فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابن عربی تحلیل خاصی از وحی دارد که از هستی شناسی او نشئت می گیرد. هستی شناسی او نیز بر تجلی حق تعالی مبتنی است. با تجلی او، همه پدیده های عالم لباس تحقق بر تن کرده، بروز و ظهور می یابد. حقیقت محمدیه و انسان کامل، نخستین تجلی حق تعالی است که همه مواهب انبیا از عهد آدم تا آخرین آن ها و وحی از آن نشئت می گیرد. از نظر ابن عربی، وحی که همان معانی مجرد عقلی است، در قالب های حسی در مرتبه خیال، مقید است. از دیدگاه ابن عربی، وحی دو نوع است: یکی وحی عام که تمام موجودات عالم(ماسوی الله) را در بر می گیرد و دیگری، وحی خاص که همان الهام است. در تلقی وحی، گاه فرشته وحی نقش ایفا می کند. از آنجا که وحی شریعت و نبوت مربوط به وضع و تنظیم قوانین و برنامه های زندگی بشر در این دنیاست، منقطع می شود، اما ولایت که مربوط به چهره باطن و حقیقت دین است، استمرار می یابد.
تجلّی نظریه وحدت وجود در اشعار عمان سامانی با نگاهی به آرای شمس تبریزی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه وحدت وجود را می توان محوری ترین مفهوم در عرفان اسلامی نامید و به درستی می توان گفت که سایر مفاهیم حول این محور اصلی در گردش اند و برای اعتلای این مفهوم به کار می روند. در این پژوهش، نظریات وحدت وجودی عمان سامانی، در قالبی طبقه بندی شده و منظم به تصویر کشیده شده و در هر بخش با نظریات سایر عرفا به خصوص آرای شمس الدین محمد تبریزی و مولانا جلال الدین محمد مولوی مقایسه شده است. همچنین در این مقاله، در یک طبقه بندی منظم، آرای عمان سامانی در باب وحدت وجود در چهار بخش مورد بررسی قرار گرفته و به تفصیل در مورد هر باب بحث شده است: نخست یگانگی عاشق و معشوق؛ دوم، یگانگی جان اولیا؛ سوم، یگانگی اولیا و خداوند(مقام فنا) و چهارم، وحدت جان اولیا در طول زمان. علاوه بر طبقه بندی و سنجش نظریات وحدت وجودی عمان سامانی، به بررسی آبشخور و سرچشمه این نظریات در احادیث و روایات مأثوره از ائمه نیز پرداخته و نمونه هایی از این تأثیر ارائه شده است.
حلول عطار و عطار های حلولی بررسی منشأ پیدایش فریدالدین عطارهای غیر واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرض این تحقیق، آن است که بعد از فریدالدین عطار نیشابوری، عطار یا عطارهای دیگری بوده اند که خود را فریدالدین عطار معرفی کرده اند و آثار عطار را به خود نسبت داده اند و منظومه های دیگری را که خود سروده بودند، به آثار فریدالدین عطار، صاحب منطق الطیر افزوده اند. سراینده این منظومه ها، گاه خود را به گونه ای معرفی می کند که گویی، حتی سال ها قبل از تولد عطار صاحب منطق الطیر باید متولد شده باشد. نگارنده به بررسی علت این پدیده غیر متعارف پرداخته است و به این حکم دست یافته که اعتقاد به «تجلی انوار» یا به تعبیر افراطیون و مخالفان آن ها، اعتقاد به «حلول»، و نیز گرایشات تندروانه برخی از حلاجی ها(پیروان حلاج) سبب چنین رویدادی است. اندیشه تجلی انواری، اعتقاد به انتقال انوار الهی از یک شخص به شخص دیگر است که معمولاً از دیدگاه برخی عرفا آغاز آن علی ابن ابی طالب(ع) می باشد و در ائمه و عرفای حلاجی از یکی به دیگری انتقال می یابد. به این ترتیب، عطار یا عطارهای بعدی، خود را به طریق تجلی انوار، فریدالدین عطار معرفی کرده اند.
میزان انطباق دیدگاه ابن عربی در مظهریت تام خلیفةالله با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است که دیگر مخلوقات از آن بیبهره اند. ازجمله مقام خلیفةاللهی است که حتی ملائکه، امکان دستیابی به این مقام را ندارند. یکی از پرسش های اساسی دراین باره آن است که چرا و چگونه انسان میتواند به این مقام بار یابد؟
قرآن با اشاره به تعلیم اسمای الهی به آدم×، شایستگی او را برای خلافت بیان میکند. ابن عربی با طرح مسئله مظهریت تامه خلیفةالله به تبیین سرّ خلافت پرداخته است.
در این مقاله، پس از بررسی آیات قرآن در مورد خلافت آدم و تبیین دیدگاه ابن عربی در بحث مظهریت تام خلیفةالله، به مقایسه این دو، میزان همخوانی ایده ابن عربی با قرآن پرداخته میشود.
طرح دیدگاه های مشترکی از مولوی و اقبال
حوزههای تخصصی:
مولوی و اقبال از شخصیت هایی هستند که مورد علاقه تمام مسلمانان و مذاهب اسلامی و حتی بعضی از غیرمسلمانان بوده و همواره بر نویسندگان و متفکران پس از خود تأثیرگذار بوده است. در طول تاریخ، این تأثیرگذاری به میزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به او بیشترشده است. چنانکه امروزه پس از قرن ها،آن ها بیش از همیشه مورد توجه و استقبال جهانیان قرار گرفته اند. از دلایل این استقبال، بین المللی بودن خود آن ها است، زیرابه خصوص مولانا دارای اندیشه های بی مرز و بی زمان است. او بر مسائل بنیادین انسانی تکیه دارد مسائلی همانند عشق و ایمان، که هیچ گاه کهنه نمی شوند. همچنینآن ها برای بیان این مضامین زبان شعری را برمی گزیند که یکی دیگر از ویژگی های برجسته محسوب می شود.
اینمقاله با عنوان «طرح دیدگاه های مشترکی از مولویو اقبال»بر آن است تا فشرده و گذرا، به تأثیرپذیری اقبال لاهوری از مولانا جلال الدین مولوی بپردازد. موضوعی که نشان می دهد ادبای ایران عزیزبه خصوص مولویبا آرای بدیع و اندیشه های لطیف و روح نواز خود قرن ها است که رهپویان وادی قرب و شیدایان عشق حق و فرزانگان اهل معرفت را نه تنها در هند و پاکستان بلکه در پهنه گیتی مجذوب و دلداده خود ساخته و سخنان گرم او که زاییده اُنس مدام با قرآن شریف و روایات حضرت سیدالمرسلین بوده، تحولی شگرف در انسان هاایجاد کردهو فرهنگ ساز و سازنده فرهنگ گردیده است.
تشابهات فکری زیادی میان مولوی و اقبال است به طوری که بعضی از محققینی که در این زمینه کار کرده اند، اقبال را مولوی عصر خود نامیده اند به این معنی که اقبال در دوره ما نقش مولوی را ایفا کرده است.
در این زمینهتلاش های علمی زیادی توسط دانشوران صورت گرفته ولی با همه منابع موجود، هنوز زوایای کمتر کاویده ای وجود دارد که دقت در باره موضوع را می طلبد.
تأویل قرآن در «فیه ما فیه» مولوی؛ حرف قرآن را ضریران معدن اند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا با رعایت اصل «زهد» و «مراقبه» و تداوم در اعمال مربوط به آن، حالتی را تجربه می کنند که در آن عشق و محبت الهی سراپای وجودشان را فرا می گیرد و هستی مجازی شان را محو می کند و به حقیقت حق و سرّ مطلق رهنمون می سازد. آنان گاه به برداشت ها و تفاسیر مناسب ذوق و حال خویش از آیات قرآنی می پردازند که خود، آن را «استنباط» می خوانند و بر همین اساس، تفاسیری زیبا و متعالی از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی به دست می دهند. چنین شیوه ای در تفسیر آیات قرآن کریم مورد توجه بسیاری از عرفا بوده و به مرور زمان به صورت یک شیوه تفسیری خاص در محافل عرفانی درآمده است.
مولوی نیز بسان مشایخ بزرگ عرفانی، در آثار خود به تفسیر عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث توجه کرده است. او در «مثنوی معنوی» و کتاب «فیه ما فیه» تفاسیر عمیقی که مناسب ذوق و تجربه عرفانی و روحانی خود اوست، از آیات قرآن کریم به دست داده که بی نظیر و تازه می نماید. در این جستار، به بررسی شیوه تفسیری مولانا در کتاب ارزشمند «فیه ما فیه» پرداخته شده است، تا از این رهگذر، دیدگاه های روحانی و عرفانی وی را درباره تفسیر آیات قرآن کریم دریابیم و نیز تفسیرها و برداشت های عرفانی او را از برخی آیات قرآنی و احادیث نبوی بیان کنیم.
حلّاج از منظر توقیع امام عصر
حوزههای تخصصی:
حسین بن منصور حلاج از چهره هایِ سرشناس تصوف و عرفان اسلامی است. گفت وگوها دربارة شخصیت وی، بخش قابل توجهی از آثار جهانی و اسلامی را به خود اختصاص داده است. در جامعه شیعی نیز گرایش های مختلفی درباره او شکل گرفته است. این مقاله، به بررسی شخصیت حلاج از منظر توقیع حضرت ولی عصر(عج) می پردازد. از دیر زمان خصوصاً در جو ضد تصوف و عرفان ملعون و مطرود شدن حلاج توسط حضرت در توقیعی که توسط حسین بن روح سومین نائب خاص آن حضرت صادر شده است، امری مسلّم انگاشته شده و برخی نیز این معنا را در نقد کل تصوف و عرفان اسلامی بهره برده اند. این مقاله با بررسی دقیق این موضوع، روشن می کند که نه تنها تصریحی و بلکه حتی اشاره ایی در کلام حضرت به حلاج و ابعاد عرفانی او وجود ندارد، بلکه به نظر می رسد بر خلاف برداشت جامعه شیعی در عصر صدور توقیع، حضرت به صورتی بسیار ظریف، جنبه های عرفانی حلاج را از انحرافات عقیدتی و سلوکی افرادی مثل شلمغانی جدا کرده است.
بازتاب اندیشه های ابوالحسن دیلمی در آثار برخی از بزرگان تصوف اسلامی (مطالعه مورد پژوهش: عشق الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن علی ابن محمد(احمد) دیلمی(ـ / 391 ق) مؤلّف نخستین و کهن ترین تصنیف تصوّف اسلامی ـ ایرانی(عطف الألف المألوف علی اللّام المعطوف) در زمینه عشق الهی است. درباره زندگی این صوفی نظریه پرداز و در عین حال گمنام، دانسته های زیادی وجود ندارد. از اثر وی(عطف الألف) و زندگانی برخی از استادانش که دیلمی درباره سیره آنان(سیرت شیخ کبیر ابوعبدالله ابن خفیف شیرازی) قلم زده است، چنین برمی آید که وی در قرن چهارم هجری می زیسته و از مکتب عرفانی شیراز و شاگردی ابن خفیف(269ـ371 ق)، بهره های فراوانی برده است. نظریه های عرفانی وی در باب «عشق الهی»(ماهیّت، منشأ، سبب، تقسیمات و مراتب، عشق انسانی و الهی) که در کتاب عطف الألف نمود یافته است، بازتاب گسترده ای در آثار برخی از بزرگان تصوّف اسلامی، به ویژه روزبهان بقلی(522ـ606 ق) داشته است. اثرپذیری از تصوّف اسلامی و حکمت یونانی، ویژگی بارز نظریه های وی در تفسیر عشق، به ویژه عشق الهی است.
هویت شناسی نماز در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماز، زیباترین جلوه پرستش است که در قالب فرامینی از سوی حضرت حق و توسط پیامآور او به بشریت ارزانی شده است. در اهمیت آن همین بس که در روایات، عِدل اسلام شمرده شده و تارکان آن در زبان قرآن، سالکان دوزخاند. از نظر مولوی نماز صرف یک عمل نیست؛ بلکه راهی است که آدمی را به حضرت حق و عالم قدس واصل می کند. نماز واقعی مقدماتی دارد که نمازگزار باید در جنبههای ظاهری و باطنی آن را رعایت نماید. نماز حقیقتی ذومراتب است؛ لذا نماز عوام با نماز عشاق متفاوت است. حقیقت نماز، نجوای با حضرت حق است که شروع آن همراه با علم، قیام آن همراه با حیا، ادای آن با تعظیم، خروج از آن با خوف، و نهایت آن اعراض از ماسویالله و استغراق در بحر شهود معبود است. وقوف نمازگزار مقابل خداوند تمثیلی از حضور انسان نزد حضرت حق در قیامت است و هریک از آداب و حرکات نمازگزار، نشانهای از گفتگوی او با خداوند در قیامت کبراست.
مقایسه ی مفاهیم گاهانی اسپنته مینیو و اسپنیشته مینیو با فیض مقدّس و فیض اقدس در نظام عرفانی ابن عربی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو مفهوم گاهانی به هم پیوسته، اسپنیشته مینیو و اسپنته مینیو ، با دو مفهوم بنیادین در نظام اندیشگی محیی الدّین ابن عربی، فیض اقدس و فیض مقدّس، مقایسه میشود. هدف از این قیاس، بیش از تطبیق این دو مفهوم، تلاش برای تبیین یکی از امّهات مفاهیم گاهانی در چارچوب نظریات یکی از چهرههای اصلی عرفان اسلامی است. به این منظور، در گام نخست نگاهی به دو لفظ اسپنیشته مینیو و اسپنته مینیو میاندازیم وپس از بررسی کارکرد این دو اقنوم در یزدانشناخت گاهانی، در بخش دوم، توضیح بسیار کوتاهی دربارهی دو مفهوم فیض اقدس و فیض مقدّس ارائه میکنیم. در بخش سوم مقاله، به مقایسه ی دو مفهوم گاهانی با دو اصل مورد اشاره در اندیشهی ابن عربی میپردازیم. آوانویسی متون گاهانی در سراسر این مقاله مطابق روش هلموت هومباخ است (Humbach, 1991).
ابوحفص حداد نیشابوری یکی از بزرگان ملامتیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوحفص حدّاد نیشابوری از بزرگ ترین صوفیان خراسان در قرن سوّم است. شرح حالی مستقل یا تألیف و تصنیفی از او در دست نیست و تنها بر اساس سخنان و حکایت های پراکنده ای که در متون صوفیه به وی منسوب شده و در منابع مشهور تصوّف غالباً با تفاوت هایی تکرار شده است، می توان شخصیت و گوشه هایی از اندیشه وی را شناخت. بسیاری از بزرگان تصوّف با او صحبت داشته اند و با ارجمندی از وی یاد کرده اند. در منابع اولیه و مشهور تصوّف، به فارسی و عربی، او را از بزرگان تصوّف خراسان و از پیشروان ملامتیه شمرده اند. در این مقاله، با ردیابی آنچه مربوط به زندگانی، سخنان و حکایت های منسوب به ابوحفص حدّاد نیشابوری است، افکار و اندیشه های وی بازسازی، نقد و بررسی شده و بر اساس آنچه در منابع در معرفی ابوحفص ذکر شده، پیوند او با ملامتیه نشان داده شده است.
جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته تاریخی ایران، کمتر دانشمند بزرگی را می توان سراغ گرفت که در پرتو دریافت های علمی و انگیزش های صادقانه درونی خویش، به عرفان گرایش نداشته باشد؛ بهاءالدین محمد عاملی(شیخ بهایی) فقیه و حکیم و مفسّر و محدث و شاعر قرن دهم هجری از این جمله است. صفویه خود از تصوف به قدرت رسیدند، و کسانی چون شیخ بهایی و گروهی دیگر از عالمان عصر، گرایش های عمیق زاهدانه و عارفانه داشتند. هرچند شاعری شیخ بهایی در کنار دانش های وسیع او از رشته های گوناگون، چندان به چشم نمی آید، اما بی گمان شأن عرفانی او بیشتر از هر چیز و هرجا در شاعری اش نمود یافته و این مسئله تا حدودی به سابقه تاریخی شعر و عرفان ایرانی مربوط است. شیخ بهایی در عین برخورداری از اعتبار و احترام رشک برانگیز در دربار صفوی و استادی در بسیاری از دانش های زمان و نیز در کنار مقامات عالی مذهبی، منش و گرایش های عمیق عرفانی داشته و به خوبی توانسته این همه را با هم جمع کند. عرفان او گرچه مستقل و مولّد نیست، عموماً عاشقانه و رندانه و معطوف به نقد و تخطئه صوفیان ناصاف و بزرگداشت عاشقان و عارفان صافی دل است. در مقاله حاضر، گرایش ها و اندیشه های عرفانی بهایی، بیشتر از منظر شعرهای فارسی او که عمدتاً مشتمل بر غزل و رباعی و مثنوی است، معرفی و بررسی شده است.
تحلیل صد منزل عرفانی بر مبنای لایه های بطونی انسان، در اندیشة ملاّعبدالرزاق کاشانی
حوزههای تخصصی:
عارفان الهی با استمداد از متون دینی و بر اساس کشف و شهودِ خود، انسان را حقیقتی گسترده و فیضی منبسط یافته اند که در کمالات، موجودِ بی نهایتی است که هیچ حدّی ندارد. انسان طُرفِه معجونی است که سِرّ او از عالم اله، روحش از عالم مجرّدات، و بدنش از عالم ماده است و با گذر از عوالم درونی و رسیدن به مغزای حقیقتِ خود، نهایت قربِ به حق تعالی را احساس می کند. بر اساس بطون هفت گانة متون دینی و نیز بطون عالم وجود، که در لسان شریعت آمده و تطابق آنها با نسخة انسانی، بطون هفت گانه ای را در انسان در نظر گرفته و به عنوان «بطون سبعة انسانی» قلمداد کرده اند. این لایه های باطنی را به ترتیب «نفس»، «قلب»، «عقل»، «روح»، «سرّ»، «خفیّ» و «اخفی»، خوانده اند.
ملاعبدالرزاق کاشانی مراحل سه گانة اصلی در وجود انسان را به نام های «نفس»، «قلب» و «روح» می نامد و با گسترش این نشئات، هفت بطن و سپس ده بطن ذکر می کند و با دست مایة قاعدة «بطون سبعة انسانی»، به تحلیل و بیان چینش منطقی منازل یکصدگانة عنوان شده توسط خواجه عبدالله انصاری می پردازد.
احمد جام، از افسانه تا حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ احمد جام در میان نامداران صوفیه، بیش از دیگران، زندگی و شخصیّت اش با افسانه ها و حکایات عجیب گره خورده است. نویسندگان مقامات با نقل افسانه ها و روایت های شگفت و انتساب صفاتی چون خُم شکنی و تعصّب و تشدّد در امر به معروف و نهی از منکر و شکستن چنگ و چغانه، چهره شیخ جام را چنان ترسیم کرده اند که دلخواه ایشان بوده است و کاری به آن نداشته اند که او خود چه می اندیشیده و در قاموس ذهن و اندیشه و سلوک وی چه می گذشته است. کمبود پژوهش در خصوص اندیشه ها و شخصیت اصیل احمد جام ورای مقامات نوشته شده برای وی و افسانه های مندرج در آن ها از یک طرف، و قضاوت های نادرست و شتاب زده برخی از عرفان پژوهان، بدون توجه به آثار شیخ از سوی دیگر، حاصلی جز بدنامی و تصوّر خودخواهی و انتقام جویی برای شیخ نزد معاصران نداشته است. این در حالی است که با یک نگاه اجمالی به آثار شیخ، می توان تا حد زیادی از انتساب چنین صفاتی به وی کاست و حتّی او را عارفی مشفق، مهربان و وارسته به شمار آورد. در این گفتار، پس از نقل دیدگاه ها و سخنان برخی از محقّقان معاصر درباره شخصیت شیخ جام و اشاره به چند حکایت از مقامات ژنده پیل، کوشش شده در سه بخش «نگرش غیرمتعصّبانه»، «نگرش مشفقانه» و «نگرش روشن بینانه»، شخصیت حقیقی شیخ، آن گونه که در آثار و نوشته هایش تجلّی کرده است، معرّفی گردد.
رابطه زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع حُسن یا زیبایی یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در اندیشه ی عرفانی است. در همان نگاه نخست به این عنوان، به نظر می رسد که واژه ی حسن و معادل فارسی آن «نیکویی»، دارای نوعی دلالت اخلاقی است. کلماتی چون احسان و محسن که از مشتقات حسن است، غالباً در حوزه ی اخلاقی به کار می روند. همین نکته حاکی از آن است که بحث از زیبایی و حسن در عرفان اسلامی نمی تواند یک بحث زیباشناختی صرف به شمار رود و باید به گونه ای به دنبال تبیین پیوند میان زیبایی و اخلاق در این حوزه بود. این نوشتار بر آن است تا با ارائه ی تعریفی اجمالی از حسن و انواع آن، مقدمات پرداخت به چگونگی رابطه ی میان زیبایی و اخلاق در اندیشه عرفانی را فراهم بسازد. به عبارت دیگر، مسأله ی اصلی این مقاله، کوشش برای یافتن مبنای مابعدالطبیعی این ارتباط است. به نظر می رسد که بحث از رحمت امتنانی در اندیشه ی عرفانی (اندیشمندان بزرگی چون ابن عربی، شیخ محمود شبستری و...) و مساوقت آن با وجود، و از سوی دیگر، مساوقت زیبایی با وجود، دلالت بر پیوند ژرف میان زیبایی و اخلاق دارد.
ابن عربی و بررسی دو شبهه درباره او: خاتم الاولیاء بودن خود و نقل مشاهده رجبیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان صاحب نظران عرفان نظری در دین برحق اسلام، نام ابن عربی بسیار برجسته است؛ زیرا بنابه برخی گفته ها، وی آورنده عرفان نظری به عرصه سیر و سلوک بوده و از این رو، نقطه عطف عرفان اسلامی و مورد توجه همگان، اعم از مخالف یا موافق این مشرب فکری است. در آثار او، همچون هر متفکر برجسته ای دقت های بسیار شده و برخی از آنها متون درسی قرار گرفته است.
در این میان، برخی عبارات در نوشتارهای منسوب به او دارای ابهاماتی است؛ عباراتی که گاه حمل بر توهین و موجب تکفیر او می شود و گاه از او نفی شده یا حمل بر صحّت می شود. این نبشتار سعی دارد دو عبارت مبهم و منسوب به او را مطرح و در جست وجوی پاسخی از جانب صاحب نظران و محققان این عرصه بدان باشد. در این تحقیق، از روش عقلی، نقلی و انتقادی استفاده شده و از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شده است. دلایل موافقان قوی تر دیده شده و به وجود دسّ و تحریف در متون منسوب به ابن عربی اذعان یافته و به این اعتقاد رسیده است که اصطلاح «خاتم الاولیاء» بودن بر یک معنای اصطلاحی در حوزه عرفان نظری دلالت دارد و از آن قصد بدعت و یا کفر نشده است.
بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر ابن سینا و ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تبیین مفهوم لذت و اقسام آن از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزالی لذت را به ادراک ملایم تعریف کرده و برای آن اقسام مختلفی بیان میکند که عبارتند از: لذت حسی و قلبی، لذت حسی و غیر حسی، لذت ظاهری و باطنی، لذت حسی و عقلی، لذت عقلی و بدنی. او چگونگی تکوین و تکامل لذات در انسان را ضمن پنج مرحله تبیین میکند و پنج عاملِ تفاوت از ناحیه قوه مدرکه، تفاوت از ناحیه ادراکات، تفاوت در معانی مدرَکه، تخالف نوعی و تخالف از حیث قوت و ضعف را بهعنوان ملاکهای تمایز لذات بیان میکند. ابوحامد در تعریف لذت متأثر از فارابی است و عدم توجه او به دو تعریف ارائهشده از سوی ابنسینا مبین نقص کار ایشان است. اقسام مختلف لذت از نگاه غزالی را میتوان به یک تقسیم واحد برگرداند. عدم تمایز میان عقل و قلب از سوی او در بیان اقسام مختلف لذت، امری ناصواب است.
اختیار: نتیجه منطقی مبانی عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن عربی نظریه های جبر و تفویض را مردود دانسته، به امرٌ بین الامرین میگراید. وی جبر را موجب تعطیلی شریعت و تفویض را عامل تحدید قدرتِ حق تعالی میداند. ظاهرِ بخشی از کلام وی متضمن جبر است؛ اما با مبانی چهارگانة وحدت شخصی وجود، تناکح اسمایی، صورت حق بودن انسان و تجدد امثال و نیز شواهد نقلی قرآنی، به اختیار انسان پایبند میماند. اختیار انسان نسبت به اراده حق، همچون وجود انسان نسبت به خدا، جنبه ظاهری، تبعی، تشأُنّی و صوری دارد. وی با اقتراح این مسئله، بین اراده انسان با توحید افعالی و اراده مطلق الهی سازگاری برقرار میکند. همچنین با طرح نظریه «وجود افعال از خدا و تعین آنها از ناحیه عبد» از نظریه کسب اشاعره فاصله میگیرد و دلایل بسیاری بر ردّ آنها ارائه مینماید.