روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی سال 17 تابستان 1404 شماره 2 (پیاپی 66) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثر بخشی ترکیب آموزش اختصاصی سازی حافظه و مداخله بازنویسی تصویر بر علائم افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش اختصاصی سازی حافظه بازنویسی تصویر افسردگی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳
زمینه: در پژوهش های مختلف، بیش کلی گرایی حافظه و خاطرات تصویری سودار با افسردگی مرتبط دانسته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب آموزش اختصاصی سازی حافظه و مداخله بازنویسی تصویر بر علائم افسردگی دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری شامل 24 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی با نشانگان افسردگی در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس، گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، برنامه تلفیقی آموزش اختصاصی سازی حافظه و مداخله بازنویسی تصویر را دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از ویراست دوم پرسشنامه ی افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS نسخه 27 تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب آموزش اختصاصی سازی حافظه و بازنویسی تصویر بر افسردگی و زیرمقیاس های آن در دانشجویان با نشانگان افسردگی اثر مثبت و معناداری دارد و این اثر در پیگیری یک ماهه ماندگار بود (0/05>P). نتیجه گیری: براین اساس، در صورت تکرار نتایج در پژوهش های بعدی و تایید بیشتر اثر گذاری این مداخله ترکیبی، روانشناسان و مشاوران مراکز سلامت می توانند در جهت بهبود وضعیت روانشناختی دانشجویان از آن بهره جویند. همچنین، یافته های این پژوهش می تواند مسیر پژوهش های آتی را هموار سازد.
۲.

رابطه بین سبک های دلبستگی و ترومای دوران کودکی با مشکلات هیجانی-اجتماعی نوجوانان: نقش میانجی گری نشانگان شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشکلات درونی سازی و برونی سازی ترومای کودکی شخصیت مرزی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱
مقدمه: نوجوانی به عنوان حیاتی ترین مرحله رشد مملو از چالش هایی است که رسیدگی به آن ها احتمال شکل گیری مشکلات اجتماعی-هیجانی نوجوانان را کاهش می دهد؛ برهمین اساس هدف این پژوهش رابطه بین سبک های دلبستگی و ترومای دوران کودکی با مشکلات هیجانی_اجتماعی نوجوانان: نقش میانجی گری نشانگان شخصیت مرزی بود. روش: این پژوهش نظر روش شناسی توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود که طی آن از بین جامعه آماری نوجوانان دختر و پسر 14 تا 18 شهر مشهد در سال 1403-1402 تعداد 631 نفر به روش در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری اطلاعات سیاهه مشکلات هیجانی اجتماعی وودورث (WPI)؛ مقیاس دلبستگی کولینز و رید (RAAS) و پرسشنامه های ترومای کودکی برنستاین و همکاران (CTQ) و شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (STB) بود. برای تحلیل یافته ها از شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و آزمون های هم بستگی پیرسون و معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش از برازندگی مناسبی برخوردار است و سبک های دلبستگی اثر مستقیم معنی داری بر مشکلات هیجانی نوجوانان دارند (0/01> p) اما این درحالی است که ترومای کودکی اثر مستقیمی بر مشکلات هیجانی ندارد (0/05<p). هم چنین نتایج تحلیل میانجی نشان داد شخصیت مرزی در رابطه بین سبک های دلبستگی و ترومای دوران کودکی با مشکلات هیجانی نوجوانان نقش میانجی دارد (0/01>P) نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش می توان در طراحی مداخله های مشاوره ای _درمانی جهت کاهش احتمال بروز مشکلات هیجانی استفاده نمود. هم چنین با توجه به عدم اثرگذاری مستقیم ترومای کودکی بر بروز مشکلات هیجانی، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده نقش این عامل مجدداً مورد بررسی قرار گیرد.
۳.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس عدم بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایایی روایی عدم بخشش ساختار عاملی روان سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱
زمینه :هدف این مطالعه ساختار عاملی، پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس عدم بخشش در میان دانشجویان ایرانی بود. روش : پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود؛ به این منظور ۴۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور شهر اهواز از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ انتخاب شدند و به مقیاس عدم بخشش پاسخ دادند. ساختار عاملی مقیاس از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، همسانی درونی ابزار توسط آلفای کرونباخ و روایی آن به روش همگرا و واگرا به ترتیب با استفاده از ابزار پرسشنامه کینه توزی و مقیاس صفت گذشت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها: هر یک از شاخص های تحلیل عاملی تأییدی، ازجمله CFI، NFI، IFI و TLI مقدار مطلوب و مناسبی برای این مقیاس داشتند. ضریب آلفای کل مقیاس نیز 0/93به دست آمد که حاکی از همسانی درونی مطلوب مقیاس است. از نظر آماری بارهای عاملی تمام آیتم ها بالاتر از 0/55در سطح 0/001 معنادار بود. همبستگی پیرسون بین نمره کل این مقیاس با مقیاس کینه توزی 0/65و مقیاس صفت گذشت به مقدار 0/59- در سطح 0/001 معنادار گزارش شد که حاکی از روایی همگرا و واگرای مطلوب مقیاس است. نتیجه گیری: بنابراین باتوجه به برازش مطلوب مدل، روایی و پایایی مناسب و اعتبار بالای مقیاس عدم بخشش، می توان ازآن جهت بررسی و سنجش عدم بخشش بین فردی در جامعه ایرانی استفاده کرد.
۴.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی خودشفقت ورزی ذهن آگاهی شناخت درمانی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳
هدف: باورهای فراشناختی از چالش های مهم درمان وابستگی است و روش های مؤثر درمانی می توانند نقش بسزایی در کاهش آن داشته باشند. این پژوهش با هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد بود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل ومرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بودند. ۴۸ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 16 نفره شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت- هاتون (2004) استفاده شد. گروه آزمایشی اول، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و گروه آزمایشی دوم درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی (8 جلسه 90 دقیقه ای) را به صورت یک جلسه در هفته دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دومداخله د بهبود مولفه های باورهای فراشناختی درپس آزمون وپیگیری موثر بوده اند (0/05<p). همچنین، بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در میانگین پس آزمون و پیگیری مولفه های باورهای فراشناختی وجود داشت و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بود (0/05<p). نتیجه گیری: این یافته ها بر لزوم بهره گیری ازدرمان ذهن آگاهی مبتنی برخودشفقت ورزی در درمان وابستگی به مواد تأکید دارد.
۵.

اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر اضطراب و راهبردهای مقابله ای بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب راهبردهای مقابله ای معنویت درمانی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱
مقدمه: دیابت به عنوان یک بیماری مزمن، علاوه بر بعد جسمی می تواند بر سلامت روان بیماران نیز تأثیر داشته باشد. از این رو، در پژوهش حاضر، اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر اضطراب و راهبردهای مقابله ای بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نمونه آماری شامل 37 نفر از بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1402 بود که با روش نمونه گیری در دسترس برگزیده شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (18=N) و کنترل (19=N) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه های اضطراب بک و مقابله با موقعیت های استرس زا بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که معنویت درمانی توانست باعث کاهش اضطراب (0/03=P= 5/06 ، F) در بیماران دیابت شود و اثر درمان آن تا سه ماه پس از مداخله ماندگار بود. با این حال، این درمان بر روی راهبردهای مسئله محور (0/55=P F=0/36)، هیجان محور (0/28=F=1/23 ، P) و اجتنابی (0/73=F= 0/11، P) بیماران اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تأثیر اندک معنویت درمانی در کاهش فشار روانی بیماران دیابت نوع دو بود. بنابراین پیشنهاد می شود در درجه نخست، از دیگر درمان های روان شناختی جهت کاهش فشار روانی این بیماران استفاده شود.
۶.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشانگان افسردگی و ناگویی هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی درمان فراتشخیصی یکپارچه ناگویی هیجانی نشانگان افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشانگان افسردگی و ناگویی هیجانی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است که در زمستان 1402 در مدارس دولتی دخترانه ی دوره ی دوم متوسطه شهرستان اسلامشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بعنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل سیاهه هراس اجتماعی (SPIN)، مقیاس های افسردگی نوجوانان کوتچر (KADS-II) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. تنها گروه آزمایش طی 12جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از کنترل نمرات پیش آزمون، میزان کاهش افسردگی و ناگویی هیجانی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه معنادار بود (P<0/01)، که بیانگر اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش این نشانه هاست. نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی یکپارچه موجب کاهش نشانه های افسردگی و ناگویی هیجانی شد. این اثر احتمالاً به دلیل تمرکز درمان بر تنظیم هیجان و فرایندهای زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است که توانست به بهبود کلی وضعیت روان شناختی نوجوانان کمک کند.
۷.

تأثیر آموزش خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روانشناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا توجه آگاهی سوگواری زندگی اسلامی - ایرانی کارآمدی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله برنامه خودشفقتی توجه آگاهانه مبتنی بر شیوه زندگی اسلامی-ایرانی بر پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان سوگوار از بیماری کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل بازماندگان سوگوار عزیزان از دست داده در طی بیماری کرونا در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 29 نفر بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت شانزده جلسه هفتاد و پنج دقیقه ای در آموزش شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار برای مداخله قرار گرفتند. سنجش پریشانی روان شناختی با مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و برای اندازه گیری خودکارآمدی هیجانی از مقیاس کارآمدی هیجانی-2 (EES2) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش حاضر در کاهش شاخص های پریشانی روان شناختی و بر بهبود کارآمدی هیجانی تاثیر معناداری داشته (P≤0/001) و تغییرات ایجاد شده در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود که آموزش برنامه حاضر در کاهش پریشانی روان شناختی و کارآمدی هیجانی بازماندگان داغدار از فوت عزیزان به دلیل بیماری کرونا موثر است.
۸.

روابط ساختاری قلدری سایبری با رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نشخوار خشم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر قلدری سایبری نشخوار خشم نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳
مقدمه: نوجوانی مرحله رشدی منحصر به فردی است که در طی آن چالش های سلامت روان و اختلالات روان شناختی بسیاری آشکار می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری قلدری سایبری با رفتارهای پرخطر در نوجوانان با نقش میانجی نشخوار خشم انجام شد. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول و دوم شهر بوشهر بودند که در بازه زمانی دی الی اسفند ماه سال تحصیلی 1404-1403 بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، و از بین لیست مدارس مقاطع متوسطه اول و دوم منطقه یک شهرستان بوشهر تعداد 4 مدرسه برگزیده و از هر کدام 2 کلاس به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسش نامه های قلدری سایبری (CBVEQ)، پرسش نامه رفتار پرخطر، تکانشی و خود مخرب (RISQ)، و مقیاس نشخوار خشم (ARS)، بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار آماری SmartPLS 4 و SPSS-27 استفاده شد. یافته: نتایج نشان داد که قلدری سایبری اثر مستقیم معنادار بر نشخوار خشم (0/36) و رفتارهای پرخطر (0/44) داشت. همچنین، نشخوار خشم اثر مستقیم مثبت و معناداری بر رفتارهای پرخطر (0/47) داشت. به علاوه، اثر غیرمستقیم قلدری سایبری بر رفتارهای پرخطر از طریق متغیر میانجی نشخوار خشم معنادار بود (0/17).  نتیجه گیری: به طور کلی، مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین، شناسایی و مداخله در عوامل روان شناختی میانجی گر مانند نشخوار خشم در طراحی برنامه های پیشگیری جهت کاهش رفتارهای پرخطر اهمیت فراوانی دارد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۷