فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فلسفه برای معرفی خداوند بیشتر از اوصاف متافیزیکی همچون وجوب، قدرت و حیات بهره گرفته می شود و از اوصاف اخلاقی کمتر استفاده می شود؛ اما در متون مقدس دینی، ازجمله قرآن کریم، اوصافی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی و وفای به عهد در مورد خداوند به کار رفته است که در زبان متعارف انسانی، به اوصاف اخلاقی معروف اند. بسیاری با ابتنای اخلاق بر امر و نهی الهی، امکان توصیف اخلاقی خداوند را به چالش کشیده اند؛ چنان که در جهان اسلام این دیدگاه را اغلب به اشاعره نسبت داده اند. حال آیا خداوند، واجد اوصاف اخلاقی است؟ این نوشتار با شیوه ای توصیفی تحلیلی و گاه انتقادی، برخی لوازم توصیف اخلاقی خداوند، مانند اندراج اخلاق در علوم فلسفی و جایگاه قضایای اخلاقی در اندیشه ابن سینا را براساس دو تفسیر از محقق لاهیجی و محقق اصفهانی بررسی و اثبات می کند که براساس برداشت محقق لاهیجی می توان از دیدگاه ابن سینا، خداوند را واجد اوصاف اخلاقی دانست و او را با اوصاف اخلاقی توصیف نمود. همچنین در این نوشتار، برخی چالش های توصیف اخلاقی خداوند پاسخ داده شده است.
میزان تطبیق تبیین های حِکمی فلاسفه با دیدگاه قرآن و روایات، درباره حدوث و قدم نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سؤالات اساسی درباره نفس انسان این است که آیا قبل از تعلق به بدن و افاضه به آن، وجودی مفارق و قائم به ذات داشته که با حدوث بدن به آن می پیوندد، یا اینکه مانند بدن بوده، همراه هر بدن یا به واسطه آن (مع البدن) حادث می گردد. در بین حکیمان مسلمان، سه دیدگاه درباره حدوث و قدم نفس وجود دارد و هر دیدگاه برای اثبات مدعای خود، به دسته ای از آیات و روایات متوسل شده و با مبنا قرار دادن دیدگاه عقلی خود، سعی در توجیه آیات و روایاتِ مؤید نظریه مقابل داشته است. ملاصدرا نیز با توجه به رویه اش در سازگار نمایاندن اندیشه های فلسفی خویش با متون دینی و باور عمیق به یگانگی عقل و نقل و شهود، بر آن شده تا اقوال حکما و مضمون برخی آیات و روایات دال بر وجود پیشین نفس را به نفع نظریه خود توجیه نماید. با توجه به اهمیت این بحث و عدم تبیین آن از نگاه کتاب و سنت، در این نوشتار تلاش بر آن است تا هر آنچه درباره این موضوع در آیات و روایات آمده، جمع آوری و بررسی شود و سازگاری یا عدم سازگاری آن با دیدگاه های فلسفی ارزیابی گردد.
رابطه علم و دین از منظر علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان با پیشرفت روزافزون علوم، با سؤالاتى درباره رابطه این علوم با دین مواجه مى شود. ترابط میان «علم و دین» از جمله مسائلى است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است که رابطه علم و دین را از نگاه علّامه طباطبائى بررسى نماید و با تتبع در آثار ایشان، مباحثى را که درباره این موضوع مطرح کرده اند، استخراج، تنظیم و سپس توصیف و تحلیل کند. ایشان معتقد است علم و دین روابط متقابلى با هم دارند؛ شکوفایى علم و دانش در تمدن هاى جهان، مرهون تدابیر و تشویق هاى دین است و علم نیز در تحکیم باورهاى دینى سهم بسزایى بر عهده دارد. علّامه با انکار تعارض واقعى میان علم و دین، براى رفع تعارضات ظاهرى پیش آمده، راه حل هایى را ارائه مى کند. ایشان عمده این تعارضات را با تقدم گزاره هاى قطعى بر ظنى و یا از طریق تمایز قلمرو علم و دین، رفع مى نماید و در بسیارى از موارد با تبیین و تفسیر صحیح از آموزه هاى دینى، عدم تعارض واقعى میان علم و دین را نشان مى دهد.
تحلیل دیدگاه ملاصدرا در میزان تأثیر صدق باورهای دینی در نجات انسان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة نجات و رستگاری پیروان ادیان از جمله مسائل بحث برانگیز در حوزة فلسفة دین است. در میان اندیشمندان اسلامی، ملاصدرا از جمله متفکرانی است که نجات و رستگاری را در پرتو عواملی فراتر از حقانیت و صدق ادیان تبیین می کند. نکتة مهم و درخور توجه این است که دیدگاه وی در خصوص مسئلة نجات کاملاً مبتنی بر مبانی معرفت شناسی خاص وی در خصوص «صدق پذیری گزاره های وحیانی» و نیز «امکان دست یابی به صدق» این گزاره هاست. از دیدگاه وی هر چند گزاره های وحیانی از قابلیت اتصاف به صدق و کذب برخوردارند، اما عواملی همچون دست نیافتن به واقعیت و نفس الامر، توصیف ناپذیری برخی از مراتب واقعیت در قالب گزاره های زبانی و نیز همسان نبودن مرتبة ادراکی گوینده و مخاطب در گزاره های وحیانی، امکان دست یابی به صدق این گزاره ها را برای عموم انسان ها با دشواری مواجه می کند. بر همین اساس نیز، به نظر ملاصدرا، نجات در پرتو عوامل دیگری چون عبودیت و بندگی امکان پذیر است.
عوامل مساعدت کننده عمل در جهت استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
استکمال انسان در نوشتار حاضر بدین معنا است که به صورت تدریجی، با دو ابزار «علم» و «عمل» قوا و استعدادهای ویژه خویش را به فعلیت رساند ونفس او، که حقیقت اوست،در مراتب عالی وجود سیر نماید. در این میانْ شناخت عوامل زمینه ساز عمل اهمیت خاصّی دارد، چرا که مساعدت کنده عمل اند و از این روآگاهی ازآنها، جهت تقویتشان ضرورت دارد. در این مقاله پس از استقصا و دست یافتن به عوامل مساعدت کننده عمل که عبارتند از خواطر خیر،علم و معرفت، عشق به خدا،ایمان، ذکر و ... به تحلیل این عوامل و نحوه ی تأثیرگذاری آنها پرداخته خواهد شد. ملاصدرا، عمل، استکمال
بررسی رابطة خیر و شرّ با اصالت وجود از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة خیر و شر یکی از بحث های عمیق فلسفه و کلام است که در دوران های مختلف تاریخ تفکر، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و ذهن اندیشمندانی را به خود معطوف داشته است. در این میان، فلاسفة اسلامی، به ویژه حکمای صدرایی، با نگاهی عقلی و مستدل، رنج ها و شرور مطرح در جهان هستی را مورد مطالعه قرار داده و به تبیین حقیقت و ماهیت آن پرداخته اند. صدر المتألهین در پاسخ به مسئلة شر بر سه مبنای اساسی اصالت وجود، عدمی بودن شرّ و نظام احسن تکیه می کنند. از آنجا که عدمی بودن شرّ از جمله مبانی است که دارای منتقدان جدی در فلسفة غرب و حتی از سوی برخی اندیشمندان اسلامی است. این مقاله در صدد است تا با تبیین رابطة خیر و شر با اصالت وجود از منظر ملاصدرا و برخی از پیروان حکمت متعالیه، مانند حکیم سبزواری و جوادی آملی، دلیل متقن و مستدلی به اشکال آنها درباره عدمی بودن شرور ارائه دهد. ازاین رو، سعی شد تا با استفاده از منابع اصلی حکمت متعالیه از اسفار اربعه، شواهد الربوبیه و مشاعر ... و با سبکی نو به ارزیابی ضمنی مبنای عدمی بودن شرور از نگاه ملاصدرا - با توجه به برهان عقلی و رابطه خیر وشر با اصالت وجود - پرداخته شود.
تقدم فرآیندهای شناختی بر زبان، در فلسفه زبان ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قلمرو بحث «زبان و شناخت» ملاصدرا در خصوص چگونگی کسب علم و حصول شناخت، قائل به یک فرآیند و جریان است، که نفس انسانی در این فرآیند فاعلِ فعال و خلاق است. زبان یا کلام، اظهار و اعلانِ باطن متکلم است. قیام کلام به متکلم قیام صدوری است و نه قیام حلولی. فرآیند معرفتی زبان، در یک قوس نزولی، توسط نفس ناطقه انجام می شود. در جهت گسترش نظریه زبانی ملاصدرا، از تحلیل تقریر او نسبت به فرآیند زبان غیر دینی انسان به دست می آید: اگر چه او قائل است به این که شناخت پیش از زبان اتفاق می افتد، اما معنای آن چنین نیست که این شناخت چارچوب و ساختاری معین و ثابت باشد که به متکلم از پیش تزریق و القاء شود، یا این که زبان فرآیندی درونی با قطع نظر از جهان خارج و اجتماع بشری باشد. افزون بر این، تفسیر صدرالمتألهین از ادراک عقلی به گونه ای نیست که عقل به عنوان پدیده ای متعالی حاکم بر زبان تلقی شود، و این که انسان را منفعل تصور نماید.
اراده آزاد از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل ضرورت علّی با ارادة آزاد از مباحث مهمی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. خلط بین اراده و اختیار و تقریر نادرست اشکال ارادة آزاد، باعث شده تا این مسئله با ابهامات فراوانی همراه باشد. برخلاف تصور رایج محور اصلی اشکال ارادة آزاد، تسلسل اراده ها نیست، بلکه از یک طرف پذیرفتن ضرورت علّی، و از طرف دیگر حدوث اراده و منتهی شدن آن به علتی خارج از نفس انسان است که مستقیماً اراده را در نفس انسان ایجاد می کند. صدرالمتألهین به اشکال اصلی جبر در اراده توجه داشته و حتی جبری بودن اراده و نیز جبری بودن افعال ارادی انسان را پذیرفته است، اما چنین چیزی به این معنا نیست که ملاصدرا اختیار انسان را انکار کرده است. او سعی دارد تا از طریق فاعل بالتسخیر و نیز توحید افعالی این مطلب را تبیین کند که جبر با اختیار سازگار است و افعال انسان از همان جهت که جبری هستند اختیاری نیز هستند. در این مقاله علاوه بر بازسازی اشکال ارادة آزاد، در مجموع، پنج پاسخ از صدرالمتألهین آورده و نقد شده است. در پایان این نتیجه گرفته شده که ضرورت علّی با ارادة آزاد و اختیار انسان منافات دارد از این رو برای پذیرش اختیار انسان باید ضرورت علّی را انکار کرد
بررسی تبیین های مختلف از کاشفیت علم حصولی در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله این نوشتار، بررسی تبیین های مختلف از کاشفیت علم حصولی است. فیلسوفان مسلمان، علم را به حضوری و حصولی تقسیم کرده اند. حکایت گری و کاشفیت علم حصولی برای فیلسوفان مسلمان، مسلم بوده است. تببین فیلسوفان مسلمان از کاشفیت علم حصولی، مختلف است. آن ها کاشفیت علم حصولی را گاهی با عینیت ماهوی، گاهی با مفهوم ماهیت، گاهی با مطلق مفهوم و گاهی با وجود علم تبیین کرده اند. در این مقاله هریک از این تبیین ها را شرح و بسط داده، ضعف ها و قوت هایشان را بررسی می کنیم. اگرچه تبیین فیلسوفان مسلمان از کاشفیت علم حصولی قوت هایی دارد، ضعف هایشان باید رفع شده و تکمیل شوند.
نقد و بررسی معیارها و مبانی فهم زبان دین از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله زبان دین و فهم دلالت های آن همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که معیارها و مبانی خاصی را در فهم دلالت های زبان دین مطرح کرده است. مجموعه این معیارها و مبانی، بیانگر نظریه خاص وی در فهم زبان دین است. در این پژوهش معیارها و مبانی فهم زبان دین در سه محور اساسی نقد و بررسی شده است. این محورها عبارت از «ویژگی های خاص زبان دین»، «مبانی هستی شناختی زبان دین» و «مبانی زبان شناختی زبان دین» است که ملاصدرا در پرتو توجه به آنها به فهم دلالت های زبان دین پرداخته است. علاوه بر این در برخی موارد مقایسه ای تطبیقی بین شیوه فهم ملاصدرا از دلالت های زبان دین با سایر شیوه ها و در پرتو معیارهای یاد شده صورت گرفته است. در پایان نیز سعی شده است تا تبیین جدیدی از فهم زبان دین بر مبنای نظریه گسترش دلالی الفاظ مطرح شود.
مقایسة مبانی و راه حل های ابن سینا و ملاصدرا برای نفی تناسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تناسخ که در اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطة ویژة نفس انسان با بدن وی را نشان می دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن های دیگر را نفی می کنند.
استدلال های شیخ الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که نفس از حیث ذات، مجرد و از حیث فعل، مادی است لذا گرچه علت فاعلی و مفیض نفس، عقل مفارق است اما مزاج مستعد و مادة بدنی، زمینه ساز و معد این افاضه است. به علاوه، شیخ معتقد است که رابطة هر نفس با مادة بدنی خود، رابطة لزومیة ذاتیه است و به همین سبب، این نفس برای این بدن، امری بی بدیل است. اما صدرالمتألهین به مبانی نوینی نظیر تشکیک و اشتداد در وجود و حرکت استکمالی جوهری در همة موجودات (ازجمله در نفس و بدن به موازات یک دیگر) قائل است و نفس را در بدو حدوث، جسمانی می داند و معتقد است که ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او علاوه بر این که به نقل و تأیید راه حل های شیخ الرئیس می پردازد، از مبانی متعالیه نیز بهره می برد و بدین وسیله، هم تبیین نوینی از بعضی از برهان های رد تناسخ به دست می دهد و هم خود، راه حل و برهان جدیدی برای ابطال تناسخ ارائه می کند که فقط با مبنای متعالیه قابل توضیح است.
این مقاله در نظر دارد ضمن توضیح و مقایسة راه حل های منتخب این دو فیلسوف برای نفی تناسخ و روشن کردن نقاط مشترک ایشان، کارکرد مبانی خاص هر یک در این حوزه را روشن کند و نشان دهد که چگونه در مواردی مبانی متفاوت برای برآوردن مقصود واحد، به کار گرفته می شوند
اصل ترکیب معنا در اندیشه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصل ترکیب در معناشناسی، یکی از اصول مهم و مسئله آفرین است. مطابق این اصل، معنای عبارت های مرکب، براساس معنای اجزا و چگونگی ترکیب آن ها به دست می آید. بنابر ادله پیشینی برای این اصل، هر نظام معناشناختی باید تابع این اصل باشد. اگرچه معمول است پیشینه این اصل را به فرگه بازگردانند، جایگاه مهم اندیشمندان مسلمان، فراموش شده است. در این مقاله برآنیم با بررسی چهارچوب مفهومی مناسب برای اصل ترکیب، آن را در آثار فارابی واکاوی کنیم. در میان آثار فارابی اشاراتی ضمنی به ترکیب معنا وجود دارد. براین اساس، با تمایز تقریر معرفت شناختی و معناشناختی از اصل ترکیب و براساس رویکرد عمل گرایانه، سخنان فارابی را بررسی کرده ایم. به نظر می رسد فارابی دستِ کم به برخی تقریرهای اصل ترکیب پایبند است.
مناسبات انسان کامل و خلافت اللهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا از فیلسوفان اسلامی است که دارای نظام فکری نسبتا منسجم انسان شناختی است. او از زوایای فلسفی، عرفانی، دینی و سیاسی ابعاد گوناگون خلافت اللهی انسان را نشان می دهد ضمن اینکه بین آنها پیوند ذاتی وجود دارد. در نظر او حقیقت دو بعدی انسان، با تاکید بر بعد روحانی با گرایش تکاملی و معنوی ارتباط می یابد و اندیشه حرکت جوهری نفس را تداعی می کند که حدوث جسمانی او درنهایت به بقای روحانی ختم می گردد. علاوم براین خصوصیت کمال طلبی انسان، درنهایت ترسیم کننده جایگاه انسان کامل و صدرنشینی او در سلسله مخلوقات الهی است که بواسطه داشتن کمالات وجودی، معرفتی و اخلاقی از سوی خداوند، مامور هدایت و رهبری دیگر انسان ها در قالب نبوت، امامت و ولایت می باشد. این اندیشه قابلیت ترسیم تصویر دقیق تری از انسان را دارد که می تواند در نظریه پردازی های انسان شناختی و علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد.
معناشناسی اوصاف الهی از نگاه ابن سینا در پاسخ به مسأله زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های دیرین در علم کلام و فلسفه ، چگونگی فهم و تحلیل معانی اوصافی است که بین خدا و انسان مشترک است؛ آیا این اوصاف با معانی انسانی و متعارف به خداوند حمل می شوند یا این که واجد معنای دیگری هستند؟ این پرسش که ابتدا ناظر به اوصاف الهی بود. بعدها گسترش یافت و همه ی گزاره های دین را در برگرفت و به این ترتیب نظرات مختلفی در مورد زبان دین پدید آمد. این نظرات تحت دو دیدگاه کلی تقسیم می شوند: 1- دیدگاه معناداری زبان دین؛ 2- دیدگاه بی معنا بودن زبان دین. در مقابلِ کسانی که برای گزاره های دینی معنای حقیقی قائل هستند، عدَه ای زبان دین را نمادین و سمبلیک می دانند و عده ای نیز معنای کارکردی برای آن در نظر می گیرند، و عده ای نیز به کلی گزاره های دینی را فاقد هرگونه معنایی می دانند .
در این مقاله دیدگاه های مختلف فیلسوفان دین غربی مورد ارزیابی وتحلیل قرار می گیرد و در پایان نگرش ابن سینا در این موضوع ارائه می گردد . البته در فلسفه اسلامی این مسأله تحت عنوان «شناخت صفات خدا» مطرح می شود. و در این ارتباط سه نظریه: 1- تعطیل، 2- تشبیه، 3- تشبیه در عین تنزیه، معرفی می گردد که به نظر می رسد نظریه سوم مورد تأیید فیلسوفان اسلامی به خصوص ابن سینا است
نقش سند در ارزش گذاری حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث علوم حدیث کلیات سند در حدیث
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان علیه السلام از دیرباز کانون گفت وگوی صاحب نظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزش گذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاین رو جایی برای بررسی سند آن باقی نمی ماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی می تواند نتیجه بخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند به منزلة قرینة مستقل به کار می آید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزش گذاری حدیث به ویژه حدیث غیرفقهی، دانش های مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه به ویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای ندارند.
بررسی تبعیت دلالت از اراده از منظر ابن سینا و خواجه نصیر طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
برخی از منطق دانان بر این باورند که دلالت تابع اراده است و تا اراده ای محقق نشود، دلالتی صورت نمی گیرد. ابن سینا، خواجه نصیر طوسی و دبیران کاتبی از این دسته اند. برخی دیگر از بزرگان منطق نظیر قطب الدین رازی در این امر به مخالفت برخاسته و دلالت را تنها تابع علم به وضع دانسته اند. تتبعات تاریخی نشان می دهد که این مسئله از زمان ابن سینا و به توسط شخص وی مطرح شده است. از این رو تلاش کرده ایم که نظر ابن سینا به صورت کامل، تقریر و درباره اختلافات دو تن از شارحین بزرگ کلام وی یعنی خواجه نصیر طوسی و قطب رازی داوری شود. عده ای از اصولیون به نام نیز که در یک مسئله اصولی اختلاف نظر داشته اند، استطراداً به این بحث پرداخته و تفسیر دیگری را بیان کرده اند و مدعی شده اند که مراد عَلَمین (ابن سینا و خواجه نصیر) چیزی جز تفسیر آنان نبوده است. این نوشتار در صدد مقایسه نظر اصولیان و منطق دانان نیست و ذکر پاره ای از نظرات در اصول فقه تنها نشان دهنده وجودِ برداشت ها و تفسیرهای دیگر از کلام ابن سینا و خواجه نصیر می باشد. در این مقاله به شرح و جرح اقوال مشهور پرداخته و نتیجه گرفته ایم که در این باب نظر صائب همان قول قطب الدین رازی صاحب محاکمات است.
تبیین اختلاف آراء ابن سینا در باب مسئله اتحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگانگی دیدگاه ابن سینا در رد یا قبول اتحاد عاقل و معقول در آثار مختلف ابن سینا به چشم می خورد؛ و همین امر باعث اعتقاد برخی به وجود تعارض و ناسازگاری در آراء او شده است. چرا که از سویی، در کتاب شفاء و اشارات به مخالفت با آن می پردازد و از سوی دیگر، در کتاب مبدأ و معاد از نظریه اتحاد عاقل و معقول دفاع و آن را اثبات می کند. این که این تعارض ناشی از چیست و آیا حقیقتاً تعارضی وجود دارد یا خیر، مسئله ای است که در این مقاله تلاش شده است تا با تحلیل برخی شواهد و قرائن حاکی از رد یا اثبات مسئله از سوی ابن سینا، بررسی شود. در نهایت این پژوهش به این نتیجه رسیده است که تعارضی وجود ندارد و علت تفاوت آراء شیخ در رد یا پذیرش اتحاد، به تفاوت دو نوع نگرش ماهوی و وجودی او برمی گردد.