مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوران اصلاحات


۱.

سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دو گروه توده و نخبه جامعه در دوران سازندگی و اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انزوای اجتماعی احساس تنهایی احساس یاس دوران سازندگی دوران اصلاحات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۳۴
مقاله حاضر بر آن است تا با توجه به دو سیاست اجتماعی متفاوت که دو رییس جمهور پیشین ایران (آقای هاشمی رفسنجانی و آقای محمد خاتمی) در طول 8 سال دوران ریاست جمهوری خود در پیش گرفتند، به «سنجش و مقایسه میزان پیامدهای انزوای اجتماعی در میان دو گروه توده و نخبه جامعه ایران» بپردازد. در این راستا ابتدا به بررسی ابعاد پیامدهای انزوای اجتماعی پرداخته شده است و چهار بعد اساسی «احساس یاس»، «احساس تنهایی»، «احساس عجز» و «تحمل اجتماعی» به عنوان ابعاد پیامدهای انزوای اجتماعی تعیین گردیده است. سپس شاخص های پیامدهای انزوای اجتماعی در دو پیمایش ارزش ها و نگرش هایی که در دوران دو رییس جمهور انجام شده است(دو نظرسنجی ملی سال های 1374 و1382 (موج دوم)) با روش تحلیل ثانویه مورد بررسی قرار گرفته است و میزان شکاف در میان دو گروه توده و نخبه محاسبه گردیده و آن‌ها در دوران سازندگی و اصلاحات مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که هر چند سیاست های آقای خاتمی در برخی از شاخص های «یاس اجتماعی» از جمله رضایت از خانواده، رضایت از وضع سلامتی و رضایت از وضع شهر محل زندگی موفق بوده است، اما دیگر شاخص ها و معرف های پیامدهای انزوای اجتماعی در دوران ایشان حاکی از افزایش «احساس یاس» در میان هر دو گروه نخبه و توده است. از سوی دیگر شکاف نظر میان این دو گروه نیز در این دوران افزایش یافته است. در بعد «احساس تنهایی» نتایج به گونه ای دیگر بود. در حالی که در دوران سازندگی قشر نخبه به شدت خود را بیگانه و تنها احساس می کرد، اما در دوران اصلاحات از احساس تنهایی این گروه بسیار کاسته شد. در بعد «احساس عجز و ناتوانی اجتماعی» عملکرد دولت آقای خاتمی در مقایسه با دولت آقای هاشمی رفسنجانی بسیار ضعیف تر بوده است، زیرا هر دو گروه نخبه و توده احساس عجزشان در این دوره افزایش یافته است. اما در مورد «تحمل اجتماعی» افزایش ناچیزی را در دوران آقای خاتمی مشاهده می کنیم. نکته قابل ملاحظه در این باب شکاف میان نظر توده و گروه نخبه است که آن را ناشی از تعاملات برون گروهی بیشترگروه نخبه نسبت به توده دانستیم.
۲.

نظریه ایدئولوژی مسلط و نقش رسانه ها در انتخابات دوران اصلاحات (سال های 1377-1380)

کلیدواژه‌ها: نظریه ایدئولوژی مسلط رفتار انتخاباتی دوران اصلاحات تبلیغات رسانه ای جریان محافظه کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
این پژوهش با هدف مطالعه نقش رسانه های جمعی در رفتارهای انتخاباتی در دولت اول اصلاحات و با استفاده از دیدگاه نظریه ایدئولوژی مسلط انجام شده است. با عنایت به این که بعد از انتخابات دوم خرداد 1376 عرصه مطبوعات و رسانه های جمعی با تحولات قابل توجهی همراه و فضای سیاسی کشور نیز شاهد تقابل گفتمان های اصلاح طلبی و محافظه کاری بوده است، این تحقیق در پی ارائه پاسخی به این سؤال است که با در نظر گرفتن نظریه ایدئولوژی مسلط، رویکرد تبلیغاتی رسانه ها چه تأثیری بر رفتار انتخاباتی مردم در دوران اصلاحات داشته است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی اولویت بندی رسانه های رسمی و رسانه های وابسته به جریان های سیاسی در چهار انتخابات سراسری بین سال های 1377 تا 1380 اقدام شده است. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان ادعا کرد که برگزاری یک انتخابات پرشور و مشارکت حداکثری اولویت اول نظام و جریان های سیاسی بوده است. مقایسه نتایج انتخابات و رویکرد رسانه ها و حجم تبلیغات تائید کننده نظریه ایدئولوژی مسلط در نقش تبلیغات رسانه ای در تعیین اولویت ها و تأثیرگذاری بر اذهان است. همچنین رسانه های رسمی و جریان محافظه کار بر روی اهمیت انتخابات در قدرت بخشی و استحکام نظام تاکید کرده و نتیجه انتخابات نزد آن ها از اهمیت کمتری نسبت به جریان اصلاح طلب برخوردار بوده است.