فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره 4 زمستان 1403 شماره 14 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ارزیابی الگوی بهبود کسب و کارهای کوچک و متوسط با رویکردد فناوری اطلاعات می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و براساس شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارکنان کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده که بصورت تصادفی ساده در بین اعضای جامعه توزیع شد و در نهایت 384 پرسشنامه مناسب جهت تحلیل داده ها گردآوری شد. داده ها از طریق رویکرد معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart-PLS تحلیل شد. نتایج نشان داد در بین عوامل علی، عوامل خارجی تاثیر بیشتری در بهبود کسب و کارهای کوچک و متوسط دارند. همچنین راهبرد توسعه محصول جدید و جذب و انتقال فناوری دارای موثرترین راهبرد جهت بهبود کسب و کارهای کوچک و متوسط بشمار می رود. از اینرو می بایست با برنامه ریزی مناسب برای جذب و حفظ نیروهای خبره در سطوح مختلف کسب و کارها از جمله فروش، بازاریابی، فناوری اطلاعات و ... بمنظور اطمینان از ارائه محصولات و فعالیت های بازاریابی و فروش در بازارهای خارجی و درواقع جذاب نمودن شرایط کاری در شرکت می توان عاملی جهت جذب افراد نخبه در شرکت شده و از این نظر یک مزیت رقابتی مهم برای شرکت جهت رشد و توسعه ایجاد گردد. همچنین وجود جو و نگرش حمایتی از جانب مدیران ارشد کسب و کارها نسبت به جذب فناوری های جدید در صنعت مربوطه توصیه می شود.
بررسی موانع و مشکلات توانمندسازی کارکنان آموزشی کمیته امداد امام خمینی(ره) در حوزه آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مقاصد آموزشی به عنوان راهنما و هدایتگر، هر روز با سرعت بیش از پیش پیشرفت های جدید را برای بشریت به ارمغان آورده است. بنابراین پژوهش حاضر به شناسایی موانع و مشکلات توانمندسازی جهت آموزش الکترونیکی کارکنان آموزشی کمیته امداد امام خمینی(ره) پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت رویکرد کمی و روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و افراد شاغل در بخش های مرتبط در کمیته امداد امام خمینی استان تهران است که با روش نمونه گیری در دسترس 377 نفر انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته بین آنها توزیع شد. سپس به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با کمک نرم افزار SmartPLS 3 استفاده شد. در راستای توانمندسازی آموزش الکترونیکی کارکنان کمیته امداد موانع شامل: عوامل فردی، عوامل مدیریتی سازمانی، عوامل زیر ساختی و فنی، عوامل پداگوژیکی، عوامل نگرشی، عوامل مالی و اقتصادی است. یافته ها نشان داد تمامی ضرایب بارهای عاملی از 4/0 بیشتر است و اعداد معناداری بزرگتر از 96/1 نشان از مناسب بودن این مدل دارد و بنابراین مدل نهایی طراحی و ارائه شد.
اثربخشی راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر رضایت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، اثربخشی راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر رضایت تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان دره شهر بود. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد به این صورت که تعداد 36 نفر از دانش آموزان پایه ششم دوره دوم ابتدایی انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها در خصوص رضایت تحصیلی از پرسشنامه رضایت مندی تحصیلی هیوبر(2001) و از آزمون استروپ (1935) برای سنجش انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان استفاده شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه با استفاده از راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری، درس علوم تجربی پایه ششم را آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغییری) استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر رضایت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنی دارد اما در متغییر انعطاف پذیری شناختی تاثیر معنی داری مشاهده نشد. با توجه به نتایج این پژوهش در خصوص اثربخشی راهبرد یادگیری فعال مبتنی بر فناوری بر رضایت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی، پیشنهاد می شود کاربست این راهبرد در دستور کار معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش قرار گیرد.
شناسایی و تبیین ویژگی های پست- پست مدرنیسم در پرتو عصر دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر معرفی پست- پست مدرنیسم و ویژگی های اساسی آن با توجه به عصر دیجیتال است. در این راستا پژوهش حاضر با رویکردکیفی و به شیوه توصیفی- تحلیلی برآن است تا مفهوم پست- پست مدرنیسم و مفاهیم مشابه آن را مشخص نماید و ضمن اشاره به ریشه های شکل گیری پست- پ ست مدرنی سم، ویژگی های آن به تصویر بکشد. از مهم ترین یافته های پژوهش در راستای پاسخ به سوال اصلی پژوهش یعنی ویژگی های عمده پست- پست مدرن می توان به موارد زیر اشاره کرد: دو ویژگی عمده پست- پست مدرنیسم را می توان دسترسی و وفور یا افراط، ذکر کرد. پست- پست مدرنیسم بدبینی، پوچ گرایی، نسبیت گرایی و ضد روشنگری را مورد انتقاد قرار داده و در عین حال در یک حد معقول، از خوش بینی، مطلق گرایی، مبناگرایی و جهانشمول بودن استقبال می کند و احیای فراروایت ها را در دستور کار خود قرار می دهد. گذشته از این، تأکید بسیار زیادی بر جهانی شدن و ترویج اهمیت فرهنگ های متفاوت دارد. در حالی که پست مدرنیسم بیشتر تمرکز بر De دارد و لذا سخن ازساختار شکنی دارد در پست- پست مدرنیسم تمرکز بر Re است و لذا سخن از خلق مجدد است. تاکید پست -پست مدرنیسم با توجه به ویژگی های عصر دیجیتال، بر کد، بازی، گوگل، دسترسی، ابرمتن، چند روایتی، ترکیب متضاد، دلالت های تربیتی ویژه ای ایجاد می کند که نیاز به تلاش در این زمینه وجود دارد. در نتیجه گیری می توان گفت پست -پست مدرنیسم ضمن انتقاد از مدرنیسم و پست مدرنیسم برخی از دیدگاه های هرکدام را نیزمی پذیرد. دیدگاه های فلسفی پست- پست مدرنیسم حاوی برخی عناصر هر دو جریان مدرنیسم و پست مدرنیسم است.
چالش های ارزشیابی مستمر در محیط های الکترونیکی در دوره ابتدایی: یک مطالعه آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های ارزشیابی مستمر در آموزش های الکترونیکی در دوره ابتدایی است. رویکرد پژوهش ترکیبی با طرح متوالی اکتشافی است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 20 نفر از معلمان ابتدایی شهر همدان بودند که به شیوه ملاک محور و با رعایت قاعده اشباع نظری انتخاب و در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. در بخش کمی از بین 1309 معلم دوره ابتدایی، 302 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر نه مولفه و 55 گویه بود. روایی پرسشنامه از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرانباخ 95/0 به دست آمد. تحلیل داده های کیفی به شیوه تحلیل مضمون و تحلیل داده های کمی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، T تک گروهی پس از اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها با اجرای آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج بخش کیفی نشان داد، چالش های زیرساختی، اقتصادی، فنی و نرم افزاری، چالش های مربوط به معلم، چالش های مربوط به دانش آموز، چالش های مربوط به خانواده و والدین، چالش های تربیتی، چالش های تحقق پذیری و چالش های اطمینان پذیری حائز اهمیت اند. در بخش کمی، نتایج نشان داد میزان چالش های ارزشیابی مستمر و میزان چالش های زیرساختی، فنی و نرم افزاری، چالش های مربوط به معلم، دانش آموز و والدین و خانواده و چالش های تربیتی مربوط به ارزشیابی مستمر در آموزش های الکترونیکی بالاتر از حد متوسط است و در زمینه تحقق پذیری و اطمینان پذیری چالش آنچنانی وجود ندارد. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن نشان داد که مهم ترین چالش های ارزشیابی مستمر در آموزش های الکترونیکی در دوره ابتدایی به ترتیب شامل چالش های مربوط به دانش آموز، چالش های خانواده و والدین، چالش های مربوط به معلم، مسائل اقتصادی، تربیتی، زیرساختی، فنی و نرم افزاری، اطمینان پذیری و امکان تحقق پذیری است. می توان گفت اجرای ارزشیابی مستمر در محیط های الکترونیکی با چالش های متعددی روبروست که رفع این چالش ها در راستای اجرای صحیح ارزشیابی مستمر ضرورت دارد.
رابطه بین ذهنیت فلسفی با عملکرد پژوهشی و خلاقیت اساتید دانشگاه آزاد شهر شهر بابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق باهدف بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با عملکرد پژوهشی و خلاقیت اساتید دانشگاه آزاد شهربابک در سال تحصیلی 1402-1403 انجام شده است، با درنظرگرفتن هدف و ماهیت پژوهش روش تحقیق این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی، مقطعی است، جامعه آماری این پژوهش 60 نفر اساتید دانشگاه آزاد شهرستان شهربابک و حجم نمونه مورد بررسی در این تحقیق به دلیل کوچک بودن واحد دانشگاهی تمام شمار در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ذهنیت فلسفی، پرسش نامه سنجش خلاقیت تورنس و پرسش نامه عملکرد پژوهشی بوده است، نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین ذهنیت فلسفی و تدریس خلاقانه اساتید دانشگاه آزاد شهربابک رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین ذهنیت فلسفی و عملکرد اساتید دانشگاه آزاد شهربابک رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. یافته های تحقیق نشان داد استادانی که طرز تفکر فلسفی دارند توجهی بی حد به فنون تدریس داشته و در فرایند تدریس از ذهن فلسفی خود تأثیر پذیرفته و از روش های فعال و خلاقانه تدریس استفاده می نمایند و به وسیله آن روش های تدریس فعال می توانند در یادگیری دانشجویان مؤثر باشند و همچنین ذهنیت فلسفی بر عملکرد تدریس آنان به عنوان یکی از مهم ترین وظایف استادان دانشگاه تأثیر مثبتی گذاشته و از پس وظایفی که موجب افزایش کیفیت تدریس می شوند؛ مانند برنامه ریزی و آمادگی فرایند تدریس، ارزشیابی و روابط انسانی مدیریت کلاس و انجام مشارکت حرفه ای به خوبی برآیند و می توان انتظار داشت که کیفیت تدریس در آن دانشگاه نیز در حد مطلوبی می باشد.
بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمانشاه بود. تعداد 298 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری جدول مورگان بود. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری فناوری اطلاعات ساراف و همکاران (2007)، یکپارچگی فناوری اطلاعات باروا و همکاران (2004)، تسهیم دانش کیم و لی (2013) و عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه فرج پهلو و همکاران (1391) استفاده شد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش با عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با تسهیم دانش مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با نقش میانجی تسهیم دانش بر عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. در نتیجه از عوامل اثر گذار بر عملکرد سازمانی توجه به انعطاف پذیری، یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش می تواند باشد.