصل تمایز متون ادبی در دوران جدید است و متون به اعتبار درهم شکستن مرزهای سنت و وابستگی به آن تعریف و از هم متمایز می شوند. در دوران مدرن وابستگی متون ادبی به عنصر مکان و جغرافیا یکی از وجوه تمایز این آثار با آثار کلاسیک است. با شکل گیری تعاریفی تازه از مکان، نویسندگان با نگاه هایی متعدد و چندوجهی بر ارزش و کیفیت مکان ها افزودند و مکان ها چندلایه شدند. در پژوهش پیش رو داستان گیله مرد از بزرگ علوی و داستان مرقدآقا از نیمایوشیج به شیوه توصیفی تحلیلی و از منظر نقد جغرافیا بررسی و روشن شده است که نیما و بزرگ علوی با تأکید بر جغرافیایی واحد قصد به چالش کشاندن قلمروهای کهن و ایجاد قلمروهایی تازه داشته اند. بزرگ علوی کوشیده است با بازفعال سازی نهضت جنگل و واگویه صدای این جریان که از دل جغرافیا و محیط سر برآورده است، مدرنیته را در برابر سنت به صورت شکست خورده وصف کند و با قلمروزدایی تفکر مدرن که می کوشید همه فضاها را به فضایی واحد بدل سازد به مبارزه برخیزد. در داستان فوق، سوژه های تفکر مدرن که نمایندگان قلمروزدایی و بازقلمروسازی هستند در کشاکش با قلمروگرایی بومیان به صورت شکست خورده مصوّر می شوند. نیمایوشیج نیز در داستان فوق سنت گرایان را به مثابه قلمروگرایانی می داند که در برابر دیگری قلمروزدا قد علم کرده اند. این دیگری از دل فرهنگ خودی برخاسته است؛ اما به دنبال تخطی از قلمرو پیشینیان است و علی رغم آنکه در راه بازقلمروسازی جان می دهد، نمی تواند تغییری در سوژه ها ایجاد کند.
۵۴.

تحلیل کنش اژدهااوژنی پهلوان در «هفت خان» بر پایه دیدگاه «ژرژ دومزیل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی هفت خان رستم اژدها کنش های سه گانه ژرژ دومزیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۰
اژدهاکشی از کنش های ویژه پهلوان برای اثبات پهلوانی است و در منظومه های حماسی ایرانی، پهلوانان زیادی به ستیز با اژدها می روند و او را می کشند. این کنش را می توان بر پایه دیدگاه های گوناگون بررسی کرد. این پژوهش، کنش یادشده را بر پایه دیدگاه دومزیل در نوشتار «خدایان سه کنش» تحلیل می کند و نشان می دهد که اژدهاکشی رستم و اسفندیار به ویژه در هفت خان های آنان، ویژگی های برجسته ای دارد. نخستین ویژگی هر دو داستان، دگردیسی اسطوره اژدهاست. در هفت خان رستم، دیگر اژدها، موجود مار مانند شناخته شده نیست، بلکه دیوی است که کنش اژدهاگونه دارد؛ یعنی هستی و زندگی شاه ایران و سپاهیان را در تاریکی مرگ به بند می کشد و پهلوان باید آن را رها کند. اسفندیار نیز در هفت خان ناگزیر است برای رهانیدن «زن» یعنی نماد و سرنمون باروری و هستی ناب، هفت گدار سخت را پشت سر بگذارد تا بتواند آنان را از چنگال اژدها برهاند و با خود باروری و برکت به همراه آورد. در نهایت می توان گفت که پهلوان با گذر از هفت خان، اژدها را نابود می کند و این کنش او، پدیدآورنده باروری و مانایی هستی و زیستن می شود.
۵۵.

نسبت امر زیبا و امر اخلاقی در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا با تکیه ویژه به مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی معنوی زیبا شناسی اخلاق زیبایی هنری تناقض اخلاقی الفاظ مستهجن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۲۱
در این جستار با رویکردی بینارشته ای به شیوه تحلیل محتوا به بررسی نسبت امر اخلاقی و امر زیبا در بوطیقای زیبایی شناسی مولانا در مثنوی پرداخته شده است. یکی از تناقضات برجسته در مثنوی مولانا وجود الفاظ مستهجن و ناهمواری است که مولانا در حکایات به کار برده است. این پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که چگونه این شاهکار بزرگ ادب فارسی، با وجود این تناقض های اخلاقی بازهم از حیث هنری زیباست؟ مولانا از چه شگردهایی بهره برده که از ارزش اخلاقی و زیبایی هنری آن کاسته نشده است؟ در مثنوی ، معیارهای سنجش اثر هنری دگرگون شده و مولانا داوری در باب زشتی یا زیبایی شاهکار ادبی خویش و دریافت و فهم آن را به جهان اثر واگذار کرده است. در پرتو این تدبیر هوشمندانه، واکنش مخاطب نسبت به حکایات مستهجن، در دو جهان بیرون و درون متن متفاوت است؛ یعنی اگر مخاطب آن الفاظ مستهجن را در جهان بیرون متن ببیند، آن را زشت و زننده و دارای بار معنایی منفی خواهد دید اما اگر از منظر جهان درون متن بدان بنگرد و در بافت متن ببیند، عین هنر خواهد بود. در زیباشناسی مولانا در مثنوی ، آن تعابیر مستهجن نتیجه اخلاقی عکس داده و زشتی الفاظ عین زیبایی شده است. این رویداد مهم خود از آن روست که در بوطیقای زیبا شناسی مثنوی ، امر بیرونی -بیرون از جهان هنر و متن- تعیین کننده نیست بلکه تنها و تنها خود اثر است که مبیّن نقص هنری یا زیبایی هنری خود است. این پژوهش می تواند به مثنوی پژوهان پیشنهاد کند متن کلاسیک مثنوی را کمی از سایه سنگین مؤلف در معنای خدای پنهان متن بیرون آورند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان