امروزه به تبع تغییر و تحولات گسترده در عرصههاى اجتماعى و تأثیرپذیرى جوامع از فرهنگهاى بیگانه و نیز هجمه گسترده برخى فرهنگها به ارزشها و هنجارهاى ملى و سنتى، کارکرد خانواده دچار تغییرات بسیارى شده است. اما به رغم این تحولات، خانواده توانسته است نقش خود را در تعلیم و تربیت، انتقال افکار و ارزشها، تأمین نیازهاى مادى و معنوى و انتقال مفاهیم عمیق اخلاقى و اجتماعى ایفا نماید.
بررسى کارکردهاى خانواده از موضوعاتى است که مورد توجه صاحبنظران رشتههاى مختلف مانند روانشناسى، جامعهشناسى و رواندرمانگرى قرار گرفته، به گونهاى که برخى کارکردهاى خانواده را مىتوان از مباحث بینرشتهاى برشمرد.
اگر خانواده به دلایلى همچون فقر، بىسوادى، ناآگاهى اجتماعى و اقتصادى، و نداشتن تکیهگاه براى تأمین نیازهاى مادى و معنوى، قادر به انجام کارکردهاى خود نباشد، بهناچار اعضاى آن براى تأمین نیازهاى خود به خارج خانواده روى مىآورند و در نتیجه، دچار مشکلات رفتارى، ارزشى، اخلاقى و هنجارى مىشوند. این مقاله با بهرهگیرى از روش توصیفى ـ تحلیلى و جمعآورى اطلاعات به روش کتابخانهاى، به بررسى این موضوع پرداخته است.
این پژوهش با عنوان بررسی تأثیر عوامل مختلف بر فرهنگ حجاب و عفاف و ارزشهای اخلاقی در دبیرستانهای شهرستان گرگان برآمده است و برای بررسی عوامل، به چهار منبع یا ابزار کتب درسی، تعامل اولیای مدرسه با دانش آموزان، فعالیت پرورشی و محتوای ساعات پرورشی در انتقال فرهنگ دینی عفاف و حجاب، با عنوان اهداف جزئی پرداخته است. روش پژوهش توصیفی، جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان گرگان به تعداد 18433 نفر هستند که در سال تحصیلی 88-89 به تحصیل اشتغال دارند. این نمونه آماری برگرفته از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 377 نفر که به روش تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق، ساخته با 42 سؤال بسته پاسخ با پایایی 99 صدم در مقیاس 5 گزینه ای لیکرت با سطوح پاسخ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد که به ترتیب از 5-1 نمره گذاری شده است. برای سؤالات آزمون، از آزمون کای اسکوئر استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل، یافته های پژوهش نشان داد که هریک از ابزار انتخاب شده انتقال فرهنگ در آموزش و پرورش یعنی کتب درسی، تعامل اولیای مدرسه، ساعات پرورشی، فعالیت پرورشی در انتقال فرهنگ عفاف و حجاب مؤثر می باشند و دانش آموزان اطلاعات رفتار خود را از این منابع دریافت نموده اند.
مهر عطیه و هدیه ای است که خداوند متعال برای زن قرار داده و در آیات متعددی به آن پرداخته شده، ولی مقدار معینی برای آن ذکر نشده است، اما هر مقدار که ذکر شود، حق زن است و زن به مجرد عقد نکاح مالک مهر می شود، ولی مالکیت در نصف مهر متزلزل است و با همبستر شدن یا فوت یکی از زوجین یا ارتداد فطری زوج مستقر می شود. ولی اگر عوامل استقرار مهریه حاصل نشوند، زن مستحق نیمی از مهر می شود، یعنی اگر بین زوجین قبل از آمیزش، طلاق واقع شود یا مرد قبل از آمیزش مرتد شود، زن مستحق نصف مهر است و اگر یکی از زوجین قبل از نزدیکی فوت کنند، بنا بر نظر مشهور، مستحق نصف مهر است، گرچه نظریه های غیر مشهور زن را مستحق تمام مهر می دانند.