فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نفس شناسی ملاصدرا تحت تأثیر مبانی وجود شناختی اوست. در وجود شناسی ملاصدرا، اصول مهمی چون اصالت وجود، بساطت وجود، وحدت وجود، اشتداد وجود، صورت به عنوان ملاک شیئیت یک شیء، تساوق وجود و وحدت، و نیز تساوق وجود و صفات کمالی دیده می شود. توجّه به این مبانی سبب گردید که ملاصدرا نظریّات بدیعی را در نفس شناسی ارائه کند؛ از جمله میتوان به این نظریات اشاره کرد: نفس در عین وحدت، جامع تمام قواست؛ میان نفس و بدن دوگانگی وجود ندارد؛ نفس جسمانی الحدوث و روحانی البقا است؛ هویّت انسان از ناحیه نفس است و لذا تغییر بدن، ضرری به اینهمانی انسان نمیرساند؛ نفس آخرین مرتبة جسمانیّت و اولین مرتبة روحانیّت است؛ وحدت نفس درجات متعدّد دارد؛ نفس با صفات کمالی تساوق دارد. تأثیر مبانی وجود شناختی ملاصدرا در مباحث نفس شناسی نشان میدهد که پیگیری مباحث نفس در فلسفة ملاصدرا، بدون توجّه به مباحث وجود شناختی او، میتواند سبب اخلال در فهم درست و دقیق دیدگاههای او گردد.
مبانی و لوازم نظریه خیال سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
مسأله خیال نزد دانشمندان مسلمان از ثمرات معرفتی در مسائل متنوعی چون هستی شناسی، وحی و نبوت، مفهوم سازی و کارکردهای هنر برخوردار است و در نظام فلسفی شیخ اشراق نیز در رابطه ای تلازمی با سایر مسائل ایفای نقش می کند. شاخص ترین مبانی سهروردی در پردازش نظریه خیال قاعده ابصار است که شیخ اشراق آن را در مواضع متعدد بسط داده و براساس آن خیال را به مثابه اشراق نفس تبیین کرده است. صرف نظر از دلیل شهودی، استدلال عمده شیخ بر خیال اشراقی، ابطال قوای متعدد ادراکی است که براساس آن مرتبه ای در عالم وجود را به مُثُل معلّقه اختصاص می دهد. وی در مسأله ادراک حسی و خیالی سنخیت را منتفی می داند.
ادله تجرد نفس از دیدگاه فخر رازی
حوزههای تخصصی:
ماهیت نفس و تجرد آن همواره یکی از چالشی ترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده که در این نوشتار این موضوع از دیدگاه فخر رازی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فخر رازی در آثار متعدد خود به شیوه ای متفاوت و گاه متناقض در باب تجرد نفس سخن می گوید به گونه ای که در برخی از آثار موضع سلبی و در برخی موضع ایجابی اتخاذ نموده است با این وجود می توان وی را قائل به تجرد نفس دانست. اما به طور قطع مغایرت نفس و بدن را می پذیرد.
حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
تغایر خارجی عارض و معروض در معقولات ثانی فلسفی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ملاصدرا دربارة نحوة وجود معقولات ثانی فلسفی به صورت های مختلفی بیان و تفسیر شده است. از ظاهر عبارات ملاصدرا چنین برمی آید که معقولات ثانی فلسفی در خارج، مغایر با موصوف خود هستند. در تفسیرهایی که فیلسوفان نوصدرایی از دیدگاه ملاصدرا ارائه کرده اند، این تغایر به نحو صحیحی بیان نشده است. به اعتقاد نگارنده بیش تر اشتباهاتی که در تفسیر کلام ملاصدرا صورت گرفته از آن جا شروع شده که سعی شده است از عبارات او، قاعده ای کلی برای تمام معقولات ثانی فلسفی استخراج شود، در حالی که شواهد و قرائن متعدد گویای این مطلب هستند که او درصدد بیان چنین قاعده ای نبوده است.
در این مقاله ابتدا به فضایی که دیدگاه ملاصدرا در آن شکل گرفته اشاره می شود و سپس تفسیر شهید مطهری، استاد جوادی، آملی، و استاد یزدان پناه از دیدگاه ملاصدرا بیان و نقد خواهد شد. در پایان با استفاده از عبارت های خود ملاصدرا، دیدگاه وی را دربارة چگونگی تغایر معقولات ثانی فلسفی بیان خواهیم کرد
بررسی مسأله اراده خداوند از منظر حکمت متعالیه و مکتب تفکیک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه صدرالمتألهین، اراده الاهی، علم او به نظام اصلح و از صفات ذات است. خداوند، علت تامه مخلوقات است و صدور فعل از او، ضروری می باشد. در مقابل دیدگاه صدرا، به باور اهل تفکیک، اراده الاهی نه به معنای علم، بلکه به معنای قدرت و سلطه بر فعل و ترک است؛ و در نتیجه، از صفات فعل به شمار می آید. با چنین توصیفی، خداوند، فاعل مختار است و نتیجه قول به علت تامه بودن او، فاعل موجب بودن او است. از جمله اشکالاتی که پیروان مکتب تفکیک بر دیدگاه ملاصدرا وارد کرده اند، اشکال به معنای اراده و ضروت علی و معلولی میان خداوند و مخلوقات است که منجر به فاعل موجب بودن خداوند می گردد. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تقابل با مکتب تفکیک در باب اراده الاهی، بررسی شده و به اشکالاتی پاسخ داده شده است که پیروان مکتب تفکیک در این باره بر صدرا وارد کرده اند.
مبانی و عناصر اخلاق در اندیشه محمد بن زکریای رازی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، بیان نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی است که با توجه به مبانی و مؤلفه های نظریه اخلاقی آن دانشمند به تلخیص درآمده است. رازی که در تراوشات فکری خود، بویژه در نگرش به موضوعات اخلاقی از سقراط و افلاطون پیروی کرده، خود نیز از نظامی اخلاقی برخوردار بوده است. این نظریه که به اخلاق سلامت محور و فرد گرایانه خلاصه می گردد، ویژگی ها و جهت گیری های خاصی هم بدنبال داشته است. رازی همچون یک اپیکوری، مناسب ترین وضعیت اخلاقی را در یک زندگی معتدل می بیند که در آن، نیازهای طبیعی، بدون اینکه از حالت اعتدال خارج گردند، برآورده می شوند. او جوانب اخلاقی را متمرکز بر خاستگاه عقل می داند و به واسطه عقل، مراقبت از انفعال و سرکوبی هوی را توصیه می کند و در عمل نیز، طبیبانه به اخلاق می پردازد و بر آن شده است تا با روش پیشگیری – بهبود و درمان، پیشرفت اخلاقی را محقق سازد.
ادراکات شهودی نفس در حکمت سینوی و برخی پیامدهای معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه معرفت شناسی ابن سینا آبستن نظریات بدیعی است که اگرچه در تفکرات فلاسفه بعد از وی بروزی تام یافتند؛ اما می توان ظهور صریح یا ضمنی آنها را در آراء شیخ الرئیس رصد نمود. در این مقاله به واسطه وضع تفکیک تفکیک بین دو حوزه مشایی و مشرقی، تبیین شده است که ابن سینا به تبعیت از اسلاف مشایی خویش، ادراکات نفس را در قسم حصولی منحصر نموده و با اتکا به نظریه تجرید و تقشیر معرفتی به تشریح کیفیت تحصیل اینگونه ادراکات برای نفس پرداخته است. اما وی در تفکر مشرقی اش به واسطه روی آورد بدیعی که در قبال دو قوه حس مشترک و خیال در نمط پایانی اشارات یافته است؛ تحصیل و حفظ ادراکاتی شهودی و غیر حصولی را به این دو قوه انتساب می دهد که به معنای توسع ادراکات نفس در قسم شهودی و غیر حصولی در حکمت سینوی بوده و لاجرم نمی توان کیفیت تحصیلشان را به واسطه فرایند تجرید معرفتی تبیین نمود. ابن سینا به واسطه فهم اشتداد وجودی نفس و لحاظ آن به عنوان نردبان اشتداد معرفتی آن، واجد رویکردی در حوزه معرفت شناسی اسلامی می گردد که امکان تحصیل معرفت مطابق با واقع تا حدودی در آن تعبیه شده است.
نقش عقل در فهم آیات قرآناز منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین ازجمله کسانی است که رویکرد خاصی به حدود شناختیِ عقل در فهم قرآن به عنوان یک متن وحیانی دارد.وی معتقد به جداناپذیری شریعت و اصول عقلی است و قرآنرا امری عقلی میداند. بنابراین نقش عقل در اصول و مبانی مورد پذیرش ویدر جهت فهم قرآن قابل توجه است. صدرالمتألهینتدبر در آیات قرآن را مرتبط به تدبر در عالم هستی میداند وقرآن را نور عقلی معرفی میکند که از طریق آن نور، مبدأ و معاد شناخته و حقایق اشیا مشاهده میشود. ملاصدرا هم تراز با درجات کمالی خرد انسانی به درجه ای از بطن قرآن معتقد است. انسان کامل کسی است که ازجهت مرتبه عقلی به اکمال رسیده است. ملاصدرا شرط بهره مند شدن از حقیقت و بطون قرآن را استفاده از نیروی تعقل میداند و براین اساس، تأویل در تفسیر قرآن امری ضروری استو میدان درک معانی قرآن برای جولان اهل فهم و تأمل و تعقل وسیع است. در این تحقیق به واکاوی نقش عقل در درک معانی قرآن از دیدگاه صدرالدین شیرازی خواهیم پرداخت.
روابط مفهومی علم و ایمان در آثار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی معناشناختی در آثار ملاصدرا، مفهوم ایمان با شبکه گسترده ای از مفاهیم مرتبط است. مهمترین این مفاهیم، علم است. ملاصدرا علم را به اقسام شرعی و عقلی، دراستی و وراثتی، و مکاشفه ای و معامله ای تقسیم می کند. علم حقیقی از نظر وی، علم شرعی و عقلی، وراثتی و مکاشفه ای است. این علم در اکثر مواضع در آثار ملاصدرا معادل ایمان دانسته شده است. او دلایلی نقلی، عقلی و لغوی بر این مدعا اقامه می کند. با این حال، در عبارات وی علم گاهی شرط ایمان و گاهی شطر آن است. گاه ایمان شرط علم است و گاه علم و ایمان دو مقوله کاملا متباینند. معرفت از نظر برخی مغایر علم است اما ملاصدرا آنرا مرادف علم می داند. بدین ترتیب مفاهیم کفر و جهل در آثار وی به عنوان مفاهیم مقابل ایمان به کار می روند. کفر گاه معادل جهل و گاه شدیدترین مرتبه آن است. این شبکه مفهومی را می توان با توجه به دیدگاه ملاصدرا درباره نقش قوه عاقله در ایمان تبیین کرد. قوت عاقله علت ایمان، علم و معرفت است و ضعف عاقله علت جهل و کفر. در بینش او سایر قوای انسان مانند واهمه نیز در ایمان و کفر نقش دارند.
بررسی و مقایسه ی نظریه ی صدق و توجیه معرفت و جایگاه خدا در آن در نظام معرفت شناختی فیلسوفان صدرایی و دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
فیلسوفان حکمت متعالیه از میان نظریه های صدق، به مطابقت معتقدند. آنان گزاره ای را صادق می شمارند که با عالم واقع، اعم از ذهن و عین، و به عبارتی با نفس الامر مطابق باشد. در میان فیلسوفان دکارتی، تنها اسپینوزا از نظریه ی مطابقت دفاع می کند و سایر دکارتیان ملاک صدق را وضوح و تمایز می دانند. در باب توجیه معرفت، معرفت شناسان نظریه های توجیه را در دو قالب درون گرایی و برون گرایی تقسیم می کنند. فیلسوفان صدرایی و دکارتی، هر دو به درون گرایی معتقدند، با این تفاوت که صدراییان صرفاً از نظریه ی مبناگرایی، چونان ملاک توجیه نام می برند.
با تمام این اوصاف، فیلسوفان دکارتی از جایگاه والای خدا در توجیه و صدق معرفت نام می برند و فیلسوفان حکمت متعالیه نیز نقش برجسته ای را در معرفت شناسی خویش برای خداوند قائل هستند. چنان که دکارت وجود خداوند و فریبکار نبودن او را ملاک توجیه معرفت می داند و ملاصدرا نیز الهام و اشراق خداوند را یقینی ترینِ معارف انسان می داند. نویسندگان در این مقاله تلاش دارند تا نظریه ی صدق و توجیه معرفت را در معرفت شناسیِ این دو گروه از فیلسوفان، با نگاه مقایسه ای، تبیین و تشریح نمایند و وجوه اختلاف و اشتراک آنان را نمایان سازند.
تبیین تقریرات ابداعی حکیم سبزواری در برهان صدّیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای اثبات وجود حق تعالی براهین تجربی و عقلی مختلفی از دیرباز تاکنون ارائه شده و یکی از مهم ترین دلایل عقلی در این زمینه «برهان صدّیقین» است. از برهان صدّیقین تقریرهای مختلفی موجود است که چهار تقریر از این تقریرها از ابداعات حاج ملاهادی سبزواری است. ایشان در آثارش این تقریرها را به صورت پراکنده بیان کرده که به طور خلاصه بدین گونه هستند: 1. حقیقت مرسله وجود که اصیل است به هیچ وجه عدم را قبول نمی کند. لذا واجب الوجود بالذات است، چون هیچ نقیضی، نقیض خود را قبول نمی کند. 2. حقیقت اصیل وجود، ممکن نیست زیرا درصورت امکانِ حقیقت وجود، خلف لازم می آید به دلیل آن که غیر از این حقیقت، حقیقت دیگری نیست تا به آن متعلق باشد. 3. حقیقت (مرتبه ای از مراتب وجود) یا واجب است یا ممکنِ به امکان فقری است که جهت دوری از دور و تسلسل حتماً باید مستلزم واجب باشد. 4. حقیقت اصیل وجود یا واجب است یا ممکن به امکان فقری است که آن نیز متعلق به واجب بوده و مستلزم اوست. این نوشتار به بیان این چهار دلیل پرداخته و دلیل ابداعی بودن آنها را بیان می کند و اشکالات وارده به بعضی از آن ها را مورد بررسی قرار می دهد.
چیستی فلسفه سنت گرایی با تکیه بر آرای دکتر سیدحسین نصر: مضامین، دلالت ها و بنیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت گرایی و تجددگرایی در فضای امروز، به عنوان جریانی که به مدرنیسم نگرش دارند، مطرح می شوند. این مقاله با هدف پرداختن به مضامین عمدة اندیشة سنت گرایی، به عنوان درآمدی برای ورود به اندیشة سنت گرایان به رشتة تحریر درآمده است. برای این منظور در این مقاله با تأکید بر آرای سید حسین نصر به عنوان مطرح ترین اندیشمند سنت گرای حال حاضر، به تحلیل چیستی سنت به عنوان نقطة محوری این گفتمان و همچنین بررسی شاخص های فکری و دیدگاه های اصلی این جریان فکری پرداخته شده است. نصر یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد می کوشد معرفت قدسی را جایگزین تجددگرایی سازد. از نظر وی، سنت گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان هاست بلکه در رفتار آنها نیز تجلی می یابد.
بررسی تطبیقی عنصر ارتباطی قضیّه (از دیدگاه امام خمینی و علاّمه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در عین اهمیّت کمتر بدان پرداخته شده است وجوه تمایز ادراکات حقیقی از اعتباری و شیوة تطبیق آن بر مسائل گوناگون علوم است. مسأله ای که با وجود ظاهر ساده، بسیار دقیق و دارای پیچیدگی های فراوان است و گذشتن از گردنه های آن محتاج ممارست و استفاده از تجربیّات و راهنمایی های ره رفتگان این مسیر می باشد. بر این اساس در مقالة حاضر یکی از مباحث علمی (عنصر ارتباطی قضیّه)را که از دو جنبة حقیقی (فلسفی) و اعتباری (اصولی) برخوردار است، مورد بررسی قرار داده است و در این مسیر از بررسی تطبیقی آراء دو اندیشمند بزرگ عصرمان حضرت امام خمینی (ره) و علاّمه طباطبائی بهره می جوییم. به این صورت که محور سخن را مبنای تفکیک حقیقت از اعتبار که از اصول فکری اندیشه های این دو اندیشمند فرهیخته است، قرار داده ایم و بر اساس آن عنصر ارتباطی قضیّه را که از دو جنبة حقیقی (مرحلة محکیّه و واقع که همان وجود ربطی فلسفی است) و اعتباری (مرحلة ملفوظه و بیان واقع که همان معنای ربطی است) مورد تحقیق و کاوش قرار می دهیم.
بررسی انتقادی شماری از پیش فرض های معناشناختی و ادلّة نظریة «اصالت وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمای متعالیه، بر اساس شماری از دلائل، به دفاع از نظریّة اصالت وجود پرداختهاند. همچنین این نظریّه، بر شماری پیشفرض مبتنی است. لذا، مواجهة انتقادی با این نظریّه میتواند به دو شکل عمده صورتبندی شود که عبارتاند از: بررسی پیشفرضهای نظریّه؛ و بررسی ادلّة آن. در مقام مواجهة انتقادی با پیشفرضهای نظریة اصالت وجود، اشتراک معنوی وجود ـ به عنوان یک پیشفرض تصدیقی ـ نادرست و یا محلّ تردید است. همچنین تلقّی خاصّ از اعتباریّت و ماهیّت ـ به عنوان دو پیشفرض تصوّری ـ دارای ابهام هستند. در مقام مواجهة انتقادی با دلایل اصالت وجود نیز دلیل مبتنی بر «اخراج ماهیت از حالت استواء توسط وجود»، به عنوان بهترین دلیل اقامه شده بر صحّت این نظریه، دلیلی قاصر در اثبات مدّعاست. در کنار این دسته از اشکالات، که میتوان آنها را اشکالات بنایی نامید، اشکالی مبنایی نیز وجود دارد: دوگانة اصالت وجود یا اصالت ماهیّت، واقعیت را در وجود یا ماهیت منحصر میکند، بدون اینکه دلیل کافی برای این انحصار ارائه شود.