فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان علم پیشین الهی با حریّت بندگان، موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. نگارنده، ابتدا دیدگاه برخی از فیلسوفان مانند فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و نیز برخی از عرفا را مورد نظر قرار داده است و در ادامه بر آن است که از منظر فقاهت در متون دینی و از دریچه آثار مرحوم میرزای اصفهانی به پاسخ به این سوال برآید. بر این اساس ملاحظه می شود که میرزای اصفهانی ضمن نقد دیدگاه فلاسفه و عرفا در این موضوع، الهام گرفته از نصوص دینی میان علم و اراده تفاوت نهاده و آنگاه کار علم را کشف کائنات و غیر کائنات و کار اراده را تعیّن به یکی از این دو سوی کشف شده می داند و بدین طریق از علّت بودن علم برای افعال حذر شده و با قائل شدن دو نحوه علم برای خداوند تعالی و نیز بلامعلوم دانستنِ علم، در این موضوع به ارائه نظر پرداخته اند.
در جست وجوى پاسخى براى معماى جدید استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسائلى که در مورد استقرا، ذهن فلاسفه معاصر را به خود مشغول داشته است، نخست، مسئله قدیمى هیوم و پس از آن، معماى جدید نلسون گودمن است. هیوم مشکل توجیه استنتاج هاى استقرایى را هدف قرار داد و به این نتیجه رهنمون شد که استقرا تنها حاصل عادات روان شناختى ماست. گودمن اما ضمن پذیرفتن صورت بندى استقراها، ما را متوجه این حقیقت مى کند که بعضى از این استقراها معتبرند و برخى چنین نیستند و معماى وى در جست وجوى معیارى برمى آید که این استقراها را تمییز دهد. فلاسفه علم نیم قرن اخیر و از جمله خود گودمن، راه حل هاى گوناگونى را براى معماى جدید استقرا پیش نهاده اند. در برخى از این پاسخ ها، بازگشت به تحلیل روان شناختى هیوم و یا سود جستن از نوعى معرفت شناسى طبیعى شده را به عنوان پاسخى به معماى جدید استقرا مى شناسند. در مقاله حاضر، ارزیابى اى از برخى از مهم ترین این پاسخ ها به دست داده، کاستى هاى آنان را مى نماییم و در انتها، کلید حل این معما را در دستان طرح کننده آن، یعنى خود گودمن بازمى یابیم.
فلسفه، معنای وجود و زندگی با رویکرد صدرایی
حوزههای تخصصی:
اصولاً انسان در جستجوی حقیقت و معناست و نمی توان او را از جستجوی معنا در زندگی منع کرد. انسان در زندگی خود در می یابد که باید بر اساس هدف مشخصی زندگی کند و نفی غایتمندی و هدف در زندگی باعث می شود با حقیقت هستی و وجود که منشأ معناست، بیگانه شده و میان معنا و زندگی شکاف عمیقی به وجود آید. بی معنایی زندگی البته با احساس تهی بودن و پوچی در زندگی همراه است که چنین احساسی به عنوان چالش معنای زندگی بشر امروزی مطرح است که خود ناشی از فقدان شناخت درست انسان از خویش و نداشتن فلسفه ای صحیح در زندگی است. برای همین، بحث از نقش فلسفه در زندگی یکی مباحثی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در حقیقت معنای زندگی امری اصیل، موجود و محقق است که انسان می تواند با درک و فهم جایگاه وجودی خود، آن را کشف کند. بنابراین داشتن سیری عقلانی، و به تعبیر دیگر، داشتن فلسفه برای زندگی ضروری است و انسان باید بتواند نسبت انسانی خود را با هستی به نحو عقلی و فلسفی بیابد و عقلانیت را در زندگی ملاک کار خود قرار دهد، که این خود نوعی فلسفی زندگی کردن است.
در این مقاله سعی بر این است با توجه به نقش فلسفه در زندگی، به فلسفه وجودی انسان به عنوان موجودی که به زندگی معنا می بخشد، پرداخته شود؛ چون هرچه به فلسفه وجودی انسان پی برده شود، معنای زندگی او تجلی بیشتری پیدا خواهدکرد و چون در حکمت متعالیه، وجود همواره اصل و مبنا برای تبیین نظام آفرینش و از جمله انسان است، به تبیین رابطه فلسفه با زندگی انسان با توجه به وجود بر مبنای فلسفه صدرایی پرداخته می شود.
تحلیل نقدی استنادات قرآنی در نظریة معاد جسمانی آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی فلسفی بر وفاق متون دینی، و تفسیر مبتنی بر موازین عقلی از آن متون، از مقاصد عالیه حکمای متعالیه و سنت مستمر آنان در پهنه حکمت پردازی است. پس از صدرا، در همه ادوار این مهم دنبال شده و آقاعلی مدرس نیز از این توانایی بهره مند و مقید به این سیره است. او در نظریه ویژه اش در باره معاد جسمانی، به آیاتی چند استناد جسته است. محوریترین متنی که او به آن عنایت ویژه دارد، این آیه کریمه است: «قل یحییها الذی انشأها اول مرّة و هو بکل خلق علیم» (یس۷۹). به نظر وی این آیه کافی است تا اثبات کند معاد بدنی با گردآوری اجزای عنصری بدن در دنیا و سوق آنها به آخرت برای پیوستن به روح، صورت میگیرد. وی در عین حال با استناد به آیه 62 سوره واقعه، دیدگاه اشاعره را درباره معاد عنصری نمی پذیرد، زیرا آنها به برگشت روح به دنیا گرایش دارند. آیات دیگری که بدون هیچ شرح، مورد استناد ایشان است، آیه 104 سوره انبیا و آیه 27 سوره روم می باشد که از تنظیر مبدأ و معاد، نظریه خود را قابل اثبات می داند. این حکیم متعالی تا آن جا که برای استوارسازی مبانی معاد بدنی، به متون مقدس استناد می جوید، همان آموزه های صدرایی را دنبال می کند، اما در صدد است از مبانی متعالی، رهیافتی جدید و متغایر با رهاوردهای حکمت متعالیه ارائه دهد و همین قصد، او را به «حکیم مؤسس» مشتهر ساخته است. برای اطمینان از توفیق وی در وفاق طلبی رهیافتش با آموزه های قرآنی، باید با عیار ارزیابی، تلاش تفسیری وی را در کیفیت انطباق نظریه اش با آیات واکاوی کرد. در این راستا، کریمه محوری (یس79)، با تدبر مجموعی در آیات قبل و بعد آن، که در شبهه زدایی از معاد جسمانی و پاسخ به مُنکِر آن وارد گشته، انطباق تام نظر آقاعلی مدرس را بر مفاد آیات، محل تردید قرار می دهد.
زبان دین از دیدگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان دین خواهان کشف و تببین ماهیت زبانی است که در الفاظ و گزاره های دینی به کار رفته است. این کشف به ما کمک می کند تا مراد اصلی یا فحوای حقیقی مضامین دینی را که در قالب زبان بشری بیان شده است دریابیم. غزالی، متأثر از نگرش های کلامی و یافته های عرفانی خود و با لحاظ مراتب مختلف ادراک مردمان، دیدگاه های متفاوتی را در این موضوع ابراز داشته است. از این رو، گاه اجتناب از تأویل را لازم می داند، گاه ضرورت عدول از معنای ظاهر را خاطرنشان می سازد و گاه با بحث از «روح معنا» که خود طراح آن است، بدون آن که معنای ظاهر انکار شود، گوهر حقیقی معنا را فارغ از ویژگی های مصادیق آن منظور می نماید. در عین حال، جریان اندیشه او در این باب به منزل اشتراک لفظی نیز ورود می کند و پایان سیر آن در معناشناسی اوصاف الهی چنین است که حقیقتش نصیب فهم هیچ کس نخواهد شد و معانی آن در صید هیچ ادراکی درنخواهد آمد.
چگونگی نقش آفرینی ملائکه در تدبیر امور انسان از منظر قرآن کریم (با تأکید بر آرای تفسیری علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تدبیر هستی در مقام تکوین و تشریع به صورت مستقل، ویژه خداوند بزرگ است. با وجود این، قرآن کریم به صراحت از حضور و نقش آفرینی موجوداتی به نام ملائکه در بسیاری از شئون تدبیری جهان سخن گفته است. ملائکه چگونه موجوداتی هستند و نقش آنان در تدبیر امور انسان که بخش مهمی از هستی به شمار می آید، چگونه است؟ این پژوهش با تکیه بر آرای تفسیری علامه طباطبایی تصویر روشنی از چیستی ملائکه و چگونگی نقش آفرینی آنان در تدبیر امور انسان از نگاه قرآن ارائه می نماید. ملائکه گروهی از مخلوقات خداوند و مجرد از ماده و مکلف به تکالیف تکوینی الهی هستند و در جهان ماده تمثل می یابند؛ درحالی که دارای مراتب وجودی مختلفی هستند. نقش های اصلی این موجودات نامرئی در امور انسان عبارتند از: 1. واسطه بین خداوند و جهان مشهود؛ 2. استغفار برای اهل زمین؛ 3. ثبت اعمال انسان؛ 4. حفاظت از انسان؛ 5. یاری مؤمنان در موقعیت های خاص.
برهان نظم در نظر دو فیلسوف معاصر (استاد مطهری استاد جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
ساده ترین و عمومی ترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن، یعنی گستردگی حوزه اقامه کنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریباً عموم آدمیان، مورد بی دقتی هایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع شده است؛ تا آنجا که شبهه هایی نابجا بر آن وارد کرده اند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کرده اند. در بحث استاد مطهری به شبهه های نابجای دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی توجه ویژه شده و بدانها پاسخ داده شده است. در این نوشتار، پس از بحثی کلی دربارة برهان نظم و بیان پیشینه آن در فلسفه و کلام اسلامی، تبیین و مقایسة آرای این دو فیلسوف در خصوص جنبه های گوناگون این برهان آمده است. در ضمن مقایسه، آرای اختلافی دو حکیم گران قدر داوری شده است. همچنین در پایان مقاله، نظری جدید در خصوص نتیجه برآمده از برهان آمده است.
حقیقت، وجود و تقرر؛ تاملی تاریخی درباره ی نظر صدرا در باب تحقق وجود در برابر نظر میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
یکی از استدلال های صدرا (که تنها یک مقدمه دارد) برای نظریه ای که امروزه تحت عنوان «اصالت وجود» نامیده می شود چنین است: چون حقیقت هر چیز همان وجودش است که بواسطه ی آن وجود احکام و آثار آن چیز بر آن حمل می شود، پس وجود نسبت به آن چیز اولی به تحقق است. این نوشتار قصد دارد تنها مقدمه این استدلال را در بستری تاریخی واکاوی کند. شواهدی ارائه خواهد شد که چگونه این مقدمه در تقابل با نظر میرداماد در باب وجود مطرح شده است. بنا بر نظر میرداماد وجود موخر از تقرر ماهیت است. در مقابل برای صدرا وجود مقدم بر ماهیت است.
بررسى و نقد فاعلیت نفس نباتى در رخداد تغذیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات انسان با تغذیه شروع می شود و تغذیه فرآیندی است که در آن موجود بی جان به جسم زنده و پویا تبدیل می شود یا بخشی از جسم زنده می گردد. تأمل درباره چنین فرآیندی در حیطه دانش فلسفه است. تأملات برخی فیلسوفان نشان داده است که در این فرآیند جسمی که از آن تغذیه می شود، از جهت جوهر و عرض تغییر می کند و همسان جسم متغذی می شود تا حیات شکل بگیرد و بدن ساخته شود. فیلسوفان نفس گیاهی را مؤثر فاعل بالطبع این فرآیند می دانند، ولی تبیین آنان چند مسئله را پیش می کشد: 1. این فعل، شرایط فعل طبیعی را ندارد؛ 2. نفس نباتی منطبع در ماده و جسمانی است و از نظر آنان جسم و جسمانی تأثیر استقلالی بر شیء دیگر ندارد؛ 3. مقص0ود فیلسوفان از نفس نباتی مبهم است؛ و 4. نفس گیاهی در نقطه شروع حیات شخص تحقق نیافته است تا در این فرآیند مؤثر باشد. از آنجا که فیلسوفان پاسخ صریحی به این پرسش ها نداده اند، این پژوهش با تحلیل لوازم التزامی نظریه آنان به حل برخی از این مسائل دست یافته است. راه حل اندیشه های فیلسوفان متقدم، به تعطیلی قوای نفس ناطقه یا تفویض فعل طبیعی می انجامد، ولی با اصلاح نظریه نصیرالدین طوسی به کمک نظریه حرکت جوهری صدرایی می توان تدبیر بدن را در آغاز حیات تبیین کرد؛ یا با نظریه ارباب انواع، هم مشکل اخیر و هم مشکل جسمانیت نفس نباتی را حل کرد. در پایان این نظر مطرح می شود که تغذیه فعل طبیعی نیست و از ترکیب نظریه نصیرالدین طوسی با نظریه فعل تسخیری صدرا راه حل دیگری به دست می آید که به مشکل تفویض نمی انجامد.
برهان صدیقین و تأثیر آن در نظریه ترادف صفات الهی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
منطق طبقه بندی علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
بررسى دیدگاه هاى على شریعتى درباره تاریخ و اعتقادات تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دیدگاه هاى على شریعتى درباره شیعه را موضوع بررسى خود قرار داده، کار خود را بر دو کتاب «شیعه» و «تشیع علوى و تشیع صفوى» او متمرکز کرده است. شریعتى با توجه به دیدگاه جامعه شناختى خود کوشیده دین را بر اساس دید دنیایى تفسیر کند. بدین روى، نوع معانى او از «شفاعت» و «عدل» و مانند اینها غیر از معانى ارائه شده در روایات است. وى در بین ائمه اطهار علیهم السلام و اصحاب ایشان، بیشتر بر امامانى که قیام کردند نظر دارد و از بین اصحاب ایشان، بیشتر درباره ابوذر صحبت مى کند و از اصحاب دیگر ایشان نامى به میان نمى آورد. گاهى هم بدون دلیل، مطالبى را بیان کرده است، بدون اینکه روایت یا آیه اى درباره اش ذکر کند. مقاله حاضر با روش تحلیلى توصیفى این مطالب را تبیین کرده است.
اشتراکات فلسفی ملاصدرا و امام خمینی(س) در اثبات اثر پذیری نفس از باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
امام خمینی و ملاصدرا با استفاده از سه اصل: اصالت وجود ذهنی، اتحاد عاقل و معقول و اثبات معاد جسمانی، توانستند اثرگذاری باورهای دینی را به نحو عقلانی اثبات کنند. ملاصدرا به عنوان پایه گذار مکتب متعالیه و امام خمینی به عنوان مدافع این مکتب معتقدند باورها و تفکرات انسان، به صورتی ذهنی تبدیل شده و در قوة متخیله و به تبع آن در نفس ناطقة شخص ذخیره می شود. این صورت ذخیره شده، در عالم دنیا، اثربخش بودن خود را در قالب اتحاد با متعلق خود نشان داده؛ و در عالم آخرت نیز بر اساس قدرت عینیت بخشی و تجسم آفرینی نفس، با ظهور و تجسم عینی و خارجی تصورات نفسانی، می تواند بهشت و دوزخ اخروی را ایجاد کند. با دقت بر مبانی فلسفه امام خمینی و اصل اتحاد عاقل و معقول، مشخص می شود نحوة اثربخشی باورها و صور ذهنی انسانی را متعلق باور او تعیین می کند. به همین دلیل می توان اثبات کرد که تأثیرات باور فردی، می تواند بی نهایت باشد، اگر به موجودی بی نهایت تعلق بگیرد. به عبارت دیگر، باور فردی، به معنای حقیقی کلمه، اگر به باور دینی و توحیدی ناب، تبدیل شود، می تواند با متعلق خود، که ساحت خداوند متعال است، اتحاد برقرار کند.
تأملی در هستی شناسی نظم کیهانی در تفکر پیشامدرن با تکیه بر نقش کانونی هرم بزرگ هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
«هرم بزرگ هستی»، بنیادی ترین طرح وجودشناختی اندیشه سنتی است که بر اساس آن، هستی، مرکب از زنجیره عظیمی از پیوندهای متوالی انگاشته می شود که در نظمی سلسله مراتبی، از ناقص ترین موجود تا کامل ترین آن ها تداوم یافته است. قرائت های گونا گون از این طرح وجودشناختی که بر اساس تلقی های متفاوت از وجود و مراتب آن قوام یافته، به تلویح و یا به تصریح پیش فرض همه نظام های اسطوره ای، فلسفی، دینی، سیاسی و اجتماعی در دوران پیش مدرن بوده است. هرم بزرگ هستی، در اغلب تمدن های پیش مدرن، به مثابه نماد نظم کیهانی، نمایان گر سیری نزولی است که از رأس هرم، رو به سوی قاعده آن، پدید آورنده جهانی غیرمادی و آنگاه مادی است. این سیر نزولی، در عین حال که لطافت محض را به تدریج به غلظت و سختی بدل می کند، از وحدت محض رو به سوی کثرت، از عدم تعین رو به سوی تعین، از مطلق به نسبی و از ساحت عریان وجود رو به سوی استتار آن در حرکت است.
نگارنده در این مقاله، به منظور ارائه تصویری روشن از جایگاه و نحوه نشر باور به هرم بزرگ هستی در بستر تاریخ اندیشه و تمدن بشری در دوران پیشامدرن، نخست به نحوی کاملاً مختصر به جایگاه و نحوه تلقی مهم ترین آیین ها و مکتب های اندیشگی شرق در این باره خواهد پرداخت و آنگاه ردپای تلقی سلسله مراتبی از هستی را در بستر اندیشه غربی پی خواهد گرفت و در نهایت به نحوه نگرش طلایه داران سه مکتب اصلی فلسفه در تمدن اسلامی یعنی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا در باب هرم بزرگ هستی خواهد پرداخت تا از این رهگذر، به تحلیلی جامع از نقش و جایگاه هرم بزرگ هستی در برقرای نظم کیهانی در اندیشه انسان دوران پیشامدرن دست یابد.
خدا در فلسفه ارسطو و ابن سینا: مدخلی بر تفاوت بنیادین فلسفه ابن سینا از فلسفه ارسطو
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
پس از نهضت ترجمه در جهان اسلام، مسلمانان اندیشه های فیلسوفان یونانی را دریافت نمودند و با تامل در باب میراث فلسفی آنان فلسفه ای را که موسوم به فلسفه اسلامی است، ایجاد کردند. مهمترین تفاوت مبنایی که میان فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی وجود دارد و موجب ایجاد دو فلسفه مستقل شده است، فهمی دیگر از وجود و وجودشناسی متفاوت است. در این نوشتار برای فهم این دو نوع وجودشناسی به مقایسه دیدگاه دو فیلسوف شاخص، ارسطو و ابن سینا، درباره خداوند و صفات او می پردازیم. خداوند در فلسفه ارسطو، محرک نامتحرک و غایت نهایی عالم است و صفت بارز او فکرِ فکر است. بدین جهت، خداوند خالق ماسوای خود نیست و با آنها رابطه ای وجودی ندارد. ابن سینا به پیروی از فارابی با تمایز نهادن میان وجود و ماهیت، و واجب و ممکن، خداوند را به عنوان واجب الوجود و وجود محض که در راس سلسله علل قرار دارد و ماسوای او ممکن الوجود و وابسته به او هستند، معرفی نمود و اینچنین فهمی دیگر از وجود درانداخت. گرچه این نوشتار تصدیق می کند که فلسفه ارسطو مایه فکری فلسفه ابن سینا را فراهم آورده است بطوریکه در صورت نبود فلسفه ارسطو فلسفه ابن سینا نیز وجود نمی داشت، اما فلسفه ابن سینا با توجه به وجود شناسی متفاوت، اختلاف مبنایی با فلسفه ارسطو دارد.
خیال خلاق از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث خیال که از مباحث مهم و اساسی در فلسفه و عرفان اسلامی است، بعد جهان شناختی و معرفت شناختی عظیمی دارد. ابن سینا از نخستین کسانی است که در این باب سخن گفته است. او خیال را در حوزه جهان شناسی واسطه عالم مادی و عقلی دانسته و در حوزه معرفت شناسی، با ایجاد تفاوت میان دو قوه ادراکی خیال و متخیله، با دو رویکرد متفاوت خیال معطوف به حس و خیال معطوف به عالم عقول را مورد توجه قرار داده است. ویژگی اتصاف به اوصاف و عوارض مادی، متعلق به خیال متصل معطوف به حس است و خیال متصل معطوف به عالم متعالی از ویژگی های متعالی، از جمله قدرت خلاقیت، تصرف در نفس و تصرف در عالم طبیعت برخوردار است. در این مقاله با روش اسنادی تحلیلی تلاش کرده ایم منزلت معرفت شناختی و وجودشناختی خیال را در اندیشه ابن سینا به تصویر کشیده و اثبات کنیم که تمام آنچه در عرفان و فلسفه های پس از وی در این باب گفته شده به نحوی متأثر از اندیشه های این بزرگ فیلسوف بوده است.
تأثیر آموزه توحید در اصول راهبردى علوم انسانى دستورى از منظر علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانى و پیش فرض هاى علوم انسانى از تأثیر بسزایى در علوم انسانى برخوردارند و در این میان مبانى دینى، و از جمله عقاید دینى، در اسلامى سازى علوم انسانى بسیار مؤثرند. در این مقاله به تأثیر آموزه توحید بر اصول راهبردى علوم انسانى دستورى از منظر علامه طباطبائى پرداخته ایم. براین اساس، ابتدا مراد خویش را از کلیدواژگان مقاله توضیح داده ایم و پس از آن، تأثیرگذارى آموزه توحید را در مبانى علوم انسانى به طور اجمال و در اصول توصیه گر علوم انسانى دستورى به طور تفصیلى پیگیرى کرده ایم.
معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای نامتناهی در فلسفة صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح سیستمی ایدة نامتناهی در تفکر فلسفی یونان به چشم نمی خورد. در جهان اسلام نیز تا پیش از شیخ اشراق، نامتناهی عدّی و مدّی در دو قلمرو کم (به نحو بالذات) و قوا (به نحو بالعرض) جریان داشتند؛ ابوالبرکات بغدادی و پس از او سهروردی نامتناهی را بر صفات خدا اطلاق و یگانگی ای میان کمال خدا و نامتناهی برقرار کردند. پرسش های پایة نگارنده در این جستار عبارت اند از: ملاصدرا چه تبیین فلسفی ای از نامتناهی عرضه کرد؟ و محصول پذیرش خصیصة نامتناهی در فلسفه اش چیست؟ برونداد این پژوهش نیز به این قرار است: در تفکر فلسفی ملاصدرا، نامتناهی به لحاظ معناشناختی، مشتمل بر معانی ای همانند نامتناهی صفتی، نامتناهی وجودی و فوق نامتناهی وجودی است و نامتناهی به لحاظ وجودشناختی به وجود خدا موجود است. همچنین، اثبات وحدت شخصی وجود، تبیین فلسفی مالکیت خدا بر قلب ها و تصرف در آن ها و الهیات ایجابی سلبی برخی از کارکردهای نامتناهی در سه حوزة مابعدالطبیعه، الهیات و انسان شناسی در فلسفة صدرایی است.
بازخوانی گفتمان علمی دوره نوزایی تمدن اسلامی با تاکید بر مقایسه روش شناسی علمی زکریای رازی و ابونصرفارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
بازخوانی گفتمان علمی و روش شناسی حاکم بر تمدن اسلامی در دوره های گذشته،به ویژه دوره نوزایی،در ارتباط با شناخت تمدن اسلامی دارای اهمیت راهبردی است.به طور کلی دوره نوزایی تمدن اسلامی به دلیل مواجهه با اندیشه یونانی و کتب ترجمه شده از سایر تمدن ها از لحاظ فکری و علمی دارای ساختاری مجموعه ای است.بر همین اساس در این پژوهش سعی گردیده با مقایسه روش شناسی زکریای رازی و ابونصرفارابی به عنوان دو نمونه بارز دوران نوزایی،مختصات گفتمان علمی دوره نوزایی تمدن اسلامی(قرون سوم و چهارم) مورد بازشناسی قرار گیرد.یافته های این پژوهش حاکی از آنست که زکریای رازی دارای معرفت شناسی واقع گرا و روش شناسی تجربه گرایانه ی محض به سبک اثبات گرایان فعلی است و فارابی دارای معرفت شناسی آرمان گرایانه با تاکید بر عقلانیت استعلایی و دارای روش شناسی ترکیبی و عقلانیت همراه با تجربه است.در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش می توان این طور نتیجه گیری نمود که روش شناسی متکثری بر گفتمان علمی دوره نوزایی تمدن اسلامی- ایرانی حاکم بوده است.
بررسی و تحلیل نسبت بین کمال انسانی و ساحتهای طولی و عرضی حیات در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات انسان بر خلاف سایر موجودات واجد ساحتهای متفاوتی است که می توان آنها را به ساحتهای طولی و عرضی تقسیم کرد. فلاسفه اسلامی به طور سنتی و با بهره گیری از منابع فلسفی یونان از جمله اندیشه های افلاطون و ارسطو و همین طور منابع دینی از جمله آیات و روایات و مبانی فلسفی خود موفق به تبیین نظریه ای جامع در باب ساحتهای طولی حیات و نسبت آن با کمال انسانی شده اند. در اندیشه ایشان ساحات طولی حیات بشری تنها در پرتو تکامل وجودی و فردی انسان قابل تبیین و تفسیر است و این ساحات، ارتباطی تنگاتنگ با تکامل معرفتی انسان دارد. به رغم برخی تفاوتها در بین فلاسفه اسلامی، می توان ساحات طولی حیات انسان را به سه ساحت: حیات مادی، حیات مثالی و حیات عقلی تقسیم کرد. ملاصدرا با استفاده از مبانی فلسفی خود از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری، توانسته تا به درستی رابطه بین ساحات طولی حیات بشر و تکامل وجودی انسان را تبیین فلسفی نماید. اما حیات انسانی علاوه بر ساحات طولی، واجد ساحات عرضی نیز می باشد که از جمله آنها می توان به ساحت حیات فردی، اجتماعی، حقیقی، مجازی و ... اشاره کرد. به نظر نگارنده بر اساس مبانی فسلفی ملاصدرا و نگاه طولی و اشتدادی وی به کمال انسان، نقش و جایگاه ساحات عرضی در روند تکامل انسان به درستی قابل تبیین نیست.