فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
اثبات و انکار حرکت در تفکر هراکلیتوس و پارمنیدس
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در طول تاریخ فلسفه مطرح بوده بحث حرکت است. در این میان برخی فلاسفه قائل به وجود حرکت و برخی منکر آن بوده اند. دو تن از فیلسوفان اصلی در این زمینه هراکلیتوس و پارمنیدس هستند که اولی را از قائلین و دومی را از منکرین بحث حرکت دانسته اند. در این پژوهش، به برررسی صحت این نظریه خواهیم پرداخت و بررسی خواهیم کرد که آیا می توان گفت فیلسوفی بدون لحاظ هر نوع حرکتی، ثبات را ادعا کند یا ثبات را بدون هر حرکتی ملحوظ دارد؟
رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم در نظریّة انتقادی تکنولوژی اندرو فینبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی انتقادی تکنولوژی، عنوانی است که اندرو فینبرگ، به حاصل تأملات خود در باب تکنولوژی اطلاق می کند. این عنوان، صریحاً بیانگر تعلق فینبرگ به اندیشه ی انتقادی برآمده از مکتب فرانکفورت است. در نظریه ی انتقادی تکنولوژی، تکنولوژی نه امری اهریمنی قلمداد می شود و نه توسعه ی آن به شکل فعلی مورد پذیرش قرار می گیرد. فینبرگ از سویی به خطرات فضای تکنولوژیک حاکم اشاره می کنند و از سوی دیگر، مطلق توسعه ی تکنولوژیک را خطرناک قلمداد نمی کند. در نظریه ی انتقادی تکنولوژی، تحلیل تکنولوژی ها در دو سطح کارکردی و تحقق خارجی صورت می گیرد و پیامدهای نامطلوب تکنولوژی مدرن در صورت فعلی آن، با توجه به چنین تحلیلی آشکار می گردد. فینبرگ به آشکار ساختن چنین پیامدهای نامطلوبی اکتفا نمی کند و رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم را بر پایه ی ارزش های دموکراتیک مورد توجه قرار می دهد. وی کوشش برای محقق ساختن شق دیگری از مدرنیته را که بر پایه ی محدوده ی وسیع تری از ارزش ها شکل می گیرد، راهکار رهایی، قلمداد می کند. در این مقاله، ابتدا عناصر اصلی نظریه ی انتقادی تکنولوژی شرح داده می شود. سپس به وجه رهایی بخش رهیافت فینبرگ برای برون رفت از فضای تکنولوژیک حاکم و محقق ساختن مدرنیته ی بدیل به عنوان آرمان وی پرداخته می شود و نهایتاً به پاره ای از مشکلات این رهیافت و ارتباط میان نظریه ی انتقادی تکنولوژی و سهم فرهنگ ملی در طراحی های تکنولوژیک اشاره می شود.
شکستن فرم
اخلاق غیر اصولی
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
نگرش زیبایی شناختی
پلنتینگا و جایگاه استدلال در اعتقاد به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
مهمترین دیدگاه پلنتینگا این است که اعتقاد به خداوند در عین اینکه اعتقادی است کاملاً معقول و منطقی ولی به هیچگونه استدلال عقلی نیاز ندارد. یعنی از اعتقادات واقعاً پایه است؛ برخلاف دلیلگرایان ـ الاهیات عقلی ـ که میکوشند بر وجود خداوند برهان اقامه کند و بر این باورند که هیچ دینی مقبول نیست مگر آنکه معقول باشد و هیچ دینی معقول نیست مگر آنکه توسط قراین و دلایل تأیید شود. آنان اعتقاد دارند که به جز اولیات و وجدانیت که اعتقاد واقعاً پایه هستند، دیگر اعتقادات آنگاه ارزش عقلانی دارند که به اعتقادات یاد شده بازگردند. پلنتینگا معیار و مبنای یاد شده را ناتمام دانسته و نقضهایی را بر آن وارد کرده است. سپس معیار دیگری را در تشخیص اعتقادات پایه پیشنهاد میکند و آن اینکه: هر اعتقادی که در قبول آن به دلیل نیاز نباشد، اعتقاد پایه است. پلنتینگا بر اساس روش یاد شده، اعتقاد به خدا را برای فرد دیندار اعتقاد پایه میداند. زیرا اگر فرد دیندار اعتقاد پایه میداند. زیرا اگر فرد دیندار دریابد که اعتقاد او از سنخ اعتقاداتی است که پذیرش آنها منوط به استنتاج آنها از سایر اعتقادات نیست، اعتقاد وی، اعتقاد واقعاً پایه خواهد بود. در ادامه نقدهای مطرح بر این نظریه، طرح و بررسی شده است.
دیدگاه راسل درباره استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند.
از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چاره کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازه کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود.
به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعه پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.
بررسى برهان وجودى آنسلم
حوزههای تخصصی:
موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران پس از انقلاب
حوزههای تخصصی:
برهان امکان و وجوب در رویارویی با نقدهای راسل، هیوم و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفاع اختیارگروانه(نظریه آلوین پلانتینجا در مساله شر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زبان دین و چالش تحقیق گرایى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل هاى زبانى درباره معنادارى زبان دینى همیشه عرصه اى گسترده براى آزمودن نیرومندى فلسفى بوده است. مایکل مارتین که استاد فلسفه دانشگاه بوستون است, در این مقاله مى کوشد باطرح دوباره یکى از مسائل نسبتاً کلاسیک در حوزه فلسفه دین, به برخى از این تحلیل ها بپردازد.
وى ضمن صورت بندى نظریه تحقیق پذیرى پوزیتیویسم منطقى به عنوان قوى ترین حمله بر معنا دارى زبان دینى, مختصراً به واکنش هاى گوناگون به این نظریه مى پردازد. در ادامه, به بسط یکى از واکنش ها که ردّ این نظریه است, در قالب سه نقد رایج بر دیدگاه تحقیق پذیرى, پرداخته و سپس از میان پاسخ هاى موجود به این انتقادات به تقریر دقیق دو پاسخ قوى که از طرف نیلسن و سالمون ارائه شده است, مى پردازد.
مؤلف که خود, خدا ناباورى است که از روایت اصلاح شده نظریه تحقیق پذیرى معنا, دفاع مى کند, معتقد است تلاش هاى عمده اى براى انتقاد از نظریه تحقیق پذیرى صورت گرفته که چه بسا خداناباوران مشهور هم آن را نظریه باکفایتى تلقى نکنند, اما مى توان مدعى شد که نفى این نظریه هم به سادگى ممکن نیست.
بحث در نظریه های صدق مطابقت و سازگاری
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با توجه به اهمیت دوگانه و مضاعف بحث صدق،هم به لحاظ تاثیر و جنبه تعیین کننده آن در فلسفه هایی که آن ها راملاک قرار داده اند و هم به لحاظ بحث مستقل دراین موضوعات،نظریات مختلف صدق را بیشتر از جنبه تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.دو دیدگاه مطابقت و سازگاری تاحدامکان به نحو مشروح و تحلیلی مورد دقت قرار گرفته و در تقابل آن ها نظریه مطابق پذیرفته شده است.درعین حال،لوازم هر دیدگاه استخراج شده و شبهات مربوط به هر کدام نیز تقریبا با پاسخ های آنها مطرح گریده است.رویکرد مقاله بیشتر فلسفه تحلیلی است و سعی شده است از هماه منظر دیدگاه ها مورد نقدو بررسی قرار گیرند.
نقد تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین, یعنی برهانی که برای اثبات واجب کمترین مقدمات را لازم داشته باشد همیشه خواست و غایت حکمای اسلامی بوده و هر یک کوشیدهاند تا از مقدمات براهین اثبات واجب بکاهند. در این میان علامة طباطبائی از طریق ضروری و ازلی دانستن واقعیتی که مؤدای اصل واقعیت است برهانی را عرضه داشت که چنان بینیاز از مقدمات است که بداهت و اولی بودن وجود واجب از آن نتیجه شده است. نویسنده در این مقاله با کنکاش در ریشههای معرفتی اصل واقعیت و بیان تقریرهای مختلف آن بر آن است که اصل واقعیت تنها ضرورتی معرفت شناسانه بوده و نمیتواند به اثبات ضرورت ازلی واقعیت انجامد.