بررسی و نقد مطالب ایران شناختیک در کتب مرجع سایر کشورها به زبان هایی به جز فارسی امری است بسیار ضروری، که تا کنون در میهن ما به آن بسیار کم پرداخته شده است. مقاله رودر رو نشان می دهد که چگونه کتب مرجعی مانند دایره المعارف جدید کوچک بریتانیکا، با بیش از دو قرن سابقه انتشار، و فرهنگ کوچک مصور لاروس، با بیش از یک قرن سابقه انتشار، هر یک با توجه به حجمش، در مدخل خود در مورد محمد مصدق، مرتکب اشتباهات متعدد شده است. اکثریت قریب به اتفاق مراجعه کنندگان به این دو مرجع، در کشورهای مختلف دنیا، در گذشته و حال، در مورد صحت مطالبشان تردید به خود راه نمی دادند و هنوز راه نمی دهند، و هر دو مرجع در محافل علمی دنیا بسیار شناخته شده هستند و بسیار مورد تحسین واقع شده و می شوند. موضوعی که پوشیده است این است که چه معیارهایی برای گزینش نویسندگان مداخل این دو مرجع جهانی لحاظ گردیده و می گردد
در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت، مناطق نفت خیز جنوب از جمله خوزستان کانون توجه قرار گرفت. علاوه بر وجود صنعت نفت در این مناطق که بحث بر سر در اختیار گرفتن آن به اوج رسیده بود، اعتصابات کارگران شرکت نفت در اواخر 1329 ش و اوایل 1330 ش سبب شد تا موضع گیری هایی در این زمینه صورت گیرد. در اسفند 1329 ش مبلغی از حقوق کارگران شرکت نفت کسر گردید که سبب شد جرقه اعتصابات در این مناطق زده شود. کارگران در مقابل کسر حقوق خود، شرکت نفت را مسئول ایجاد آشوب در مناطق نفتی میدانستند. حزب توده با سیاست دوگانه سعی میکرد کارگران را متشکل کند و جبهه ملی و سران آن سعی در ایجاد آرامش در مناطق نفتی داشتند. شرایط بد اقتصادی و معیشتی از جمله زمینه های ایجاد تحرکات کارگری در مناطق نفت خیز جنوب به شمار می آمد و در این میان موقعیت حساس این مناطق به دلیل مبارزه برای ملی کردن نفت سبب شده بود تا تحولات این مناطق مورد توجه قرار بگیرد. اما این پژوهش ضمن بررسی این اعتصابات؛ در پی یافتن پاسخ این سوال است که: چه زمینه هایی سبب شکل گیری اعتصابات کارگران صنعت نفت در خوزستان بود و رویکرد جبهه ملی و حزب توده در مقابل این اعتصابات چه بوده است؟ به نظر می رسد اقدام شرکت نفت در کسر حقوق کارگران و به دنبال آن سر باز کردن نارضایتی ها از شرکت نفت که سبب فعالیت حزب توده در میان کارگران نیز شده بود، سرانجام به متشکل شدن کارگران منجر شد.. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نگارنده کوشیده با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسناد، داده های موردنیاز را جمع آوری کند.
اکتشاف نفت در اوایل قرن بیستم در خوزستان، سرآغاز دوره جدیدی در تاریخ ایران بوده است. دوره ای که با حضور انگلیسی ها و شرکت نفت ایران و انگلیس همراه بود. پس از اعطای امتیاز نفت جنوب به ویلیام ناکس دارسی در 1280 ش. /1901 م. که به شکل گیری شرکت نفت ایران و انگلیس منجر شد، این شرکت بنا بر نیاز خود در حوزه عملیات نفتی شروع به استخدام کارگران ایرانی کرد. به تدریج و با استخدام نیروی کاری که از دیگر مناطق ایران به خوزستان مهاجرت کردند و نیز توسعه تأسیسات نفتی، کارگران مناطق نفت خیز با مطالبات جدی شرکت را وارد چالش بزرگی نمودند. تمرکز هزاران کارگر در این مناطق در شرایط بد اقتصادی و معیشتی، سرانجام به متشکل شدن آنها و اعتصابات کارگری انجامید که مقابله جدی شرکت نفت ایران و انگلیس را نیز به دنبال داشت. کارگران خواهان افزایش دستمزد، مسکن و امکانات بهداشتی بودند؛ اما به نظر می رسید آنچه برای شرکت اولویت داشت، صرفه جویی و بهره وری عملیات نفتی بود. پژوهش حاضر با توجه به اسناد آن دوره و گذری کوتاه بر وضعیت نیروی کار شرکت نفت ایران و انگلیس به بررسی عملکرد این شرکت در پاسخگویی به مطالبات کارگری می پردازد.
آنگاه که آیتالله کاشانی در زمستان سال 1299 به ایران بازگشت، آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی با ارسال نامهای به اطلاع مومنین رساند که کاشانی از هر جهت شایسته و به صفات حمیده آراسته و در دیانت و درستکاری کمنظیر است و «متدینین، وجود محترم آن جناب را مغتنم» بدانند (سند شماره 1)