مشاوره شغلی و سازمانی
مشاوره شغلی و سازمانی دوره 17 بهار 1404 شماره 1 (پیاپی 62) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش پیش بینی رضایت شغلی معلمان بر اساس تاب آوری، خودکارآمدی شغلی و جو سازمانی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان قدس بودند که بر اساس اطلاعات حراست آموزش و پرورش 950 نفر است. نمونه با استفاده از جدول مورگان 274 نفر انتخاب شد. جهت جمع اوری داده ها از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (1967)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دویدسون (2003)، پرسشنامه خوکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994) و پرسشنامه جو سازمان هالپین و کرافت (1986) استفاده شد. یافته ها: تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که جو سازمانی با 34 درصد و تاب آوری با 35 درصد می توانند شاخص رضایت شغلی را پیش بینی کنند. از سوی دیگر با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که بین متغیرهای رضایت شغلی و جو سازمانی (463/0=r) و تاب آوری (464/0=r) رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که خودکارآمدی شغلی نقشی در پیش بینی رضایت شغلی ندارد اما جو سازمانی و تاب آوری توان پیش بینی رضایت شغلی معلمان را دارند. با توجه به نتایج به مشاوران شغلی پیشنهاد می گردد به مراجعان شغلی خود، آگاهی لازم از تاثیرگذاری تاب آوری بر رضایت شغلی، داده شود.
طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها در سازمان های دولتی؛ با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها در سازمان های دولتی؛ با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی هستند که تعداد 20 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. دراین پژوهش داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و نرم ا فزار مکس- کیو- دی- ای 2020 و نتایج کمی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری تحلیل شد. یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی واماندگی استعدادها و ارائه مدل آن است. نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی شکل گیری واماندگی استعدادها است، مدل واماندگی استعدادها در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، ابعاد واماندگی استعدادها، عوامل مداخله جو و همبسته آن و پیامدهای واماندگی استعدادها تدوین شده است.درواقع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند درک و شناخت مدیران را در خصوص پدیده وامان دگی اس تعدادها و عوامل مؤثر ب ر شکل گیری آن را در س ازمان ه ای دولتی بهبود بخشد و همچنین، مبنایی برای تصمیمات مدیران و برنامه ریزان سازمان های دولتی در راستای مقابله با با این پدیده می باشد
واکاوی چالش های مسیر شغلی افراد در جستجوی شغل دارای معلولیت بینایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مسیر شغلی افراد در جستجوی شغل دارای معلولیت بینایی انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی و از نوع پژوهش پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه معلولان با آسیب بینایی (به طور کامل نابینا) در استان تهران در سال 1403 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع ملاکی و تا مرز اشباع داده ها و نهایتاً انتخاب 15 شرکت کننده ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 61 مفهوم اولیه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی شد. مضامین اصلی و فرعی شامل: نقش فرد (سازه های شخصیتی، ترس ها و نقص مهارتی)؛ منزلت اجتماعی (جو منفی جامعه، کمبودهای آموزشی، محدودیت های شغلی و روابط آزاردهنده) و نقش خانواده (تعاملات سوگیرانه خانواده و عدم تمایزیافتگی) بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به شرایط منحصربه فردی که نابینایان دارند توجه به مسائل فردی و مسائل پیرامونی از جمله جامعه و خانواده در مسیر شغلی آن ها بسیار حائز اهمیت باشد. پیشنهاد میشود در بستر جامعه فعلی برنامه های آموزشی مهارت محور و مشاوره ای لازم جهت انتخاب و ثبات شغلی این گروه از افراد انجام شود.
واکاوی تجربه زیسته نگرش به زندگیِ شاغلین در دادگاه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عوامل شخصی نظیر باورها، نگرش ها، رویدادهای محیطی و رفتارهای فرد با یکدیگر تأثیر متقابل دارند. به دلیل اهمیت بسزای این تأثیرپذیری، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رسیدگی به پرونده های اختلاف خانوادگی بر تجربه زیسته نگرش به زندگی شاغلین دادگاه خانواده بود. روش: پارادایم پژوهش، تفسیری و رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش حاضر شامل قضات شاغل در دادگستری شهر تهران، اراک، خرم آباد و شهرستان خمین در سال 1403بودند. افراد انتخاب شده کسانی بودند که سابقه کار در دادگاه خانواده و رسیدگی به پرونده های خانواده را بر عهده داشتند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد. برای حمع آوری داده های پژوهش، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نمونه گیری با ۶ مصاحبه شونده از قضات آقا، به اشباع رسید. داده ها از طریق تحلیل مضمون تحلیل شدند و در نهایت با نرم افزار مکس کیودا یک مدل برای تغییر نگرش ارائه شد. یافته: نتایج حاصل از مصاحبه ها، ۳ مضمون فراگیر و ۱۲ مضمون سازمان دهنده را مشخص کرد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارت بودند از: تأثیر تجربیات شغلی بر نگرش و رویکرد در زندگی شخصی، تحول در ارزش ها و نگرش ها نسبت به زناشویی و روابط خانوادگی، بدبینی و رویکرد محتاطانه در روابط اجتماعی. نتیجه گیری: بنابراین، رسیدگی به پرونده های اختلافات خانوادگی بر نگرش قضات شاغل دذ این حوزه تاثیر مثبت و منفی داشته است.
پیش بینی ادراک دانشجویان از یادگیری مشارکتی، حضور اجتماعی و رضایت آنان در محیط یادگیری ترکیبی: پیگیری کیفی یک مطالعه کمی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه آمیخته، بررسی نقش یادگیری مشارکتی به عنوان رویکردی آموزشی در تقویت حضور اجتماعی و افزایش رضایت کلی دانشجویان در محیط یادگیری ترکیبی بود. در این پژوهش، یادگیری مشارکتی به عنوان فرایند همکاری دانشجویان در قالب فعالیت های گروهی با هدف دستیابی به اهداف مشترک تعریف شد؛ حضور اجتماعی به معنای ادراک تعامل، ارتباط و نزدیکی در فضای آنلاین؛ و رضایت کلی به عنوان میزان رضایت دانشجویان از دوره، مدرس، و فرآیند یادگیری در نظر گرفته شد. شرکت کنندگان 24 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران بودند که دروس برنامه ریزی آموزشی و یاددهی-یادگیری را در محیط یادگیری ترکیبی گذراندند و در قالب دو پروژه گروهی مشترک فعالیت کردند. آموزش ها به صورت ترکیبی، شامل جلسات حضوری و از راه دور ارائه شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد و مصاحبه های کیفی آنلاین جمع آوری شد. برای تحلیل داده های کیفی، از رویکرد تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و داده ها با کمک نرم افزار Atlas.ti تحلیل گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ادراک دانشجویان از یادگیری مشارکتی به طور معناداری می تواند رضایت کلی آنان از دوره و سطح حضور اجتماعی در محیط یادگیری ترکیبی را پیش بینی کند. به منظور تبیین عمیق تر داده های کیفی نشان داد که رسانه های ارتباطی، ساختار دوره و حمایت عاطفی به طور چشمگیری این روابط را تقویت می کنند و نقش اساسی در ادراک دانشجویان از یادگیری مشارکتی، حضور اجتماعی و رضایت آنان دارند.
امکان سنجی طراحی شبکه ارتباطی توسعه حرفه ای مدیریت مسائل و چالش های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر امکان سنجی طراحی یک شبکه ارتباطی آنلاین جهت بهبود کیفیت مدیریت مدارس بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای بود و روش جمع آوری داده ها به صورت روش ترکیبی بود. در این راستا مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید هیئت علمی علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و مدیران مدارس متوسطه 10 نفر که به روش هدفمند انتخاب شدند مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و در بخش کمی تحقیق بر اساس مضامین استخراج شده از مصاحبه ها و اهداف پژوهشی پرسشنامه 28 گویه ای طراحی شد و بین 116 نفر از مدیران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند توزیع شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مدیران مدارس متوسطه اهمیت و ضرورت وجود شبکه های توسعه حرفه ای را با میانگین 3.83 درک می کنند و منابع انسانی با میانگین 4.33، فنی 4.33، مالی 4.11 و قانونی 4.27 مطرح شده را با میانگین بالاتر از متوسط جامعه (3) لازم می دانند؛ ولی درعین حال چالش ها و موانع به خصوص موانع سازمانی و بروکراتیک را تأثیرگذار می دانند
عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی انجام پذیرفته است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که از میان آن ها 20 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تایید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی ای و در بخش کمی از روش نقشه شناخت فازی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی می باشد. نتیجه گیری: نشان می دهد که مهمترین عوامل موثر بر موفقیت استراتژی های ارتقاء مسیرشغلی، برنامه ریزی و هدایت حرفه ای فرد برای دستیابی به اهداف شغلی، توانایی سازگاری با تغییرات و چالش های جدید، داشتن تجربه و مهارت های تخصصی، هماهنگی ارزش های شخصی با ارزش های سازمانی و استفاده از مشاوره و منتورینگ، می باشند.