 
                مقالات
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تحقیق حاضر به بررسی الگوهای جهانی در آموزش محتوا در آموزش تاریخ پرداخته است. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی و تحلیل رویکردهای مختلف تدریس تاریخ در کشورهای مختلف و مقایسه تأثیر این الگوها بر فرآیند یادگیری دانش آموزان است. آموزش تاریخ به عنوان یکی از ارکان اساسی سیستم های آموزشی، تأثیر بسزایی در شکل دهی به هویت فرهنگی و فکری جوامع دارد. این تحقیق با بررسی الگوهای آموزشی در کشورهای مختلف، از جمله کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، به شناسایی ویژگی های کلیدی و تفاوت های موجود در تدریس تاریخ پرداخته است. نتایج نشان داد که در کشورهای پیشرفته، استفاده از روش های ساخت گرایانه، تحلیل منابع تاریخی و تقویت تفکر انتقادی مورد توجه قرار دارد. در این کشورها، تاریخ به طور پویا و به روزرسانی شده تدریس می شود و بر تنوع دیدگاه ها در خصوص رویدادهای تاریخی تأکید می شود. در مقابل، در برخی کشورهای در حال توسعه، آموزش تاریخ بیشتر به عنوان ابزاری برای تقویت هویت ملی و تقویت وحدت اجتماعی مطرح است. همچنین، در این تحقیق به نقش فناوری های نوین در آموزش تاریخ اشاره شده است و نتایج نشان داد که استفاده از ابزارهای دیجیتال و منابع آنلاین می تواند فرآیند یادگیری را تسهیل کند. بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی برای بهبود روش های تدریس تاریخ و بومی سازی محتواهای آموزشی ارائه شده است            
            پیوستگی تاریخ و اخلاق در آموزش و پرورش: چگونه آموزش تاریخ می تواند ارزش های اخلاقی را تقویت کند؟
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                آموزش تاریخ، به عنوان یکی از اساسی ترین بخش های نظام های آموزشی، ظرفیت بالایی برای تقویت ارزش های اخلاقی و تربیت شهروندان مسئولیت پذیر دارد. با این حال، در بسیاری از موارد، این حوزه آموزشی به انتقال صرف اطلاعات تاریخی محدود شده و از پرداختن به پیامدهای اخلاقی وقایع گذشته غفلت می شود. این امر در جوامع امروزی که با بحران های اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی مواجه اند، ضرورت بازنگری در رویکردهای آموزشی تاریخ را دوچندان کرده است. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چگونه می توان از آموزش تاریخ برای تقویت ارزش های اخلاقی در نظام های آموزشی بهره برد؟ با روش توصیفی-تحلیلی و اتکا به منابع کتابخانه ای به بررسی ابعاد و راهکارهای پیوند تاریخ و اخلاق می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تاریخ، با ارائه زمینه های واقعی از تصمیم گیری ها و پیامدهای آن ها، می تواند بستری مناسب برای درک اصول اخلاقی، تحلیل پیامدهای تصمیمات گذشته و پرورش تفکر انتقادی باشد. همچنین، معلمان، با ایفای نقش تسهیل گر و بهره گیری از روش های تدریس نوآورانه، می توانند ارزش های اخلاقی را از دل وقایع تاریخی استخراج و به دانش آموزان منتقل کنند. برنامه های درسی با تأکید بر پیامدهای اخلاقی، تربیت معلمان با رویکرد اخلاق محور و استفاده از فناوری های نوین در آموزش تاریخ، می تواند به ارتقای کیفیت آموزش و تقویت پیوند میان تاریخ و اخلاق کمک کند. این مقاله گامی در جهت تربیت نسل هایی آگاه، مسئولیت پذیر و اخلاق مدار است که بتوانند در مواجهه با چالش های اجتماعی و اخلاقی، تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کنند            
            تدوین برنامۀ درسی آموزش تاریخ کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان: اهداف و انتظارات
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقاله حاضر در پی دستیابی به این هدف بود که بخشی از تجارب نظری-عملی پیش طراحی برنامه درسی آموزش تکمیلی تاریخ را، که می تواند برای پژوهشگران عرصه تاریخ برنامه درسی در ایران مغتنم باشد، تبیین کند. دانشگاه فرهنگیان در نظام آموزشی خود شأن و جایگاه رشته تاریخ را به درستی در نظر داشته و برای آموزش آن، نخستین برنامه درسی جدید مقطع کارشناسی را در سال 1393 ابلاغ کرد. با دانش آموختگی تدریجی دانشجومعلمان و نبود برنامه درسی آموزش تاریخ در مقطع ارشد، امکان ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی آموزش تاریخ عملاً فراهم نبود. شورای برنامه ریزی درسی دانشگاه با تشکیل کارگروه تدوین برنامه درسی «آموزش تاریخ ارشد» نخستین گام عملی برای تهیه برنامه درسی را برداشت. ازآنجا که قبلاً در هیچ یک از دانشگاه های کشور برنامه درسی «آموزش تاریخ» تهیه و اجرا نشده بود، کارگروه با توجه به تجربه برنامه درسی آموزش تاریخ (کارشناسی)، تهیه و تدوین برنامه درسی تحصیلات تکمیلی آموزش تاریخ را آغاز نمود. تدوین برنامه درسی فرایندی چهار ساله را طی نمود و سرانجام بعد از تصویبِ ویراست هفتم از سوی شورای برنامه درسی وزارت آ. پ.، در 30/3/1403 برای تصویب و ابلاغ به وزارت عتف ارسال گردید و در نهایت مورد تأیید قرار گرفت            
            کارکرد آزمون های عملکردی در ارزشیابی از درس تاریخ با تحلیل بخش ارزشیابی کتاب-های درسی متوسطۀ اول
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش با هدف شناسایی نقش آزمون های عملکردی در فعالیت های پیش بینی شده برای دانش آموزان اول متوسطه در درس تاریخ و در پاسخگویی به دو سوال تحقیق به مرحله اجرا درآمد. روش تحلیل کمی بوده و حدود 140 سوال و فعالیت مندرج در کتاب درسی سه پایه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد علیرغم ادعای نویسندگان کتاب که در اهداف غایی به پیوند نزدیک محتوا با مهارت های زندگی اشاره نموده بودند و دبیران را از روش هایی متکی بر محفوظات نهی کرده بودند، بیش از نیمی از فعالیت ها در حوزه شناختی بوده و تنها 47 درصد فعالیت های پیش بینی شده برای دانش آموزان عملکردی است و در پاسخ به سوال دوم که تحلیل فعالیت های عملکردی را موجب شد، از 4 سطح حوزه عملکرد، 95درصد در سطح کتبی و شناسایی بوده و تنها 5 درصد به سطح مهارتی شبیه سازی شده و نمونه کار اختصاص داده شده است.            
            کاربرد علوم ریاضی در فهم تاریخ
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                درک تاریخ نیاز به کمک چند وجهی از سایر علوم دارد. علوم ریاضی( هندسه، حساب و نجوم ) به عنوان یک ابزار قدرتمند در درک و تفسیر داده های تاریخی به مورخ کمک شایانی می کند. پرسش اصلی ما در این تحقیق پاسخ به این سؤال است که «چگونه می توان از علوم ریاضی برای فهم بهتر و عمیق تر رویداد های تاریخی استفاده کرد؟» نیاز به رویکرد های نوآورانه بین رشته ای در مطالعات تاریخی و پتانسیل علوم ریاضی برای ارائه دیدگاه های جدید و عینی تر در مورد رویدادها و فرایند های تاریخی، نشان از اهمیت و ضرورت تحقیق دارد. یافته های پژوهش عبارتنداز: نحوه استفاده از هندسه و معماری در طراحی شهرها و معابد باستانی، کاربرد حساب و کتابداری در سازماندهی اقتصاد و تجارت، نقش نجوم و تقویم در تعیین زمان کشت و برداشت، جشن ها و مراسم مذهبی و تصمیم گیری های سیاسی، استفاده از تحلیل آماری برای شناسایی الگوهای جمعیتی، مهاجرت، مرگ و میر، تعیین آغاز خلقت، رویداد بیگ و ساخت بمب اتمی، پیش بینی رشد اقتصادی، محاسبه وصول مالیات ها سرشماری سپاهیان، مساحی زمین ها، بی ثباتی سیاسی و تأثیر آن بر سایر پدیده های اجتماعی مانند جنگ ها، انقلاب ها، بحران های مالی و غیره می باشد که همگی نشان از ارتباط عمیق علوم ریاضی با مسائل تاریخی دارند.              
            رویکردی میان رشته ای به ثمرات و دستاوردهای انقلاب مشروطیت
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                انقلاب مشروطیت (1285) اولین انقلاب قرن بیستم و طلیعه انقلابات این قرن محسوب می گردد. هدف این پژوهش بررسی دستاوردهای این انقلاب از منظر مطالعات میان رشته ای و ارتباط آن با کتب درسی متوسطه اول و دوم است. در علوم انسانی از مهم ترین عرصه های پرداختن به حوزه مطالعات میان رشته ای در کتب درسی، می توان به مبحث «انقلاب مشروطه» در کتب (مطالعات اجتماعی پایه نهم، تاریخ ایران و جهان معاصر3 ، تاریخ معاصر ایران، جریان شناسی اندیشه معاصر در ایران و...) اشاره کرد. مسئله مندی پژوهش حاضر این است که دستاوردهای چندبعدی (سیاسی، فرهنگی - اجتماعی، اقتصادی) و متکثرِ انقلاب مشروطه را بررسی کند. به تعبیر دیگر مسئله اصلی و «پرسش کانونی» پژوهش حاضر این است که با عطف به پرهیز از نگاه تک بعدی، مهم ترین دستاوردهای انقلاب مشروطه کدامند؟ دبیران مطالعات اجتماعی، دبیران تاریخ و علوم اجتماعی، دانشجویان رشته های علوم اجتماعی، تاریخ، علوم سیاسی و.... می توانند مخاطبان بالقوه این نوشتار پژوهشی باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی، از نظر روش گردآوردی داده ها در دسته تحقیقات اسنادی- کتابخانه ای، از نظر ماهیت پژوهش در دسته تحقیقات تاریخی (توصیفی - تحلیلی) قرار می گیرد. انقلاب مشروطه، دستاوردهای فراوانی داشته که در صورت بندی این نوشتار این دستاوردها در حوزه های سیاسی(تبدیل سلطنت مطلقه فردی به سلطنت مشروطه، تدوین قانون اساسی، تشکیل مجلس شورا و هیئت وزیران)، اجتماعی(تشکیل احزاب و نهادهای مدنی، حضور زنان در عرصه اجتماع، تقویت وگسترش احساسات ملی، دگرگونی نظام ارزشی و هنجاری جامعه و...) و اقتصادی (تصویب بودجه سالانه کشور، الغای نظام تیول داری و زمین خواری و...) تحلیل می شوند.