مقالات
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانانی که والدین آن ها جدا شده و تجربه بدرفتاری در دوران کودکی داشته اند، شیوع خودجرحی در آن ها از جمعیت عادی بیش تر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری بر افکار خودجرحی و تعارضات بین فردی دانش آموزان فرزند طلاق انجام گرفت. روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان فرزند طلاق دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری در دسترس 40 دانش آموز فرزند طلاق انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه ی 75 دقیقه ای برنامه ی آموزش مبتنی بر تاب آوری را دریافت کردند و گروه کنترل به روال عادی خود ادامه دادند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودجرحی بدون قصد خودکشی زلکوویچ و کول (2017) و پرسشنامه ی مشکلات بین فردی بارخام و همکاران (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین افکار خودجرحی (0/01 >P؛ 4/88=F و 0/12 = η p 2 ) و تعارضات بین فردی (001 /0>P؛ F=31/57 و /0/46 = η p 2 ) گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که بعد از اجرای برنامه ی آموزشی مبتنی بر تاب آوری میانگین نمرات دانش آموزان فرزند طلاق در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. نتیجه گیری: بنابراین، با آموزش و ارتقای تاب آوری روانی در دانش آموزان می توان میزان افکار خودجرحی و تعارضات بین فردی را در آنان کاهش داد. دانش آموزان به کمک راهبردهای تاب آورانه می توانند شکست های متعدد خود را دوباره مورد بررسی و بازبینی قرار دهند و در نهایت انعطاف پذیری در دانش آموزان بهبود می یابد.
مدل یابی علائم وسواس ارتباطی براساس کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی: نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علائم وسواس ارتباطی بر اساس کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی در دانشجویان متأهل انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه های پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. به منظور انجام پژوهش، 319 نفر از طریق شبکه های اجتماعی بویژه تلگرام و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه های وسواس فکری - عملی متمرکز بر ارتباط (ROCI)، کمال گرایی (PI)، سبک دلبستگی بزرگسالان (RASS) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت (MCQ) را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش مطلوب داده ها هستند. همچنین باورهای فراشناختی نقشی واسطه ای در رابطه بین کیفیت ارتباط والد – فرزند و کمال گرایی با وسواس ارتباطی در زوجین دارد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کیفیت ارتباط والد - فرزند و کمال گرایی و تأثیرات عمیق آن بر شکل گیری باورهای فراشناختی و تبعات منفی آن در بزرگسالی همانند وسواس ارتباطی، نتایج این مطالعه می تواند در برنامه های آموزشی آگاه سازی والدین، مشاوره های پیش از ازدواج و همچنین مداخلات روانشناختی وسواس ارتباطی در زوجین مدنظر قرار گیرد.
اثربخشی پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بیمارستان های شهر تهران در سال 401- 1400 بود. نمونه آماری 3 زن مبتلا به سرطان پستان بود. جلسات درمانی به صورت انفرادی اجراء گردید. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه اضطراب درد مک کراکن و دینگرا و پرسشنامه همدلی معنوی پور و همکاران بودند. داده ها با استفاده از شاخص درصد بهبودی، تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی در نرم افزارهای SPSS و Excel، بررسی شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که پارادوکس درمانی بر اضطراب درد در زنان مبتلا به سرطان پستان در مرحله درمان تأثیر متوسط به بالا و در مرحله پیگیری تاثیر زیاد داشته است و برای متغیر همدلی خود در مرحله درمان و پیگیری تاثیر متوسط داشته است. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه شرکت کننده ها بود (100=PND). ماندگاری اثر پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان در مرحله پیگیری تأیید شد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش مشخص شد که پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر است، لذا پیشنهاد می شود روان شناسان بالینی از این درمان برای کاهش اضطراب درد و افزایش همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کنند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت اجتماعی و آشفتگی روانشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ذهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت اجتماعی و آشفتگی روانشناختی دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با دو گروه گواه و آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا بودند. شرکت کنندگان 40 دانش آموز پایه دوم بودند که با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. آنها به دو گروه گواه (20= n) و آزمایش (20= n) تقسیم شدند. همه آنها پرسشنامه های شناخت اجتماعی (نجاتی و همکاران، 1397) و آشفتگی روان شناختی (لویندا، 1995) را تکمیل کردند. فرضیه ها با مدل تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت خود (0/79)، ذهن خوانی (0/84)، درک محیط آموزشی (0/69)، تشخیص تهدید آموزشی (0/77)، افسردگی (0/71)، اضطراب (0/74) و استرس (0/70) معنادار بود. نتیجه گیری: توجه به یافته های بدست آمده می توان بیان نمود بهبود شناخت اجتماعی و آشفتگی روانی مستلزم توجه به ذهن آگاهی است. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و واقعیت درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط اجتماعی با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و واقعیت درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط اجتماعی با همسالان در کودکان دارای بی نظمی خلق اخلالگر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پسران ۸ تا 11 سال دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان به همراه مادرانشان بودند که در سال 1401 به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن ها 45 کودک به همراه مادرانشان به شیوه هدفمند انتخاب شده و در سه گروه ۱۵ نفره به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی شاه محمدی و همکاران، شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز و همکاران و مقیاس خودکارآمدی در تعامل با همسالان ویلر و لد بود. بر روی گروه های آزمایش مداخلات (درمان فراتشخیصی و واقعیت درمانی) طی 10 جلسه 60 دقیقه ای برای کودکان و 30 دقیقه ای برای مادران اجرا شد. داده های پژوهش با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه و واقعیت درمانی منجر به کاهش تحریک پذیری و افزایش خودکارآمدی در روابط با همسالان شده و این اثربخشی معنادار و با ثبات بوده است (0/001>p). بین دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابرنتایج از هر دو درمان مذکور می توان به منظور بهبود تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط اجتماعی با همسالان کودکان دارای اختلال بی نظمی اخلالگر در مراکز تخصصی مشاوره کودک استفاده کرد.
نقش پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی در علائم بدریخت انگاری بدن در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی در علائم بدریخت انگاری بدن در دختران بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 320 نفر تعیین شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه حالات هویت خود (بنیون و آدامز، 1986)، مقیاس استفاده از رسانه های اجتماعی (تیوک و تامپسون، 2023) و مقیاس اختلال بدریخت انگاری بدن (هانلی و همکاران، 2020) بودند. برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پراکندگی هویت و وقفه هویت با علائم بدریخت انگاری بدن در دختران رابطه مثبت و معنادار داشتند (001 P</0 )، اما کسب هویت و ضبط هویت با آن رابطه معناداری نداشتند (05 P>0/ ). علاوه بر آن، همه مولفه های شبکه ها و رسانه های اجتماعی شامل تصویر بدن، مقایسه، اعتقاد و مصرف با علائم بدریخت انگاری بدن در دختران رابطه مثبت و معنادار داشتند (05 P<0/ ). همچنین، پایگاه های هویت و مولفه های شبکه ها و رسانه های اجتماعی توانستند به ترتیب 9 درصد و 27 درصد از تغییرهای علائم بدریخت انگاری بدن در دختران را پیش بینی نمایند (0/001 P< ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، پایگاه های هویت و شبکه ها و رسانه های اجتماعی نقش معناداری در پیش بینی علائم بدریخت انگاری بدن در دختران دارند و می توانند موجب افزایش بدریخت انگاری بدن شوند. بنابراین، نتایج به دست آمده می تواند جهت آگاه سازی والدین از طریق برنامه های آموزشی مبتنی پایگاه های هویت، شبکه ها و رسانه های اجتماعی بر تلویحات کاربردی زیادی داشته باشد.
اثربخشی درمان رفتاری-شناختی بر استرس ادراک شده و عملکرد انطباقی بیماران مبتلا به فشار خون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فشارخون بالا به عنوان یک بیماری شایع مزمن، علاوه بر بعد جسمی بر عملکرد روانی بیماران نیز می تواند تأثیرگذار باشد. از این رو، در پژوهش حاضر، اثربخشی درمان رفتاری-شناختی بر استرس ادراک شده و مهارت های انطباقی بیماران مبتلا به فشار خون بالا بررسی شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نمونه آماری شامل 36 نفر از بیماران مبتلا به فشارخون بالا مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1402 بود که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شده و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش، شامل مقیاس های استرس ادراک شده (PSS) و عملکرد انطباقی (APS) بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بعد از آخرین جلسه درمان توانست موجب کاهش استرس ادراک شده (53/16=F) و افزایش عملکرد انطباقی (15/27=F) در بیماران مبتلا به فشارخون بالا شود. همچنین اثر درمان شناختی-رفتاری پس از سه ماه بعد از آخرین جلسه درمان نیز در بیماران ماندگار بود (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از تأثیر مثبت درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش فشار روانی و افزایش عملکردهای انطباقی بیماران مبتلا به فشارخون بود. بنابراین پیشنهاد می شود در کنار درمان روتین پزشکی، از این روان درمانی جهت ارتقای سلامت روان این بیماران استفاده شود.