فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۵۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهانى شدن یا جهانی سازی، بسیارى از کشورها را دچار مشکل کرده است؛ زیرا جهانى شدن به مفهوم گسترش اقتصاد، فرهنگ و سیاست امریکایی در پهنه جهان است. از این رو، جهانى شدن با هدف تضعیف حاکمیت و اقتدار کشورها و سرانجام براى از بین بردن واحدها یا کشورهاى کوچک، یا استحاله یا ادغام آن ها در جهان غرب به کار گرفته شده است. البته نمى توان فرصت هایى را که جهانى شدن پدید مى آورد انکار کرد، ولى این فرصت ها در مقابل تهدیدها و مشکل ها، اندک و ناچیزند. به عبارت دیگر، جهانى شدن عبارت است از رقابت بى قید و شرط در سطح جهان که براى کشورهاى غنى، درآمد بیش تر و براى کشورهاى فقیر، فقر بیش تر به همراه مى آورد. از همین رو، فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا مى گوید: «جهانى شدن، گرسنگى، مرض و درماندگى را به دنبال دارد» و جیمز گراف اندیشمند غربى بر آن است که جهانى شدن، چهره شیطانى دارد نه انسانى.
چهره شیطانی جهانی شدن چه آثار زیان باری بر انقلاب اسلامی و حکومت برآمده از آن یعنی جمهوری اسلامی دارد؟ در انقلاب اسلامی چه رابطه ای میان آسیب پذیری از جهانی شدن و مسئله مهدویت می توان ترسیم نمود؟ گمان نگارنده آن است که رویکرد مهدوی می تواند مانع از آسیب های جهانی شدن بر کشور ایران شود.
میعادگاه منتظران
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سخنرانی آیة الله امامی کاشانی در مسجد جمکران
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
اهمیت فرهنگ مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میلاد موعود
منبع:
موعود ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی به لحاظ میزان توجه به مباحث مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله شناسی مهدویت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهدویت پژوهی به سان حوزه ای دانشی، دارای ساختار و قواعد استاندارد مانند موضوع، مسائل، روش، مبانی و غایت است که در واقع این ساختار و قواعد در همه حوزه های دانشی مثل علم، رشته، میان رشته و گرایش ساری و جاری است. شناخت کامل و جامع از مهدویت پژوهی زمانی به دست می آید که بتوانیم درباره همه مؤلفه های ساختاری آن به گفت وگو بپردازیم. یعنی پیش از آن که به عرصه مهدویت پژوهی وارد شویم و به مباحث جزئی و درونی آن بپردازیم، لازم است به عرصه های بیرونی آن مانند موضوع شناسی، مسائل شناسی، روش شناسی، مبانی شناسی، غایت شناسی _ که عرصه های کلی و درجه دو است _ توجه نماییم. البته در این نوشتار با توجه به حجم محدود آن نمی توان همه مؤلفه های پیش گفته را به صورت مفصل به بحث گذاشت، بلکه در راستای رسالت و هدف این نوشتار، تنها به دو مورد از موارد فوق مثل موضوع شناسی و مسائل شناسی پرداخته می شود.
انسان شناسی دولت مهدوی
منبع:
مشرق موعود ۱۳۸۷ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
از خدایی انسان تا انسان خدای
حوزههای تخصصی:
بسط گفتمان خوش فرجام انگاری جهان بر مبنای «گفتمان فَرج و موعودگرایی» با عاملیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
گفتمان با نقش معنادار رفتارها و ایده های اجتماعی در زندگی سیاسی اجتماعی انسان ها و جوامع سروکار دارد، به گونه ای که در آن، سیستم های معانی، جهان بینی و فهم مردم از نقش خود در جامعه را جهت می دهد. گفتمان ها با باید و نبایدها سرو کار دارند و به اصطلاح، هنجاری و شبه ایدئولوژیک هستند که با تغییر ارزش ها، نگرش و رفتار افراد و جامعه پیوند می یابند.
نظریه گفتمان به زبان ساده؛ یعنی ایجاد فضایی از اندیشه ها به گونه ای که این اندیشه ها، بر دیگر حوزه های اندیشه ای حاکم و مسلط شود تا جایی که الگوی رفتاری مردم بر اساس آن شکل گیرد. به تعبیر دیگر، در گفتمان به گونه ای با تصویرسازی برای جامعه سر و کار داریم که از طریق خلق واژگان، اصطلاحات، تصاویر، ایده ها و گزاره های مرتبط و منسجم و به اندازه کافی، قانع کننده، به تغییر و شکل دهی رفتار مخاطب و مردم نظر داریم.
گفتمان در فضای تعاملی ایجاد می شود؛ تعامل با تاریخ، تعامل با شرایط اجتماعی، تعامل با قدرت و تعامل با نهادها به ویژه نهادهای ارتباطاتی و رسانه ای. در بحث سیاست گذاری عمومی با توجه به این امور و از طریق اقناع و ترغیب، به وسیله رادیو و تلویزیون می توان از گفتمان به مثابه یک ابزار سیاست گذاری در سطح کلان جامعه و بین الملل بهره جست. به طور کلی، دال مرکزی، مفصل بندی، هژمونی و سلطه، عاملیت، ضدیت و غیریت سازی، ایجاد یک نظم اندیشه ای و نظم اجتماعی نوین و... از مؤلفه های اصلی گفتمان تلقی می شوند.
در مورد پایان هستی و جهان، دو دیدگاه بدفرجام انگاری و خوش فرجام انگاری وجود دارد که در تضاد و تقابل یکدیگر قرار دارند. ما بر این مدعا هستیم که بر اساس آموزه های اسلامی به ویژه تعالیم تشیع، آینده و پایان خوش و پر از نشاط، امید و زیبا برای انسان و جهان تصویر شده است. این ایده را به واسطه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صورت یک گفتمان غالب با حوزه گستره جهانی می توان مطرح کرده و بدین شکل، فضای غالب گفتمانی را با محوریت جمهوری اسلامی توسعه داد. با توجه به اصول و مبانی اندیشه ای و جهان بینی اسلامی، مؤلفه های گفتمان خوش فرجام انگاری جهان که در نظریه فرج و موعودگرایی مکتب تشیع منعکس شده است و در آن، به توحیدمحور بودن، حکیمانه و هدفدار بودن خلقت و نظام آفرینش، بهره مندی هستی از غایت و نهایت حکیمانه، خلافت الهی انسان، حکومت عدل صالحان در آخرالزمان، برقراری صلح و امنیت جهانی، برقراری جامعه صالح و دولت کریمه به عنوان مفصل بندی این گفتمان اشاره شده است.
در دیگر نظام های فکری و سیاسی نسبت به پایان تاریخ و پایان هستی چنین صراحتی منطقی و منسجم با عنوان گفتمانی خوش فرجام انگاری وجود ندارد، بلکه به ناخوش فرجام انگاری تمایل دارند یا در برخی از نظام های فلسفی و عقیدتی، دیدگاه های نزدیک به موعودگرایی موردنظر فلسفه انتظار و فرج وجود دارد که به انسجام گفتمانی فلسفه فرج نیست. از آنجا که این گفتمان، نویدهای امیدوارکننده و نشاط آفرینی برای بشر حیران شده امروزین در انواع مکاتب و فلسفه ها دارد، می تواند به صورت شایسته گسترش بیابد.
سناریوهای آخرالزمان و ظهور جهان قلعه ای به رهبری امریکا؛ با تکیه بر واکاوی سینمای آپوکالیپتیک هالیوود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
غلبه نهایی اسلام بر ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، سه آیه شریفه با تعبیری مشترک از اراده الهی مبنی بر غلبه اسلام بر سایر ادیان خبر می دهند. با توجه به سیاق آیات، وعده مزبور به طور ویژه ناظر بر مغلوبیت نهایی دو دین محرّف یهود و مسیحیت است. بنا بر روایات فریقین، تحقق این وعده الهی به دست مبارک امام مهدی و حضرت مسیح خواهد بود. البته بنا بر برخی قرائن قرآنی و روایی احتمالاً بعد از این غلبه نهایی باز عده ای به صورت پنهانی و منافقانه بر عقاید انحرافی پیشین خود باقی خواهند ماند.
بررسی و ارزیابی دیدگاه شهید مطهری درباره حدیث «مجدد دین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث معروفی از پیامبر(صلى الله علیه و آله) روایت شده که برابر با آن خداوند در هر قرنی کسی را در میان این امت بر می انگیزد تا دین را تجدید کند. این حدیث ابتدا در سنن ابی داود و سپس در بسیاری از جوامع روایی اهل سنت نقل شده و برخی نیز بر صحت حدیث از نظر سند و محتوا اجماع دارند، در شیعه نخستین بار شیخ بهایی آن را گزارش کرده است. شهید مطهری در آثار خود نسبت به اصالت این حدیث تشکیک کرده و آن را از نظر سند به جهت وجود ابوهریره، ضعیف دانسته است و از جهت مضمون نیز، چهار اشکال بر آن وارد کرده است. به نظر می رسد، این اشکالات در رد حدیث ناتمام باشد، زیرا صرف وجود ابوهریره موجب ضعف حدیث نخواهد بود، چنان که بسیاری از محدثان شیعه از او روایت نقل کرده اند. درباره اشکالات محتوایی نیز: اولا؛ واژه «رأس» در حدیث قید اتفاقی می باشد، ثانیا؛ «مَن» در حدیث از الفاظ عام بوده و بر بیش از یک نفر نیز دلالت دارد، ثالثا؛ اشتباه در تعیین مصادیق دلیلی بر وضع حدیث نخواهد بود. رابعا؛ بنابر دلایلی چند نمی توان روایت مجدد را متأثر از اندیشه فلسفی ایرانیان باستان دانست.