فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳٬۲۷۸ مورد.
فیزیک سینما (12): جنگ ستارگان 1: تهدید شبح: Star Wars (Phantom Menace)
حوزههای تخصصی:
بررسی تشابهات تعزیه امام حسین (ع) و - فیلم مصایب مسیح (ساخته مل گیبسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه تطبیقی دو اثر نمایشی تعزیه امام حسین ع و فیلم مصایب مسیح( مل گیبسون) می پردازد هر چند که این دو اثر به لحاظ نوع ابزار نمایشی و حتی پیشینه هنری و دینی و اجتماعی تفاوت های قابل توجهی دارند اما در بسیاری موارد مشابهت هایی میان آنها دیده میشود که در دیگر آثار نمایشی که طبق زندگی حضرت مسیح ع ساخته شده اند و جود ندارد این مقاله در تلاش برای نشان دادن این شباهت ها ابتدا به شباهت های کلی تر می پردازد که از آن جمله می توان به شرح مصایب در این دو اثر دلیل و انگیزه مبارزه و شهادت این دو شخصیت اهمیت خون در این دو روایت خیانت یاران و تنها ماندن اشاره کرد که هر یک از این موارد در هر دو اثر بررسی شده اند سپس مقاله به شباهت های جزیی تر مانند شخصیت های مشابه و اتفاقات مشابه در این دو اثر می پردازد برای مثال شخصیت حضرت مریم‘ حضرت زهرا س‘ حضرت زینب س‘ پلاتیس سردار رومی‘ و حر از دیدگاه مقایسه ای بررسی میشوند. همچنین حوادثی مانند دریده شدن لباس بر پیکر این دو شخصیت‘ تیره شدن زمین و آسمان در هر دو روایت و دیگر شباهت های جزیی مورد توجه قرار میگرند. در واقع این مقاله می کوشد با مقایسه این آثار و درک شباهت هایی میان این گونه آثار که از وقایع دینی سرچشمه می گیرند توجه خواننده را به اصلی مشترک در ادیان مختلف و روایت مختلفی که ریشه دینی دارند جلب کند.
رابطه سینما و ادبیات
ترس در کلوزآپ، گریز در لانگ شات: (یادداشتی به کلوزآپ - نمای نزدیک)
منبع:
سوره ۱۳۶۹ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
ژانر: گونه وحشت
منبع:
نقد سینما ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
کارگاه فیلمنامه، آموزش فیلمنامه نویسی: از ایده تا فیلمنامه، ضرورت نگارش خلاصه ی داستان
حوزههای تخصصی:
پلکان اودسا و موسیقی: خوانشی بر خویشاوندی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با مطالعه موسیقی یکی از مهمترین سکانس های تاریخ سینما، یعنی سکانس پلکان اودسا از فیلم رزمناو پوتمکین، ساخته سرگئی آیزنشتاین، به تشریح این مساله میپردازد که چگونه در این فیلم نظام مونتاژ مبتنی بر ریتم حکم میکند که موسیقی همراه شونده با آن نیز از نظام ساختاری ریتمیکی برخوردار باشد. از آنجاکه آیزنشتاین با ذهنیتی موسیقایی روی مونتاژ این سکانس کار کرده بود، موسیقیدانان بسیاری مشتاق به تبدیل این نظام تصویری به معادل صوتی آن بودند که از میان آن ها، این مقاله به آثار ادموند مایزل، نیکلای کریوکف و دمیتری شوستاکوویچ، میپردازد. به منظور بررسی ارزش زیبائیشناختی کار این موسیقیدانان و نحوه همراهیشان با این فیلم از نظریه های تئودور آدورنو و هانس آیزلر، دو صاحب نظر موسیقی فیلم استفاده شده است. این مقاله استدلال میکند که تنها راه انطباق درست موسیقی با فیلم تطابق ساختاری و هم خوانی حسی مونتاژِ فیلم و ریتمِ موسیقی است، آنچه که آدورنو و آیزلر «خویشاوندی ساختاری» میخوانند. بر همین اساس هرگاه تحولاتی بر سر این فیلم، به ویژه بر سر این سکانس آمده است، خویشاوندی ساختاری بهم ریخته است. این مقاله نتیجه میگیرد که دلایل توفیق بعضی از قطعات، همکاری نزدیک بین کارگردان و موسیقیدان یا دریافت حسی مبتنی بر مونتاژ این سکانس بوده است.
فانتزی، علمی تخیلی، معمایی، وحشت
منبع:
فارابی ۱۳۸۳ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
سینمای مستند قوم نگار (بلوط نادر افشار نادری)
منبع:
نقد سینما ۱۳۷۸ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
تحلیلی تاریخی بر تکوین مفهوم پایان تاریخ در سینمای قرن۲۱: روایت شناسی ۱۳فیلم
حوزههای تخصصی:
این مقاله، تحول مفهوم دینی پایان تاریخ را در سینمای آمریکا در سال های 1989 تا 2011 با استناد به متن 13 فیلم شامل سیصد، اسکندر، پرسپولیس، خانه شن و مه ، کرش، پادشاه ایران، شبی با پادشاه، کشتی گیر، روز استقلال، هنکاک، 2012، کتاب الی و مهمانان هتل استرویا مطالعه می کند. از پایان دهه 1970 میلادی، فیلم های ژانر جنگی _ روشن فکری برای اثبات عنصری عینی به نام برتری فرهنگی غرب ساخته می شدند. سپس به تدریج
برای اثبات بی سرانجامی تاریخ از دهه 1990، برای اثبات پایان تاریخ به معنای دینی ساخته شدند. نکته بارز و متفاوت این برداشت دینی آن است که در فیلم هایی از این سبک، منجی جهان، شخصیتی انسانی، ولی
نه مقدس و در عین حال، خیالی و افسانه ای و گاه با کالبدی ماورای انسانی است. برای آنکه نشان دهیم این برداشت صرفاً احساسی نیست و واقعیت دارد، روایت شناسی سیزده فیلمی را که کم و بیش به این گروه
مربوط می شوند و گاهی با بن مایه های مخالفت با ایران ساخته شده اند، بررسی می کنیم.
به لحاظ نظری با استفاده از رویکرد چند رشته ای ارتباطات و مطالعات فرهنگی می توان گفت مفهوم پایان تاریخ در بستر کنش های نمادین در دیالوگ فیلم ها بازتاب یافته است تا پدیده ارتباطی منجی تقدس زدوده را بازنمایی کند. از نظر مطالعات فرهنگی نیز روابط قدرت در سطح جهان امپراتوری (به تعبیر میکل هارت و آنتونیونگری، امپراتوری،1384)
در بازسازی این مفهوم تأثیر داشته است تا شکل گیری امپراطوری مورد حمایت ایدئولوژیک قرار گرفته تبدیل به اسطوره ای بشود که حضورش طبیعی جلوه کند.
به لحاظ روش شناسی نیز برای شناخت بازنمایی مفهوم پایان تاریخ در متون این فیلم های سینمایی از تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه شناسی بارت و روایت شناسی تاریخی که قبلا روش آن را در مجله نقد _ 2004 _ ساختاربندی کرده ام، استفاده شده است و تحلیل میدان سینمایی نیز با رویکرد ساختارگرایی تکوینی بوردیو انجام می شود. در کنار این روش ها از اظهار نظر دیگران، درباره زندگی تولیدکنندگان فیلم ها استفاده شده است.
نتایج احتمالی بر این اصل استوار خواهد بود که جنس قدرت با روابط کهن اقتصاد سیاسی قابل تعریف و سنجش پذیر نیست و در عوض، جنس قدرت، نرم افزاری و غیر ملموس است (همو: فصل اول و دوم) و بیشتر در گفتمان فیلم ها و کالاهای فرهنگی یافت می شود. این فیلم ها نیز انسان را نه با ترس از نیروهای ماورایی یا نیروهای سخت، بلکه با امید به آینده دار بودن تاریخ به تعادل اجتماعی و پیروی از هنجارهای جهان امپراتوری جدید هدایت می کنند.
مسافر( حرفه خبرنگار) آنتونیونی به مثابه متنی لاکانی
حوزههای تخصصی:
نقاشی، سینما
چگونه نقد بنویسیم (راهنمای تماشای فیلم (2))
حوزههای تخصصی: