این مقاله شرحی است بر مناجات محبین امام سجاد علیه السلام. کسانی که به درک دوستی با خدا دست نیافته اند، ارزش مناجات و مقامات معنوی را درک نمی کنند. اما ره یافتگان معرفت ناب توحیدی، نه تنها درک درستی از محبت با خدا دارند، بلکه بر این باورند که اصالتا چیزی غیر از خدا دوست داشتنی نیست. اگر هم چیزی را دوست می دارند ازاین روست که منتسب به خداست.
خدای متعال با دوستان و بندگانش رابطه ویژه ای دارد و در خلوت و جمع با آنان سخن گفته، روحشان را با خنکای کلامش می نوازد. دوستی خدا همواره موجب دوستی با دوستان و اولیای خدا می شود. محال است کسی خدا را دوست بدارد، اما دوستان و اولیای او را دوست نداشته باشد. زمانی انسان می تواند محبت خدا را در دل مستقر سازد که محبت غیرخدا را از دل بیرون نماید.
حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَة» از مهم ترین احادیث بحث امامت است که علاوه بر منابع شیعی، در منابع اهل سنّت هم به وفور نقل شده است. برخلاف نظر شیعه، علمای اهل سنت از این حدیث، مسئله خلافت خلفای اهل تسنن را برداشت کرده اند. به نظر می رسد راه حل مناسب در تبیین مفهوم این حدیث و بیان نظر صحیح، طرح نظرات مختلف و نقد آنها باشد.
در این مقاله پس از بررسی اعتبار سندی حدیث نزد علمای شیعه و اهل سنّت، و نقل شروح و تفاسیر متفاوت ایشان، اشکالات نظر علمای سنّی بر اساس اسناد و متون ارائه شده در منابع اهل سنّت تبیین شده و تفسیر صحیح حدیث مشخص شده است.
لازم به ذکر است، نظراتی که در مقاله راجع به این حدیث ارائه شده، متعلق به علمای برجسته و صاحب اثر اهل سنت بوده و نقدها و اشکالاتی که بر نظرات آنها صورت می پذیرد نیز بر مبنای اظهاراتی است که در کتب خویش بیان کرده اند.
حدیث «یَکُونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَة» از مهم ترین احادیث بحث امامت است که علاوه بر منابع شیعی، در منابع اهل سنّت هم به وفور نقل شده است. برخلاف نظر شیعه، علمای اهل سنت از این حدیث، مسئله خلافت خلفای اهل تسنن را برداشت کرده اند. به نظر می رسد راه حل مناسب در تبیین مفهوم این حدیث و بیان نظر صحیح، طرح نظرات مختلف و نقد آنها باشد.
در این مقاله پس از بررسی اعتبار سندی حدیث نزد علمای شیعه و اهل سنّت، و نقل شروح و تفاسیر متفاوت ایشان، اشکالات نظر علمای سنّی بر اساس اسناد و متون ارائه شده در منابع اهل سنّت تبیین شده و تفسیر صحیح حدیث مشخص شده است.
لازم به ذکر است، نظراتی که در مقاله راجع به این حدیث ارائه شده، متعلق به علمای برجسته و صاحب اثر اهل سنت بوده و نقدها و اشکالاتی که بر نظرات آنها صورت می پذیرد نیز بر مبنای اظهاراتی است که در کتب خویش بیان کرده اند.
این مقال شرحی است بر کلام سیدالساجدین در مناجات... . این بحث بازتفسیری بر مفهوم قرب الهی است. قرب گاهی بر مصادیق جسمانی و گاهی بر ادراکات غیرطبیعی و مجرد حمل می شود. این مفهوم از شایع ترین اصطلاحات در معارف اسلامی و ادیان توحیدی است. در یک برداشت، قرب به قرب خداوند، قرب جسمانی و مکانی و یا زمانی نیست، بلکه مراد قرب و نزدیکی معنوی به خداست. در برداشت دوم، قرب الهی امری معنوی، واقعی، به معنای در نزد خدا بودن است؛ نه به معنای اعتباری. در برداشت سوم، قرب، به معنای تکوینی است که هم بندگان خدا از آن برخوردارند. اینکه خداوند لحظه به لحظه افاضه وجود می کند به متوقف بر قرب الهی است.
مراد از تقرب به خدا در پرتو عبارات دینی است که انسان به مرتبه ای می رسد که خداوند را بهتر شهود و درک می کند. هرچند مشاهده خداوند با چشم دل، دارای مراتبی است.
واژه ی «اسم» و مشتقات آن از واژه های بسیار پرکاربرد در علوم اسلامی (اعم از علوم نقلی و عقلی) است. این مقاله با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش تحلیل محتوا در تحلیل داده ها این مساله را بررسی کرده است که مفهوم دقیق اسمای حسنی بودن اهل بیت (ع) که در احادیث اسلامی آمده است، چیست؟ و به این نتیجه دست یافته است که حوزه معنایی فراگیر این عبارت شامل معانی زیر می گردد: آن بزرگواران راهنمای تشریعی به احکام خدا؛ راهنمای تکوینی به خدا؛ راهنمای به صفات و اسماء خدایند؛ برترین واسطه بین خلق و خدا؛ برترین وسیله ظهور اسماء خدا یا برترین مظاهر اسماء خدایند؛ و در نهایت در مقام عبودیت و بندگی جز خدا را نشان نمی دهند. به این صورت که امکان دارد در یک عبارت همه این معانی و یا هر احتمال دیگر ممکن لحاظ شده باشند و یا اینکه در هر استعمالی برخی از آنها اراده شده باشد و مراد از مجموع استعمال ها تمامی این معانی باشد. و دلیل عمده درستی این دیدگاه تحلیل لغوی فراگیر واژه از سویی و اطلاق مضمون اسمای حسنای خدا بودن اهل بیت (ع) است که در احادیث مورد بحث بدان تصریح شده است.