۱.
زمینه و هدف: خصوصی سازی مدارس به عنوان یکی از رویکردهای نوین آموزشی، می تواند بر ابعاد مختلف عملکرد معلمان و رشد اجتماعی دانش آموزان تأثیرگذار باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین خصوصی سازی مدارس با کیفیت تدریس معلمان و ارتقا مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر بود. روش کار: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان پایه چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر که تعداد آنها برابر 130 نفر استعلام گردبد. حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان 97 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه سه پرسشنامه کیفیت تدریس کووشی (1382)، مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه خصوصی سازی محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خصوصی سازی مدارس با کیفیت تدریس معلمان و نیز با ارتقای مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های خصوصی سازی سهم متفاوتی در پیش بینی کیفیت تدریس و مهارت های اجتماعی ایفا می کنند.نتیجه گیری: مجموع، خصوصی سازی مدارس در صورتی که با نظارت مؤثر، برنامه ریزی دقیق و حمایت های لازم همراه باشد، می تواند بستری مناسب برای ارتقای کیفیت آموزشی و تحقق اهداف کلان نظام تعلیم و تربیت فراهم سازد. به همین دلیل، سیاست گذاران و مدیران آموزشی لازم است ضمن بهره گیری از ظرفیت های بخش خصوصی، به ابعاد اجتماعی، اخلاقی و کیفی آموزش توجه ویژه داشته باشند تا علاوه بر بهبود عملکرد آموزشی، زمینه ی رشد همه جانبه دانش آموزان نیز فراهم شود.
۲.
مقدمه و هدف: سلامت سازمانی نشان دهنده کارآمدی، رضایت کارکنان و همکاری مؤثر است و در دانشگاه های علوم پزشکی برای ارتقای کیفیت آموزش و خدمات درمانی اهمیت ویژه ای دارد. لذا در پژوهش حاضر به دنبال بررسی ابعاد سلامت سازمانی در دانشگاه های علوم پزشکی مازندران بوده و از این طریق به گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه کمک می نماید. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل ریاست، مدیران حوزه ریاست و مدیران معاونت های دانشگاه های علوم پزشکی استان مازندران بود که ۱۵ نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کارکنان ستاد دانشگاه ها و واحدهای خدمات بهداشتی درمانی استان به تعداد ۲۰۱۶ نفر بود که 310 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبی چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از تکنیک دلفی و در بخش کمی از طریق پرسشنامه شامل ۳۰ گویه در شش بعد سلامت سازمانی جمع آوری شد. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از نظرسنجی خبرگان و تکنیک دلفی برای اصلاح مدل اولیه انجام شد و در بخش کمی، برای رسیدن به مدل نهایی از معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS استفاده گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد سلامت سازمانی شناسایی شده شامل احساس امنیت و اعتماد، الزامات و انتظارات، مشارکت در سازمان، همدلی با محیط کار، همکاری اجتماعی در دنیای واقعی و مجازی، هویت می باشد.نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که ابعاد امنیت و اعتماد، الزامات و انتظارات، مشارکت در سازمان، همدلی با محیط کار، همکاری اجتماعی در دنیای واقعی و مجازی و هویت، همچون اجزای یک سیستم به هم پیوسته عمل می کنند که تقویت هر یک از آن ها موجب ارتقای سلامت کلی سازمان می شود.
۳.
زمینه و هدف: دلبستگی شغلی یکی از عوامل کلیدی در ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش است که نشان دهنده میزان علاقه و تعهد کارکنان به شغل خود می باشد. لذا هدف مطالعه بررسی وضعیت دلبستگی شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی بود.روش کار: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 30 نفر از اعضای هیأت علمی رشته های پزشکی حوزه پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران و بخش کمی شامل اعضای هیأت علمی رشته های پزشکی حوزه پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران به تعداد 1400 نفر که در بخش کمی از نظرات آنان استفاده شد. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد 15 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته دلبستگی شغلی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که وضعیت مؤلفه های دلبستگی شغلی شامل «توسعه حرفه ای و رضایت شغلی»، «نوآوری، تحقیق و تعامل اجتماعی»، «محیط کاری و رفاه» و اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی در حد متوسط و کمی بالاتر می باشد.نتیجه گیری: به طورکلی، این نتایج نشان می دهد که دانشگاه توانسته است شرایط نسبتاً مناسبی را برای رشد حرفه ای و رضایت شغلی اعضای هیأت علمی فراهم کند. بااین حال، برای ارتقای وضعیت به سطوح عالی تر، نیاز به برنامه ریزی راهبردی و تلاش بیشتر در زمینه بهبود زیرساخت ها، حمایت های پژوهشی و رفاهی و ایجاد فرصت های بیشتر برای نوآوری و تعاملات اجتماعی وجود دارد.
۴.
مقدمه و هدف: کاهش مهارت های شناختی در سالمندان، مانند حافظه، توجه و انعطاف پذیری ذهنی، یکی از چالش های سلامت عمومی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی تمرینات ادراکی–حرکتی بر مهارت های شناختی سالمندان انجام شد.روش کار: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون–پس آزمون و گروه کنترل بود و ۴۵ سالمند ۶۰ تا ۷۵ ساله به طور تصادفی در سه گروه آموزش خطی، آموزش غیرخطی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات شامل ۸ هفته تمرینات ادراکی–حرکتی دو جلسه ای بود. مهارت های شناختی با آزمون های MMSE، Stroop، Digit Span و WCST ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس پس از کنترل نمرات پیش آزمون تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو نوع آموزش موجب بهبود معنی دار مهارت های شناختی شدند، اما آموزش غیرخطی به طور قابل توجهی بر وضعیت ذهنی مختصر، حافظه کاری، توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی تأثیر بیشتری داشت.نتیجه گیری: این یافته ها تأکید می کند که تمرینات ادراکی–حرکتی چندوظیفه ای و غیرخطی می توانند بهبود قابل توجهی در مهارت های شناختی سالمندان ایجاد می کند.
۵.
زمینه و هدف: شیوع کرونا باعث تعطیلی مدارس و تغییر ناگهانی آموزش حضوری به آنلاین شد، که انگیزه و تعامل اجتماعی دانش آموزان را کاهش داد و چالش هایی برای موفقیت تحصیلی ایجاد کرد لذا هدف این مطالعه بررسی تأثیر نقص انگیزه و انزوای تحصیلی بر افت تحصیلی در دوران کرونا در دانش آموزان بود.روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی کیفی کمی بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه مادران، دانش آموزان و معلمان متوسطه اول و دوم شهر سبزوار در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان30 نفر به دلیل اشباع در داده های بدست آمده به شیوه هدفمند پس از کنترل ملاک های ورود و خروج، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در ادامه پس از بدست آوردن و تایید مقولات و عوامل کیفی و طراحی پرسشنامه تعداد 384 نفر از (مادران، دانش آموزان و معلمان متوسطه اول و دوم) به دلیل نامحدود بودن جامعه به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 49 سوالی محقق ساخته چالش های آموزش مجازی موثر در افت تحصیلی در دوران بیماری کووید-19 بود. یافته ها: نتایج نشان داد نقص انگیزه و انزوای تحصیلی تأثیر معنی داری بر افت تحصیلی در دوران کرونا در دانش آموزان درند. همچنین متغیرهای نقص انگیزه و انزوای تحصیلی می توانند 1/61% از واریانس افت تحصیلی در دوران کرونا را تبیین نمایند، و مقدار قدرت پیش بینی نیز برای افت تحصیلی در دوران کرونا برابر با 357/0 بود که قوی ارزیابی می شود. لذا می توان گفت که مدل ساختاری مورد بررسی از کیفیت مناسبی برخوردار است.نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های این مطالعه تأکید می کنند که موفقیت تحصیلی در دوران بحران تنها وابسته به توانایی های شناختی دانش آموز نیست، بلکه عوامل روان شناختی و اجتماعی، به ویژه انگیزه و تعامل اجتماعی، نقش کلیدی دارند.
۶.
مقدمه و هدف: بسکتبال به عنوان یک ورزش تیمی پرسرعت، نیازمند هماهنگی دقیق بین مهارت های فیزیکی، شناختی و فراشناختی است که توانایی بازیکنان در تصمیم گیری سریع و مدیریت موقعیت های پیچیده را تعیین می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مهارت های شناختی و فراشناختی در موفقیت ورزشی نوجوانان بسکتبالیست شهر گرگان انجام شد.روش کار: جامعه آماری شامل تمامی بسکتبالیست های ۱۰ تا ۱۶ ساله این شهر در سال ۱۴۰۲ بود که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه ۲۵۰ نفر برآورد شد و در نهایت ۲۵۶ پرسشنامه معتبر وارد تحلیل گردید. داده ها از طریق پرسشنامه های فراشناخت-30، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی و مقیاس موفقیت ورزشی جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ تحلیل شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای شناختی و فراشناختی دارای توزیع نرمال بوده و تفاوت معناداری بین گروه های با موفقیت ورزشی ضعیف، متوسط و قوی در هر دو متغیر مشاهده شد. در تحلیل همبستگی پیرسون، انعطاف پذیری شناختی (769/0=r)، توجه انتخابی (732/0=r) و تصمیم گیری (711/0=r) بیشترین تأثیر را بر موفقیت ورزشی نشان دادند. همچنین، در مهارت های فراشناختی، باورهای مثبت نسبت به نگرانی (510/0=r) و خودآگاهی شناختی (488/0=r) بیشترین همبستگی را با موفقیت ورزشی داشتند.نتیجه گیری: این نتایج بیانگر اهمیت مهارت های شناختی و فراشناختی در ارتقای عملکرد ورزشی نوجوانان بسکتبالیست است و نشان می دهد که توانایی های ذهنی بازیکنان می تواند به طور مستقیم بر موفقیت ورزشی تأثیرگذار باشد. یافته ها تأکید می کنند که آموزش های هدفمند در حوزه مهارت های شناختی و فراشناختی می تواند به بهبود تصمیم گیری، انعطاف پذیری و کنترل هیجانات در موقعیت های رقابتی کمک کرده و به توسعه عملکرد ورزشی نوجوانان بسکتبالیست منجر شود.