فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
تحلیل مفهومی جدید از خود و تجربه عارفانه آن
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
کانت و مسأله جنسیت
منبع:
علامه ۱۳۸۴ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
اعتدال در اخلاق ارسطو
دیرباوری قرینه گرایانه
حوزههای تخصصی:
یکی از مولفه های دوران روشنگری سلطه قرینه گرایی است. قرینه گرایی مدعی است که یک باور فقط در صورت برخورداری از قرائن و شواهد مؤید و موجه است. به گفته شهود هیوم «عاقل» باورش را با قرائن متناسب می سازد. کلیفورد نیز بر این نکته پای می فشرد که همواره و در هر کجا و برای هر کس اشتباه است که چیزی را بر پایه قرائن ناکافی باور کند. سه حوزه معرفت شناسی دینی، قرینه گرایی مستلزم آن است که داشتن باور دینی بدون وجود قرائن قاطع ، موجه نیست. اما منتقدان قرینه گرایی این مدعا را رد کرده اند و گفته اند که انتخاب باورهای گوناگون صرفا به دلایل دوراندیشانه و مصلحت جویانه اخلاقا و عقلاً مجاز است.
بررسی نتایج غیر رئالیستی عدم تعیین نظریه با شواهد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عدم تعیین نظریه با شواهد تجربی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. به طوری که، استفاده از این برهان برای تشکیک در صدق نظریه ها کفایت نمی کند و فرض های ضمنی و غیر بدیهی دیگری برای این نتیجه گیری مورد نیاز است که الزام آور نبوده و قابل مناقشه است.
نگرشی انتقادی بر نظریه بسط تجربه نبوی
حوزههای تخصصی:
وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیراساس نبوت و زیربنای اعتقادات مسلمانان و محور اصلی آموزههای دینی و معارف بلند آسمانی است. لذا هر نوع تفسیر و توجیه غلط و برخلاف واقع از وحی، سبب انحراف افکار و عقاید مسلمانان و باعث تزلزل در مبانی اسلام است، و متأسفانه در طول تاریخ، وحی همواره مورد تهاجم نااهلان و تفسیرها و توجیههای غلط و نادرست بوده است. در همین جهت، اخیراً کتابی به نام " بسط تجربه نبوی" منتشر شده و در آن، وحی امری بشری و زمینی و برخاسته از درون پیامبر )نه نازل شده از عالم بالا( معرفی شده است. با مطالعه دقیق آن کتاب و آگاهی به مضمون آن، ایرادهایی به ذهن آمد که برخی از آنها در مقالهای تحت عنوان "بسط تجربه نبوی در بوته نقد" و بعضی دیگر در این مقاله مطرح شده است.
روشنفکر و رسالت روشنفکری
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با یک مقدمه ی کوتاه شروع می گردد . سپس شرح مختصری بر مفاهیم نزدیک به مفهوم روشنفکر داده شده است ، مفاهیمی که گاهی سهواً و عمداً در جاهای مختلف به کار گرفته شده اند مانند : نخبه ، تحصیلکرده ، دانشمند، روشنگر، .... . به دنبال آن تاریخچه ی مختصری از روشنفکری در جهان آمده است . ادامه ی کار را با ارائه ی تاریخچه ی روشنفکری در ایران دنبال کرده ام . و قسمت اصلی کار مربوط می شود به نظریه ها و آراء نظریه پردازان شهیر در باره ی روشنفکر . در این قسمت روشنفکر و مفهوم و تاثیر آن در تکامل جامعه بحث و بررسی می شود و سعی شده است تا دیدگاه های حدود 50 اندیشمند جهانی در این باره آورده شود و از وارسی و بررسی نظر آنها شاخص های مشخص و نسبتاً دقیق برای این گروه ویژه تهیه گردد. لازم به ذکر است که دامنه ی این متفکران از افلاطون و ارسطو شروع شده و تا هاینریش هاینه و هابرماس ادامه دارد. اما به دلیل برجسته شدن مباحث روشنفکری در قرون 18 ، 19 و 20 عمدتاً روی اندیشمندان قرون جدید تکیه شده است . از جهت دیگر طیف دانشمندانی که از نظریات آنها استفاده گردیده است انواعی از همه ی تعلقات فکری و دیدگاه های کلان نظری را در خود جمع کرده است که عبارتند از : رادیکال، لیبرال، محافظه کار، چپ گرا، راست گرا، سنتی، فرد گرا، جمع گرا، دینی، غیردینی و ... . اضافه می گردد که در این نوشته ی کوتاه فقط و فقط آراء متفکران خارجی مورد بررسی قرار گرفته است و عمدتاً دیدگاه افرادی که اشتهار بین المللی در زمینه ی کار فکری دارند ، به میان آمده است . بررسی دیدگاه اندیشمندان داخلی وقت لازم و البته طاقت ویژه می خواهد که در اینجا از آن گریز زده است. پایان کار با یک نتیجه گیری مختصر و ارائه ی فهرست منابع تقدیم خوانندگان گرامی می شود .
معناى حقیقى اختیار(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعى بر آن است که در مورد معناى صحیح اختیار بحث شود و معانى که تا امروز در مورد اختیار مطرح گشته است، نقد و ارزیابى گردد. آنچه معمولاً تا به امروز کلام شیعه به طرفدارى از اختیار با توجه به اعتقاد به توحید افعالى مطرح کرده چنین است: «انسان مسؤول کارهاى خود است، اما این خداوند متعال است که او را مسؤول کرده است. نه آنچنان که معتزله براى اثبات عدل الهى گفتهاند انسان به خود وا نهاده شده و نه آنچنان که اشاعره براى اثبات توحید افعالى گفتهاند که کارهاى انسان را خداوند اراده مىکند و انسان اختیارى از خود ندارد، بلکه
خداوند به او قدرت اختیار را داده و به او اجازه داده است که اعمال خود را از طریق تدبّر و اختیار خود انجام دهد. به عبارت دیگر، چون اختیار انسان در طول اختیار خداوند است، اعتقاد به اختیار انسان با توحید افعالى ناسازگارى نخواهد داشت.»
به نظر مىرسد که همهى آنچه گفته شد در مورد ارادهى انسان صادق است نه اختیار انسان. بسیارى از متفکّرین اسلامى بین اراده و اختیار تفاوت قایل شدهاند و اراده را اعم از اختیار دانستهاند، اما در مقام توجیه اختیار انسان به گونهاى مشى کردهاند که در مورد اراده صادق است نه اختیار. به عنوان مثال، طرفداران اختیار معتقد شدهاند که سرنوشت انسان را اختیار انسان مىسازد، در حالى که اثبات مىشود
آنچه صحیح است این است که سرنوشت انسان را ارادهى انسان مىسازد و بین این دو عبارت، تفاوت بسیارى مىتواند وجود داشته باشد.
در این مقاله سعى شده است که در مورد معناى صحیح اختیار و تفاوت حقیقى آن با اراده به گونهاى بحث شود که از خلط مباحث خوددارى شود و به اختیار به عنوان یک صفت کمالى در انسان نظر شود، نه به عنوان یک ویژگى که همهى انسانها در هر سطح فعلیت روح از آن برخوردار هستند.
به نظر مىرسد معناى حدیث معروف «الامور بالتقدیر لا بالتدبیر» تنها با چنین برداشتى از اختیار قابل ادراک است که توضیح آن در متن مقاله خواهد آمد.
نظریه عدالت در اندیشه دیدوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
گرچه دیوید هیوم یک فیلسوف سیاسی مصطلح نیست، برخی دیدگاههای او در تفکر سیاسی اثرگذار بوده است، از آن جمله بینش خاص او درباره فضیلت عدالت. وی با اتکا به رویکرد تجربهگرایانه خویش تلقیِ نفعانگارانهای از عدالت عرضه میدارد و برخلاف تصور مرسوم و رایج، عدالت را یک فضیلت و ارزش ذاتینمیداند و فضیلت بودن آن را به وجود شرایطی خاص مشروط میکند. مقالة حاضر ضمن تبیین تفصیلی دیدگاههای وی درباره عدالت و ارتباط آن با معرفتشناسی و انسانشناسی وی به بررسی و تحلیل انتقادی نظریة عدالت او میپردازد.
معنای استعاره ها
زبان به روایت ایری گاری
جهانی شدن وکثرت گرایی فرهنگی
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی: