مطالب مرتبط با کلیدواژه

وابستگی به مواد


۶۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد نگرش های ناکارآمد خودکارآمدی ترک بهزیستی روان شناختی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر خرم آباد در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هردو گروه پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دوگروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش خودکارآمدی ترک و بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در جهت کاهش وابستگی به مواد مخدر مورد استفاده قرار گیرد.
۶۲.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام دشواری در تنظیم هیجان طرحواره درمانی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۷۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحمل ابهام (ATQ) مک لین (2009) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) بود. طرحواره درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث افزایش تحمل ابهام (05/0> p) و کاهش دشواری در تنظیم هیجان (05/0> p) در افراد وابسته به مواد شد. همچنین دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0> p). با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین اعتیاد می توانند با استفاده از طرحواره درمانی بر افزایش تحمل ابهام و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد تاکید کنند.
۶۳.

نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ذهنیت والد سرزنش گر با گرایش به عود در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی ذهنیت والد سرزنش گر عود وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین ذهنیت والد سرزنش گر با گرایش به عود در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مردان مصرف کننده مواد مخدر افیونی (تریاک، شیره و هروئین) در بازه سنی 20 تا 50 ساله مستقر در 30 مرکز اقامتی ترک اعتیاد در استان گلستان در سال 1402 بود که از این میان برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 40 (5 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسش نامه های ناقص، 225 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه عود، ذهنیت های طرحواره ای و ذهن آگاهی بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ذهنیت والد سرزنش گر و ذهن آگاهی با گرایش به عود در افراد در حال بهبودی از اعتیاد روابط معناداری در سطح 0/01 وجود داشت. همچنین مقدار ضریب بتا (اثر) ذهنیت والد سرزنش گر و ذهن آگاهی بر گرایش به عود در مسیرهای مستقیم به ترتیب برابر با 0/294و 0/214- بود. به علاوه، ذهن آگاهی و رابطه غیر مستقیم ذهنیت والد سرزنش گر با گرایش به عود نقش واسطه ای معناداری داشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار بود و 28 درصد از گرایش به عود را تبیین کرد. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد در حال بهبودی که گرایش بیشتری به عود دارند، دارای سطح بالاتری از ذهنیت والد سرزنش گر و در سطح پایین تری از ذهن آگاهی قرار دارند. بنابراین، به مشاوران و روانشناسان مراکز اقامتی ترک اعتیاد پیشنهاد می گردد به این متغیرها در کاهش گرایش به عود افراد وابسته به مواد در حال بهبودی توجه ویژه ای نمایند.