چکیده: مقالهی حاضر به بررسی رویکرد جامع نگر و محدود نسبت به دین و تأثیر آن بر دانش تعلیم و تربیت میپردازد. ابتدا دو رویکرد جامع و محدود نسبت به دین مورد بررسی قرار گرفتهاند. از آنجا که در هر رویکرد اختلافاتی نیز میان طرفداران آن وجود دارد، لذا طرفداران رویکرد جامع به سه دسته با نامهای الف: دائره المعارفی، ب: اجتهادی ج: گزیده گو؛ تقسیم شدهاند. طرفداران رویکرد محدود نیز به سه دسته با نامهای الف: آخرت گرا، ب: داوری و تهذیب، ج: دخالت غیر مستقیم تقسیم شدهاند. سپس به بررسی نقش دین در تولید دانش تعلیم و تربیت براساس هر کدام از این دیدگاهها پرداخته شده است.
در کشور ما ضرورت تربیت دینى به عنوان وظیفه مهم و اصلى آموزش و پرورش مورد پذیرش است. بنابراین، باید تلاش نمود تا به شیوهها و روشهاى موجود در این فرایند کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. نوآورى در تربیت دینى از جمله امورى است که این مسیر را هموار مىسازد. این مقاله با روش مطالعه موردى و با استناد به منابع روایى معتبر و دست اول تلاش مىکند تا با استفاده از احادیث و آیات قرآن کریم، به تطبیق عواملى که در تربیت دینى و نوآورى مؤثر هستد، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک مؤلفههاى نوآورى و تربیت دینى را در بعد فکرى و خصوصیات شخصیتى مورد تأکید قرار داده و ثابت مىکند که مبناى فکرى نوآورى و تربیت دینى با هم همخوانى و تطابق دارند.
این مقاله به شرح و تفسیر خطبه 102 نهجالبلاغه میپردازد. در شماره پیشین، استاد به بیان و شرح اوصاف بندگان شایسته خدا از منظر نهجالبلاغه پرداختند. در این شماره به شرح اوصاف بدترین بندگان خدای متعال از منظر امیرمؤمنان میپردازد. انسانهای محروم از الطاف، توجه، عنایت و کمک الهی، گرفتار گمراهی و انحراف از حق هستند.
کسانی که خدای متعال آنان را به خود وانهد، راهنمای مطمئنی نخواهند داشت، شیطان نیز با وسوسههای خویش آنان را از طریق سعادت دور میسازد و با عمل به فکر و رأی خویش، گمراه میشوند. از اینرو، هر انسان مؤمنی برای طی طریق حق باید معارف ناب دینی و اسلامی را از منابع اصیل دینی و عالمان دینی برگیرد.