مطالب مرتبط با کلیدواژه

شیئیت معدوم


۱.

اعیان ثابته از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیض ثبوت ماهیت اعیان ثابته معدوم مطلق مثل عقلی شیئیت معدوم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : ۵۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۵۹
« اعیان ثابته » از اصطلاحات کلیدی عرفان ابن عربی است که معانی نزدیک به آن در مکاتب مختلف پیش از وی وجود داشته است. این اصطلاح بار اول به وسیلة خود «ابن عربی» وضع شد و عارفان و فیلسوفان- به پیروی از وی- در مسائل متعددی از جمله «علم حق»، «تجلی حق» و «آفرینش» از آن استفاده کرده اند. ملاصدرا – بنیانگذار حکمت متعالیه- در کتاب کبیر خود، الاسفارالاربعه، گاه با تمجید از ابن عربی این اصطلاح را به کار می برد و قول خویش را تأیید می کند و گاه سخن ابن عربی در اعیان ثابته را به سخافت کلام معتزلیان در ثابتات ازلی میداند و آن را به گونه ای توجیه می کند. در این مقاله با عطف توجه به مسألة علم الهی پیش از خلقت می کوشیم مفهوم اعیان ثابته در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه صدرایی را- به قدر وسع- آشکار کنیم. در پایان مقاله با تحلیلی کوتاه از دیدگاه ملاصدرا در« اعیان ثابته » بیان شده است که اصول حکمت متعالیه ملاصدرا با قول به « اعیان ثابته » آنگونه که مقصود ابن عربی است منافات دارد.
۲.

عدم و معانی آن در مثنوی و غزلیات مولانا جلال الدین محمّد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود عدم اصالت وجود ماهیت حال اصالت ماهیت شیئیت معدوم بود و نمود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۸ تعداد دانلود : ۹۵۷
عدم که در لغت و کاربرد در معنی حقیقی جز نیستی و بطلان محض نیست. در اشعار مولانا در معانی مختلف از جمله: مرگ طبیعی، مرگ ارادی، فنائ فی الله، وجود حقیقی، عالم غیب، عالم معنی، عالم وحدت، نیست هست نما و هست نیست نما و نظایر آن به کار رفته است. برخی از این معانی گوناگون این شبهه را برای عده ای از پژوهندگان ایجاد کرده است که مولانا نیز مانند برخی متکلّمان معتزلی و فیلسوف نمایان قدیم برای عدم نوعی شیئیت و ثبوت قائل است و از نظر او موجودات پیش از ورود به جهان هستی در عالم عدم یا در بین وجود و عدم از حقیقتی برخوردارند و الزاماً بر مبنای این فرض مولانا را از گرایندگان به اصالت ماهیت دانسته اند. در این مقاله به ثبوت خواهد رسید که از هیچ یک از مواردی که در مثنوی و غزلیات مولانا برای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده اند مفید چنین معنایی نیست و مکتب توحیدی مولانا به هیچ وجه با این گونه اندیشه های نامعقول و دور از حقیقت سازگاری ندارد.
۳.

تحلیل نظریه شیئیت معدوم در حکمت سینوی و صداریی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایز وجود و ماهیت ثبوت شیئیت معدوم معتزله ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۵۳۲
یکی از مسایل فلسفه اسلامی که نتیجه برخی مباحثات و منازعات عقیدتی مشارب فکری در میان اندیشمندان کلام اسلامی بوده است و دامنه آن مباحث هستی شناختی فیلسوفان را نیز درگیر خود نمود مساله «شیئیت معدوم» و اصولا تمایز یا عدم تمایز میان موجود و شیء است. معتزله با انگیزه تصحیح علم ازلی الهی به ممکنات و برداشت نادرست از آموزه های افلاطونی- ارسطویی قائل بر شیئیت معدوم شدند. فارغ از بررسی ادله مثبتین و منکرین، نگاه تحلیلی و تاریخی به این مساله نشان از شکاف و اختلاف هستی شناختی نه پیرامون الفاظ بلکه در شناخت مبادی تصوری این معانی در میان معتزله، عرفا و فیلسوفان است و از این رو می توان گفت موضوع این دو مفهوم هم به لحاظ ساختار و هم به لحاظ محتوای از اختلاف زیادی برخوردار است. این مقاله نشان می دهد که غفلت از حقیقت وجود و نگاه ماهوی به هستی- هستی مملو از اشیاء متباین و منفک از هم- منشاء ایجاد دو تصویر متفاوت معتزله و فلاسفه به مسئله معدوم، زیادت وجود بر ماهیت، نوع رابطه وجود و ماهیت و همچنین علم و فاعلیت الهی در ارتباط با ممکنات شده است.
۴.

رویکرد اندیشمندان امامیه در باب نظریه شیئیت معدوم با تأکید بر ابن حمزه طوسی و شاگردانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شیئیت معدومِ ممکن نفی ثابتات ازلی وجود عدم شیئیت معدوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
مهم ترین قدم در عرصه دین پژوهی شناخت خداوند است. عقل انسان راهی به معرفت کنه ذات الهی ندارد. از این رو یکی از راه های شناخت خدا، شناخت اسماء و صفات الهی است. بنابراین تحلیل درست صفات از جمله علم باری تعالی به ذات خود و مخلوقاتش حائز اهمیت خواهد بود. برخی چون معتزله علم خدا به مخلوقات و جزئیات مخلوقات قبل از ایجاد را مقید و مشروط بر شیئیت و ثبوت معدوم می دانند. در نظر شحّام متکلم معتزلی این گونه نیست که معدومات در علم الهی، منتفی باشند و هیچ بهره ای از ثبوت نداشته باشند، بلکه معدوماتی هستند که بهره ای از شیئیت و ثبوت دارند و همین معدومات متعلَّق علم الهی واقع می شوند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به واکاوی رویکرد متکلمان و فیلسوفان مسلمان در مسئله شیئیت معدوم می پردازد. نظریه ی شیئیت معدوم از همان زمان طرح، با مخالفت متکلمان امامی نظیر شیخ مفید مواجه شد و بعد از آن نیز فیلسوفان مسلمان شیئیت معدوم را سخنی باطل قلمداد کردند. اگرچه نظریه ی شیئیت معدوم در دوره های بعد با تحلیل های فلسفی درباره ی وجود و ماهیت، صورت دیگری به خود گرفت. در قرن هفتم متکلمانی چون ابن حمزه طوسی و شاگردانش اقدام به نگارش آثاری مستقل درباره ی شیئیت معدوم کردند. برخی به صورت تلویحی و بعضی دیگر به صراحت با آن مخالفت کردند و آن را باطل دانستند. تأکید فیلسوفان و متکلمان امامیه بر تلازم و تساوق وجود و شیئیت و عدم پذیرش اعمیت شیئیت و ثبوت از وجود و مردود دانستن شیئیت معدومِ ممکن، استفاده از نظریه ی وجود ذهنی برای قضایایی که موضوع آن ها در عالَم عین و خارج تحقق و تقرر ندارد، به جای ثابتات ازلی و شیء دانستن معدومِ ممکن و پذیرش علم قبل از ایجاد واجب تعالی از سوی اندیشمندان امامیه و ارائه دلایل بر آن از جمله یافته های این تحقیق می باشد.